ترک یاری کردی و من همچنان یارم تو را
دشمن جانی و از جان دوستتر دارم تو را
گر به صد خار جفا آزردهسازی خاطرم
خاطر نازک به برگ گل نیازارم تو را
قصد جان کردی که یعنی: دست کوته کن ز من
جان به کف بگذارم و از دست نگذارم تو را
یک دو روزی صبر کن، ای جان بر لب آمده
زانکه خواهم در حضور دوست بسپارم تورا
#هلالی_جغتایی
🔹کانال دوستداران و نشر آثار استاد فاضل نظری
💠@fazel_nazarrii
مَن کیستم؟ غریبی، از وصلْ بینصیبی
هجرانِ یار دیده، دور از دیار مانده...
#هلالی_جغتایی
@fazel_nazarrii
اشک، چون رازِ دلم گفت، فتاد از نظرم
با وجودی که به صد خونِ جگر حاصل شد...
#هلالی_جغتایی
@fazel_nazarrii
ناصح زبان گشاد که تسکین دهد مرا
نامِ تو برد و موجبِ صد اضطراب شد!
#هلالی_جغتایی
@fazel_nazarrii
هم سینه شد پر آتش و هم دیده شد پر آب
در آب و آتش است درون و برون مرا...
#هلالی_جغتایی
@fazel_nazarrii
جای او دیدهٔ خونبار شد، ای اشک! برو
هر دم از خونِ دل آغشته مکن جایش را...
#هلالی_جغتایی
@fazel_nazarrii