eitaa logo
مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
171 دنبال‌کننده
20 عکس
8 ویدیو
5 فایل
تربیت، تولید و تحول در مسیر تحقق نظام اسلامی تلفن: 31740801-025 پیامک: 50001040114 ایمیل: feqhehokoomati.ir" rel="nofollow" target="_blank">info@feqhehokoomati.ir سایت: feqhehokoomati.ir پشتیبانی و پاسخگویی: @feqhehokoomati_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 گزيده هايي از بيانات آيت الله اراكي مدظله در سلسله جلسات نظام حكمراني ديني ✳️ هر نظام اقتصادی مبتنی بر یک جهان بینی است، حتی اگر اعلام نکنند. البته یکی از فریب هایی که در تفکر غربی وجود دارد و در تمدن غربی ، این است که گاهی نظریه هایی را که مطرح می کنند، این نظریه ها یک پیش فرض هایی دارند ، که این پیش فرض ها را، اینها اعلام نمی کنند. چون اگر این پیش فرض ها را اعلام کنند، نظریات آنها یا حرف ها و اندیشه های آنها با عکس العمل خیلی ها روبرو می شوند، از جمله همین نظام سرمایه داری! ✳️ البته نظام کمونیستی که معلوم است یا نظام سوسیالیستی که بر آمده از نظام کمونیستی است، که مبتنی بر یک جهان بینی الحادی است. آنها اعلام می کنند : جهان بینی شان را منتها در نظام سرمایه داری اعلام نمی شود ، جهان بینی چیست؟ در حالیکه نظام سرمایه داری به همان اندازه که، نظام کمونیستی و سوسیالیستی از یک جهان بینی الحادی برخاسته ، این هم به همان اندازه از این جهان بینی الحادی برخاسته است یعنی اگر کسی بخواهد مسئله ایمان به خدا را مطرح کند و این را بپذیرد ، خواه ناخواه به این نتیجه خواهد رسید که در نظام اقتصادی باید به فرمان غیرخدا عمل کند، اول باید خدا را از صحنه ی زندگی دور کرد ، تا بعد برسیم به اینکه ، پس نظام سرمایه داری باید پیاده شود. ✅ اصلا فرض خود نظام سرمایه داری مبتنی بر چیست؟ مبتنی بر دور کردن خدا از صحنه ی زندگی است و البته ما در مباحث قبلی هم گفتیم، اینها خدایی را تعریف می کنند که خدای بازنشسته باشد. خدایی که کارش فقط آفرینندگی جهان آفرینش است، بعد از آفرینندگی دیگر کاری برای انجام ندارد. 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 در لشكر پيامبر خدا و اميرالمومنين و اباعبدالله و موساي نبي عليهم السلام هستيم يا لشكر فرعون و معاويه و يزيد لعنة الله علیهم 🔅گزیده های از جلسات تبیین گفتمانی قرآن کریم🔅 🔸 خداوند در آیه 4 و 5 سوره ي قصص می فرماید: فرعون یک عده ای را مورد استضعاف قرار داده و ما این مستضعفين را ائمه و وارثان زمین قرار می دهیم. «إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ»(4) «همانا فرعون [در سرزمین مصر] برتری جویی و سرکشی کرد و مردمش را گروه گروه ساخت، در حالی که گروهی از آنان را ناتوان و زبون گرفت، پسرانشان را سر می برید، و زنانشان را [برای بیگاری گرفتن] زنده می گذاشت؛ بی تردید او از مفسدان بود» وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ(5) «ما می‌خواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!» ❇️ به اعتراف عموم مفسرین و علما، آیه 5 در مورد واقعه ظهور صاحب الامر عج الله است و خبر است غلبه جبهه حق و مستضعفین بر مستکبرین است. 🤔 اما در این بین این سوال پیش می آید که نه مستضعفین زمان فرعون تا زمان ظهور زنده هستند تا خداوند این امر را محقق کند و ایشان را وارث زمین قرار دهد و نه ظهور در زمان فرعون اتفاق می افتد پس یا باید ارتباط این دو آیه را انکار کرد یا روایات مبین آیه 5، که آن را به ظهور پیوند میزند زیر سوال برد؟ ✅ ترکیب این دو آیه یک پرده ی جدید از مباحث گفتمانی بر می دارد و آن اینست که همانطور که مستضعفین امتداد دارند در طول تاریخ، فرعون و فرعونیان نیز امتداد دارند. اینکه 5000 هزار سال پیش فرعون یک قومی را مستضعف نگه داشته است و خداوند می فرماید که من شما مستضعفان را وارثان زمین قرار می دهم؛ جز این نيست که این استضعاف تاریخی ادامه دارد. یک زمانی فرعون بود، يك زماني خلفاء و بني اميه و بني عباس بود و يك زماني نيز آمريكا و انگلیس و اسرائیل و تمام مستكبرين عالم. ❇️ پس جريان استضعاف و جبهه ي حق كه مستضعف نگه داشته شده اند تا ظهور امتداد دارد همان طور كه جبهه ي باطل و حزب ابليس نيز تا ظهور امتداد دارند و هميشه اين تقابل بوده است تا وعده ي خدا خودش را نشان بدهد. به همين جهت است كه در حكمت 154 اميرالمومنين در نهج البلاغه مي فرمايند: «الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم ، و عَلى كُلِّ داخِلٍ في باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ» فردی که راضی به اقدامات و اعمال گروه و جمعیتی شود گویی یکی از اعضای آن جمع است و این در حالی است که برای این فرد دوگناه مینویسند؛ یکی گناه خود آن عملی که به آن راضی بوده و یکی گناه رضایت به آن عمل» ❇️ اين حزب بندي تابع زمان و مكان نيست. اگر كسي ظلم و ظلمي را جايي ببينيد يا بشوند كافيست كه در قلب خودش حزب بندي را صورت بدهد و خودش را در این صف بندی جايگذاري كند. رضايت به فعل يك قوم تاريخ بردار نيست. يك ظلمه اي 1400 سال قبل يك ظلمي را انجام دادند كساني كه الان آن ظلم را تصديق كنند جزء آن حركت هستند. در عبارت زیارت عاشورا می خوانیم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه» من با کسانی که با شما می جنگند تا روز قیامت، مخالفم. جنگ با اباعبدالله علیه السلام ادامه دارد همانطور که نصرت امیرالمومنین علیه السلام ادامه دارد. در خطبه ی 12 نهج البلاغه نيز اميرالمومنين علیه السلام همین نکته را فرمودند: « لَمّا أظفَرهُ اللّه ُ بأصحابِ الجَمَلِ ، و قَد قالَ له بعضُ أصحابِهِ : وددتُ أنّ أخي فُلانا كانَ شاهِدا ليَرى ما نَصَرَكَ اللّه ُ بِه ، فقالَ عليه السلام : أ هَوى أخيكَ مَعَنا ؟ فقالَ : نَعَم ، قالَ : فقَد شَهِدَنا ! و لقَد شَهِدَنا في عَسكَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) في أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سيَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و يَقوى بِهِمُ الإيمانُ» «زمانى كه خداوند در جنگ جمل ياران على عليه السلام را پيروز كرد يكى از ياران به حضرت گفت : دوست داشتم برادرم در جنگ جمل مى بود و مى ديد چگونه خداوند ما را بر دشمنان پيروز نمود ! حضرت فرمود : آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است و در اين سپاه ما، مردمانى با ما هستند كه هنوز در پشت مردها و زهدانهاى زنانند؛ بزودى دست زمان آنها را بيرون آورَد و به سبب آنان، ايمانِ به خدا نيرومند گردد.» ✅ پس اينكه در چه زماني از تاريخ قرار گرفته اي مهم نيست، مهم اينست كه در دستگاه ولايت الهي و ولايت طاغوت چگونه جاي مي گيريد. ادامه دارد ....
⬅️ ادامه از قبل ... ❇️ در مقياس جغرافيايي نيز به همين صورت است. در آنطرف عالم يك ظلمي انجام مي دهند و يك عده اي را محروم از رعايت احكام الهي مي كنند مثلا حجاب را منع مي كنند؛ شيعيان را قتل و غارت مي كنند؛ تو بايد با دست و زبان و قلبت انكار كني. اينكه مي بينيد اين سلبريتي ها موقعي كه 8 سال مردم يمن تحت فشار بودند خفه خون گرفتند؛ يكي از اين ها زبان باز نكرد. ولي همين ها وقتي كه يك حيوان درنده اي يك انسان را پاره پاره مي كند و آن حيوان را مي خواهند از بين ببرند تابلو دست مي گيرد كه ما هم سگ هستيم و سگ ها را نكشيد. اینها الراضي بفعل قوم هستند. گناه همراهي با سعودي و استكبار آمريكا به پايشان نوشته شد. علاوه بر اينكه گناه رضايت به اين عمل را مي نويسند. ❇️ معنی آنچه اميرالمومنين علیه السلام در خطبه ي 201 فرمودند اين است كه اگر زبان و قلمتان در فضاي مجازي مي چرخد به معنی اين نيست كه از اين صف بندي به دور باشيد؛ هر موضعی که بگیرید را باید جواب بس بدهید. اینکه چرا سکوت کردید؟ یا چرا با تائید و فوروارد و ... حمایت کردید؟ «أيها الناس، إنما يجمع الناس الرضا والسخط، وإنما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا...» و در قرآن هم خداوند می فرماید: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا» «شتر ثمود را یک نفر کشت ولی چون سایرین هم راضی به فعل آن یک نفر بودند خدا همه را عذاب کرد و در قرآن گفت: پیامبر خدا را تکذیب کردند و همگی آن شتر را ذبح کردند» در زيارت وارث مي خوانيم: «لعن الله ُأمهً قتلتْکم، و لعن اللّهُ أمهً ظلمتکم، و لعن الله أمهً سمعتْ بذلک فرضیتْ به» «خدا لعنت کند امتی که شما را کشتند و به شما ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که این ظلم ها را شنیدند و راضی بودند[و مخالت و اعلام انزجار و برائت نکردند]» منظور از رضايت هم اين نيست كه كف بزنند براي بن سلمان كه دارد يمني ها را به شهادت مي رساند همين كه سكوت كنيد در جايي كه بايد فرياد بزنيد سكوت شما رضايت است. 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 وقتی به بانیان وضع موجود مسکن می گوییم چرا منازل و طرح های بزرگ مسکن را افقی و ویلایی نمی سازید می گویند صرفه اقتصادی ندارد. 🔸نتیجه این عقلانیت لیبرال که به ما القاء کردند همین می شود که اولین چیزی که همه ی امور را با آن متر می کنند، پول و هزینه تمام شده است. می گویند وقتی می شود با 1000 متر زمین، 50 واحد ساخت چرا بیاییم به جایش دو واحد بسازیم. می گویند شما دیوانه شدید که با آپارتمان سازی انبوه مخالفت می کنید و حرف از ضرورت و امکان افقی سازی و ساخت خانه های ویلایی در بسیاری از نقاط کشور میزنید! 🔹 چرا این کار را دیوانگی می دانند؟ چون صرفه اقتصادی را در این می دانند که زمین را صرف تجارت ساخت و ساز کنند؛ مسکن را کالای تجاری کنند؛ حتی اگر به قیمت تنزل مسکن و مأوای انسان که محل تربیت انسان است به خوابگاهی برای شبخوابی باشد. انسانی که از وقت صبح خارج از منزل باشد و شب فقط برای غش کردن و خوابیدن به یک سقف نیاز داشته باشد، این انسان 15 متر هم زیادش است مثل وضعی که امروز انسانهای استثمار شده ژاپن دارند؛ ارمغان تمدن غرب برای انسان عادی و غیر فئودال این است که مجبور باشد همه زندگی خود را در یک قفس و قوطی کبریت سپری کند و همه آزادی و تفریحش را در خیابان و خارج از چهارچوب خانواده و بیت دنبال کند! 🔸 استاد ما نقل میکرد در نجف از قدیم به انسانهای دارای اصالت و تربیت شریف می گفتند ابن البیت (فرزند خانه) و به انسانهای شرور و فاقد اصالت و شرافت، ابن الشارع (فرزند خیابان) اطلاق می شد؛ چیزی که تمدن لیبرال با تضعیف خانواده به دنبال فراگیر کردن آن است یعنی اینکه خیابان به جای خانواده، کودکان را تربیت کند و بدیهی است که خیابان در اختیار آنهاست نه پدر و مادر؛ مسکن، یکی از مهمترین ابزارهای خانواده در فراهم کردن محیط مناسب برای تربیت قابل کنترل فرزندان است و الا باید تربیت او را از سر بی جایی و کمبود فضا، به تلویزیون و ماهواره و فضای مجازی مانند اینستاگرام و تلگرام سپرد که مربیان آن دیگر سلبریتی ها هستند نه پدر و مادر. حرف ما این است: ✳️ اولاً اینطور نیست که افقی سازی و توسعه منازل ویلایی همه جای کشور غیر ممکن باشد، در بسیاری از نقاط کشور زمین های ارزان و گسترده بسیار است و هیچ بهانه و توجیهی برای آپارتمان سازی با این حجم از مفاسد در این مکانها وجود ندارد. مستندات و تحقیقات مبسوط این تفاوت های آمایشی موجود است. ✳️ثانیاً اینطور نیست که عمودی سازی یعنی آپارتمان سازی همیشه ارزانتر از ویلایی سازی باشد، محاسبات مستدلی در این زمینه انجام شد و در اختیار متولیان نهضت ملی مسکن و مسئولین مختلف از وزارت خانه ها و سازمانها قرار گرفت که اثبات می کند هزینه های توسعه ویلایی در مجموع اگر ارزانتر نباشد گرانتر نیست. ✳️ ثالثاً باید عینک را عوض کرد، خانه محل حیات بشر است، این سبک زندگی که برنامه ریزی کردند که از اول صبح کار در اداره و کارخانه، کودکان در مهد، غذا در رستوران، تفریح در پارک و کافه ها باشد و آخر شب برای سر به زمین گذاشتن تا خروسخوان فردا بروند در خانه، این غلط است؛ 🔹در خانه انسان هست؛ مادر و فرزندان می خواهند در این مسکن حیات خود را داشته باشند؛ در این سبک زندگی اولویت، زندگی در خانه است؛ برخلاف زندگی در غرب که زندگی بیرون از خانه است نه زندگی درون خانه. 🔸 با مردم عادی که یک خانه برای خودشان می سازند کاری نداریم، مردم بر اساس هزینه ها و تمکن مالی یا هر اولویتی صلاح بدانند خانه می خرند یا آپارتمان می سازند؛ حرف ما با دولت است که مسکن سازی انبوه دارد، چرا هزینه تمام شده مسکن را فقط در آجر و آهن و مصالح می بینید، هزینه های کوتاه مدت و میان مدت اجتماعی و تمدنی این سبک آپارتمان سازی را چرا دولت محاسبه نمی کند، هزینه توسعه و افزایش یافتن بزه کاری، افسردگی، بیماری های متعدد، اختلالات تربیتی و شخصیتی و ... را مگر دولت از جیب مردم نباید بدهد، خوب اینها تحقیقات مدون در جهان و ایران دارد و این هزینه ها را بر ساخت مسکن سرشکن کردند و چند دهه در همه دنیا آزمایش کردند حتی در انگلیس و کانادا و امریکا و اسرائیل بر اساس این تحقیقات سالهاست دارند افقی سازی می کنند؛ چرا عینک و منطق محاسبه هزینه و فایده خود را عوض نمی کنید. مضافاً که ای کاش یک دهم فایده های بلند مدتی را که غربی ها برای خودشان می سنجند شما هم محاسبه می کردید؛ شما دارید مقر تحقق تمدن اسلامی را احداث می کنید؛ هزینه ی احداث بیت می پردازید. هزینه ی پرورش انسان می دهید. حالا به صرفه هست یا نه. 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔴 باید به برخی مدیران و مسئولین گفت: اگر اعتقادی به اسلام اجتماعی و التزام به حکم خدا در اداره کشور ندارید، شفاف بگویید! 📣 در اقتصاد، فضای مجازی، فرهنگ، معماری و شهرسازی احکام اسلام شفاف است ولی برخی نمی خواهند زیر بار اسلام بروند. تکلیف دولتهای لیبرال و اصلاحطلب روشن بود ولی مدیران دولت انقلابی آقای رئیسی باید موضع خود را روشن کنند. 🔹 در معماری و شهرسازی در مراحل مختلف اعم از طراحی، ساخت، حفظ و نگهداری، تغییر و تبدیل، امحاء و تخریب، همیشه دوراهی ها و سوالات غیر فنی ولی موثر در مسیر ساخت و ساز برای مجریان پیش می آید؛ سوال ما این است این سوالات را بر اساس کدام مبنا پاسخ میدهید؟ به عبارت دیگر، زمانی که مسئولین وزارت خانه ها یا شهرداری ها یا نظام مهندسی و مهندیسین طراح و... مجوز و تائیدیه یک اقدام یا طرح را می خواهند این بزرگواران بر چه اساسی پاسخ می دهند که فلان کار را حق دارید انجام بدهید و فلان کار ممنوع است؟ 🔸 بخشی از موارد مربوط به مسائل فنی است؛ مثلاً فردی میخواهد روی زمین سستی خانه 4 طبقه بسازد، بر اساس نتایج آزمایشگاه های خاک شناسی و بررسی مقاومت خاک به او گفته میشود که این زمین مقاومت لازم را ندارد و این ساخت و ساز ممنوع است. یا فردی میخواهد نقشه ای را در مکانی پر تردد بنا کند و بر اساس محاسبات تردد و تراکم جمعیت از او میخواهند که برای طرح خود پارکینگ هم در نظر بگیرد. این موارد که متکی به محاسبات و دانش های مهندسی و محاسباتی است را کاری نداریم فعلاً. 🔹عرض ما در مواردی است که تصمیمات بر اساس مبانی علوم انسانی غربی و سکولار یا خدای نکرده ذوقی اتفاق می افتد. مثلاً فردی ساختمانی طراحی کرده که تمام نمای آن باز است و بر اساس طراحی های تقلیدی از فضای الحادی و لیبرالی غرب هیچ حریم و پوشیدگی برای ساکنین ایجاد نمیکند مضافاً که موجب اشراف بر حریم های اطرافش هم میشود. در این موارد که بر اساس محاسبات فنی مهندسی هم شاید هیچ اشکالی وجود ندارد، مسئول مربوطه بر اساس کدام مبنی چنین ساخت و سازی را جایز میداند و اجازه اباحه گری و بی بند باری محیطی در سطح شهر را صادر میکند؟ یا وسط یک محله قدیمی وسیع با محور توسعه افقی و خانه های یکی دو طبقه، به بهانه احیای بافت فرسوده یا هر توجیه دیگر به یک باره اجازه ساخت و ساز 5، 6 طبقه و بالاتر میدهند و چند صد خانواده را با مشکل و معضل هتک حریم خصوصی و اشراف مواجه میکنند (تصاویر و مستندات بسیار این مطلب موجود است) 💢 اینجاست که این سوال پیش می آید که اگر یک مسئول یهودی یا مسیحی هم بود به همین شکل رفتار میکرد و هیچ چیزی از اسلام را در این موارد در نظر نمیگرفت، پس فرق حکومت اسلامی و مدیر و مسئول مسلمان با حکومت های الحادی و سکولار در این موارد در چیست؟ بارها اتفاق افتاده که مهندسین و مسئولین مسلمان و متعهد نزد ما می آیند و در این موارد طرح دغدغه میکنند که حکم خدا و اهلبیت در این موارد چیست؟ میگویند ما پاسخ سوال خود را بر اساس مکاتب ماتریالیستی غربی مثل مکتب بین الملل، فولدینگ، شیکاگو، دیکانستراکشن، باوهاوس و ... میدانیم ولی ما مسلمانیم و میخواهیم بر اساس اسلام رفتار کنیم که نزد امام زمان و رسول خدا در پیشگاه خدا پاسخ داشته باشیم و قطعاً اسلام برای همه سوالات بشر پاسخ دارد و دیگران و ما در درس خارج فقه نظام عمران و شهر سازی همین موارد را پاسخ میدهیم و بهانه ندانستن منتفی است و از اینجا به بعد نخواستن است. هزاران مسئله مطرح است که اگر از اسلام پاسخ ندهید باید از پیش خود یا بر اساس نظریات غربی و شرقی لیبرالی یا مارکسیستی آن ها را پاسخ دهید. ❇️ سوال اصلی این است: منبع و روش تعیین معیارها و ضوابط غیر فنی در تائید نقشه ها چه باشد؟ که بر اساس پاسخ آن، سوالات بسیاری پاسخ میابد: ضوابط طراحی و ساخت کاربری های مختلف بر اساس اسلام، مثل کاربری آموزشی، تجاری، مسکونی، فرهنگی و ... چیست؟ ضوابط و معیارهای اسلامی طراحی و ساخت فضاهای اقامت، دسترسی، اشتغال و ... در هریک از کاربری های مختلف چیست؟ ضوابط و معیارهای اسلام در طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری چیست؟ ضوابط و معیارهای اسلام در آمایش سرزمینی چیست؟ بر این اساس است که سوالاتی چون: معیار و ضوابط مدنظر اسلام در نما و منظر در معماری و شهر سازی چه باشد؟ معیار و ضوابط صدور مجوز بلند مرتبه سازی و توسعه آپارتمان سازی چه باشد؟ معیار و ضوابط احیای بافت فرسوده چه باشد؟ و ... پاسخ پیدا میکند. 🔹 از این امور غیر فنی مهندسی، موارد بسیاری در سطح تصمیم گیری و صدور مجوز اتفاق می افتد که مسئولین در تصمیم گیری هیچ رجوعی به منابع اسلام نمیکنند و در بهترین حالت هندبوک ها و دیتیلها و مکاتب و سبک های غربی و شرقی که در دانشگاه فراگرفته مبنای تصمیمشان میشود. ادامه دارد....👇
⬅️ ادامه از قبل... 🔔 این رفتار تنها میتواند ناشی از یکی از این پیشفرض ها باشد(به فرض که به اصل خدا و اسلام و اهلبیت اعتقاد داشته باشد) 1️⃣ یا بگوید اسلام و خدا برای این موارد اجتماعی هیچ حکمی ندارد و صرفاً راهنمایی هایش برای امور فردی در حد نماز و روزه است؛ 2️⃣ یا اگر هم بگوید اسلام حرفی دارد میگوید ما نمیتوانیم آن را بفهمیم و منابع اسلام به درد استخراج این احکام نمیخورد. 3️⃣ یا بگوید اگر اسلام در این موارد حکم داشته باشد و احکامش قابل استنباط هم باشد و استباط هم شده باشد و واضح و روشن در اختیار باشد صراحتاً اعتراف کند که ما نمیخواهیم بر اساس آن عمل کنیم و برنامه های خرد و کلان مملکت را بر اساس تجارب سکولار و علوم اسلامی غربی یا ذوق سلیقه خود بنا میکنیم نه حکم خدا. ❌ آیا خداوند متعال در این موارد برای مسلمین تعیین تکلیف نکرده؟ آیا ما انزل الله(آنچه خدا با قرآن و کلام معصومین به ما رسانده) در این موارد نداریم؟ مگر خدا در آیات متعدد نفرمود که کسانی که احکام الهی و ما انزل الله را رها میکنند، کافر (44 مائده) ظالم (45 مائده) و فاسق (47 مائده) هستند؟ اینگونه رفتار که حکم خدا را رها کنند و سراغ پاسخ های دیگران میروند، در قرآن به عنوان شرک و کفر معرفی شده: أَمْ لَهُمْ شُرَكٰاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ اَلدِّينِ مٰا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اَللّٰهُ وَ لَوْ لاٰ كَلِمَةُ اَلْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ اَلظّٰالِمِينَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِيمٌ ﴿الشورى‏، 21﴾ آیا اینها معبودانی دارند که بدون اجازه خدا شیوه و آیینی را برای آنان پایه گذاری کرده اند؟ [در صورتی که پایه گذاری آیین، حق ویژه خداست و کسی حق ندارد که از نزد خود آیینی بسازد] اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت یافتنشان نبود، مسلماً میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم می شد؛ و بی تردید برای ستمکاران عذابی دردناک خواهد بود. 🔸 طبیعتاً مدیران و مسئولین کلان و خرد مملکت اگر اعتقادی به خدا و اسلام نداشته باشند نمیشود از آنها خواست امورات کشور را بر اساس اسلام و کلام اهلبیت علیهم السلام اداره کنند. برخی افراد در این بی دینی هیچ مرزی ندارند و صراحتاً بیان هم میکنند: سید محمد خاتمی که 8 سال همه امور این مملکت را اداره میکرد از همین قبیل بود او در دیدار با زنان حزب مشارکت در 1387/6/12 در بررسی جایگاه زن در قرآن، اظهارنظری دارد که نشان می دهد تا چه حد تحت تاثیر ملحدین و آموزه های غربی است: «این سخن عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که وحی الهام بر پیامبر بوده و ماهیت قرآن بر ما آشکار نیست و نمی توان به آن استناد کرد درست است... در حال حاضر مطالب قرآن با برخی دریافت های بشری سازگار نیست، چرا که احکام آن متناسب با زندگی قبیله ای است و اگر بپذیریم احکام کتاب آسمانی مسلمانان قطعی و جاودانه است، باید بگوییم که زندگی مورد نظر اسلام زندگی قبیله ای است! در زمان حاضر بنابر ادله ای که ذکر کرده، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست.» 🔹 شبیه این مواضع را از برخی مسئولین ریز و درشت مملکت امام زمان عج شنیدیم و این درحالی است که حضرت امام و رهبر انقلاب بارها در بیاناتشان، فرق جمهوری اسلامی با سایر حکومتهای جهان را در تعهد و اهتمام این نظام بر اجرای دستورات خداوند متعال تبیین کردند و در بیانیه گام دوم این مسیر را به زیبایی ترسیم کردند و بارها از همه مسئول قوای مقننه و مجریه و قضائیه خواسته اند که اسلام را مبنای عمل قرار دهند. ✅ باید تکلیف خود را مشخص کنیم، اگر مسلمانیم، اگر اسلام را دین خاتم میدانیم، اگر قرآن و کلام اهلبیت علیهم السلام را زنده و پابرجا میدانیم و با قرائت های قبلیه ای آنها را کنارنمیگذاریم باید سهم آن را در تصمیمات مختلف از سطح سیاست و راهبرد، قانون، ساختار، ضوابط و آیین نامه ها، محتوا های عملیاتی،برنامه ها و ... تا اجرا تعیین کنیم. 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔴 پاتک های گفتمانی متخصصین جنگ گفتمانی دشمن و انفعال و ناآشنایی خودی ها، با ابتدائیات مهندسی گفتمان عمومی 🔸 در سالگرد صدور حکم ارتداد جبهه ملی توسط حضرت امام خمینی ره در پی اعتراض به حکم صریح قصاص در اسلام در خرداد ماه سال 1360، خبر نامه اعتراض یک تشکل به اجرای احتمالی حدود الهی در ایران، منتشر شد. اما واکنش ها به آن مایه ی شگفتی متدینین، دلسوزان و نخبگان فرهنگی و رسانه ای انقلاب اسلامی شد. واکنش هایی که حکایت از نبود نقشه راهبردی حراست و مهندسی گفتمانی در بسیاری از بخش های و ساختارهای کشور دارد. 🔹 قضیه از این قرار است که عده ای از جایگاه انسانهایی نوع دوست و حافظ سلامتی و دغدغه پیوند اعضاء در اعتراض به قطع عضو [انگشت] سارقان هتاک و متجری با طرح چند ادعا در قالب یک نامه به اجرای یکی از احکام قضایی اسلام اعتراض میکنند. این ادعاها عبارتند از اینکه: 1- اخبار جسته و گریخته در مورد احتمال قریب الوقوع قطع انگشت دست [سارقین هتاک] در ایران به آنها رسیده 2- اجرای این حکم نگران کننده، هراس آور و موجب تنفر و بیزاری از ایران و مردم ایران در دنیا است و باید هرچه سریعتر دستورات لازم برای لغو چنین تصمیماتی صادر شود. 3- امام خمینی ره هم حکم به عدم اجرای حدود الهی فحشاء در صورت وهن اسلام نموده اند. اما در کمال تعجب ادعای اول کذب و شائعه دانسته شد و نسبت به ادعا های بعدی هیچ واکنشی صورت نگرفت و گویی اشکال و مسئله ای ندارند و صحیح هستند؟ 🔸 بر اساس گزارش خبرگزاری میزان، در پی نامه اعتراضی فردی تحت عنوان رئیس هیئت مدیره تشکلی به اسم «جامعه جراحان ایران» نسبت به احتمال اجرای حد شرعی قطع انگشت سارقان متجری در زندان تهران، که در شبکه های ماهواره ای متخاصم همچون اینترنشنال وهابی و ... بازخور داشت، به نقل از منبع آگاه، با انفعال سریع هر گونه خبر در این زمینه در زندانهای ایران را تکذیب شده و مسئولین و صاحب منصبان را به تحقیق پیرامون اخبار و شایعات دعوت نموده و از تعجیل در اتخاذ موضع برحزر داشت شد.(لینک خبر) این خبر و واکنش های مرتبط به آن در ابتدا در ردیف اخبار روزمره و بهانه جویی های سکولارها و مگس صفتی رسانه های معاند در کنار هزاران خبر بی ارزش دیگر میتوانست به راحتی مدیریت شود ولی با یک موضع سوال برانگیز، بیش از اینکه توجه ها را معطوف به ماهیت این تشکل و فردی به اسم «ایرج فاضل» به عنوان رئیس هیئت مدیره این تشکل و حمایت های دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامی از این مواضع ضد اسلامی کند؛ اذهان را درگیر تکذیبیه و انفعال مسئولین میکند که چه چیزی موجب شده برخلاف ابتدائیات قواعد مهندسی گفتمان عمومی بازی خورده و به صورت غیر مستقیم و ناخواسته با پیشفرض ها و برخی ادعاهای این نامه همراهی شود؟ آیا با این اولیات آشنائی نداشته و نسبت به انگیزه ها و راهبردهای دشمنان در مدیریت تغییر گفتمان عمومی در نظام اسلامی یا عواقب مواضع قابل تأمل رسانه ای خود احاطه ندارند؟ 🔹 از اولین روزهای انقلاب اسلامی مواضع گروه هایی چون حزب متبوع مصدق و بازرگان یعنی جبهه ملی و سایر افراد و گروه های سکولار یا ملحد در انکار احکام و قوانین الهی، همواره با راهبری های هوشیارانه امامین انقلاب مواجه بوده که نمونه بارز آن در مواضع جدی ملی مذهبی ها و سکولارهای جبهه ملی در مخالفت با لایحه قصاص در سال 60 است که منجر به صدور حکم ارتداد ایشان توسط حضرت امام شد. 🔸 اما در این بین، مواضع انفعالی یا همسوی برخی خودی ها محل سوال است که آیا ناشی از کم اطلاع یا بی درایتی نسبت به این اقدامات است یا استراتژی های پیچیده و حکیمانه ای در پس خود دارد؟ عملکردهایی از مسئولین که در موارد مشابه مایه افسوس امام و مومنین شد. 📣 امام خمینی ره در بیانات خود در این مورد فرمودند: «من آن چیزی كه بسیار مورد تعجبم است این نیست كه در اعلامیۀ جبهۀ ملی برای لایحۀ [به اصطلاح او] "غیر انسانی" قصاص، یعنی حكم غیر انسانی قرآن!، یعنی حكم غیر انسانی اسلام!، اعلامیه بدهند و مردم را دعوت كنند كه ایهاالناس بیایید، در مقابل اسلام قیام كنید و استقامت كنید. من از آنها همچو توقعی داشتم و دارم. اما بعضی كه اعلامیه دادند و تأیید كردند این راهپیمائی‌ها را، آیا خوانده‌‏اند این اعلامیه‏ های جبهۀ ملی را؟ دیده‏ اند، كه به این راهپیمایی دعوت كرده ‏اند؟ و یكی از انگیزه‏ های آنها این است كه بیایید مقابل قرآن قیام كنید؟ منتها لفظش را نگفتند، و واقعِ صریحش همین است. اگر اینها خواندند این را، غفلت كردند از اینكه این راهپیمایی برای مقابله با اسلام است؛ برای مقابله با جمهوری اسلامی است؛ و برای مقابله با حكومت اسلام است.» ادامه دارد ...
مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🔴 پاتک های گفتمانی متخصصین جنگ گفتمانی دشمن و انفعال و ناآشنایی خودی ها، با ابتدائیات مهندسی گفتمان
ادامه از قبل... 🔸 امام(ره) در مهمترین بخش بیانات خود در رابطه با انحراف جبهه ملی فرمودند: «می‏ گویید كه قصاص، این قانون واضح اسلام، این قانون ضروری اسلام، این قانونی كه قرآن به آن تصریح كرده است، این قانونی كه مصلحت و امنیت كشور را تأمین می‏ كند، شما این را یک قانون غیر انسانی می ‏دانید. شما از ریشه‏ هایتان خراب بودید! ... اینكه كسی بگوید حكم خدا غیر انسانی است، اسلام غیر انسانی است، این كافر است.» بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی همچنین از نهضت آزادی‌ها خواستند تا موضع خود را درمورد جبهه ملی مشخص كنند. ایشان ضمن مرتد اعلام كردن جبهه ملی خطاب به نهضتی‌ها فرمودند: «جدا كنید حساب [خودتان] را از مرتدها. اینها مرتدند. جبهۀ ملی از امروز محكوم به ارتداد است.» ❌ در قضیه اخیر این فرد در اعتراض به چیزی که «اخبار جسته و گریخته در مورد احتمال قریب الوقوع قطع انگشت دست» میداند، اقدام به نامه نگاری میکند و این حکم را که طبق قانون مجازات اسلامی نوع خاصی از سرقت ها (مسبوق به هتک حرز) با شروط و قیود بسیار است و با وجود اینکه از احکام مترقی قضایی اسلام در کنترل و بازدارندگی از جرم محسوب میشود ولی در نظام قضایی ایران تقریباً متروک است را «نگران کننده و هراس آور» و «موجب نفرت و بیزاری در دنیا» برمیشمارد و متاسفانه در واکنشی غیر منتظره به جای رد این شبهات و اتهامات و تبیین و پاسخ به این شبهه پراکنی نسبت به اسلام و امام راحل ره و دفاع از احکام مترقی دین خاتم، در موضع انفعال به انکار و تکذیب اخبار جسته و گریخته اقدام میشود و اخبار مبنی بر قطع انگشت را دروغ و شایعه میداند و به عبارتی به صورت غیر مستقیم هر خبری مبنی بر اجرای حدود الهی در مورد قطع انگشت سارقین متجری و هتاک را انکار میکند. 🔔 آیا این واکنش منفعلانه و تکذیب اجرای حد سارق، به نوعی پذیرش اصل اشکال بر این حکم الهی نیست؟ اینکه در پاسخ ادعای این فرد نسبت به اینکه اجرای این حکم اسلام «هراس آور و نگران کننده و منجر به نفرت ایران در جهان میشود» به تکذیب احتمال اجرای این حکم، نباید نسبت به انگیزه ها و خطای این کلام ناثواب روشنگری و تبیین صورت گیرد و اتفاقاً عدم اجرای این حکم را نگران کننده و هراس آور برای مردم و جامعه و مایه مسرت و دلگرمی سارقین هتاک و متجری دانست؟ آیا این ادعا و تکذیبه آن در نهایت منجر به اثبات و تثبیت پیشفرض های آن در ذهن مخاطب نمیشود؟ آیا جریانات لیبرال و سکولار مسلک، بر اساس قواعد سایش گفتمان و مبتنی بر تئوری بازی ها، گام به گام مظاهر اعتقاد به احکام و نظامات اسلام را در جامعه کمرنگ و بی اثر نمیکنند؟ 💢 اینجاست که باید مانند حضرت امام در قضیه پاسخ به اعتراض به حکم قصاص، باید گفت: از این جماعت لیبرال و سکولار مسلک توقعی بیش از این نمیرفت و نمیرود ولی از افراد و مجموعه های خودی توقع این نمیرود لبه دوم قیچی فضا سازی گفتمانی نسبت به احکم الهی شوند و ابتدائیات قواعد جنگ گفتمانی را زیرپا بگذارند 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔴 قابل توجه دوستانی که👈 دروس استاد مهدی صرامی را برای شرکت حضوری و مجازی انتخاب کرده اند: 📣از شنبه ۲۹ مهر ماه 👈همه دروس حاج آقا، در مدرس هدایت تحصیلی مصلی، دفتر آیت الله اراکی مد ظله و مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی، علاوه بر شرکت حضوری، برای استفاده دوستان شهرستانی و کسانی که امکان شرکت حضوری ندارند به صورت آنلاین و غیر حضوری در ایتا و اسکای روم نیز منتشر میشود. 📕 اصول پایه 9 (حلقه ثالثه)👈هر روز ساعت 8 محدوده ترم اول و ساعت 9 محدوده ترم دوم 📕کتاب اساس الحکومة پایه 10 و تمهیدی خارج،👈هر روز ساعت 10 📕خارج اصول(مبحث حجیت) 📕خارج فقه(مبحث معاملات) 📕دوره فشرده اصول شهید صدر ره(تقریر خارج) 📕تقریر خارج اصول فقه ایت الله اراکی مدظله 📕خارج فقه نظام فرهنگ 📕خارج فقه نظام عمران 📕نظام معارف ولایت 📕تفسیر گفتمانی قرآن 📕و ... ⚠ برخی دروس تا فراهم شدن امکان پخش زنده به صورت آفلاین ارسال میشوند. ✅ دروسی که نیاز به تعاملی بودن دارد در اسکای روم منتشر میشود جهت دریافت لینک دروس تعاملی خارج به ادمین پیام بدهید. 💠 لینک پخش زنده دروس: 🌐کانال مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی: https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200 🌐کانال آموزش مجازی: https://eitaa.com/joinchat/1107886116C9631fd13ee 🌐کانال دروس آیت الله اراکی مد ظله: @doros_araki
پخش زنده دروس ان شاالله در کانال آموزش مجازی قرار خواهد گرفت 🌐کانال آموزش مجازی: https://eitaa.com/joinchat/1107886116C9631fd13ee
✍ اجاره دادن صفحه شخصی 🔴 در بحث فقه سیاست گرایش امنیت ذیل احکام بغات یک فرع نیاز به تبیین دارد که در زمان ماهم مصداق پیدا کرده و آن اینکه: برخی معارضین نظام اسلامی از ابزار رسانه برای تهیج و تشویش اذهان و ... استفاده میکنند؛ سوال این است که اگر ادعا شود بلکه ثابت شود که این فرد آی دی خود در زیرساختهای موثر فضای مجازی مثل تویتر و اینستا را اجاره داده است به فرد دیگری و آن فرد اقدام به سوء استفاده از آی دی کرده و خود این فرد در تدوین و انتشار مطالب آن دخیل نبوده حکمش چیست و چرا؟ (با فرض اینکه محتوای منتشر شده برای صدق عنوان محاربه کفایت میکند و فارغ از اینکه این تسبیب یا مباشرت کماً یا کیفاً به چه طریق مشمول حکم محاربه میشود) 🟢 جواب: در واقع مسئله اول در امکان معامله بر اعتبار است یعنی آیا میشود انسان در ازای استفاده از اعتبار، آبرو، وجاهت، نفوذ اجتماعی و ... با دیگران معامله کند حال چه در قالب عقد اجاره یا مصالحه یا حتی اباحه تصرف (البته در این امور عنوان دیگری دارد که در فقه فرهنگ و بحث معاملات اون را بحث میکنیم) مطلب بعدی در فرض صحت اصل میشود شروطش یعنی غرض این تعامل یا معامله طرف آن ثمن آن ثمر و اثر آن قالب آن و... در بحث قالب، اجاره یکی از قالب هاست و اصل صحت چنین اجاره محل بحث است، هم از منظر قواعد فقه الاجاره و هم مسائل فقه فرهنگ و هم فقه سیاست. قبل از آن باید مشخص کرد که صحت این معاملات در فرض صدق عنوان شرعی معامله ایا فقط مقید به شروط عوضین و شروط متعاملین است یا عوامل دیگری نیز در صحت شرط است. امضاء شرط های ارتکازی عقلایی در چنین معامله ای هم بحث دیگری است به عبارت دیگر اینکه در این معامله که انتفاعشان از اعتبار منوط به مخفی ماندن آن از منظر مخاطبین است عملاً ذیل این بحث که آیا در اینجا شرط فاسد معامله را فاسد می کند یا خیر محل بحث است. اینکه طرف این معامله کافر حربی یا طاغی و یاغی و باغی باشد خود مسئله دیگری است که صرف توافق با اینها در مسیر اضرار یا اخلال یا تعارض یا تعاند و ... نسبت به آحاد مومنین یا جامعه مومنین یا نظام اسلامی یا اسلام یا ولی یا کارگزار یا قانون یا نظم حاکم یا آرامش و امنیت حاکم بر قلوب یا اقتصاد و بازار یا نفوس و دماء و .... یا کنترل یا تغیر یا تبدیل نظام بینشی یا ارزشی یا رفتاری حاکم و صدها عنوان دیگر هر یک مشمول حکم مفصل است (که نمونه اش در بحث فقه فضای مجازی و موضوع شناسی آن ذیل بحث اینستاگرام و ابر سکوی تعاملی زیرساختی فراگیری (به جای پلتفرم مثلاً) در این مقیاس عرض شد و گفتیم که بیش از 400 عنوان فقهی ذی حکم در ارتباط با اینستاگرام وجود دارد) همه اینها به عنوان اولی، ولی به عنوان ثانوی اگر کسی به عقد صحیح ابزار یا خانه ای را اجاره داد و بعد مطلع شد برای فساد یا اضرار یا اخلال و ... استفاده می شود یا بدتر از آن در خدمت باغی یا طاغی یا یاغی در آمده آیا مستندا به شرط ضمنی شرعی و ارتکازی عقلایی و سایر مسوغات، اگر فسخ و منع از استمرار مفاسد از طرق مقتضی نکرد این عنوان ثانوی و حکمش، موضوع می شود برای حکم به مسببیت برای عامد درترک مانند جایی که فردی در عین اینکه میبیند فرد دیگری دست و پای چندین نفر را بسته و در مخزن بزرگی انداخته و شیر آب را باز کرده تا پر شود و آنها خفه شوند حال این فرد اول بالای این مخزن ایستاده و نگاه میکند با اینکه میتواند شیر را ببندد از بستن شیر آب عمداً امتناع کند (به فرض که با این کار یا تهدیدی متوجه جانش نمیشود که تزاحم با حفظ جان افراد دست بسته درون مخزن کند یا اگر تهدیدی هست با تمهید خودش یا کمک افراد دیگر امکان دفع دارد) در این مورد در مسببیت این فرد نسبت به قتل تردیدی نیست حتی بر مبنای ترک فعل بودن چه برسد که این اقدام را فعل بدانیم و این مسئله که این گونه اقدام فعل است را در مقدمات بحث فقه فرهنگ عرض کردیم علی ای حال امثال علی کریمی به عناوین عدیده در این ماجرا مشمول صدق محارب و مفسد فی الارض هستند
🔆 ✴ سوال: اعضای دو جبهه حق و باطل چه کشورهایی هستند جایگذاری کشورهایی مثل چین، روسیه، و سایر کشورها در این جبهه بندی به چه صورت می شود و اینکه آیا فرد و کشور بی طرف در این تقابل وجود دارد؟ ✅ جواب: بحث در تقابل بین کشورها نیست بحث در تقابل دو حزب است. این تقابل دو حزب و دو جبهه بعضی وقت ها در قالب کشورها تجلی پیدا می کند و بعضی وقت ها در قالب کشور متجلی نیست. این کشور مظهر این طرفین تقابل نیست. اسرائیل مظهر است یعنی در تمام رگ و ریشه هایش در تقابل با ماست. ایران مظهر است. ولی دون آن تبعض بردار است. مثلا این قانون، این فرد، این حزب متخاصم ما است در مثلا عراق، این فرد یا این جریان سیاسی. چون فضای یکپارچه و یکدست نیست. کشورهایی که یکدست هستند از لحاظ ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک ها و ... می شود یکپارچه برایشان تصمیم گیری کرد ولی بقیه کشورها معمولا چنین یکدستی وجود ندارد. ✳ ولی اینکه ما در فضای تقابل آیا صفر و یک داریم یا حالت سومی هم داریم. این تضاد، تضاد لاثالث لهما است، تناقض است یا ضدین است. نکته در اینست که اگر این را در سطح کشور نبینیم و در سطح دستگاه ولایت الهی ببینیم به معنای لاثالث لهما بلکه به معنای تناقض است. این هم به دلیل اینکه فرد، جریان، حزب، کشور که در ماهیت و هویت یا اعتقاد و اقدامش ولایت خدا را نپذیرفته طاغوت است و آن کسی که براساس آن حرکت می کند از موالی جبهه حق است. البته که در این فضا ممکن است به کلیت به لحاظ اعتقاد کافر به طاغوت باشد ولی به لحاظ رفتار عصیان از ولایت و منقاد به طاغوت باشد و از این حصن خارج بشود. یعنی اعتقاد به جمهوری اسلامی دارد ولی فلان رفتار او طاغوتی است. برعکس هم ممکن است اتفاق بیفتد. ❇ پس آن چیزی که معیار است بحث تمکین نسبت به ولایت الهی است. اگر این شد خط کش، هر حکومتی که بر محوریت ولایت الله شکل نگرفته طاغوت است. ما عملا کشور بی طرف نداریم. چون اعمال قدرت است و اعمال قدرت هم بی طرفی ندارد یا اعمال قدرت هست و یا اعمال قدرت نیست. اگر اعمال قدرت باشد به اذن الهی می شود ولایت الهی، و اگر بدون اذن الهی باشد می شود طاغوت. پس عملا تمام کسانی که در فضای ولایت الهی نیستند می شوند طاغوت. و درگیری در بین کشورهای جبهه طاغوت مانند چین و آمریکا و ... همان تخاصم در منافع است. همان تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتاً است. سر منافع دنیا با هم درگیر هستند. حتی رئیس این حزب که به تعبیر امیرالمومنین، امام المتعصبین و رهبر این حزب است یعدهم الفقر و یخوف اولیائه هست. ضرر می زند به موالی خودش و آنها را می ترساند. یعنی درگیری و خصومت بین اعوان و انصار جبهه طاغوت از ارکان عدم وحدت حقیقه ی آنها است. اما برخلاف آن در جبهه ی حق یک اندکاک حقیقی وجود دارد. اولی بالمومنین من انفسهم، این اولویت نسبت به نفس یک اندکاک ایجاد کرده است. ما خودمان را فدای جبهه حق می دانیم و نفسانیت و منیت را حداقل در لفظ منکر هستیم. ❇ بر این اساس اگر آن طاغوتی که درون نفس انسان است و می تواند نفس انسان را از ذیل ولایت خارج کند، زنده نباشد و آن بعد الهی و ولایی حاکم باشد طبیعتاً هیچ تمایزی با هم ندارند. به تعبیری 124 هزار پیامبر یک جا جمع بشوند اختلاف نمی کنند. ولی در مورد طاغوت اینطور نیست چون محور شخص و نفسانیت خودش است. مصالح و مفاسد این نفس با نفس دیگری در حال تعرض است. اینها دائما در حال تعارض هستند. فقط یک جاهایی دشمن مشترک پیدا می کنند ظاهراً همسو می شوند. که همان جا هم قرآن می فرماید تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتاً، یعنی حتی در تقابل با جمهوری اسلامی هم اینها قلبشان واحد نیست. درست است که رفتارشان ظاهرا مثل هم، ولی قلبشان در آخر با هم یک ملاک کنار هم نیست. 🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی 🌐 feqhehokoomati.ir 💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200