eitaa logo
فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیه‌السلام
535 دنبال‌کننده
514 عکس
100 ویدیو
11 فایل
«ـ﷽ـ» 🚩السلام علیک یا مولای یا امیرالمومنین روحی لک الفداء 🔸قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ذكرُ عليٍّ عبادة 📚 فضائل امیرالمومنین علیه‌السلام از منابع معتبر شیعی Admin: @ad_fazaael110
مشاهده در ایتا
دانلود
«ـ﷽ـ» ▫️عصاي عليه السلام تبدیل به مي شود... 🔸جناب سلمان نقل می کند: أَنَّ عَلِيّاً عَلَيْهِ السَّلَامُ بَلَغَهُ عَنْ عُمَرَ ذِكْرُ شِيعَتِهِ‏، فَاسْتَقْبَلَهُ فِي بَعْضِ طُرُقَاتِ بَسَاتِينِ الْمَدِينَةِ، وَ فِي يَدِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ قَوْسٌ عَرَبِيَّةٌ. 🔹به اميرالمومنين عليه السلام خبر رسيد كه عمر حضرت را به بدي ياد ميكند. بر حسب اتفاق در باغهاي اطراف مدينه او را ديد (و در دست حضرت يک عصاي عربي بود) 🔸فَقَالَ‏ عليه السلام: يَا عُمَرُ، بَلَغَنِي عَنْكَ ذِكْرُكَ لِشِيعَتِي‏. 🔹فرمودند:اي عمر به من خبر رسيده كه شيعيان من را به بدي ياد مي كني؟!! 🔸فَقَالَ: ارْبَعْ عَلَى ظَلْعِكَ. 🔹با بي ادبي گفت: سرجايت بنشين. 🔸فَقَالَ‏ عَلَيْهِ السَّلَامُ: إِنَّكَ لَهَاهُنَا، ثُمَّ رَمَى بِالْقَوْسِ عَلَى الْأَرْضِ‏ فَإِذَا هِيَ ثُعْبَانٌ كَالْبَعِيرِ فَاغِرٌ فَاهُ وَ قَدْ أَقْبَلَ نَحْوَ عُمَرَ لِيَبْتَلِعَهُ. 🔹فرمودند: اينطوري است؟!! سپس عصايشان را به زمين انداختند، تبديل به اژدهايي شد به بزرگي يک بچه شتر و دهانش را باز كرد و آمد طرف عمر تا او را ببلعد. 🔸فَصَاحَ عُمَرُ: الله الله يَا أَبَا الْحَسَنِ، لَا عُدْتُ‏ بَعْدَهَا فِي شَيْ‏ءٍ، وَ جَعَلَ يَتَضَرَّعُ إِلَيْهِ، 🔹از ترس فرياد زد: بخاطر خدا به فريادم برس اي اباالحسن! بعد از اين ديگر چنين نميگويم و با حالت التماس و تضرع به حضرت پناه برد 🔸فَضَرَبَ‏ عليه السلام يَدَهُ إِلَى الثُّعْبَانِ، فَعَادَتِ الْقَوْسُ كَمَا كَانَتْ، فَمَرَّ عُمَرُ إِلَى بَيْتِهِ مَرْعُوباً. 🔹حضرت دست مبارکشان را به طرف اژدها بردند و آن را گرفتند پس دوباره به شكل عصا شد و بعد از آن عمر در حالي كه خيلي ترسيده بود به خانه اش بازگشت. 🔸قَالَ سَلْمَانُ: فَلَمَّا كَانَ فِي اللَّيْلِ دَعَانِي عَلِيٌّ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ: صِرْ إِلَى عُمَرَ، فَإِنَّهُ حُمِلَ إِلَيْهِ مَالٌ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ وَ لَمْ يَعْلَمْ بِهِ أَحَدٌ، وَ قَدْ عَزَمَ أَنْ يَحْتَبِسَهُ، فَقُلْ لَهُ: يَقُولُ لَكَ عَلِيٌّ: أُخْرِجَ‏ إِلَيْكَ مَالٌ مِنْ نَاحِيَةِ الْمَشْرِقِ، فَفَرِّقْهُ عَلَى مَنْ‏ جُعِلَ لَهُمْ، وَ لَا تَحْبِسْهُ فَأَفْضَحَكَ. 🔹سلمان گفت: وقتي كه شب شد حضرت مرا خواستند و فرمودند: به خانه عمر برو مال بسياري از ناحيه مشرق برايش رسيده و كسي نمي داند، ميخواهد پنهان كند و به كسي چيزي ندهد(براي خودش بردارد) به او از طرف من بگو كه ميگويد: مالي را كه از ناحيه مشرق برايت آورده اند خارج كن و به اهلش تقسيم كن و آن را پنهان نكن كه رسوا مي شوي! 🔸قَالَ سَلْمَانُ: فَأَدَّيْتُ إِلَيْهِ الرِّسَالَةَ. 🔹سلمان گفت: پيام را رساندم 🔸فَقَالَ: حَيَّرَنِي أَمْرُ صَاحِبِكَ، مِنْ أَيْنَ عَلِمَ بِهِ‏؟ 🔹با تعجب به سلمان گفت امر رفيقت مرا متحير كرده! از كجا فهميده كه اين مال رسيده؟؟ 🔸فَقُلْتُ: وَ هَلْ يَخْفَى عَلَيْهِ مِثْلُ هَذَا؟ 🔹گفتم: آيا مثل اين بر علي مخفي مي ماند؟! 🔸فَقَالَ لِسَلْمَانَ: اقْبَلْ‏  مِنِّي أَقُولُ لَكَ، مَا عَلِيٌّ إِلَّا سَاحِرٌ، وَ إِنِّي لَمُشْفِقٌ عَلَيْكَ مِنْهُ، وَ الصَّوَابُ أَنْ تُفَارِقَهُ وَ تَصِيرَ فِي جُمْلَتِنَا. 🔹به سلمان گفت: حرف من را قبول كن علي جز ساحري بيش نيست، من دلسوز توام، بيا از او جدا شو و به ما بپيوند. 🔸قُلْتُ: بِئْسَ مَا قُلْتَ، لَكِنَّ عَلِيّاً وَرِثَ مِنْ أَسْرَارِ النُّبُوَّةِ  مَا قَدْ رَأَيْتَ مِنْهُ وَ مَا هُوَ أَكْبَرُ مِنْهُ. 🔹گفتم: خيلي حرف زشتی گفتي!، علي وارث اسرار نبوت است بيش از آنكه تو ديدي اسرار و علوم نزد اوست. 🔸قَالَ: ارْجِعْ إِلَيْهِ فَقُلْ لَهُ: السَّمْعَ وَ الطَّاعَةَ لِأَمْرِكَ. 🔹گفت برگرد به علي بگو: چشم،  فرمانت را اجرا ميكنم. 🔸فَرَجَعْتُ إِلَى عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلَامُ، فَقَالَ عَلَيْهِ السَّلَامُ: أُحَدِّثُكَ بِمَا جَرَى بَيْنَكُمَا؟ 🔹به محضر حضرت برگشتم، فرمود: بگويم كه چه چيزي بين شما گذشت؟ 🔸فَتَكَلَّمَ بِكُلِّ مَا جَرَى بَيْنَنَا، ثُمَّ قَالَ: إِنَّ رُعْبَ الثُّعْبَانِ فِي قَلْبِهِ إِلَى أَنْ يَمُوتَ. 🔹پس تمام ماجراي بين ما را بازگو نمودند و فرمودند: «ترس اژدها تا وقتی که بمیرد در دلش مي ماند» 📚 الخرائج  ج ۱ ص ۲۳۲ _ بحار الأنوار؛ ج‏ ۲۹ ، ص ۳۱ @fazaael110