eitaa logo
کانال شهدای مورک
99 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
2.9هزار ویدیو
185 فایل
کانال شهدای مورک ادمین کانال @Mork69
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌸🍃 💞هرگز با حرف‌هاي‌تان استقلال همسر خود را زيرسوال نبريد حتي اگر واقعا استقلالي دركار نباشد. 💞مردها به اينكه قوي‌تر از آنچه هستند به نظر برسند نياز دارند. اين نياز همسرتان را برآورده كنيد. 💞 از گفتن خاطرات روابط عاشقانه شكست خورده‌تان براي شريك زندگي‌تان خودداري كنيد. 💞 براي قدرت دادن به او كافي است از هيچ مرد ديگري صحبت نكنيد، نه اينكه از مردهاي ديگر بد بگوييد. 🍃🌸 @fdsfhjk
📿🍁🍂 🍁 ❇️ تاثیر دعای سلامتی امام زمان علیه السلام در قنوت 💠 دعای اللهم کن لولیک... 1⃣ این دعا ثواب کسی که با پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) شهید شده را دارد. 2⃣ ثواب کسی که زیر پرچم حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهید شده را دارد. 3⃣ ثواب احسان به مولای ما حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را دارد. 4⃣ در این دعا ثواب گرامی داشتن عالم هست. 5⃣ پاداش گرامی داشتن شخص کریم را دارد. 6⃣ در میان گروه ائمه(علیهم السلام) محشور می‌شود. 7⃣ درجات او در بهشت بالا می رود. 8⃣ به بالاترین درجات شهدای روز قیامت نائل می شود. 9⃣ از بدی حساب در روز قیامت در امان می‌ماند. 0⃣1⃣ رستگاری به سبب شفاعت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) را در پی دارد. @fdsfhjk 🍁 📿🍁🍂
🌱بخوان دعای فرج دعا اثر دارد 🌱دعاکبوتر عشق است و بال‌وپر دارد 🌼شبی دیگر از شبهای عشق وانتظار...با مولا هستیم ان شاءالله تا ظهور حضرتش...دعای فرج میخوانیم همه به‌نیابت از اهلبیت و شهدا🤲 خدایا به حق عمه سادات حضرت زینب کبری سلام الله علیها فرج مولامون رو برسون 🤲 ┄┅─✵❤️✵─┅┄ @fdsfhjk ┄┅─✵❤️✵─┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نخود هر آش نخودی روی بوته چسبیده بود و می‌لرزید. از پشت پرده‌ی سبز آرام گفت:«این صداها برای چیست؟ چه خبر شده؟» نسیم رو به نخودی کرد و گفت:«نترس عزیزم دارند شما رامی‌چینند، تو دیگر بزرگ شدی باید از اینجا بروی وگرنه از بین می‌روی» نخودی خودش را توی پوسته‌اش جمع کرد و گفت:«کجا؟ باید به کجا بروم؟» نسیم لبخند زد و گفت:«باید به دست مردم برسی» نخودی کمی جابه‌جا شد نفس راحتی کشید و گفت:«یادم آمد با من غذا می‌پزند» نسیم دور نخودی چرخی زد و جواب داد:«بله مثلا با تو می‌شود هر آشی پخت» نخودی با چشمان گرد پرسید:«هر آشی؟» نسیم ریز خندید و گفت:«بله هر آشی مثل آش دوغ، آش شله قلمکار، آش بلغور» لحظه‌ای ساکت شد. یک دفعه انگار چیزی یادش آمده باشد بلند گفت:«آش نذری!» نخودی لبخند زد و گفت:«بله بله آش نذری، مادرم برایم گفته بود که خیلی از دوستانش نخود آش نذری شدند» سرش را پایین انداخت و ادامه داد:«کاش من هم نخود آش نذری می‌شدم» نسیم شاخه‌ی نخودی را تکان داد و گفت:«چرا که نه، شاید تو هم نخود آش نذری شدی» نخودی با أین فکر خوشحال و زردتر شد. آقای کشاورز به بوته‌ی نخودی نزدیک شد و او را هم چید. نخودی که از تکان‌ها حسابی خسته شده بود کم کم خوابش برد. صبح زود چشم باز کرد. خودش را بیرون از پوسته‌ی سبز دید. به اطراف نگاه کرد. اطرافش پر از نخودهای زرد و درشت مثل خودش بود. حالا یک عالمه دوست وهمبازی داشت. هنوز خیلی نگذشته بود که مرد قد کوتاه و چاقی کنار گونی پر از نخود ایستاد. مرد جوانی هم کنارش بود. نخودی از دوستانش پرسید:«بنظرتان این مرد ما را برای نذری می‌خرد؟» یکی از نخودها جواب داد:«من که فکر نمی‌کنم توی کیسه‌هایی که در دست دارد خبری از وسایل آش نیست!» نخودی کمی فکر کرد. نباید به این مرد فروخته می‌شد. خودش را کنار کشید. مرد فروشنده مقداری نخود توی کیسه ریخت نخودی به گوشه‌ی گونی چسبیده بود. کار مرد فروشنده که تمام شد نخودی نفس راحتی کشید. خودش را رها کرد و گوشه‌ای نشست. مشتری بعدی پسری بود که جلو آمد و پرسید:«ببخشید آقا نخود برای آرد کردن دارید؟» مرد فروشنده سری تکان داد و کیسه‌ای برداشت. نخودی زود خودش را به دیوار گونی چسباند. مرد نخودها را توی کیسه می‌ریخت. نخودی دستش سُر خورد و روی بقیه‌ی نخودها افتاد. می‌خواست مقدار دیگری نخود توی کیسه بریزد که پسر گفت:«بس است همین‌قدر می‌خواستم» نخودی پوفی کرد و همان‌جا نشست. هنوز نفسش جا نیامده بود که پیرزنی عصازنان وارد مغازه شد. یکی از نخودها جلو رفت و به نخودی گفت:«این پیرزن شاید ما را برای نذری بخرد!» چشمان نخودی از خوشحالی برق زد و جلوتر رفت. مرد فروشنده نخودی و دوستانش را توی کیسه‌ای ریخت و روی ترازو گذاشت. نخودی به کیسه نگاه کرد. آرام گفت:«فقط یکی دو مشت نخود؟! فکر کنم اشتباه کردیم ما را برای نذری نمی‌برند!» پیرزن هن و هن کنان کیسه را به طرف خانه‌اش برد. دیگ کوچکی روی اجاق کوچکی توی آشپزخانه‌ی کوچکش گذاشت و زیرش را روشن کرد. نخودها را همراه مقداری لوبیا توی سینی ریخت. نخودی با چشمان پر اشک گفت:«به آرزویم نرسیدم، آش نذری نشدم» پیرزن شروع به پاک کردن نخود و لوبیاها کرد. همان‌طور که نخودها و لوبیاها را جابه‌جا می‌کرد خواند:«لالالا گل پرپر، بخواب ای شیرخوار اصغر...» پیرزن می‌خواند و اشک می‌ریخت. نخودی به اطراف نگاه کرد. پرچم سیاه کنار ستون آشپزخانه را دید. چشمانش پر شد. پیرزن دستانش را بالا برد و گفت:«خدایا من فقط تونستم کمی نخود و لوبیا تهیه کنم خودت این آش نذری را از من قبول کن» 🌸🍂🍃🌸 @fdsfhjk
هدایت شده از سخنرانی ها/حجت الاسلام غفاری
احکام شرئی محرم طبق فتوای مقام معظم رهبری.MP3
13.9M
حجت الاسلام والمسلمین علی صالح غفاری/موضوع:احکام ماه محرم وعزاداری{جلسه 306} @eslam20
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
17.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️مجالس حسینی نباید منفعل و بی‌حس‌کننده باشد 🔻بنیاد شهید eitaa.com/motahari_ir 🍃🌹ـــــــــــــــــــــــــــ صـــراط @fdsfhjk
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کابینه دولت سیزدهم 🔺چون مردم به آقای رئیسی اعتماد کردند، نمایندگان نیز باید به نظر ایشان اعتماد کنند و به کل کابینه رای اعتماد بدهند.... 💢کاش کسانی که این چنین نظری دارند بفرمایند که اولا مگر این دولت، اولین دولتی است که با اعتماد مردم شکل گرفته و درثانی پس فلسفه وجود مجلس، بررسی سوابق و برنامه های وزرا و رای اعتماد به آنها چه می باشد! ✍ مهدی قاسم‌زاده 🔮کانال مرجع گفتمان @fdsfhjk