eitaa logo
معاونت فرهنگی دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی کاشان
2.9هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
846 ویدیو
111 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
همچو اسماعیل گردن پیش خنجر خوش بنه در مدد از وی گلو گر می‌کِشد تا می‌کُشد مولوی ☘ عید ارادت و سعادت است، گرامی باد... ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
4.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد آن خوبانِ نیک سیرت گرامی باد که انسان بودن و رشد معنوی را سرلوحه خویش قرار دادند، اوج گرفتند تا ابد... ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
یاعلی از تو گرفته مهر و ولا شور یاعلی شد شیعه از ولای تو مشهور یاعلی هر بامداد چهره خورشید می‌شود از بارگاه و صحن تو مسرور یاعلی آنها که چشم روی ولای تو بسته‌اند شد بخت صبح آینه‌شان کور یاعلی نگرفته‌ای به قدرت تقوا و زهد خویش کاهی به ظلم از دهن مور یاعلی هر دل که از محبت تو غرق در نواست کی باشدش نیاز به طنبور یاعلی زد حلقه سخاوت تو در رکوع عشق لطف و کرم به نام تو منشور یاعلی بغض تو را به خانه خسران نمی‌برد جز ناکس منافق مغرور یاعلی نان جوین سفره تو قوت می‌دهد بر هر که خواست مائده نور یاعلی سلمان و بوذرند چو عمار در رکاب نگرفته‌اند غیر تو دستور یاعلی باشد بهانه‌ای که تقرب بیاورد عرض سلام ما به تو از دور یاعلی ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
١٠ تیر؛ نکوداشت صائب تبریزی ▪️عبدالرضا مدرس زاده بزرگداشت و ارج‌داشت صائب تبریزی در واقع پاسداشت بخشی بزرگ از شعر و ادب فارسی است که به تحول ساختار و بافت غزل فارسی مربوط می‌شود. با همه آنچه در باره سبک صایب و شعر دوره صفویه گفته‌اند، راست این است که کار و ابتکار او در بنیاد نهادن این شیوه از غزل، بهترین تدبیر و حتی ترفند برای رهاشدن از مضامین و تصاویر همیشه مکرر و نخ‌نمای شعر فارسی است (مرور شعر دوره تیموری و عهد شاهرخ گواه روشن این سخن است) ضمن این به راه حافظ و سعدی نرفتن امثال صائب تبریزی و کلیم کاشانی، خود گرامی‌ترین خدمت به شعر فارسی است. شعر صائب آیینه تمام‌نمای اندیشه و نگرش حاکم بر دربار و جامعه شیعی است و خواص این دوره بهتر از این نمی‌توانسته‌اند رفتار کنند. از این رو همین شعرهای رنگین و خیال‌انگیز بهترین اسناد جامعه‌شناسی و روان‌شناسی است که می‌توان روش و منش افراد را در ساحت متنوع جامعه مرور کرد. شعر و هنر صایب بی آن که ناشی از ناتوانی شاعر باشد؛ رنگین و برجسته و البته کوتاه و فشرده است و به همین سبب است که او ابیات پراکنده را با مضامین متفاوت به صرف وزن و قافیه و ردیف کنار هم قرار می‌دهد. مگر نه این است که در دوره صفویه؛ میدان چوگان و کاخ عشرت و مسجد و شربت‌خانه و.... هم در یک مجموعه و در کنار هم هستند؟ این هم که نه صایب سرزمین هند را مناسب حال و هوای شاعری خود دانست و نه شاعران آن دیار او را در حد انتظار گرامی داشتند، بدان معنی است که شاعر ِمضمون‌سازی‌های رنگین پیش از آن که مخاطب برایش مهم باشد، خاستگاه و زادگاه اجتماعی و فرهنگی مضمون را ارج می‌نهد وگرنه صائب از امثال عرفی شیرازی چیزی کم ندارد که نتواند مضمون‌سرایی‌های کشمیری را در شعر خود جای دهد. با همه انتقادی که به شاه صفوی در کوچ‌دادن ناچاری اقوام ایرانی هست: اما عجالتا در این یک فقره، حضور خاندان صایب در اصفهان موجب شکوفایی شعر این شاعر در شهری شد که پیشه‌ها و اندیشه‌ها زنده‌تر و روشن‌تر از همانندان خود در تبریز آن روزگاران بود. شاید اگر امثال رضاقلی‌خان هدایت کمی ذهن و ذوق خود را از چارچوب بسته مکررات تذکره‌ای رها می‌کردند، مجبور نبودند از دهها هزار بیت صایب به دشواری ده بیت را برگزینند و در عمل کسی چون صائب را به چیزی نشمارند. این نگرش صاحب تذکره مجمع‌الفصحا البته تا عهد دایر شدن دانشکده ادبیات هم البته خالی از هوادار نبود، اما این یکسونگری‌های آلوده به تعصب ( و شاید کج‌ذوقی) مانع بهره‌مندی دوستداران شعر فارسی از سخن صایب تبریزی نیست. ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
اسلام را قبول نکردند راهبان گفتند بین ما و شما خط فاصله است ناچار با غرور درآمیخته به کفر گفتند داوری به حق در مباهله است از دور آمدند به دیدار بیت نور آن اسقفان دور از ایمان راستین دیدند پیشوای جهان با علی و آل دارد حدیث برتری خود در آستین آورده‌است جای صحابی پیر خویش مردی جوان که نام یدالله زیب اوست جان پیمبر است به تعبیر جبرییل چونان که مصطفی ز محبت حبیب اوست نفس حضور نفس پیمبر در این میان یعنی که امتداد نبوت، ولایت است یعنی که بر خلاف مسیحیت جدید اسلام استوار بر اصل امامت است آورده‌است بانویی از جنس آفتاب آنجا که از کرامت زن نکته‌ای نماند در دوره گریز ز شرم و حیا کسی جز او ز حس عفت و ایمان سخن نراند آورده‌است دختر خود را میان جمع تا گوید ای گروه کح‌آیین که بی‌ زن‌اید با این گریختن ز فروغ صفای زن کی رهسپار وادی ایمان روشن‌اید؟ آورده‌است سبط اصیل و کریم خویش او را که در تمامی اوصاف مجتباست از قول وحی می‌شود این گونه فهم کرد هم پور دخترش بود و پور مصطفاست فریاد نرم و گرم پیمبر جز این نبود شش‌ساله طفل نیز از اجزای دین بود هر کس که خواست نعمت جاوید آخرت بایست امام و رهبر او این‌چنین بود آورده است خون خدا را میان بحث یعنی حسین نیز امام بشر بود تفسیرها ز نکته ابناءنا گواست او هم به حکم وحی نبی را پسر بود نازم پیمبری که چنین خانواده‌‌اش بر راهبان بی زن و فرزند شد دلیل گفتند عرشیان که به وقت مباهله با اشک شوق، وحی بیاورد جبرییل از عهد استوار چنین جمع با خدا افتاد شور و ولوله در جان راهبان ماندند بی نصیب اگر چه ز فیض دین پاکیزه شد ز وسوسه، ایمان راهبان ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
سوگند به قلم، آن‌گاه که واژه‌ها را به مهر و دوستی دعوت می‌کند. آنان که اهل اندیشه و معرفت هستند قدر قلم را می‌دانند، پس روز قلم بر شما راهنمایان مسیر تعالی و عاملان عروج بشر از تنگنای هبوط، گرامی‌ باد. ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ❇️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
نون و القلم یا نان و قلم؟!! در این شب ها که بودم بی پناه و خسته و پژمان نشستم با قلم تا سر دهم اندوه بی پایان رفیق هرچه هذیان‌های نافرجام بی حاصل امید سر به راه لحظه‌های سرد و سرگردان هزاران دانشی مرد چراغ‌افروز آگاهی نشستند و به توفیق قلم کردند کارستان زهی کلکی که دارد جوهر جانش صفای دل خوشا ذوقی که با صد نسخ و تعلیق آورد ریحان من از عهد دوات و لیقه همراه قلم بودم بَدل کرده سیاهی را همیشه به نگارستان چه پیش آمد که در عهد سراسر فضل‌مندی هم نمی‌گیرد سراغی کس از این دانای بی‌عصیان به مزد اندکی شان قلم را زیر و رو کردند فرومایه کسانی که نبرده بویی از ایمان هنر چون بید می‌لرزد ،جنون از جان فروریزد قلم دلواپس است و ما دچار تلخی بحران نی شیرین زبان فر و فرهنگ آن‌چنان پژمرد که لحن رستگاری گم شده‌است از دفتر و دیوان هر آن‌کس در پی آبادی خود با قلم باشد شود دلتنگ و افسرده ، الهی دفترش ویران هر آن کاو با قلم دنبال نان و نام خود باشد به نون و والقلم بادا همیشه سفره‌اش بی‌نان قلم‌ آموخت حفظ تن رها سازم در این عسرت که گیرد جای آن دلبستگی نخ‌نما ، ایران مرید سینه‌چاکان قلم‌فرسای نامیرا بسی بهتر که باشم شهریار شهر سنگستان
روز محتشم کاشانی تا گریه‌ است زینت دیوان محتشم سرخ و سبز ساحت ایمان محتشم هرگز نشد که کوفه تزویر بر زند رنگ جفا به جوهر پیمان محتشم "جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند" خوردند بس که غم به سر خوان محتشم هر کس که خواند مدح شهید دیار طَف باشد به احترام، ثناخوان محتشم باید به طرح دیگری از حزن رو کند هر روضه گر نبود به عنوان محتشم تا بهره از عنایت مولا گرفته‌ است، پاک است و بی‌مناقشه دوران محتشم " خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار " تا سر نهد به دفتر تابان محتشم هستند شاعران ثناخوان کربلا؛ آیینه‌دار طبع ِ درخشان محتشم از عطر گیسوان رها روی نیزه‌ها سامان گرفت طبع پریشان محتشم تا یاد تشنگی امام عطش بود باشد زلال، چشمه جوشان محتشم دادند مژده ابدیت به شعر او تا شد ردیف ِ قافیه دربان محتشم کاشان ١۶ تیر ١۴٠٣ شب یکم محرم ١۴۴۶ ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ⚫️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
⚫⚫⚫ درود بر حسین علیه‌السلام آن‌گاه که سرنیزه‌ها مَحرمِ مُحرَّمش شدند... ⚫⚫⚫ 🎴 کانون ادبی اندیشه و قلم فرا رسیدن محرم، ماه آزادگی و سرافرازی را گرامی می‌دارد... ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ⚫️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam
ای حسین(ع) چگونه جهان را به اهلش سپاردی که این‌سان سر به راه می‌شوند واژه‌های سرکشِ بشری...؟ تو آزاده‌ای و به آدمیان آموختی واژه واژه حسِّ پرواز را... چگونه است که به هوای تو اهلی شده‌ایم، ای خاستگاهِ عروج‌های بی‌هبوط ای شاعرِ شور و شِین ای حسین(ع)... ✍ارتباط با ادمین: @Kanon_Andishe_va_Ghalam_A ⚫️ کانال: @Kanon_Andishe_va_Ghalam