امام علی علیه السلام از منبر پایین آمدند و همۀ مردم ساکت شدند،
سپس فرمودند: خدا رحمت کند کسی که سخنانم را گوش بدهد،
ای مردم! همانا معاویه خود را امیر المؤمنین میپندارد و میگوید امام، امام نمی شود مگر این که مردگان را زنده کند یا از آسمان باران بباراند یا چیزی بیاورد که هیچ کس قادر به انجام دادن آن نشود.
همه شما میدانید که من کلمه تامه و و لایت باقی و حجت بالغه هستم
در حالی که معاویه یک نفر از اعراب را نزد من فرستاده و در سخن گفتنش زیاده روی کرده است و من نخواستم جوابش را بدهم و شما میدانید که اگر میخواستم استخوانش را خرد میکردم و زمین را روی سر او ویران میکردم،
سپس حمد و ثنای خداوند متعال را بر زبان آوردند و بر محمد و آل محمد صلوات فرستادند،
سپس به آسمان اشاره کردند،
یکباره ابری پایین آمد در حالی که میگفت:
﴿السلام علیک یا امیر المؤمنین امیر الموحدین و یا مور سید الوصیین و یا إمام المتقین و یا غیات المستغیثین و یاكنز الطالبین و معدن الراغبین﴾.
سلام بر تو ای امیر المؤمنین و ای امیر یکتا پرستان و ای سرور اوصیاء و ای امام متقین و ای فریاد رس درماندگان و ای گنج جویندگان و معدن مشتاقان!
..
سپس اشاره کردند به ابر و آن ابر نزدیک شد،
میثم تمار میگوید:
یکباره مردم از دیدن آن بی هوش شدند،
سپس آن حضرت سوار آن ابر شدند و به عمار فرمودند:
ای عمار! با من سوار شو،
عمار نیز با امام علی علیه السلام سوار ابر شد و یکباره از نظر غایب شدند،
بعد از یک ساعت برگشتند و آن ابر، مسجد جامع کوفه را پوشاند، سپس نگاه کردم،
امام علی علیه السلام در جای قضاوت نشسته بودند و مردم دور ایشان حلقه زده بودند،
آن گاه حضرت بلند شدند و بالای منبر رفتند و حمد ثنای خداوند متعال را بر زبان آوردند و خطبه معروف شقشقه را ایراد کردند،
وقتی آن خطبه تمام شد همۀ مردم مضطرب شدند و درباره آن چیزی که دیده بودند گفت و گو میکردند، بعضیها به خاطر آن چه دیده بودند ایمان شان زیاد شد و بعضی دیگر کفرشان زیادتر شد.
عمار گفت: به خدا قسم تا وقتی که جان دارم این روایت را میگویم، وقتی با امام علی علیه السلام سوار ابر شدم یکباره به سرزمین بزرگی که دور آن درختان و آبهای زیاد قرار داشت رسیدیم،
امام علی علیه السلام به ابر امر فرمودند: پایین برو، ابر نیز به دستور امام علی علیه السلام پایین رفت،
در آن سرزمین مردم به زبان غیر عربی حرف میزدند،
آنها وقتی امام علی علیه السلام را دیدند به استقبال ایشان آمدند و با ایشان به زبان خودشان حرف زدند و ایشان با زبان خودشان آنها را راهنمایی کردند،
سپس به آن ابر امر کردند که به آسمان برود،
ابر نیز به دستور امام علی علیه السلام پرواز کرد و به آسمان رفت،
یکباره خود را دیدم که بالای مسجد کوفه هستم
سپس امام علی علیه السلام به من فرمودند: ای عمار!
آیا میدانی به کدام سرزمین رفتیم؟
عرض کردم: خدا و رسولش و شما ای امیر المؤمنین بهتر میدانید،
ایشان فرمودند: آن سزمین، هفتمین جزیره چین بود که با آنها با زبان خودشان حرف زدم همان طور که دیدی و شنیدی.
همانا خداوند متعال اول رسولش محمد مصطفی صلی الله علیه و اله را برای مردم جهان فرستاده تا آنها را هدایت کنند و من وصی حضرت محمد صلی الله علیه و اله هستم و از تو تشکر میکنم که با من آمدی، همانا خداوند سبحان این را از مردم مخفی کرده و هیچ کس به جز او و فرستاده او نمی داند.
------------
|مدینة المعاجز ج۱
| فضائل مولـٰا
(سلام کردن فرشته آب)
شیخ در امالی از فحام با استناد از امام محمد باقر علیه السلام از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است:
یک روز من و مولایم امیر المؤمنین علی بن ابی طالب علیه السلام برای قدم زنی، کنار رود فرات رفتیم و در ساحل آن رود قدم میزدیم که یکباره موج عظیمی به وجود آمد که تا به حال به این عظمت ندیده و نشنیده بودم.
پس آن موج امام علی علیه السلام را پوشاند و از نظر غایب کرد. بعد از مدتی آن موج تمام شد و امام علی علیه السلام در حالی که هیچ اثری از آب آن موج روی لباس هایش نبود دیده شد.
من خیلی تعجب کردم و با تعجب از مولایم سؤال کردم: این چه چیزی بود؟
ایشان فرمودند: ای جابر! آیا این موج را دیدی؟
عرض کردم: بله، ای مولایم! پدر و مادرم به فدایت من آن را دیدم و خیلی تعجب کردم.
پس فرمودند: آن موج که دیدی، فرشته مسئول آب بود که بر من سلام کرد و با من روبوسی نمود. [۱]
----------
[۱]: مدینة المعاجز، ص، ۱۳، معجزه شماره ۸۱
حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) فرمود:
یک شب آماده خواب بودم که پدرم رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بر من وارد شد و فرمود: ای فاطمه جان! نخواب، مگر این که چهار عمل را به جا آوری!
۱.یک دور قرآن را ختم کنی
۲.پیامبران را شفیع خود گردانی
۳.مومنین و مومنات را از خویش راضی و خشنود گردانی
۴.حج واجب و عمره را به جا آوری
پدرم این جملات را بیان فرمود و مشغول به خواندن نماز شد.
صبر کردم تا نمازش پایان یافت، بی درنگ گفتم:
ای رسول خدا(ص) مرا به چهار عمل بزرگ سفارش فرمودی که در این وقت محدود توان و فرصت انجام آنها را ندارم؟
پدرم تبسم کرد و فرمود: ای فاطمه جان!
هرگاه قبل از خواب سه مرتبه سوره اخلاص «قل هو الله احد» را بخوانی، گویا قرآن را ختم کرده ای
و هرگاه بر من و پیامبران پیشین من صلوات فرستی همه ما شفیعان تو خواهیم بود
مانند ذکر این صلوات:
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و علی جمیع الانبیاء و المرسلین»
و هرگاه برای برادران و خواهران دینی و با ایمان خود طلب آمرزش و مغفرت نمایی، همگی آنها را از خود راضی و خشنود ساخته ای
مانند ذکر این استغفار:
«اللهم اغفر للمؤمنین و المؤمنات»
و هر گاه بگویی:
«سبحان الله و الحمدلله، ولا اله الا الله و الله اکبر» گویا حج تمتع و حج عمره گزارده ای.
منبع : مسند فاطمه زهرا(س)، ص.118
عَبایَة بن رِبعی از عبدالله بن عباس پرسید:
چرا پیامبر(ص) خدا به علی (ع) لقب ابوتراب داد؟
عبدالله بن عباس پاسخ داد:
به این جهت که او صاحب زمین است و حجت خدا بر اهل زمین.
پس از رسول خدا بقا و آرامش زمین به
وجود او بسته است.
من از رسول خدا شنیدم که فرمود:
«در روز قیامت، کافر پاداش و منزلت شیعه علی را مینگرد و میگوید:
یا لَیتَنْی کنْتُ تُرّابیا
(ای کاش من نیز وابسته به ابو تراب بودم و از شیعیانش محسوب میشدم)؛
و این همان گفتار خداوند است که در آیه ۴۰ سورۀ نبأ میفرماید:
...وَیقُولُ الْکافِرُ یا لَیتَنِی کنتُ تُرَابًا ﴿۴۰﴾
(و کافر گوید: «کاش من خاک بودم.»)
سوره نبا آیه ۴۰
مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۳۵، ص۵۱؛ صدوق، علل الشرائع، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۵۶.
سَئَلَ عَنْ عَلِىٍّ رَجُلٌ اَىُّ الاعمالِ اَحَبُّ اِلَى اللّه ِ عَزَّوَجَلَّ؟
قـالَ علیه السلام: اِنْتِـظارُ الْفَـرَجِ.
مردى از امام على علیه السلام سوال کرد:
محبوبترین اعمال پیش خدا کدام است؟
امـام علیه السلام فرمود: انتـظار فـرج.
بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲
هدایت شده از فضائل امیرالمومنین(ع)
🌱 کوتاه نوشت
پرسیدند: یاعلی! به چه دلیل شما #لسان_الله نامیده شدید؟
حضرت فرمودند:
برای اینکه #فاطمه (صلواتالله علیها) را مَدح و ثَنا کنم.
📓سلسلةالتراثالعلویّه، ج12، ص121
#یاعلی
#حق_علیمولا
📍پایگاه فضائل امیرالمومنین (ع) 👇
https://eitaa.com/fazaeel110
هدایت شده از فضائل امیرالمومنین(ع)
🌱صفات شیعه
حضرت رضا(صلوات الله علیه) میفرمایند:
#شیعیان ما، مطیع ما هستند، براساس فرامین ما عمل میکنند و با دشمنان ما مخالفند و هر کس بر طبق این روش عمل نکند، از ما نیست.
📓الوسائل: ۱۸/۸۳، ح ۲۵
#انارافضیوافتخر
📍پایگاه فضائل امیرالمومنین (ع) 👇
https://eitaa.com/fazaeel110
| فضائل مولـٰا
.
میزان حلالزادگی در کتب اهل سنت
ابن مردويه، عن أنس ـ في حديث:
كان الرجل من بعد يوم خيبر يحمل ولده علي عاتقه، ثم يقف علي طريق علي (عليهالسلام) فإذا نظر إليه أومأ بإصبعه: يا بني، تحب هذا الرجل؟ فإن قال: نعم، قبّله. و إن قال: لا، طرق به الأرض و قال له: إلحق بأمك.
انس گويد: پس از جنگ خيبر عادت چنان شده بود كه مرد فرزند خود را به دوش میگرفت و سر راه علی عليهالسلام میايستاد، چون چشمش به آن حضرت میافتاد با انگشت بهاو اشاره كرده، بهكودک خود میگفت: پسركم! اين مرد را دوست داری؟
اگر میگفت: آري، او را میبوسيد.
و اگر میگفت: نه، او را بر زمين میگذارد و میگفت:
برو به مادرت بپيوند.
📗ابن مردويه الأصفهاني، أبي بكر أحمد بن موسي (متوفاي۴۱۰هـ)، مناقب علي بن أبي طالب (ع) و ما نزل من القرآن في علي (ع)، ص۷۶ ـ ۷۷، تحقيق: عبد الرزاق محمد حسين حرز الدين، ناشر: دار الحديث، الطبعة: الثانية، ۱۴۲۴هـ.