2.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
... و آبیها...
غزل ۲۵۵:
یوسفِ گم گشته بازآید به کنعان، غم مخور
کلبهٔ احزان شَوَد روزی گلستان، غم مخور
ای دل غمدیده، حالت بِه شود، دل بَد مکن
وین سرِ شوریده باز آید به سامان غم مخور
گر بهارِ عمر باشد باز بر تختِ چمن
چتر گل در سر کَشی، ای مرغِ خوشخوان غم مخور
دورِ گردون گر دو روزی بر مرادِ ما نرفت
دائماً یکسان نباشد حالِ دوران غم مخور
هان مَشو نومید چون واقِف نِهای از سِرِّ غیب
باشد اندر پرده بازیهایِ پنهان غم مخور
ای دل اَر سیلِ فنا بنیادِ هستی بَرکَنَد
چون تو را نوح است کشتیبان، ز طوفان غم مخور
در بیابان گر به شوقِ کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کُنَد خارِ مُغیلان غم مخور
گرچه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کآن را نیست پایان، غم مخور
حال ما در فُرقت جانان و اِبرامِ رقیب
جمله میداند خدایِ حالْگردان غم مخور
حافظا در کُنجِ فقر و خلوتِ شبهایِ تار
تا بُوَد وِردَت دعا و درس قرآن غم مخور
🍉شبچله فرخنده ماناد.
🔸دکلمه: #الهام_برناک- دانشجوی کارشناسی روانشناسی
🔹تنظیم: #ابوالفضل_آزاد- دانشجوی کارشناسی روانشناسی
#شعر_دانشجو
#هنر_دانشجویی
#کانون_ادبی_اندیشه_و_قلم
#معاونت_فرهنگی_دانشجویی
#دانشگاه_آزاد_اسلامی_کاشان
✍ارتباط با ادمین:
@Kanon_Andishe_va_Ghalam_A
🟠 کانال:
@Kanon_Andishe_va_Ghalam