حوزه علمیه تمدن ساز
علامه #طباطبایی : امروز بايد به درد طلاب رسید؛ و آن ها را برای مبارزه با ماتراليست ها و ماديين بر ا
💎 تدریس اسفار لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است.
علامه #طباطبایی :
🔸 من وقتی از تبریز به قم آمدم و درس «أسفار» را شروع کردم، و طلاّب بر درس گرد آمدند و قریب به یکصد نفر در مجلس درس حضور پیدا میکردند؛ حضرت آیتالله #بروجردی رحمتالله علیه اوّلاً دستور دادند که شهریّۀ طلاّبی را که به درس «أسفار» میآیند قطع کنند. و بر همین اساس چون خبر آن به من رسید، من متحیّر شدم که خدایا چه کنم؟ اگر شهریّۀ طلاّب قطع شود، این افراد بدون بضاعت که از شهرهای دور آمدهاند و فقط ممرّ معاش آنها شهریّه است چه کنند؟
و اگر من بخاطر شهریّۀ طلاّب، تدریس «أسفار» را ترک کنم لطمه به سطح علمی و عقیدتی طلاّب وارد میآید!؟
من همینطور در تحیّر به سر میبردم،
تا بالاخره یک روز که بحال تحیّر بودم و در اطاق منزل از دور کرسی میخواستم برگردم چشمم به دیوان حافظ افتاد که روی کرسی اطاق بود؛
آن را برداشتم و تفأّل زدم که چه کنم؟
آیا تدریس «أسفار» را ترک کنم، یا نه؟ این غزل آمد:
من نه آن رِندم که ترک شاهد و ساغر کنم
محتسب داند که من این کارها کمتر کنم
من که عیب توبه کاران کرده باشم بارها
توبه از مِی وقت گل دیوانه باشم گر کنم ...
باری، دیدم عجیب غزلی است؛
🔸 این غزل میفهماند که تدریس «أسفار» لازم، و ترک آن در حکم کفر سلوکی است.
و ثانیاً یا همان روز یا روز بعد، آقای حاج أحمد خادم خود را به منزل ما فرستادند، و بدینگونه پیغام کرده بودند: ما در زمان جوانی در حوزۀ علمیّۀ اصفهان نزد مرحوم جهانگیر خان «أسفار» میخواندیم ولی مخفیانه؛ چند نفر بودیم، و خُفیةً بدرس ایشان میرفتیم، و امّا درس «أسفار» علنی در حوزۀ رسمی به هیچ وجه صلاح نیست و باید ترک شود!
🔸 من در جواب گفتم:
به آقای بروجردی از طرف من پیغام ببرید که این درسهای متعارف و رسمی را مانند #فقه و #اصول، ما هم خواندهایم؛
و از عهدۀ تدریس و تشکیل حوزههای درسی آن برخواهیم آمد
و از دیگران کمبودی نداریم.
🔸 من که از تبریز به قم آمدهام فقط و فقط برای
تصحیح عقائد طلاّب بر اساس حقّ،
و مبارزۀ با عقائد باطلۀ مادّیّین و غیرهم.
در آن زمان که حضرت آیتالله با چند نفر خُفیةً به درس مرحوم جهانگیرخان میرفتند، طلاّب و قاطبۀ مردم بحمدالله مؤمن و دارای عقیدۀ پاک بودند؛ و نیازی به تشکیل حوزههای علنی «أسفار» نبود؛
🔸 ولی امروزه هر طلبهای که وارد دروازۀ قم میشود با چند چمدان (جامهدان) پر از شبهات و اشکالات وارد میشود!
🔸 و امروزه باید به درد طلاّب رسید؛
و آنها را برای مبارزۀ با ماتریالیستها و مادّیّین بر اساس صحیح آماده کرد،
و فلسفۀ حقّۀ اسلامیّه را بدانها آموخت؛
و ما تدریس «#اسفار» را ترک نمیکنیم.
ولی در عین حال من آیتالله را حاکم شرع میدانم؛ اگر حکم کنند بر ترک «أسفار» مسأله صورت دیگری به خود خواهد گرفت.
پس از این پیام؛ آیتالله بروجردی دیگر به هیچ وجه متعرّض ما نشدند، و ما سال های سال به تدریس فلسفه از «شفاء» و «أسفار» و غیرهما مشغول بودیم.
و هر وقت آیت الله برخوردی با ما داشتند بسیار احترام میگذاردند، و یک روز یک جلد قرآن کریم که از بهترین و صحیحترین طبعها بود بعنوان هدیّه برای ما فرستادند.
📗 بیان فوق به نقل از علامه #حسینی_طهرانی می باشد (مهرتابان، ص ۱۰۴ - ۱۰۶ )
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
http://eitaa.com/joinchat/3205103617C5d4dde0c5e
حوزه علمیه تمدن ساز
💎 #اسلام_شناس کیست؟ (لزوم جمع بین فقه و فلسفه و سیاست) ♦️ کانال فلسفه اسلامی: ✅ @feghheakbar
💎 #اسلام_شناس کیست؟
(لزوم جمع بین فقه و فلسفه و سیاست)
#امام_خمینی(ره):
#فقیه حق ندارد بگوید که من اسلام شناسم.
فقیه باید بگوید من فقه شناسم، من فقه اسلام را مىشناسم؛
آنى که از همه بهتر مىداند همان است که فقه اسلام را مىداند.
فیلسوف حق ندارد بگوید من اسلام شناسم،
این بگوید من یک قسمى از مثلًا معقولات اسلام را ادراک کردم.
آن هم که حکومت اسلامى را بررسى کرده و اطلاع پیدا کرده که وضع حکومت چه بوده او حق ندارد بگوید من اسلامشناسم،
بگو من حکومت اسلام شناسم.
ادعاى اسلامشناسى جز براى آن که همه جهات اسلام را بداند چه جورى است و همه مراتب معنویت اسلام و مادیت اسلام را بداند.
آن می تواند بگوید من اسلام شناسم.
علىبن ابیطالب اسلام شناس بود، در عملش هم آن طور بود که عملش هم اعجاز است.
📔 صحیفه نور، ج۸، ص۵۳۸
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
http://eitaa.com/joinchat/3205103617C5d4dde0c5e
حوزه علمیه تمدن ساز
از #شیخ_انصاری (ره) هر وقت مساله عقلی مشکلی سؤال میکردند، جواب میفرمودند: من وزیر داخله اسلامم و
🔴 فقها شیخ انصاری را سرمشق خود قرار دهند ...
🔴 تعجب می کنم از بعضی از فقها که هر سوالی را جواب می دهند...
🔴 مگر مجبورید ندانسته جواب دهید؟!...
🔴 از همه بدتر ورودشان (انکارشان) در مسایل عقلی است...
مرحوم آیة اللـه حاج میرزا محمّد ثقفی (صاحب تفسیر روان جاوید و نوۀ مرحوم میرزا أبوالقاسم کلانتر مقرر شیخ انصاری ):
چندی بود میخواستم نکته را تذّکر دهم میترسیدم جسارت شود تا این زمان که عنان اختیار از دست رفت و ناچار شدم از حدّ خود تجاوز نمایم و آن آنستکه علماء اعلام و فقهاء اسلام کثر اللـه أمثالهم تکلیف عوام را معلوم فرمودهاند چنانکه مرحوم سیّد در عروة الوثقی میفرماید مورد تقلید، احکام فرعیّه عملیّه است
و در اصول دین و فقه و علم نحو و صرف و لغت و موضوعات مستنبطه عرفیّه یا لغویّه و موضوعات صرفه تقلید راه ندارد.
و از این جا معلوم میشود وظیفه آن ها همان بیان أحکام شرعیّه فرعیّه است و این منصبی است که امام علیهالسّلام به آنها مرحمت فرمودهاست؛ لذا مناسب است خودشان هم از مقامشان تجاوز ننمایند؛ چون میدانند هرعلمی اهل و متخصّص و خُبره دارد و جاهل در مسئله باید به اهل ذکر آن رجوع نماید؛
خوب است در مسائل عقلیّه و ادبیّه و تاریخیّه آنچه را فن ایشان نیست وارد نشوند و اگر کسی از این قبیل مسائل سؤال نمود ارشاد به أهلش نمایند
چنانچه شنیدهام بنای مرحوم شیخ انصاری قدّس سرّه که حقّاً باید أعمالش مانند اقوالش سرمشق علمائ متأخّرین باشد بر این بوده که هر وقت مسألة عقلیّه مشکلی از ایشان سؤال مینمودند جواب میفرمودند:
«من وزیر داخلة اسلامم و حاجی سبزواری وزیر خارجه است. به ایشان مراجعه نمائید.»
و اوقاتی که بنده در قم بودم از مرحوم شیخ استاد ما علیه الرحمه سؤال نموده بودند از ممالک اروپا که کیفیّت وحی بر پیغمبر چگونه است رجوع فرمودند به اساتید معقول جوابش را بنویسند و اگر مسائل ادبی یا تاریخی سؤال میشد مذاکره شده بود که به اهل فنّش مراجعه شود،
البته شأن فقیه نیست که همه چیز را بداند ولی باید بداند که سؤال از هر مسأله باید از اهل ذکرش بشود، اگر خود را اهل ذکر آن مسأله نمیداند ارشاد به أهلش فرماید.
بنده تعجّب میکنم از بعضی آقایان که هر چه هر که از آنها سؤال میکند جواب میدهند!
مگر مجبورید ندانسته جواب بگوئید؟!
شما میدانید طبیب نیستید، چرا معالجه میفرمائید؟! بلکه آن بیچاره دوای شما را خورد و مُرد با آنکه میگوئید طبیب ضامن است اگر چه حاذق باشد. مگر نمیدانید اهل شعر نیستید، چرا شعر میگوئید تا به ضرورت دچار شوید و معنی میکنید تا در نزد ادبا و اهل معنی موهون شوید؟! با آنکه میدانید به مقدّمات اجتهاد کسی ادیب نمیشود.
و از همه بدتر ورود در مسائل عقلیّه است، چون سرزمینی است که ایمان فلک رفته بباد؛ اگر خواسته باشید بر طبق اخبار جواب بفرمائید، ظواهر ادله در این باب شاید اختلافش بیش از اخبار فروع باشد و تا شخص احاطه به آن ها نداشته باشد و علاج تعارضش را نکرده باشد و وجه جمع میان آنها را نیافته باشد و با عقل صریح مطابقه ننموده باشد نمیتواند جواب بگوید؛ علاوه بر آنکه حجّیّت آنها معلوم نیست. و اگر خواسته باشید بر طبق قواعد عقلیه جواب بگوئید، وا حسرتا؛ علاوه بر استعداد و عقل کامل یک عمر زحمت و مجاهدت میخواهد تا اگر خداوند از این علم نصیبی برای او مقدر فرموده باشد به او واصل شود. لذا کمتر فقیهی است که در این رشته وارد شده باشد و سلامت خارج شده باشد.
📚 تفسیر روان جاوید، ج۱، ص ۱۱۱-۱۱۳
♦️ کانال فلسفه اسلامی:
http://eitaa.com/joinchat/3205103617C5d4dde0c5e
حوزه علمیه تمدن ساز
🔴 فقها شیخ انصاری را سرمشق خود قرار دهند ... 🔴 تعجب می کنم از بعضی از فقها که هر سوالی را جواب می ده
.
◼️ جا دارد که این نوشته بر سردر مسجد اعظم نوشته شود... و استاد و شاگرد آن را بخوانند و در سطر سطر آن تامل کنند...
⭕️ دوستان نشر حداکثری به حوزویان فراموش نشود.