💠 گزیده های از جلسات تبیین گفتمانی قرآن کریم (جلسه 12 - تفسیر جزء 12)
📣 سوال بسيار مهم: آیا پیامبر و اهل بیت علیهم السلام دارای علم غیب بودند یا خیر؟
✅ این سوال یکی از سوالات کلیدی است که پاسخ صحیح به آن باعث حل بسیاری از مشکلات کلامی خواهد شد و همچنین حل آن مقدمه ی ورود به مباحث تولید علوم انسانی می باشد.
🔸 همانطور که در کلیپی که از قاتل دو شهید عزیز روحانی ما که در حرم امام رضا علیه السلام به شهادت رسیدند پخش گردید وهابیت یکی ازدلایل مشرک دانستن شیعیان را اعتقاد به علم غیب پیامبر و اهل بیت علیهم السلام دانسته و خون شیعیان را به واسطه ی این اعتقاد حلال می دانند.
🔸 بسیاری از لیبرال ها و منکرین ضرورت تکیه به دین در عرصه های اجتماعی نیز برای توجیه عقائد و رفتار خود برای فاصله گرفتن از آموزه های وحی و نیز بشر عادی نشان دادن پیامبر اعظم و ائمه طاهرین علیهم السلام ، مانند وهابیون، به نفی علم و عصمت ایشان روی می آورند.
📣 در جلسات گذشته بیان شد که یکی از اسباب شکل گیری چنین اعتقادی نگاه جزئی به بخشی از آیات قرآن و کنار گذاشتن سایر آیات و همچنین فاصله گرفتن از کلام اهل بیت علیهم السلام که مفسر اصلی قرآن کریم می باشند بوده است.
🔹 برای روشن شدن بحث لازم است ابتدا به آیاتی که نافی علم غیب پیامبران است، اشاره شود.
«وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاَّ هُوَ » انعام - 59
«و کلیدهای غیب فقط نزد اوست، و کسی آنها را جز او نمی داند...»
« قُلْ لا أَقُولُ لَكُمْ عِنْدي خَزائِنُ اللَّهِ وَ لا أَعْلَمُ الْغَيْبَ » انعام - 50
«بگو: من به شما نمی گویم که گنجینه های خدا نزد من است، و نیز غیب هم نمی دانم ...»
«قُلْ لا أَمْلِكُ لِنَفْسي نَفْعاً وَ لا ضَرًّا إِلاَّ ما شاءَ اللَّهُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ » اعراف - 188
«... اگر غیب می دانستم، یقیناً برای خود ازهر خیری فراوان و بسیار فراهم می کردم...»
«قُلْ لا یَعْلَمُ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ الْاَرْضِ الْغَیْبَ اِلاَّ اللَّهُ » نمل – 65
«بگو در آسمان ها و زمین کسی جز خدا غیب را نمیداند...»
«عالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلى غَيْبِهِ أَحَداً» جن - 26
«دانای غیب است و هیچ کس را بر غیب خود آگاه نمی کند»
🔸همانطور كه در آيات بالا مشاهده مي شود خداوند صراحتاً بيان مي كند كه دانستن غيب فقط مخصوص خداوند است و هيچ كس حتي پيامبر نيز اطلاعي از اين غيب ندارند.
بر این اساس انکار علم غیب برای انسانها حتی انبیاء و اوصیاء، همانگونه که وهابیت ملعون و برخی از سکولارهای لیبرال مسلک میپندارند، امری درست و مطابق آیات قرآن به نظر میرسد!
و این پرسش باقی میماند که اعتقادات عمیق و دقیق شیعیان مبنی بر وجود علم خدادای و آگاهی از اخبار غیبیه توسط پیامبر اکرم و اهلبیت عصمت علیهم صلوات الله، چه منشاء قرآنی میتواند داشته باشد؟
🔸برای یافتن پاسخ این پرسش و رد عقائد پلید وهابیت لازم است قرآن را دقیقتر مرور کنیم و بخش دیگری از آیات را نیز مورد توجه قرار دهیم که به صراحت اشاره به اثبات اطلاع انبیاء و مومنین خاص از اخبار غیبی و علوم فرا بشری دارد.
برخی از این آیات عبارتند از :
«ما كانَ اَللّهُ لِيُطْلِعَكُمْ عَلَى اَلْغَيْبِ وَ لكِنَّ اَللّهَ يَجْتَبِي مِنْ رُسُلِهِ مَنْ يَشاءُ فَآمِنُوا بِاللّهِ وَ رُسُلِهِ وَ إِنْ تُؤْمِنُوا وَ تَتَّقُوا فَلَكُمْ أَجْرٌ عَظِيمٌ »آلعمران، 179
«خدا بر آن نیست که شما را بر غیب آگاه کند. ولی خدا از میان فرستادگانش هر کس را بخواهد [برای آگاه کردن به غیب] برمی گزیند، پس به خدا و فرستادگانش ایمان آورید. و اگر ایمان آورید و تقوا پیشه کنید، برای شما پاداشی بزرگ خواهد بود.»
«ِتلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ» هود - 49
«اینها از خبرهای غیبی است که آن را به تو وحی می کنیم....»
«أُبَلِّغُكُمْ رِسالاتِ رَبِّي وَ أَنْصَحُ لَكُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ اَللّهِ ما لا تَعْلَمُونَ »الأعراف، 62
«پیام های پروردگارم را به شما می رسانم، و برای شما خیرخواهی می کنم و از سوی خدا حقایقی را می دانم که شما نمی دانید.»
«وَ قُلِ اعْمَلُواْ فَسَيرَى اللَّهُ عَمَلَكمُ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَترُدُّونَ إِلىَ عَالِمِ الْغَيْبِ وَ الشهَّادَةِ فَيُنَبِّئُكمُ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ»توبه-105
«و بگو: عمل و رفتارتان را انجام دهید پس یقیناً خدا و پیامبرش و مؤمنان اعمال شما را میبينند و شما نیز به عالم غیب و شهادت بازگرداده خواهید شد و خبر اعمالتان را به شما هم میدهند»
ادامه دارد ...
❇️ ادامه از قبل 👇
🔸 همانطور که مشاهده شد این آیات و بسیاری دیگر از آیات الهی اشاره به وجود علم غیب برای انبیاء و مومنین دارد؛ علاوه بر آیات الهی روایات بسیاری نیز از ائمه طاهرین علیهم صلوات الله بر این حقیقت گواه است.
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :
سَلُوني قَبلَ أن تَفقِدُوني؛ فَلأَنا بِطُرُقِ السماءِ أعلَمُ منّي بِطُرُقِ الأرضِ. نهج البلاغه- خطبه 189
اى مردم، پيش از آنكه مرا نيابيد از من بپرسيد، كه من به راههاى آسمان داناتر از راههاى زمينم،
وَ اللهِ لَوْ شِئْتُ أَنْ أُخْبِرَ كُلَّ رَجُل مِنْكُمْ بِمَخْرَجِهِ وَ مَوْلِجِهِ وَ جَمِيعِ شَأْنِهِ لَفَعَلْتُ، وَ لكِنْ أَخَافُ أَنْ تَكْفُرُوا فِيَّ بِرَسُولِ اللهِ(صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) نهج البلاغه 175
به خدا سوگند! اگر بخواهم مى توانم هر يك از شما را از آغاز و پايان كارش و از تمام شئون زندگانى اش آگاه سازم؛ ولى از آن مى ترسم كه اين كار، سبب كافر شدن شما به رسول خدا(صلى الله عليه و آله) شود
اِنِّى لَاَعْلَمُ ما فِى السَّموات ِوَ ما فِى الْاَرْضِ وَ اعْلَمُ ما فِى الْجَنَّةِ وَ اعْلَمُ ما فِى النّارِ وَ اعْلَمُ ما كانَ وَ ما يَكُونُ، قالَ: ثُمَّ مَكَثَ هُنَيْئَةً فَرَأى انَّ ذلِكَ كَبُرَ عَلى مَنْ سَمِعَهُ مِنْهُ فَقالَ: عَلِمْتُ ذلِكَ مِنْ كِتابِ اللّهِ عَزَّوَجَلَّ. المناقب جلد 4
من آنچه در آسمانها و زمين است و نيز آنچه در بهشت و دوزخ است، مىدانم و گذشته و آينده را مىدانم. راوى مىگويد: سپس اندكى صبر كرد و چون ديد اين سخن بر شنوندگان گران آمد، فرمود: من اين مطالب را از كتاب خداى عزّوجلّ مىدانم.
✅ جمع بندي:
بر این اساس روشن شد که در ارتباط با علم غیب، آنچه از همه مخلوقات منجمله پيامبران و ائمه عليهم السلام نفي مي شود دو مطلب است:
✳️ یکی اینکه: هیچ موجودی از ابتدای خلق عالم و بی نیاز از علم خداوند نبوده و اصلاحاً هیچ کسی جز خدا وند علم ذاتي ندارد و تمام علم ها بايد از خداوند گرفته شود.
«وَ اَللّهُ أَخْرَجَكُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهاتِكُمْ لا تَعْلَمُونَ شَيْئاً» النحل، 78
«و خدا شما را از شکم مادرانتان بیرون آورد در حالی که هیچ چیزی نمی دانستید»
✳️ دوم اینکه: خداوند واجب الوجود وكمال مطلق است و در ذات و صفات بي نهايت است. و براي ممكن الوجود امكان رسيدن به ذات و صفات او وجود ندار، بر این اساس علم ذاتي خداوند نیز تکویناً از دسترس ممکنات و مخلوقات پوشیده است و هیچ موجودی عقلاً نمیتواند به کنه علم الهی علم پیدا کند. از این بخش از علم الهی در رویات به علم مستاثر یا علم مکنون تعبیر میشود که جز خدا امکان اطلاع از آن برای کسی (حتی پیامبران) وجود ندارد.
اما اين نفي علم ذاتي و علم به ذات، از پيامبر و اهل بيت عليهم السلام نافي عالم بودن آنها به اخبار غيب نمي شود.
❇️ بر این اساس علم غيب چند رتبه دارد؛ علم غيب مطلق و علم غيب مضاف. منظور از علم غيب مطلق علم به كنه ذات خداوند است كه تنها مخصوص خداوند است و ظرف ممكن نمي تواند پذيراي آن باشد و منظور از علم غيب مضاف، علم آسمان ها و زمين و عالم مخلوقات است. علم غيبي كه از اذهان بشر عادي محفوظ است ولی در نزد رسول اکرم و اهل بيت صلوات الله علیهم اجمعین حاضر است. در قرآن کریم نیز معمولاً وقتي تعبیر «علم غيب» به صورت مطلق به کار برده میشود، اطلاع از آن از دیگران نفی میشود و مختص به خدا ذکر میماند؛ ولی زمانی که به صورت مضاف و در اضافه به سماوات و ارض استعمال شده است؛ امکان اطلاع بر آن مانند موارد قبل نفی نشده است.
پس بر خلاف عقائد باطل و برخورد های گزینشی وهابیت و لیبرال مسلک ها نسبت به آیات الهی، انبیاء الهی و اوصیاء ایشان و در راس همه آنها محمد مصطفی و ائمه اطهار علیهم السلام نه تنها از غیب اطلاع داشتند بلکه این اطلاع از غیب بخشی از چرخه رسالت و تبلیغ آن ها محسوب میشود(مريم، 43) و بدون آن فرایند راهبری و هدایت بشر توسط ایشان نا تمام میماند.
✴️ دسترسي به مطالب و صوت جلسات:
💠 https://eitaa.com/joinchat/3893887152C2e44d8842f
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 هولناک بودن کید و مکر تشکیلات و حزب شیطان در عالم، حقیقت یا توهم؟
🔅گزیده های از جلسات تبیین گفتمانی قرآن کریم🔅
✳️ اولین پیام و فرمان خداوند در وحی به پیامبران و انبیاء علیهم صلوات الله این بوده که:
«وَ لَقَدْ بَعَثْنا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اُعْبُدُوا اَللّهَ وَ اِجْتَنِبُوا اَلطّاغُوتَ»النحل- 36
«و همانا در هر امتی پیامبری فرستادیم که [اعلام کند که] خدا را بپرستید و از [پرستش] طاغوت بپرهیزید. »
و به همه انسانها بفهمانند که: در عالم صف بندی وجود دارد؛ جبهه مومنین با ولایت خدا در قالب حزبِ الله(مجادله، 22) و جبهه شیطان با ولایت ابلیس(مجادله، 19) در این پیکار در مقابل یکدیگرند و همه انسانها یا در حزب الله و ولایت خدا هستند و یا در حزب شیطان و ولایت طواغیت عالم(بقره، 256)
❌ اما کم اطلاعی یا سهل انگاری نسبت به علم و اراده شیطان و دستگاه ولایت طاغوت در عالم و توان او برای خارج کردن مومنین از دستگاه ولایت الهی و جلوگیری از ورود سایر افراد به جبهه ی حق، معمولاً مورد غفلت انسان ها حتی افرادی با تفکر انقلابی و مذهبی است و به همین علت در شناخت دشمن یا عمق دشمنی او دچار خطای محاسباتی می شوند و توان تشخیص و تحلیل درستی از اینکه:
چه کسی با ما دشمن است؟ چرا دشمنی میکند؟ در دشمنی خود چقدر جدی است؟ چقدر انگیزه دارد؟ برای ضربه زدن و نابودی ما،چقدر حاضر است هزینه بدهد؟ چقدر دشمنی و ضربه زدن به مومنین را بلد است؟ چه راه هایی برای آن را میداند؟ در دشمنی و پیشبرد برنامه خود چقدر توان و امکانات دارد؟ صورت نمی گیرد
🔸 به عنوان مثال هنگامی که نسبت به عمق نفوذ ولایت طاغوت و دخالت در تمام شئون زندگی بشر صحبت میشود و اینکه با مدیریت و استفاده از بسترهایی به ظاهر بی طرف همچون فضای مجازی یا سازمان ملل و سایر سازمان های بین المللی و نهادهای وابسته به آن مثل سازمان کشاورزی جهانی (FAO) یا سازمان بهداشت جهانی (WHO) و صندوق بین المللی پول و ... چطور این کار انجام میگیرد و یا وقتی در مورد اینکه دستگاه طاغوت برای کاهش جمعیت جهان یا امتحان سلاح های جنگی و بیولوژیک خود از مرگ تمام جوامع حتی مردم جامعه خودشان هیچ ابایی ندارد، توضیح داده می شود؛ به توهم توطئه یا بزرگنمایی و غلو در این رابطه متهم خواهید شد.
این کوته بینی و سهل انگاری یا ناشی از عدم شناخت درست تشکیلات شیطان در عالم و اطلاع از علم و اراده شیطان برای گمراهی بشر و دشمنی با مومنین است یا ناشی از عدم برآورد صحیح از برنامه و توان حزب شیطان برای انجام مقاصد خود است.
گاهی این افراد برای اثبات مدعای خود به گزاره هایی از آیات قرآن مانند کف روی آب بودن باطل، یا ضعیف بودن کید شیطان یا سست بودن بنای طاغوت مانند بیت عنکبوت استناد می کنند.
✅ بی تردید شکل گیری این دیدگاه ناشی از عدم نگاه گفتمانی به قرآن و یکپارچه ندیدن قرآن می باشد.
با توجه به اهمیت بالای این موضوع که اتخاذ هر دیدگاهی می تواند منشأ تغییر در نظام باور و ارزش و رفتار فرد و جامعه گردد باید به سراغ آیات قرآن و روایات رفت و آنها را کنار یکدیگر مورد ملاحظه قرار داد.
بسیاری از آیات قرآن کریم به انگیزه و اراده شیطان برای دشمنی و گمراه کردن بندگان خدا اشاره دارد به عنوان نمونه:
« قالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعين» ص -82
«گفت: به عزتت سوگند همه آنان را گمراه مى كنم»
«قَالَ فَبِمَا أَغْوَيْتَنِي لَأَقْعُدَنَّ لَهُمْ صِرَاطَكَ الْمُسْتَقِيمَ» اعراف - 16
«گفت: اکنون که مرا گمراه ساختی، من بر سر راه مستقیم تو، در برابر آنها کمین می کنم»
« قالَ رَبِّ بِما أَغْوَيْتَني لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ» حجر - 39
«گفت: پروردگارا! به سبب اينكه مرا [امر به سجده بر انسان کردی و]گمراه نمودى، من هم يقيناً در دنیا [لذت های سطحی و اعمالشان را] برایشان تزئین میکنم و مسلماً همه را گمراه مى كنم»
ادامه دارد...
ادامه از قبل👇
« وَ لا يَصُدَّنَّكُمُ الشَّيْطانُ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ» زخرف - 62
« و شیطان شما را باز ندارد، بی تردید او برای شما دشمنی آشکار است»
«يا بَنِي آدَمَ لا يَفْتِنَنَّكُمُ اَلشَّيْطانُ كَما أَخْرَجَ أَبَوَيْكُمْ مِنَ اَلْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنّا جَعَلْنَا اَلشَّياطِينَ أَوْلِياءَ لِلَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ » الأعراف- 27
«ای فرزندان آدم! شیطان، شما را به فتنه و فریب نیاندازد چنان که پدر و مادرتان را از جنت بیرون کرد، پوششان را از ایشان جدا کرد تا زشتی هایشان را به آنان نشان دهد، او و دار و دسته اش، از آنجایی که شما آنها را نمی بینید شما را می بینند، ما شیاطین را سرپرست کسانی قرار دادیم که ایمان نمی آورند.»
✳️ آیات فوق برای علم به انگیزه و میزان عداوت شیطان و حزب و تشکیلاتش با انسان کافی است اما نکته ای که میماند اطلاع از قدرت شيطان و دستگاه طاغوت براي پیش برد اهداف و گمراه كردن بندگان خدا است برای این منظور آیات متعددی قابل استناد است ولی آيه ي 46 سوره ي ابراهيم از جهاتی کفایت میکند:
«وَ قَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَ عِنْدَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَ إِنْ كانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبالُ» ابراهيم - 46
«و آنان [نهايت] مکر و حیله خود را به كار گرفتند، در حالی که نيرنگشان نزد خدا [و در سیطره علم و قدرت اوست] حتی اگر از [عظمت و پیچیدگی] مکر و حیله های آنها كوهها از جا كنده شود»
✳️ همچنين اميرالمومنين در خطبه قاصعه (192) شيطان را اينگونه وصف مي فرمايند:
«اى بندگان خدا از دشمن خدا پرهیز کنید، مبادا شما را به بیمارى خود مبتلا سازد، و با نداى خود شما را به حرکت در آورد، و با لشکرهاى پیاده و سواره خود بر شما بتازد. به جانم سوگند، شیطان تیر خطرناکى براى شکار شما بر چلّه کمان گذارده، و تا حد توان کشیده، و از نزدیک ترین مکان شما را هدف قرار داده است، و خطاب به خدا گفته: «پروردگارا به سبب آن که مرا دور کردى، دنیا را در چشمهایشان جلوه مى دهم، و همه را گمراه خواهم کرد»... پس شیطان بزرگ ترین مانع براى دیندارى، و زیانبارترین و آتش افروزترین فرد براى دنیاى شماست شیطان از کسانى که دشمن سر سخت شما هستند و براى در هم شکستنشان کمر بسته اید خطرناک تر است. مردم آتش خشم خود را بر ضد شیطان به کار گیرید، و ارتباط خود را با او قطع کنید. به خدا سوگند، شیطان بر اصل و ریشه شما فخر فروخت، و بر حسب و نسب شما طعنه زد و عیب گرفت، و با سپاهیان سواره خود به شما هجوم آورد، و با لشکر پیاده راه شما را بست، که هر کجا شما را بیابند شکار مى کنند، و دست و پاى شما را قطع مى کنند، نه مى توانید با حیله و نقشه آنها را بپراکنید، و نه با سوگندها قادرید از سر راهتان دور کنید. زیرا کمین گاه شیطان ذلّت آور، تنگ و تاریک، مرگ آور، و جولانگاه بلا و سختى هاست.»
✅ با این توضیح روشن شد که تعابیری مانند اینکه جریان باطل و طاغوت در عالم مثل كف روي آب است (رعد،17) یا کید شيطان ضعیف است (نساء،76) در مقام تبیین حقارت و ناچیزی این دشمنان انسان، در مقایسه با عظمت و قدرت خداوند عالم است و ناتوانی آنها در تقابل با برنامه خدا (توبه،32) را بیان میکند نه توان او نسبت به انسان؛ پس این نکات که مایه امید و توکل انسان به خدا در غلبه بر شیطان هستند نباید موجب سهل و ساده انگاری تقابل و دشمنی شیطان و تشکیلاتش در عالم برای ضربه زدن به انسان شود؛
خطر این ساده انگاری تا جایی که که خدا به انسان از اینکه به اتکای قدرت و رحمت الهی این تقابل و تکالیف خود را نادیده بگیرد هشدار داده است(انفطار، 6)؛ پس همانطور که در آيه 46 سوره ي ابراهيم بيان شد؛ کید و برنامه حزب شیطان در مقایسه با ظرفیت و عظمت حزبِ الله و قدرت خداوند ناچیز و خوار است چرا که دستگاه ولايت طاغوت با دستگاه ولايت الهي قابلیت مقايسه ندارد اما این به این معنی نیست که انسان های عادی نیز در مقابل کید و مکر دستگاه ولایت شیطان و و تشکیلات او یعنی طواغیت عالم، شکست ناپذیر و درامانند و این حقیقت از تعابیر امیر المومنین ع در خطبه قاصعه به خوبی روشن شد.
ادامه دارد ...
ادامه از قبل 👇
✳️ پس توان و برنامه حزب ابلیس براي گمراهي تمام انسان ها و ایجاد ظلمت و تاریکی در جهان و نابودي حرث و نسل بشر و موجودات خدا و فساد در عالم (بقره،205) را از آیات و روایات به درستی باید درک کرد.
به همین علت است که در تعابیر مختلف همچون صلوات شعبانیه، عرصه تقابل سپاه و لشکر شیطان با انسان در عالم بسیار عظیم و هولناک ترسیم شده؛ وقتی که میفرمایند «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِيَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ، يَأْمَنُ مَنْ رَكِبَها، وَيَغْرَقُ مَنْ تَرَكَهَا» و از اهل بیت علیهم السلام تعبیر به کشتی نجات شده میکند که در این دریای عمیق و فروبرنده و مواج جز با اين كشتي نجات نمي توان به مقصد رسيد؛
باید دانست که قطعاً کسانی که از شر شیطان و تشکیلات او به اهلبیت عصمت علیهم السلام و دستگاه ولایت الهی پناه نبرند غرق خواهند شد.
برای نجات از این تقابل و جنگ سهمگینی که کافران و طواغیت عالم به ما تحمیل کرده اند و به تعبیر شهید مطهری با برنامه ریزی های 400 ساله، یهودیان خبیث عرصه را برای جان و مال و دین و معنویت ما تنگ کرده اند و از چپ و راست و پیش رو و پشت سر(اعراف،17) همه عرصه های فردی و اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و فرهنگی و... ما را هدف گرفته و مورد آسیب قرار داده اند، چاره ای جز حرکت آگاهانه پشت سر ولی الهی و نصرت او نداریم تا وعده الهی در نصرت ما محقق شود(حج،40)
❇️ پس با ایمان به کلام الهی و با اراده و عمل در مسیر نصرت ولی خدا و مظهر و پرچم دستگاه ولایت خدا و امام عصر ارواحنا فدا در کره خاکی یعنی نظام اسلامی، با التجاء به درگاه این بخش از دعای شریف افتتاح را در شب های پربرکت ماه مبارک و همه اوقات با اضطرار میخوانیم و میگوییم:
اللَّهُمَّ إِنَّا نَشْكُو إِلَيْكَ فَقْدَ نَبِيِّنَا (صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) وَ غَيْبَةَ وَلِيِّنَا [إِمَامِنَا] وَ كَثْرَةَ عَدُوِّنَا وَ قِلَّةَ عَدَدِنَا، وَ شِدَّةَ الْفِتَنِ بِنَا وَ تَظَاهُرَ الزَّمَانِ عَلَيْنَا فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [آلِ مُحَمَّدٍ] وَ أَعِنَّا عَلَى ذَلِكَ بِفَتْحٍ مِنْكَ تُعَجِّلُهُ وَ بِضُرٍّ تَكْشِفُهُ وَ نَصْرٍ تُعِزُّهُ وَ سُلْطَانِ حَقٍّ تُظْهِرُهُ وَ رَحْمَةٍ مِنْكَ تُجَلِّلُنَاهَا وَ عَافِيَةٍ مِنْكَ تُلْبِسُنَاهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.
خدايا از نبود پیامبرمان (كه درودهاى تو بر او و خاندانش) و از ناپيدايى مولايمان، و بسيارى دشمنانمان و كمی نفراتمان، و سختى فتنهها به سويمان، و از غلبه دوران بر مان، به درگاه تو شكایت میکنیم، بر محمّد و خاندانش درود فرست و ما را در برابر اين همه يارى فرما به گشايشى از جانب خويش كه زود برسانى، و بدحالى كه برطرف كنى، و نصرت و پيروزى با عزّت براي ما قرار دهى، و سلطنت حقى كه آشكارش فرمايى، و به رحمتى كه از سويت ما را فرا گيرد، و به سلامتى كاملى كه از جانبت ما را بپوشاند، اى مهربان ترين مهربانان.
✴️ دسترسي به مطالب و صوت جلسات:
💠 https://eitaa.com/joinchat/3893887152C2e44d8842f
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 گزيده اي از سلسله جلسات موضوع شناسي مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
جلسه نهم / موضوع شناسی فضای دیجیتال
🔶 رمزارز و رمزريال بانك مركزي
❇️ در مباحث مرتبط با موضوع شناسی رمزارزها بیان کردیم که باید بین دو پدیده ی رمز دیجیتال و ارز ديجيتال و نیز در بحث ارزهای دیجیتال نیز بین ارزهای دیجیتال دولتی و غیر دولتی تفاوت قائل شد.
در بحث رمزهای دیجیتال هم لازم است ماهیت و هویت دقیق آن روشن شود تا تفاوت آن با شناسه کاربری، آی دی، شماره اشتراک دیجیتال، شماره حساب بانکی، شماره تلفن و ... که هریک ساختار مشخصی دارند مشخص شده و در سه حوزه ی تولید، نگه داری و ارزیابی مورد بررسی قرار گیرد تا بتوان احکام شرعی مرتبط با هر حوزه را مشخص نمود.
❇️ بعد از این تفکیک ها مباحث مختصی نیز برای رمز ارز ها وجود دارد مثلاً بحث ماليت یا پشتوانه و ... که در مورد ارزهای دیجیتال بايد مورد بررسي قرار گيرد. متاسفانه در نگاهی که برای بررسی فقهی پدیده ی رمزارزها در حوزه و دانشگاه وجود دارد به تفکیک این مباحث از یکدیگر پرداخته نشده است.
✳️ این نکته نیز در مباحث گذشته مکرر بیان شد که: از ضروریات بررسی هر موضوع، مشخص شدن جایگاه آن موضوع در تقابل و صف بندی دستگاه ولایت الهی و ولایت طاغوت است که حسب عناوین اولیه و ثانویه باید به صورت دقیق و با منطق شفاف تبیین شود.
به عنوان مثال: با توجه به اینکه در جریان تبادلات مالی با رمز ارزها، حتی در بستر بلاک چین، تمام تراکنش های شکل گرفته با تمام خصوصیات قابل شناسایی و ردیابی خواهد بود و این قضیه می تواند بستری برای تسلط و جمع آوری اطلاعات اقتصادی یک جامعه باشد؛ بسته به اینکه زیرساخت این تبادلات در اختیار چه کسی خواهد بود یا چه کسانی می توانند به آن دسترسی داشته باشند؛ عناوین و نتایج متفاوت تولید می شود که در تحقق برخی عناوین و احکام ثانویه فقهی میتواند موثر باشد.
🔹 توجه به این نکات و تفکیک مباحث مرتبط با رمزارز به صورتی که عرض شد؛ از ابتدائيات بررسي موضوع رمزارز است.
❇️ در رابطه با ارز دیجیتال ريال كه به تازگي بانك مركزي پيگير راه اندازي آن هست نیز علاوه بر نکاتی که در مورد همه ارزهای دیجیتال باید مورد دقت و بررسی فقهی قرار گیرد مسئله پشتوانه و خلق پول را که از مشکلات و مسائل مهم پول در اقتصاد است را پیش از بحث از مباحث تولید ارزهای دیجیتال، باید مبتنی بر نگاه اقتصاد اسلامی تعیین تکلیف کرد.
❇️ مضافاً که دو مقوله ي دیگر یعنی نگه داری و ارزیابی رمز ارزها نیز برای بررسی دقیق نیاز به در نظر گرفتن واقعیت های دیگری نیز دارند منجمله اینکه این موارد فعلاً نمیتواند منفک از بستر فضای مجازی موجود شکل بگیرد (نکاتی که در باب حاکمان و سیطره بر فضای مجازی موجود از حیث فنی عرض شد و نسبت آن با بلاک چین و میزان نفوذپذیری و احتمال احاطه یا تصرف در آن مورد بررسی قرار گرفت) بر این اساس الزامات فقهی دیگری نیاز به بحث پیدا میکند.
✅ این یک واقعیت است که از یک سو اختیارات و استراتژی های نظام طاغوت بین الملل در رابطه با فضای مجازی موجود ابعادی فراتر از تصورات بسیط و عوامانه بسیاری از کاربران و حتی نخبگان و فضلای حوزوی و دانشگاهی دارد و از سوی دیگر این مباحث نیاز به زمینه های بسیار علمی و فنی برای تصور برخی مفاهیم، اجزاء، روابط و به تبع آن ابزار و استراتژی ها و برنامه ها و اقدامات دارد؛ بسیط پنداری، عادی و سهل انگاری و نادیده انگاری این پدیده ها و ابعاد و روابط آن ها به صورت دقیق که ناشی از فقدان تسلط کافی بر این دو محور است مانع از احاطه تام بر موضوعات مرتبط با این فضا و درک و پیش بینی خطرات و تهدیدات ناشی از تصمیمات غلط نسبت با آن از حیث امنیتی، اقتصادی و سیاسی است.
❇️ این تهدید و خطر که چه بسا از جمله مهلک ترین اقدامات برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی به شمار بیاید؛ مشمول عناوین متعدد فقهی خواهد بود و برای تصمیم گیری های حاکمیتی نیاز به کسر و انکسار های جدی در وادی مدیریت تزاحمات مصالح و مفاسد جامعه دارد. از این رو برخی مباحث موضوع شناسی شبکه ملی اطلاعات مورد بررسی قرار گرفت تا زمینه بحثهای فقهی مرتبط با کیفیت و ضرورت ایجاد شبکه ی ملی اطلاعات فراهم شود مضافاً که تاکیدات مکرر رهبر معظم انقلاب بر راه اندازی این شبکه را شاهد هستیم.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 گزيده اي از سلسله جلسات موضوع شناسي مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
✳️ اینکه ما چه کسی را دشمن بدانیم و انگیزه و دانش و توان یعنی علم و اراده و قدرت او را در دشمنی با ما چقدر بتوانیم تخمین بزنیم طبیعتاً روی تحلیل ما موثر است.
📣 شاید جزء مهم ترین علل اختلاف در میان دوستان جبهه ی حق اختلاف در این داده ها و دشمن شناسی در این سه محور است.
✳️ اینکه نمی دانند دقیقاً و مشخصاً دایره ی دشمن و دشمنی او را چقدر وسیع بگیرند و اینکه نمی دانند دشمن چه می خواهد و چه می داند و چه میتواند انجام دهد
یعنی نمی دانند دشمن چقدر برای رسیدن به خواسته اش اراده و پافشاری دارد و چقدر می تواند در مسیر رسیدن به خواسته اش حرکت کند.
🔸 این باعث می شود که وقتی شما یک موضوع مثل فضای مجازی یا سایر موضوعاتی که لازم است نظر فقهی داده شود یا تصمیم حاکمیتی نسبت به آنها گرفته شود؛ می بینید مواضع دوستان و فضلاء بسیار با هم فرق می کند.
✳️ حتی برای کسانی که به لحاظ قواعد و اصول کبروی و احاطه بر احکام دست پری دارند هم مواضع بسیار دور از واقعیت می شود مشاهده کرد؛ در واقع در این موارد که یک فقیه و عالم متبحر در قواعد، ولی نا آشنا با این نوع دشمن شناسی، نظری میدهد؛ نتایج تطبیق قواعد وکبریات بر یک موضوع ابتر یا ناقص به لحاظ موضوع شناسی نهایتاً با کسی که به لحاظ حکم شناسی و تسلط بر قواعد فقهی و اصولی، تازه کار و حتی غیر مجتهد است؛ خیلی فرقی نخواهد کرد.
✅ از این رو بحث موضوع شناسی عملا یکی از مولفه های جدی اعلمیت در سطح فقه حکومتی و ولایت حاکمیتی است.
این فرمایش جالب حضرت امام که فرمودند که در مسائل حکومت و مسائل اجتماعی، فقیهی که ضعف موضوع شناسی دارد مجتهد محسوب نمی شود. علتش همین است که این افراد در نتیجه و محصول دچار مشکلی می شوند و عملاً محصول کار علمیشان با غیر مجتهد خیلی تفاوتی نخواهد داشت.
🔸 این چند گزاره که در زمینه دشمن شناسی عرض شد و پایه موضوع شناسی های اجتماعی امروز است را می توان در موضوعات مختلف اثراتشان را ملاحظه کنید. نمونه اش بحث فضای مجازی ، حضور در اینستاگرام، بحث بلک چین یا متاورس و امثال آن.
🔹 مثلا اگر ما بگوییم نزدیک به 40 قاعده ی فقهی قابلیت تطبیق در بحث اینستاگرام داریم، ممکن است خیلی ها استیحاش کنند؛ اینکه بگوییم نصب اینستاگرام، کار کردن با آن، مراجعات یا ارجاع دادن، یا فوروارد محتوا، یا انتشار محتوا، یا بازدید محتوا یا کامنت زیر محتوا یا ذخیره آن یا به اشتراک گذاری و... همه ی اینها مشمول احکام شرعیه واضح و بدیهی است که وضوح آن متوقف بر احاطه ی ما بر موضوع است ممکن است تعجب برخی را بر بیانگیزد.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔶 گزيده هايي از بيانات آيت الله اراكي مدظله در سلسله جلسات نظام حكمراني ديني
✳️ هر نظام اقتصادی مبتنی بر یک جهان بینی است، حتی اگر اعلام نکنند. البته یکی از فریب هایی که در تفکر غربی وجود دارد و در تمدن غربی ، این است که گاهی نظریه هایی را که مطرح می کنند، این نظریه ها یک پیش فرض هایی دارند ، که این پیش فرض ها را، اینها اعلام نمی کنند. چون اگر این پیش فرض ها را اعلام کنند، نظریات آنها یا حرف ها و اندیشه های آنها با عکس العمل خیلی ها روبرو می شوند، از جمله همین نظام سرمایه داری!
✳️ البته نظام کمونیستی که معلوم است یا نظام سوسیالیستی که بر آمده از نظام کمونیستی است، که مبتنی بر یک جهان بینی الحادی است.
آنها اعلام می کنند : جهان بینی شان را منتها در نظام سرمایه داری اعلام نمی شود ، جهان بینی چیست؟
در حالیکه نظام سرمایه داری به همان اندازه که، نظام کمونیستی و سوسیالیستی از یک جهان بینی الحادی برخاسته ، این هم به همان اندازه از این جهان بینی الحادی برخاسته است
یعنی اگر کسی بخواهد مسئله ایمان به خدا را مطرح کند و این را بپذیرد ، خواه ناخواه به این نتیجه خواهد رسید که در نظام اقتصادی باید به فرمان غیرخدا عمل کند، اول باید خدا را از صحنه ی زندگی دور کرد ، تا بعد برسیم به اینکه ، پس نظام سرمایه داری باید پیاده شود.
✅ اصلا فرض خود نظام سرمایه داری مبتنی بر چیست؟ مبتنی بر دور کردن خدا از صحنه ی زندگی است و البته ما در مباحث قبلی هم گفتیم، اینها خدایی را تعریف می کنند که خدای بازنشسته باشد.
خدایی که کارش فقط آفرینندگی جهان آفرینش است، بعد از آفرینندگی دیگر کاری برای انجام ندارد.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 در لشكر پيامبر خدا و اميرالمومنين و اباعبدالله و موساي نبي عليهم السلام هستيم يا لشكر فرعون و معاويه و يزيد لعنة الله علیهم
🔅گزیده های از جلسات تبیین گفتمانی قرآن کریم🔅
🔸 خداوند در آیه 4 و 5 سوره ي قصص می فرماید: فرعون یک عده ای را مورد استضعاف قرار داده و ما این مستضعفين را ائمه و وارثان زمین قرار می دهیم.
«إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ ۚ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ»(4)
«همانا فرعون [در سرزمین مصر] برتری جویی و سرکشی کرد و مردمش را گروه گروه ساخت، در حالی که گروهی از آنان را ناتوان و زبون گرفت، پسرانشان را سر می برید، و زنانشان را [برای بیگاری گرفتن] زنده می گذاشت؛ بی تردید او از مفسدان بود»
وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ(5)
«ما میخواهیم بر مستضعفان زمین منّت نهیم و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم!»
❇️ به اعتراف عموم مفسرین و علما، آیه 5 در مورد واقعه ظهور صاحب الامر عج الله است و خبر است غلبه جبهه حق و مستضعفین بر مستکبرین است.
🤔 اما در این بین این سوال پیش می آید که نه مستضعفین زمان فرعون تا زمان ظهور زنده هستند تا خداوند این امر را محقق کند و ایشان را وارث زمین قرار دهد و نه ظهور در زمان فرعون اتفاق می افتد پس یا باید ارتباط این دو آیه را انکار کرد یا روایات مبین آیه 5، که آن را به ظهور پیوند میزند زیر سوال برد؟
✅ ترکیب این دو آیه یک پرده ی جدید از مباحث گفتمانی بر می دارد و آن اینست که همانطور که مستضعفین امتداد دارند در طول تاریخ، فرعون و فرعونیان نیز امتداد دارند. اینکه 5000 هزار سال پیش فرعون یک قومی را مستضعف نگه داشته است و خداوند می فرماید که من شما مستضعفان را وارثان زمین قرار می دهم؛ جز این نيست که این استضعاف تاریخی ادامه دارد.
یک زمانی فرعون بود، يك زماني خلفاء و بني اميه و بني عباس بود و يك زماني نيز آمريكا و انگلیس و اسرائیل و تمام مستكبرين عالم.
❇️ پس جريان استضعاف و جبهه ي حق كه مستضعف نگه داشته شده اند تا ظهور امتداد دارد همان طور كه جبهه ي باطل و حزب ابليس نيز تا ظهور امتداد دارند و هميشه اين تقابل بوده است تا وعده ي خدا خودش را نشان بدهد. به همين جهت است كه در حكمت 154 اميرالمومنين در نهج البلاغه مي فرمايند:
«الرّاضي بِفِعلِ قومٍ كالدّاخِلِ فيهِ مَعَهُم ، و عَلى كُلِّ داخِلٍ في باطِلٍ إثمانِ : إثمُ العَمَلِ بِهِ ، و إثمُ الرِّضا بِهِ»
فردی که راضی به اقدامات و اعمال گروه و جمعیتی شود گویی یکی از اعضای آن جمع است و این در حالی است که برای این فرد دوگناه مینویسند؛ یکی گناه خود آن عملی که به آن راضی بوده و یکی گناه رضایت به آن عمل»
❇️ اين حزب بندي تابع زمان و مكان نيست. اگر كسي ظلم و ظلمي را جايي ببينيد يا بشوند كافيست كه در قلب خودش حزب بندي را صورت بدهد و خودش را در این صف بندی جايگذاري كند. رضايت به فعل يك قوم تاريخ بردار نيست. يك ظلمه اي 1400 سال قبل يك ظلمي را انجام دادند كساني كه الان آن ظلم را تصديق كنند جزء آن حركت هستند.
در عبارت زیارت عاشورا می خوانیم: «انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه» من با کسانی که با شما می جنگند تا روز قیامت، مخالفم. جنگ با اباعبدالله علیه السلام ادامه دارد همانطور که نصرت امیرالمومنین علیه السلام ادامه دارد.
در خطبه ی 12 نهج البلاغه نيز اميرالمومنين علیه السلام همین نکته را فرمودند:
« لَمّا أظفَرهُ اللّه ُ بأصحابِ الجَمَلِ ، و قَد قالَ له بعضُ أصحابِهِ : وددتُ أنّ أخي فُلانا كانَ شاهِدا ليَرى ما نَصَرَكَ اللّه ُ بِه ، فقالَ عليه السلام : أ هَوى أخيكَ مَعَنا ؟ فقالَ : نَعَم ، قالَ : فقَد شَهِدَنا ! و لقَد شَهِدَنا في عَسكَرِنا هذا أقوامٌ (قَومٌ) في أصلابِ الرِّجالِ و أرحامِ النِّساءِ ، سيَرعَفُ بِهِمُ الزَّمانُ ، و يَقوى بِهِمُ الإيمانُ»
«زمانى كه خداوند در جنگ جمل ياران على عليه السلام را پيروز كرد يكى از ياران به حضرت گفت : دوست داشتم برادرم در جنگ جمل مى بود و مى ديد چگونه خداوند ما را بر دشمنان پيروز نمود ! حضرت فرمود : آيا دل برادرت با ماست؟ عرض كرد: آرى. حضرت فرمود: پس، او با ما بوده است و در اين سپاه ما، مردمانى با ما هستند كه هنوز در پشت مردها و زهدانهاى زنانند؛ بزودى دست زمان آنها را بيرون آورَد و به سبب آنان، ايمانِ به خدا نيرومند گردد.»
✅ پس اينكه در چه زماني از تاريخ قرار گرفته اي مهم نيست، مهم اينست كه در دستگاه ولايت الهي و ولايت طاغوت چگونه جاي مي گيريد.
ادامه دارد ....
⬅️ ادامه از قبل ...
❇️ در مقياس جغرافيايي نيز به همين صورت است. در آنطرف عالم يك ظلمي انجام مي دهند و يك عده اي را محروم از رعايت احكام الهي مي كنند مثلا حجاب را منع مي كنند؛ شيعيان را قتل و غارت مي كنند؛ تو بايد با دست و زبان و قلبت انكار كني.
اينكه مي بينيد اين سلبريتي ها موقعي كه 8 سال مردم يمن تحت فشار بودند خفه خون گرفتند؛ يكي از اين ها زبان باز نكرد. ولي همين ها وقتي كه يك حيوان درنده اي يك انسان را پاره پاره مي كند و آن حيوان را مي خواهند از بين ببرند تابلو دست مي گيرد كه ما هم سگ هستيم و سگ ها را نكشيد. اینها الراضي بفعل قوم هستند.
گناه همراهي با سعودي و استكبار آمريكا به پايشان نوشته شد. علاوه بر اينكه گناه رضايت به اين عمل را مي نويسند.
❇️ معنی آنچه اميرالمومنين علیه السلام در خطبه ي 201 فرمودند اين است كه اگر زبان و قلمتان در فضاي مجازي مي چرخد به معنی اين نيست كه از اين صف بندي به دور باشيد؛ هر موضعی که بگیرید را باید جواب بس بدهید. اینکه چرا سکوت کردید؟ یا چرا با تائید و فوروارد و ... حمایت کردید؟
«أيها الناس، إنما يجمع الناس الرضا والسخط، وإنما عقر ناقة ثمود رجل واحد فعمهم الله بالعذاب لما عموه بالرضا...»
و در قرآن هم خداوند می فرماید: «فَكَذَّبُوهُ فَعَقَرُوهَا»
«شتر ثمود را یک نفر کشت ولی چون سایرین هم راضی به فعل آن یک نفر بودند خدا همه را عذاب کرد و در قرآن گفت: پیامبر خدا را تکذیب کردند و همگی آن شتر را ذبح کردند»
در زيارت وارث مي خوانيم:
«لعن الله ُأمهً قتلتْکم، و لعن اللّهُ أمهً ظلمتکم، و لعن الله أمهً سمعتْ بذلک فرضیتْ به»
«خدا لعنت کند امتی که شما را کشتند و به شما ظلم کردند و خدا لعنت کند امتی را که این ظلم ها را شنیدند و راضی بودند[و مخالت و اعلام انزجار و برائت نکردند]»
منظور از رضايت هم اين نيست كه كف بزنند براي بن سلمان كه دارد يمني ها را به شهادت مي رساند همين كه سكوت كنيد در جايي كه بايد فرياد بزنيد سكوت شما رضايت است.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
💠 وقتی به بانیان وضع موجود مسکن می گوییم چرا منازل و طرح های بزرگ مسکن را افقی و ویلایی نمی سازید می گویند صرفه اقتصادی ندارد.
🔸نتیجه این عقلانیت لیبرال که به ما القاء کردند همین می شود که اولین چیزی که همه ی امور را با آن متر می کنند، پول و هزینه تمام شده است.
می گویند وقتی می شود با 1000 متر زمین، 50 واحد ساخت چرا بیاییم به جایش دو واحد بسازیم.
می گویند شما دیوانه شدید که با آپارتمان سازی انبوه مخالفت می کنید و حرف از ضرورت و امکان افقی سازی و ساخت خانه های ویلایی در بسیاری از نقاط کشور میزنید!
🔹 چرا این کار را دیوانگی می دانند؟
چون صرفه اقتصادی را در این می دانند که زمین را صرف تجارت ساخت و ساز کنند؛ مسکن را کالای تجاری کنند؛ حتی اگر به قیمت تنزل مسکن و مأوای انسان که محل تربیت انسان است به خوابگاهی برای شبخوابی باشد.
انسانی که از وقت صبح خارج از منزل باشد و شب فقط برای غش کردن و خوابیدن به یک سقف نیاز داشته باشد، این انسان 15 متر هم زیادش است مثل وضعی که امروز انسانهای استثمار شده ژاپن دارند؛
ارمغان تمدن غرب برای انسان عادی و غیر فئودال این است که مجبور باشد همه زندگی خود را در یک قفس و قوطی کبریت سپری کند و همه آزادی و تفریحش را در خیابان و خارج از چهارچوب خانواده و بیت دنبال کند!
🔸 استاد ما نقل میکرد در نجف از قدیم به انسانهای دارای اصالت و تربیت شریف می گفتند ابن البیت (فرزند خانه) و به انسانهای شرور و فاقد اصالت و شرافت، ابن الشارع (فرزند خیابان) اطلاق می شد؛ چیزی که تمدن لیبرال با تضعیف خانواده به دنبال فراگیر کردن آن است یعنی اینکه خیابان به جای خانواده، کودکان را تربیت کند و بدیهی است که خیابان در اختیار آنهاست نه پدر و مادر؛
مسکن، یکی از مهمترین ابزارهای خانواده در فراهم کردن محیط مناسب برای تربیت قابل کنترل فرزندان است و الا باید تربیت او را از سر بی جایی و کمبود فضا، به تلویزیون و ماهواره و فضای مجازی مانند اینستاگرام و تلگرام سپرد که مربیان آن دیگر سلبریتی ها هستند نه پدر و مادر.
حرف ما این است:
✳️ اولاً اینطور نیست که افقی سازی و توسعه منازل ویلایی همه جای کشور غیر ممکن باشد، در بسیاری از نقاط کشور زمین های ارزان و گسترده بسیار است و هیچ بهانه و توجیهی برای آپارتمان سازی با این حجم از مفاسد در این مکانها وجود ندارد. مستندات و تحقیقات مبسوط این تفاوت های آمایشی موجود است.
✳️ثانیاً اینطور نیست که عمودی سازی یعنی آپارتمان سازی همیشه ارزانتر از ویلایی سازی باشد، محاسبات مستدلی در این زمینه انجام شد و در اختیار متولیان نهضت ملی مسکن و مسئولین مختلف از وزارت خانه ها و سازمانها قرار گرفت که اثبات می کند هزینه های توسعه ویلایی در مجموع اگر ارزانتر نباشد گرانتر نیست.
✳️ ثالثاً باید عینک را عوض کرد، خانه محل حیات بشر است، این سبک زندگی که برنامه ریزی کردند که از اول صبح کار در اداره و کارخانه، کودکان در مهد، غذا در رستوران، تفریح در پارک و کافه ها باشد و آخر شب برای سر به زمین گذاشتن تا خروسخوان فردا بروند در خانه، این غلط است؛
🔹در خانه انسان هست؛ مادر و فرزندان می خواهند در این مسکن حیات خود را داشته باشند؛ در این سبک زندگی اولویت، زندگی در خانه است؛ برخلاف زندگی در غرب که زندگی بیرون از خانه است نه زندگی درون خانه.
🔸 با مردم عادی که یک خانه برای خودشان می سازند کاری نداریم، مردم بر اساس هزینه ها و تمکن مالی یا هر اولویتی صلاح بدانند خانه می خرند یا آپارتمان می سازند؛ حرف ما با دولت است که مسکن سازی انبوه دارد، چرا هزینه تمام شده مسکن را فقط در آجر و آهن و مصالح می بینید، هزینه های کوتاه مدت و میان مدت اجتماعی و تمدنی این سبک آپارتمان سازی را چرا دولت محاسبه نمی کند، هزینه توسعه و افزایش یافتن بزه کاری، افسردگی، بیماری های متعدد، اختلالات تربیتی و شخصیتی و ... را مگر دولت از جیب مردم نباید بدهد، خوب اینها تحقیقات مدون در جهان و ایران دارد و این هزینه ها را بر ساخت مسکن سرشکن کردند و چند دهه در همه دنیا آزمایش کردند حتی در انگلیس و کانادا و امریکا و اسرائیل بر اساس این تحقیقات سالهاست دارند افقی سازی می کنند؛ چرا عینک و منطق محاسبه هزینه و فایده خود را عوض نمی کنید.
مضافاً که ای کاش یک دهم فایده های بلند مدتی را که غربی ها برای خودشان می سنجند شما هم محاسبه می کردید؛ شما دارید مقر تحقق تمدن اسلامی را احداث می کنید؛ هزینه ی احداث بیت می پردازید. هزینه ی پرورش انسان می دهید. حالا به صرفه هست یا نه.
#فقه_نظام_عمران_و_شهرسازی
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
#پیشنهاد_ویژه
🔴 باید به برخی مدیران و مسئولین گفت: اگر اعتقادی به اسلام اجتماعی و التزام به حکم خدا در اداره کشور ندارید، شفاف بگویید!
📣 در اقتصاد، فضای مجازی، فرهنگ، معماری و شهرسازی احکام اسلام شفاف است ولی برخی نمی خواهند زیر بار اسلام بروند.
تکلیف دولتهای لیبرال و اصلاحطلب روشن بود ولی مدیران دولت انقلابی آقای رئیسی باید موضع خود را روشن کنند.
🔹 در معماری و شهرسازی در مراحل مختلف اعم از طراحی، ساخت، حفظ و نگهداری، تغییر و تبدیل، امحاء و تخریب، همیشه دوراهی ها و سوالات غیر فنی ولی موثر در مسیر ساخت و ساز برای مجریان پیش می آید؛ سوال ما این است این سوالات را بر اساس کدام مبنا پاسخ میدهید؟
به عبارت دیگر، زمانی که مسئولین وزارت خانه ها یا شهرداری ها یا نظام مهندسی و مهندیسین طراح و... مجوز و تائیدیه یک اقدام یا طرح را می خواهند این بزرگواران بر چه اساسی پاسخ می دهند که فلان کار را حق دارید انجام بدهید و فلان کار ممنوع است؟
🔸 بخشی از موارد مربوط به مسائل فنی است؛ مثلاً فردی میخواهد روی زمین سستی خانه 4 طبقه بسازد، بر اساس نتایج آزمایشگاه های خاک شناسی و بررسی مقاومت خاک به او گفته میشود که این زمین مقاومت لازم را ندارد و این ساخت و ساز ممنوع است. یا فردی میخواهد نقشه ای را در مکانی پر تردد بنا کند و بر اساس محاسبات تردد و تراکم جمعیت از او میخواهند که برای طرح خود پارکینگ هم در نظر بگیرد.
این موارد که متکی به محاسبات و دانش های مهندسی و محاسباتی است را کاری نداریم فعلاً.
🔹عرض ما در مواردی است که تصمیمات بر اساس مبانی علوم انسانی غربی و سکولار یا خدای نکرده ذوقی اتفاق می افتد.
مثلاً فردی ساختمانی طراحی کرده که تمام نمای آن باز است و بر اساس طراحی های تقلیدی از فضای الحادی و لیبرالی غرب هیچ حریم و پوشیدگی برای ساکنین ایجاد نمیکند مضافاً که موجب اشراف بر حریم های اطرافش هم میشود. در این موارد که بر اساس محاسبات فنی مهندسی هم شاید هیچ اشکالی وجود ندارد، مسئول مربوطه بر اساس کدام مبنی چنین ساخت و سازی را جایز میداند و اجازه اباحه گری و بی بند باری محیطی در سطح شهر را صادر میکند؟
یا وسط یک محله قدیمی وسیع با محور توسعه افقی و خانه های یکی دو طبقه، به بهانه احیای بافت فرسوده یا هر توجیه دیگر به یک باره اجازه ساخت و ساز 5، 6 طبقه و بالاتر میدهند و چند صد خانواده را با مشکل و معضل هتک حریم خصوصی و اشراف مواجه میکنند (تصاویر و مستندات بسیار این مطلب موجود است)
💢 اینجاست که این سوال پیش می آید که اگر یک مسئول یهودی یا مسیحی هم بود به همین شکل رفتار میکرد و هیچ چیزی از اسلام را در این موارد در نظر نمیگرفت، پس فرق حکومت اسلامی و مدیر و مسئول مسلمان با حکومت های الحادی و سکولار در این موارد در چیست؟
بارها اتفاق افتاده که مهندسین و مسئولین مسلمان و متعهد نزد ما می آیند و در این موارد طرح دغدغه میکنند که حکم خدا و اهلبیت در این موارد چیست؟
میگویند ما پاسخ سوال خود را بر اساس مکاتب ماتریالیستی غربی مثل مکتب بین الملل، فولدینگ، شیکاگو، دیکانستراکشن، باوهاوس و ... میدانیم ولی ما مسلمانیم و میخواهیم بر اساس اسلام رفتار کنیم که نزد امام زمان و رسول خدا در پیشگاه خدا پاسخ داشته باشیم و قطعاً اسلام برای همه سوالات بشر پاسخ دارد و دیگران و ما در درس خارج فقه نظام عمران و شهر سازی همین موارد را پاسخ میدهیم و بهانه ندانستن منتفی است و از اینجا به بعد نخواستن است.
هزاران مسئله مطرح است که اگر از اسلام پاسخ ندهید باید از پیش خود یا بر اساس نظریات غربی و شرقی لیبرالی یا مارکسیستی آن ها را پاسخ دهید.
❇️ سوال اصلی این است: منبع و روش تعیین معیارها و ضوابط غیر فنی در تائید نقشه ها چه باشد؟
که بر اساس پاسخ آن، سوالات بسیاری پاسخ میابد:
ضوابط طراحی و ساخت کاربری های مختلف بر اساس اسلام، مثل کاربری آموزشی، تجاری، مسکونی، فرهنگی و ... چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلامی طراحی و ساخت فضاهای اقامت، دسترسی، اشتغال و ... در هریک از کاربری های مختلف چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلام در طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلام در آمایش سرزمینی چیست؟
بر این اساس است که سوالاتی چون:
معیار و ضوابط مدنظر اسلام در نما و منظر در معماری و شهر سازی چه باشد؟
معیار و ضوابط صدور مجوز بلند مرتبه سازی و توسعه آپارتمان سازی چه باشد؟
معیار و ضوابط احیای بافت فرسوده چه باشد؟
و ... پاسخ پیدا میکند.
🔹 از این امور غیر فنی مهندسی، موارد بسیاری در سطح تصمیم گیری و صدور مجوز اتفاق می افتد که مسئولین در تصمیم گیری هیچ رجوعی به منابع اسلام نمیکنند و در بهترین حالت هندبوک ها و دیتیلها و مکاتب و سبک های غربی و شرقی که در دانشگاه فراگرفته مبنای تصمیمشان میشود.
ادامه دارد....👇