eitaa logo
فضائل‌ امیرالمومنین‌ علیه‌السلام
532 دنبال‌کننده
514 عکس
100 ویدیو
11 فایل
«ـ﷽ـ» 🚩السلام علیک یا مولای یا امیرالمومنین روحی لک الفداء 🔸قال رسول الله صلي الله عليه و آله: ذكرُ عليٍّ عبادة 📚 فضائل امیرالمومنین علیه‌السلام از منابع معتبر شیعی Admin: @ad_fazaael110
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 فیلمی از قلعه که توسط علیه السلام فتح شد. 🔹در ۲۴ رجب سال هفتم هجری بعد از آنکه امیرالمومنین علیه السلام، مرحب خیبری را به درک واصل کرد، با دستان یداللهی خود در قلعه را از جا کنده و آن را فتح کرد. @fazaael110
🔰 صراط مستقیم یعنی صلوات الله علیه... 🔸محمد بن فضیل می‌گوید از علیه السلام در مورد معنی این آیه سوال کردم: «أَ فَمَنْ یَمْشِی مُکِبًّا عَلی وَجْهِهِ أَهْدی أَمَّنْ یَمْشِی سَوِیًّا عَلی صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ» «آیا کسی که به رو افتاده راه می رود به هدایت نزدیکتر است یا کسی که راست قامت در صراط مستقیم گام برمی دارد؟!»(ملک، ۲۲) ✨ حضرت فرمودند: ✨ إِنَّ اللهَ ضَرَبَ مَثَلَ مَنْ حَادَ عَنْ وَلَایَةِ عَلِیٍّ کَمَنْ یَمْشِی عَلَی وَجْهِهِ لَا یَهْتَدِی لِأَمْرِهِ وَ جَعَلَ مَنْ تَبِعَهُ سَوِیّاً عَلَی صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ وَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ ✨ خداوند کسی را که با علیه السلام مخالفت نموده، به شخصی مثال زده که روی زمین افتاده و نمی داند به کجا برود؛ و هر کس پیرو علی شد مانند کسی است که در راه راست و درست مستقیم به راه خود ادامه دهد، که صراط مستقیم همان امیرالمومنین علیه السلام است. 📚 کافی ج۱ ص۴۳۳ @fazaael110
🔰 توصیف علیه السلام از عبادت جدّشان صلوات الله علیه ... 💠 روزى عليه السّلام بر پدرشان حضرت سجاد علیه السلام وارد شدند مشاهده كردند پدرشان از فرط عبادت كاملا چهره شان تغيير كرده و از بيدارى شب‌ها صورتشان زرد شده و از گريه كردن چشمهايشان ورم نموده و پيشانيشان از كثرت سجود پينه بسته و پاهايشان از اثر قيام براى نماز ورم كرده است. 💠 حضرت باقر علیه السلام فرمودند: من هنگامى كه پدرم را در اين حال مشاهده كردم از فرط تأثر گريه كردم، و دلم بحالشان سوخت، 💠 پدرم در اين حال در فكر فرو رفته بودند پس از مدتى متوجه من شدند و فرمودند: پسرم! بعضى از آن جزوه ها را به من بده كه در آنها عليه السّلام را نوشته اند، من كتاب‌ها را خدمت پدرم دادم و او مقدارى از آنها را قرائت كرد. 💠 پس از اين كتاب را با حالتی محزون كنار گذاشته و فرمودند: كدام شخص توانائى دارد عبادت عليهما السّلام را انجام دهد 📚 اعلام الوری (مرحوم طبرسی) ص ۲۶۰ 💠 در روایت دیگری نقل شده که شخصی به امام زین العابدین علیه السلام که در نهایت عبادت بودند عرض کردند: 💠 عبادت شما در مقابل جدتان (امیرالمومنین علیه السلام) چگونه است؟ 💠 حضرت فرمودند: عبادتهای من در برابر عبادتهای جدم، مثل عبادتهای جدم در برابر عبادتهای صلی الله علیه و آله است. 📚 بحارالانوار ج ۴۱ ص ۱۴۹ @fazaael110
🔰 کسی از نزد علیه السلام دستِ خالی برنمیگرده! 🔻وَ عَادَتُکُمُ الْاِحْسَانُ وَ سَجِیَّتُکُمُ الْکَرَم🔻 💠 مرحوم علّامه مجلسى در كتاب شريف «بحارالانوار» مى گويد: 🔸روايت شده است كه عليه السلام در حال نبرد با يكى از مشركين بود و او در اثناء جنگ از آن حضرت شمشيرش را تقاضا کرد!، عليه السلام فوراً آن را مرحمت فرمود. 🔸آن شخص مشرک تعجّب كرد و عرض كرد: اى پسر ! در مانند چنين وقتى در بحبوحه جنگ به من شمشير خود را مى بخشى؟! 🔸مولا فرمودند:  یَا هَذَا إِنَّکَ مَدَدْتَ یَدَ الْمَسْأَلَةِ إِلَیَّ وَ لَیْسَ مِنَ الْکَرَمِ أَنْ یُرَدَّ السَّائِلُ فلانى، تو دست نياز و مسألت نزد من دراز كردى، و از كرم و بزرگوارى به دور است كه انسان درخواست كننده و نيازمندى را رد كند. 🔸  با مشاهده رفتار او و شيندن گفتارش به احترام آن حضرت خود را روى زمين انداخت و گفت: واقعاً اين روش اهل ديانت و شيوه مردمان ديندار است، سپس پای مبارک او را بوسيد و گشت. 🔸 در اینجا نیز گفت: لَا سَیْفَ إِلَّا ذُوالْفَقَارِ وَ لَا فَتَی إِلَّا عَلِیٌّ.  شمشیری جز و جوانمردی جز علی نیست! 📚 بحارالانوار ج ۴۱ ص ۶۹ @fazaael110
🔰 خوشحالی صلی الله علیه و آله از بشارتی که درباره علیه السلام و حضرت زهرا سلام الله علیها به ایشان داده شد ✍🏻 بلال روایت می‌کند: ✨ طَلَعَ عَلَيْنَا رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ذَاتَ يَوْمٍ وَ وَجْهُهُ مُشْرِقٌ كَدَارَةِ اَلْقَمَرِ 🔹 فَقَامَ عَبْدُ اَلرَّحْمَنِ بْنُ عَوْفٍ فَقَالَ يَا رَسُولَ اَللَّهِ مَا هَذَا اَلنُّورُ؟ ✨ قَالَ: بِشَارَةٌ أَتَتْنِي مِنْ رَبِّي فِي أَخِي وَ اِبْنِ عَمِّي وَ اِبْنَتِي وَ أَنَّ اَللَّهَ زَوَّجَ عَلِيّاً مِنْ فَاطِمَةَ وَ أَمَرَ رِضْوَانَ خَازِنَ اَلْجِنَانِ فَهَزَّ شَجَرَةَ طُوبَى فَحَمَلَتْ رِقَاعاً يَعْنِي صِكَاكاً بِعَدَدِ مُحِبِّي أَهْلِ بَيْتِي وَ أَنْشَأَ مِنْ تَحْتِهَا مَلاَئِكَةً مِنْ نُورٍ فِي اَلنَّاسِ فَلاَ يَبْقَى مُحِبٌّ لِأَهْلِ اَلْبَيْتِ إِلاَّ دَفَعْتُ إِلَيْهِ صَكّاً فِيهِ فَكَاكُهُ مِنَ اَلنَّارِ وَ دَفَعَ إِلَى كُلِّ مَلَكٍ صَكّاً فَإِذَا اِسْتَوَتِ اَلْقِيَامَةُ بِأَهْلِهَا نَادَتِ اَلْمَلاَئِكَةُ بِأَخِي وَ اِبْنِ عَمِّي وَ اِبْنَتِي فَكَاكَ رِقَابِ رِجَالٍ وَ نِسَاءٍ مِنْ أُمَّتِي مِنَ اَلنَّارِ ✨يک روز صلی الله علیه و آله در حالى نزد ما آمد كه صورت مباركش نظير قرص ماه روشن و نورانى بود، 🔹عبد الرحمن بن عوف برخاست و گفت:يا رسول اللّٰه! اين چه نورى است‌؟! ✨ حضرت فرمودند: براى مژده‌اى است كه از طرف پروردگارم دربارۀ برادر و پسر عمويم و دخترم به من داده شده، و آن مژده اين است كه خدا را براى تزويج نموده است،و به خزانه‌دار بهشت دستور داده درخت طوبى را تكان دهد تا ورقه‌هايى به عدد دوستان اهل بيت من تدارک نمايد و در زير آن درخت ملائكه‌اى از نور آفريد و به هر يک از آنان يک ورقه عطا كرد، روزى كه قيامت به پا شود ملائكه محبّين اهل بيت را در ميان خلائق ندا مى‌كنند، و احدى از دوستداران اهل بيت من باقى نمى‌ماند مگر اينكه به وسيلۀ شفاعت على و فاطمه از جهنّم نجات خواهند يافت. 📚 کشف‌ الغمه ج۱ ص۳۵۲ @fazaael110
🔰 و صلوات الله علیه است 💠  صلى الله عليه و آله به عليه السلام فرمود: 🔸اى على؛ درباره تو خبرى برايم آورده كه چشمم را روشن و قلب مرا شادمان نموده است، او برايم نقل كرد كه خداوند تبارک و تعالى فرموده است: 🔸از طرف من به سلام برسان، و او را خبر بده كه:  أَنَّ عَلِیّاً إِمَامُ الْهُدَی وَ مِصْبَاحُ الدُّجَی وَ الْحُجَّةُ عَلَی أَهْلِ الدُّنْیَا فَإِنَّهُ الصِّدِّیقُ الْأَکْبَرُ وَ الْفَارُوقُ الْأَعْظَمُ وَ إِنِّی آلَیْتُ بِعِزَّتِی أَنْ لَا أُدْخِلَ النَّارَ أَحَداً تَوَلَّاهُ وَ سَلَّمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ لَا أُدْخِلَ الْجَنَّةَ مَنْ تَرَکَ وَلَایَتَهُ وَ التَّسْلِیمَ لَهُ وَ لِلْأَوْصِیَاءِ مِنْ بَعْدِهِ وَ حَقَّ الْقَوْلُ مِنِّی لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ وَ أَطْبَاقَهَا مِنْ أَعْدَائِهِ وَ لَأَمْلَأَنَّ الْجَنَّةَ مِنْ أَوْلِیَائِهِ وَ شِیعَتِهِ 🔸على پيشواى هدايت، و چراغ فروزنده در تاريكى‌ها و حجّت الهى بر اهل دنيا است، او راستگوى برتر و بزرگترين جداكننده حق از باطل است، و من به عزّت خودم قسم ياد كرده‌ام كه هر كس ولايت او را بپذيرد و تسليم فرمان او و جانشينان بعد از او باشد او را در آتش وارد نكنم، و هر كس او را رها كند و در مقابل دستورات او و جانشينان بعد از او سرتسليم فرود نياورد او را وارد نسازم، و اين قول حتمى و ثابت من است كه و همه طبقه هاى آن را از او، و بهشت و درجات رفيع آن را از دوستان و او پر مى كنم. 📚 بحارالانوار ج۲۷ ص۱۱۳ @fazaael110
🔰 نرم بودن آهن در دستان صلوات الله علیه ✍ مرحوم ابن شهرآشوب در مناقب روایت می‌کند که خالد گفت: ✨ رَأَيْتُ عَلِيّاً يَسْرُدُ حَلَقَاتِ دِرْعِهِ بِيَدِهِ وَ يُصْلِحُهَا فَقُلْتُ هَذَا كَانَ لِدَاوُدَ!! فَقَالَ يَا خَالِدُ بِنَا لاَنَ اَلله اَلْحَدِيدَ لِدَاوُدَ فَكَيْفَ لَنَا؟! ✨ علیه السلام را دیدم که حلقه‌های زره خود را با دستش می‌بافت و تعمیر می‌کرد. گفتم: این کار مخصوص داود علیه السلام بود!! فرمودند: ای خالد! خدا به وسیله ما آهن را برای داود نرم کرد، پس برای خود ما چگونه خواهد بود؟! 📚 مناقب ج۲ ص۳۲۵ @fazaael110
🔰 ساقی کوثر... 🔸 از پدران بزرگوارشان صلوات الله علیهم اجمعین روایت می‌کنند که صلی الله علیه و آله به علیه السلام فرمودند: ✨يَا عَلِيُّ إِنِّي سَأَلْتُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ فِيكَ خَمْسَ خِصَالٍ فَأَعْطَانِي: 🔹ای ! از خداوند پنج ویژگی را در حق تو درخواست کردم که همه آنها را به من عطا فرمود. 1⃣ أَمَّا أَوَّلُهَا فَإِنِّي سَأَلْتُهُ أَنْ تَنْشَقَّ اَلْأَرْضُ عَنِّي وَ أَنْفُضَ اَلتُّرَابَ عَنْ رَأْسِي وَ أَنْتَ مَعِي فَأَعْطَانِي 🔹نخست اینکه از خداوند خواهش کردم آن موقع که زمین شکافته شود و من سر از قبر برآرم و غبار از چهره‌ام پاک کنم در حالی باشد که تو کنارم باشی، خداوند آن را به من عطا فرمود. 2⃣ وَ أَمَّا اَلثَّانِيَةُ فَإِنِّي سَأَلْتُهُ أَنْ يَقْضِيَ عِنْدَ كِفَّةِ اَلْمِيزَانِ وَ أَنْتَ مَعِي فَأَعْطَانِي 🔹دوم اینکه از او درخواست کردم آن موقع که من در جای سنجش اعمال بایستم، تو در کنارم باشی پس آن را به من عطا فرمود. 3⃣ وَ أَمَّا اَلثَّالِثَةُ فَسَأَلْتُ رَبِّي عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ يَجْعَلَكَ حَامِلَ لِوَائِي وَ هُوَ لِوَاءُ اَللهِ اَلْأَكْبَرُ عَلَيْهِ مَكْتُوبٌ: 《اَلْمُفْلِحُونَ هُمُ اَلْفَائِزُونَ بِالْجَنَّةِ》فَأَعْطَانِي 🔹سوم اینکه از پرودگارم خواستم تو را در قیامت حامل لواء و پرچمدار من که همان پرچم بزرگ خداوند است، و بر آن نوشته شده: «رستگاران کسانی اند که به بهشت نائل آمدند»، قرار دهد، پس آن را به من عطا فرمود. 4⃣ وَ أَمَّا اَلرَّابِعَةُ فَإِنِّي سَأَلْتُهُ أَنْ تَسْقِيَ أُمَّتِي مِنْ حَوْضِي فَأَعْطَانِي 🔹چهارم اینکه از او خواستم امتم به دست تو از حوض کوثر سیراب شوند، پس آن را به من عطا فرمود 5⃣ وَ أَمَّا اَلْخَامِسَةُ فَإِنِّي سَأَلْتُهُ أَنْ يَجْعَلَكَ قَائِدَ أُمَّتِي إِلَى اَلْجَنَّةِ فَأَعْطَانِي. وَ اَلْحَمْدُ لله اَلَّذِي مَنَّ عَلَيَّ بِهِ. 🔹و پنجم اینکه از او خواستم تو را قائد و رهبر امتم به هنگام ورود به بهشت قرار دهد، پس آن را به من عطا فرمود. شکر خدای را که با این چیزها بر من منت نهاد 📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام، ج۱ ص۲۷۷ @fazaael110
🔰 قطره‌ای در برابر دریا... 🔺 تعجب حضرت موسی و حضرت خضر علی نبینا و آله و علیهما السلام از یک امر شگفت..‌. ✍ مرحوم شاذان بن جبرئیل قمی در کتاب روضه نقل می‌کند، نوشته ای با خط سریانی در مقبره زمازمی کشف شد که تاریخش برای ۱۲۰۰ سال قبل بود، مضمون آن نوشته چنین بود: ✨ زمانی که بگو مگو میان حضرت بن عمران و حضرت در داستان کشتی و غلام و دیوار رخ داد همچنان که در سوره کهف آمده است و موسی به سوی قوم خود بازگشت، برادرش علیه السلام از ماجرای او با خضر علیه السلام پرسید. موسی علیه السلام گفت: این علمی است که جهل به آن ضرری نمی رساند، اما چیزی شگفت انگیزتر از آن را یافتم. هارون گفت: چه چیزی؟ ✨ موسی علیه السلام فرمود: وقتی در ساحل دریا ایستاده بودیم ناگهان پرنده ای که به شکل پرستو بود بر دریا فرود آمد و با منقارش مقداری آب برداشت و به طرف شرق انداخت سپس مقداری برداشت و این بار به طرف غرب انداخت و این کار را به طرف شمال و جنوب و آسمان و زمین هم انجام داد. برای آخرین بار برگشت و این بار آبی را که با منقارش از دریا برداشته بود به خود دریا ریخت، سپس پر زد و رفت ✨ با خضر علیه السلام در حیرت مانده بودیم نمی دانستیم که آن پرنده چه منظوری داشت. در همان حالت مانده بودیم که ناگهان فرشته ای به شکل آدمیزاد بر ما نازل شد و گفت: چه شده است شما را حیران می‌بینم؟ گفتیم: منظور آن پرنده را نفهمیدیم. گفت: نمی دانید که چه منظوری داشت؟ گفتیم: خدا می‌داند، ✨ گفت: آن پرنده می‌گوید سوگند به حق آنکه شرق را شرق و غرب را غرب گردانید و آسمان را برافراشت و زمین را گستراند، خداوند پیامبری را در آخر الزمان به اسم مبعوث خواهد کرد و این پیامبر وصی ای به نام دارد که علم شما دو نفردر مقایسه با علم آن دو همچون این قطره در برابر این دریا است. 📚بحارالانوار ج۴۰ ص۱۷۷ ، به نقل از الروضه @fazaael110
🔰 چه کسی مولا را بر مؤمنان امیر قرار داده است... علیه السلام فرمودند: 🔸 مردی نزد علیه السّلام آمده و عرض کرد: یا ، شما را امیرالمومنین خطاب می‌کنند، چه کسی این مقام را به شما داده و شما را بر مردم امیر قرار داده است؟ ✨ امیرالمومنین صلوات الله علیه فرمودند: اَللَّهُ جَلَّ جَلاَلُهُ أَمَّرَنِي عَلَيْهِمْ 🔹 خدای عزّوجل مرا امیر بر مؤمنان قرار داده است. 🔸 آن مرد نزد صلی الله علیه و آله آمده و عرض کرد: یا رسول الله، آیا راست می‌گوید که خداوند او را بر خلقش امارت داده است؟ ✨ فَغَضِبَ اَلنَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثُمَّ قَالَ إِنَّ عَلِيّاً أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ بِوَلاَيَةٍ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَقَدَهَا لَهُ فَوْقَ عَرْشِهِ وَ أَشْهَدَ عَلَى ذَلِكَ مَلاَئِكَتَهُ 🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله از گفته او به خشم آمده، سپس فرمودند: با خدای عزّوجل امیرمؤمنان گشته است، و پیمان این ریاست را بر بالای عرش خود برای وی بست و فرشتگان را بر آن گواه گرفت ✨ إِنَّ عَلِيّاً خَلِيفَةُ اَللَّهِ وَ حُجَّةُ اَللَّهِ وَ إِنَّهُ لَإِمَامُ اَلْمُسْلِمِينَ طَاعَتُهُ مَقْرُونَةٌ بِطَاعَةِ اَللَّهِ وَ مَعْصِيَتُهُ مَقْرُونَةٌ بِمَعْصِيَةِ اَللَّهِ فَمَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ جَهِلَنِي وَ مَنْ عَرَفَهُ فَقَدْ عَرَفَنِي وَ مَنْ أَنْكَرَ إِمَامَتَهُ فَقَدْ أَنْكَرَ نُبُوَّتِي وَ مَنْ جَحَدَ إِمْرَتَهُ فَقَدْ جَحَدَ رِسَالَتِي وَ مَنْ دَفَعَ فَضْلَهُ فَقَدْ تَنْقُصُنِي وَ مَنْ قَاتَلَهُ فَقَدْ قَاتَلَنِي وَ مَنْ سَبَّهُ فَقَدْ سَبَّنِي لِأَنَّهُ مِنِّي خُلِقَ مِنْ طِينَتِي 🔹 خلیفه خدا و حجّت خدای عزّوجل و امام مسلمانان است، فرمانش فرمان خداست و نافرمانی اش معصیت خداست، هرکس او را نادیده بگیرد به یقین مرا نادیده گرفته است و هرکس وی را بشناسد یقیناً مرا شناخته است، و آنکه او را انکار کند قطعاً مرا انکار کرده است، و هرکه امارت و ریاست وی را انکار نماید، رسالت مرا انکار کرده، و هرکس فضیلت او را رد کند از ارزش و منزلت من کاسته و آنکه با وی بجنگد با من جنگیده. هرکه دشنامش دهد مرا دشنام داده است، چون او از من است، از گِل من آفریده شده، ✨وَ هُوَ زَوْجُ فَاطِمَةَ اِبْنَتِي وَ أَبُو وَلَدَيَّ اَلْحَسَنِ وَ اَلْحُسَيْنِ ثُمَّ قَالَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ أَنَا وَ عَلِيٌّ وَ فَاطِمَةُ وَ اَلْحَسَنُ وَ اَلْحُسَيْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ اَلْحُسَيْنِ حُجَجُ اَللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ أَعْدَاؤُنَا أَعْدَاءُ اَللَّهِ وَ أَوْلِيَاؤُنَا أَوْلِيَاءُ اَللَّهِ 🔹 او همسر دخترم و پدر فرزندانم و است! سپس فرمود: من، علی، فاطمه، حسن، حسین و نُه تن از فرزندان حسین، حجّت‌های خدا بر خَلق او هستیم، دشمنان ما دشمنان خدا و دوستداران ما دوستان خدا هستند. 📚 امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ ، مجلس بیست و هفتم @fazaael110
🔰 اگر می‌خواهی‌ زندگی‌ات مثل انبیاء و مرگت مثل شهداء باشد...👇🏻 صلی الله علیه و آله فرمودند: ✨مَنْ أَحَبَّ أَنْ يَحْيَا حَيَاةً تُشْبِهُ حَيَاةَ اَلْأَنْبِيَاءِ وَ يَمُوتَ مِيتَةً تُشْبِهُ مِيتَةَ اَلشُّهَدَاءِ وَ يَسْكُنَ اَلْجِنَانَ اَلَّتِي غَرَسَهَا اَلرَّحْمَنُ فَلْيَتَوَلَّ عَلِيّاً وَ لْيُوَالِ وَلِيَّهُ وَ لْيَقْتَدِ بِالْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ فَإِنَّهُمْ عِتْرَتِي خُلِقُوا مِنْ طِينَتِي اَللَّهُمَّ اُرْزُقْهُمْ فَهْمِي وَ عِلْمِي وَ وَيْلٌ لِلْمُخَالِفِينَ لَهُمْ مِنْ أُمَّتِي اَللَّهُمَّ لاَ تُنِلْهُمْ شَفَاعَتِي ✨هركه خواهد زندگی‌اش مانند پيامبران و مرگش مانند شهيدان باشد و در بوستانى كه خداى رحمان كاشته، ساكن شود، بايد از پيروى كند و دوستان او را دوست بدارد و به امامان پس از وى اقتدا كند، زيرا ايشان عترت من‌ هستند و از گِل من آفريده شده‌اند. خدايا فهم و علم مرا به ايشان روزى كن، واى بر آنهایی از امت من که مخالف ايشان باشند خدايا شفاعت مرا به آنها مرسان. 📚 كافی ج۱ ص۲۰۸ @fazaael110
🔰 حیله و نیرنگ به خودِ حیله‌گر بر می‌گردد... ❗️توطئه ابوسفیان و فرزندش بر علیه صلوات الله علیه... ✍ مرحوم ابن شهرآشوب در کتاب مناقب روایت می‌کند: 🔹حنظله پسر ابوسفیان، عُمیر بن وائل ثقفی را تطمیع کرد که نزد حضرت علیه السلام برود و به دروغ ادعا کند هشتاد مثقال طلا نزد صلی الله علیه و آله امانت گذاشته بوده و بگوید: حال که از مکه گریخته و تو وکیل او هستی آن را بازگردان. و به او گفت اگر علی از تو شاهد خواست ما گروه قریش برای تو شهادت خواهیم داد و برای این کار صد مثقال طلا به عنوان پاداش به او دادند که از جمله آن ها: گردنبندی بود از آنِ هند که به تنهایی ده مثقال طلا وزن داشت. 🔹عمیر نزد علیه السلام رفت و از آن حضرت مطالبه امانت کرد. ✨ حضرت تمام امانت‌ها را نگاه کرد اما سپرده ای به نام عمیر ندید و فهمید که وی دروغ می‌گوید پس او را موعظه نمود تا از ادعایش دست بردارد ولی آن همه پند و اندرز سودی نداشت و عمیر همچنان به گفته خود ثابت بود و می‌گفت من بر ادعای خویش گواهانی از قریش دارم که آنان برایم گواهی می‌دهند مانند: ابو جهل، عکرمه، عقبة بن ابی معیط، ابوسفیان و حنظله. ✨ امیرالمومنین علیه السلام فرمود: این نیرنگی است که ضرر آن به تدبیر کننده اش بر می‌گردد و آن گاه دستور داد همه شهود در خانه کعبه نشینند و به عمیر رو کرده و فرمود: اکنون بگو بدانم در چه وقتی امانتت را به پیامبر تسلیم نمودی؟ گفت: نزدیکی ظهر بود که آن را به حضرت تحویل دادم و او آن را از دستم گرفت و به غلام خود داد. ✨ سپس ابو جهل را به حضور طلبید و پرسش‌های عمیر را از او پرسید ولی ابوجهل گفت: مرا حاجتی به پاسخ گفتن نیست. ✨ سپس ابوسفیان را به نزد خویش خواند و همان سؤالات را از او پرسید. ابوسفیان گفت: نزدیک غروب بود که عمیر امانتش را تسلیم محمد کرد و او مال را از او گرفت و در آستین خود قرار داد. ✨ پس حنظله را به محضر خود فرا خواند و چگونگی را از او پرسش نمود. حنظله گفت به خاطر دارم که آفتاب در وسط آسمان بود که عمیر ودیعه را به محمد تسلیم داشت و او امانت را در پیش رو گذاشت تا وقتی که خواست برخیزد آن را به همراه خود برد. ✨ سپس عقبه را احضار کرد و این بار از او سؤال نمود. وی گفت: به هنگام عصر بود که عمیر امانتش را تحویل محمد داد و او فورا آن امانت را به خانه اش برد. ✨ پس از او عکرمه را طلب کرد و سؤالات را از او پرسید، عکرمه گفت اول روز بود که عمیر امانت را به محمد تحویل داد و او آن را گرفت و فورا به خانه علیها‌السلام فرستاد! ✨ آنگاه حضرت به عمیر رو کرد و فرمود: چرا رنگ صورتت زرد شده و حالتت دگرگون گشته است. 🔹عمیر گفت الان حقیقت را به شما خواهم گفت، زیرا شخص حیله‌گر رستگار نخواهد شد. به خدا سوگند من هرگز امانتی نزد محمد نداشتم و تنها عامل محرک من حنظله و ابوسفیان بودند و این دینارهای ایشان است و در میان آنها گردنبند هند است که مُهر هند بر آن‌ها نقش بسته است. ✨ سپس امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: بیاورید شمشیری را که در گوشه خانه پنهان است. شمشیر را آوردند. حضرت شمشیر را به دست گرفت و به حاضرین نشان داد و فرمود: آیا این شمشیر را می‌شناسید؟ گفتند: آری این شمشیر حنظله می‌باشد. ابو سفیان گفت: این شمشیر از حنظله سرقت شده است. ✨ امیرمؤمنان علیه السلام به او فرمود: اگر راست می‌گویی غلام سیاه تو «مهلع» چه کرد؟ ابوسفیان گفت او فعلا برای ماموریتی به طائف رفته است. ✨ آن حضرت فرمود: ای کاش می‌آمد و تو یک بار دیگر او را می‌دیدی و اگر راست می‌گویی او را احضار کن تا بیاید! ابو سفیان خاموش شد و سخنی نگفت، ✨ سپس آن حضرت به ده نفر از غلامان اشراف قریش فرمود تا محلی که ایشان تعیین کرد را حفر نمایند. چون آنجا را حفر کردند ناگهان با جسد «مهلع» رو به رو شدند. حضرت فرمود: آن را بیرون بیاورید. جسد را بیرون آوردند و به طرف خانه کعبه حمل کردند. مردم از سبب قتلش از آن حضرت پرسیدند. ✨ امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: ابو سفیان و پسرش این غلام را تطمیع کرده و پاداش کشتن مرا آزادیش قرار دادند و او را بر این کار تشویق کردند تا اینکه در راهی برایم کمین کرد و به ناگاه بر من حمله نمود، من هم مهلتش ندادم و گردنش را زدم و شمشیرش را گرفتم! و چون نیرنگ آنان این بار به جایی نرسید خواستند بار دیگر حیله ای به کار برند و این بار دست به دامان عمیر شدند. 🔹 عمیر در آن هنگام گفت: أشهد أن لا الله الا الله و أشهد أن محمد رسول الله [و مسلمان شد]. 📚 مناقب آل ابی طالب ج۲ ص۳۵۲ @fazaael110