#پیشنهاد_ویژه
🔴 باید به برخی مدیران و مسئولین گفت: اگر اعتقادی به اسلام اجتماعی و التزام به حکم خدا در اداره کشور ندارید، شفاف بگویید!
📣 در اقتصاد، فضای مجازی، فرهنگ، معماری و شهرسازی احکام اسلام شفاف است ولی برخی نمی خواهند زیر بار اسلام بروند.
تکلیف دولتهای لیبرال و اصلاحطلب روشن بود ولی مدیران دولت انقلابی آقای رئیسی باید موضع خود را روشن کنند.
🔹 در معماری و شهرسازی در مراحل مختلف اعم از طراحی، ساخت، حفظ و نگهداری، تغییر و تبدیل، امحاء و تخریب، همیشه دوراهی ها و سوالات غیر فنی ولی موثر در مسیر ساخت و ساز برای مجریان پیش می آید؛ سوال ما این است این سوالات را بر اساس کدام مبنا پاسخ میدهید؟
به عبارت دیگر، زمانی که مسئولین وزارت خانه ها یا شهرداری ها یا نظام مهندسی و مهندیسین طراح و... مجوز و تائیدیه یک اقدام یا طرح را می خواهند این بزرگواران بر چه اساسی پاسخ می دهند که فلان کار را حق دارید انجام بدهید و فلان کار ممنوع است؟
🔸 بخشی از موارد مربوط به مسائل فنی است؛ مثلاً فردی میخواهد روی زمین سستی خانه 4 طبقه بسازد، بر اساس نتایج آزمایشگاه های خاک شناسی و بررسی مقاومت خاک به او گفته میشود که این زمین مقاومت لازم را ندارد و این ساخت و ساز ممنوع است. یا فردی میخواهد نقشه ای را در مکانی پر تردد بنا کند و بر اساس محاسبات تردد و تراکم جمعیت از او میخواهند که برای طرح خود پارکینگ هم در نظر بگیرد.
این موارد که متکی به محاسبات و دانش های مهندسی و محاسباتی است را کاری نداریم فعلاً.
🔹عرض ما در مواردی است که تصمیمات بر اساس مبانی علوم انسانی غربی و سکولار یا خدای نکرده ذوقی اتفاق می افتد.
مثلاً فردی ساختمانی طراحی کرده که تمام نمای آن باز است و بر اساس طراحی های تقلیدی از فضای الحادی و لیبرالی غرب هیچ حریم و پوشیدگی برای ساکنین ایجاد نمیکند مضافاً که موجب اشراف بر حریم های اطرافش هم میشود. در این موارد که بر اساس محاسبات فنی مهندسی هم شاید هیچ اشکالی وجود ندارد، مسئول مربوطه بر اساس کدام مبنی چنین ساخت و سازی را جایز میداند و اجازه اباحه گری و بی بند باری محیطی در سطح شهر را صادر میکند؟
یا وسط یک محله قدیمی وسیع با محور توسعه افقی و خانه های یکی دو طبقه، به بهانه احیای بافت فرسوده یا هر توجیه دیگر به یک باره اجازه ساخت و ساز 5، 6 طبقه و بالاتر میدهند و چند صد خانواده را با مشکل و معضل هتک حریم خصوصی و اشراف مواجه میکنند (تصاویر و مستندات بسیار این مطلب موجود است)
💢 اینجاست که این سوال پیش می آید که اگر یک مسئول یهودی یا مسیحی هم بود به همین شکل رفتار میکرد و هیچ چیزی از اسلام را در این موارد در نظر نمیگرفت، پس فرق حکومت اسلامی و مدیر و مسئول مسلمان با حکومت های الحادی و سکولار در این موارد در چیست؟
بارها اتفاق افتاده که مهندسین و مسئولین مسلمان و متعهد نزد ما می آیند و در این موارد طرح دغدغه میکنند که حکم خدا و اهلبیت در این موارد چیست؟
میگویند ما پاسخ سوال خود را بر اساس مکاتب ماتریالیستی غربی مثل مکتب بین الملل، فولدینگ، شیکاگو، دیکانستراکشن، باوهاوس و ... میدانیم ولی ما مسلمانیم و میخواهیم بر اساس اسلام رفتار کنیم که نزد امام زمان و رسول خدا در پیشگاه خدا پاسخ داشته باشیم و قطعاً اسلام برای همه سوالات بشر پاسخ دارد و دیگران و ما در درس خارج فقه نظام عمران و شهر سازی همین موارد را پاسخ میدهیم و بهانه ندانستن منتفی است و از اینجا به بعد نخواستن است.
هزاران مسئله مطرح است که اگر از اسلام پاسخ ندهید باید از پیش خود یا بر اساس نظریات غربی و شرقی لیبرالی یا مارکسیستی آن ها را پاسخ دهید.
❇️ سوال اصلی این است: منبع و روش تعیین معیارها و ضوابط غیر فنی در تائید نقشه ها چه باشد؟
که بر اساس پاسخ آن، سوالات بسیاری پاسخ میابد:
ضوابط طراحی و ساخت کاربری های مختلف بر اساس اسلام، مثل کاربری آموزشی، تجاری، مسکونی، فرهنگی و ... چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلامی طراحی و ساخت فضاهای اقامت، دسترسی، اشتغال و ... در هریک از کاربری های مختلف چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلام در طراحی، برنامه ریزی و مدیریت شهری چیست؟
ضوابط و معیارهای اسلام در آمایش سرزمینی چیست؟
بر این اساس است که سوالاتی چون:
معیار و ضوابط مدنظر اسلام در نما و منظر در معماری و شهر سازی چه باشد؟
معیار و ضوابط صدور مجوز بلند مرتبه سازی و توسعه آپارتمان سازی چه باشد؟
معیار و ضوابط احیای بافت فرسوده چه باشد؟
و ... پاسخ پیدا میکند.
🔹 از این امور غیر فنی مهندسی، موارد بسیاری در سطح تصمیم گیری و صدور مجوز اتفاق می افتد که مسئولین در تصمیم گیری هیچ رجوعی به منابع اسلام نمیکنند و در بهترین حالت هندبوک ها و دیتیلها و مکاتب و سبک های غربی و شرقی که در دانشگاه فراگرفته مبنای تصمیمشان میشود.
ادامه دارد....👇
⬅️ ادامه از قبل...
🔔 این رفتار تنها میتواند ناشی از یکی از این پیشفرض ها باشد(به فرض که به اصل خدا و اسلام و اهلبیت اعتقاد داشته باشد)
1️⃣ یا بگوید اسلام و خدا برای این موارد اجتماعی هیچ حکمی ندارد و صرفاً راهنمایی هایش برای امور فردی در حد نماز و روزه است؛
2️⃣ یا اگر هم بگوید اسلام حرفی دارد میگوید ما نمیتوانیم آن را بفهمیم و منابع اسلام به درد استخراج این احکام نمیخورد.
3️⃣ یا بگوید اگر اسلام در این موارد حکم داشته باشد و احکامش قابل استنباط هم باشد و استباط هم شده باشد و واضح و روشن در اختیار باشد صراحتاً اعتراف کند که ما نمیخواهیم بر اساس آن عمل کنیم و برنامه های خرد و کلان مملکت را بر اساس تجارب سکولار و علوم اسلامی غربی یا ذوق سلیقه خود بنا میکنیم نه حکم خدا.
❌ آیا خداوند متعال در این موارد برای مسلمین تعیین تکلیف نکرده؟
آیا ما انزل الله(آنچه خدا با قرآن و کلام معصومین به ما رسانده) در این موارد نداریم؟
مگر خدا در آیات متعدد نفرمود که کسانی که احکام الهی و ما انزل الله را رها میکنند، کافر (44 مائده) ظالم (45 مائده) و فاسق (47 مائده) هستند؟
اینگونه رفتار که حکم خدا را رها کنند و سراغ پاسخ های دیگران میروند، در قرآن به عنوان شرک و کفر معرفی شده:
أَمْ لَهُمْ شُرَكٰاءُ شَرَعُوا لَهُمْ مِنَ اَلدِّينِ مٰا لَمْ يَأْذَنْ بِهِ اَللّٰهُ وَ لَوْ لاٰ كَلِمَةُ اَلْفَصْلِ لَقُضِيَ بَيْنَهُمْ وَ إِنَّ اَلظّٰالِمِينَ لَهُمْ عَذٰابٌ أَلِيمٌ ﴿الشورى، 21﴾
آیا اینها معبودانی دارند که بدون اجازه خدا شیوه و آیینی را برای آنان پایه گذاری کرده اند؟ [در صورتی که پایه گذاری آیین، حق ویژه خداست و کسی حق ندارد که از نزد خود آیینی بسازد] اگر فرمان قاطعانه خدا بر مهلت یافتنشان نبود، مسلماً میانشان [به نابودی و هلاکت] حکم می شد؛ و بی تردید برای ستمکاران عذابی دردناک خواهد بود.
🔸 طبیعتاً مدیران و مسئولین کلان و خرد مملکت اگر اعتقادی به خدا و اسلام نداشته باشند نمیشود از آنها خواست امورات کشور را بر اساس اسلام و کلام اهلبیت علیهم السلام اداره کنند. برخی افراد در این بی دینی هیچ مرزی ندارند و صراحتاً بیان هم میکنند:
سید محمد خاتمی که 8 سال همه امور این مملکت را اداره میکرد از همین قبیل بود او در دیدار با زنان حزب مشارکت در 1387/6/12 در بررسی جایگاه زن در قرآن، اظهارنظری دارد که نشان می دهد تا چه حد تحت تاثیر ملحدین و آموزه های غربی است:
«این سخن عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که وحی الهام بر پیامبر بوده و ماهیت قرآن بر ما آشکار نیست و نمی توان به آن استناد کرد درست است... در حال حاضر مطالب قرآن با برخی دریافت های بشری سازگار نیست، چرا که احکام آن متناسب با زندگی قبیله ای است و اگر بپذیریم احکام کتاب آسمانی مسلمانان قطعی و جاودانه است، باید بگوییم که زندگی مورد نظر اسلام زندگی قبیله ای است! در زمان حاضر بنابر ادله ای که ذکر کرده، قرآن کریم برای ما قابل استناد نیست.»
🔹 شبیه این مواضع را از برخی مسئولین ریز و درشت مملکت امام زمان عج شنیدیم و این درحالی است که حضرت امام و رهبر انقلاب بارها در بیاناتشان، فرق جمهوری اسلامی با سایر حکومتهای جهان را در تعهد و اهتمام این نظام بر اجرای دستورات خداوند متعال تبیین کردند و در بیانیه گام دوم این مسیر را به زیبایی ترسیم کردند و بارها از همه مسئول قوای مقننه و مجریه و قضائیه خواسته اند که اسلام را مبنای عمل قرار دهند.
✅ باید تکلیف خود را مشخص کنیم، اگر مسلمانیم، اگر اسلام را دین خاتم میدانیم، اگر قرآن و کلام اهلبیت علیهم السلام را زنده و پابرجا میدانیم و با قرائت های قبلیه ای آنها را کنارنمیگذاریم باید سهم آن را در تصمیمات مختلف از سطح سیاست و راهبرد، قانون، ساختار، ضوابط و آیین نامه ها، محتوا های عملیاتی،برنامه ها و ... تا اجرا تعیین کنیم.
#فقه_نظام_عمران_و_شهرسازی
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔴 پاتک های گفتمانی متخصصین جنگ گفتمانی دشمن و انفعال و ناآشنایی خودی ها، با ابتدائیات مهندسی گفتمان عمومی
🔸 در سالگرد صدور حکم ارتداد جبهه ملی توسط حضرت امام خمینی ره در پی اعتراض به حکم صریح قصاص در اسلام در خرداد ماه سال 1360، خبر نامه اعتراض یک تشکل به اجرای احتمالی حدود الهی در ایران، منتشر شد.
اما واکنش ها به آن مایه ی شگفتی متدینین، دلسوزان و نخبگان فرهنگی و رسانه ای انقلاب اسلامی شد. واکنش هایی که حکایت از نبود نقشه راهبردی حراست و مهندسی گفتمانی در بسیاری از بخش های و ساختارهای کشور دارد.
🔹 قضیه از این قرار است که عده ای از جایگاه انسانهایی نوع دوست و حافظ سلامتی و دغدغه پیوند اعضاء در اعتراض به قطع عضو [انگشت] سارقان هتاک و متجری با طرح چند ادعا در قالب یک نامه به اجرای یکی از احکام قضایی اسلام اعتراض میکنند.
این ادعاها عبارتند از اینکه:
1- اخبار جسته و گریخته در مورد احتمال قریب الوقوع قطع انگشت دست [سارقین هتاک] در ایران به آنها رسیده
2- اجرای این حکم نگران کننده، هراس آور و موجب تنفر و بیزاری از ایران و مردم ایران در دنیا است و باید هرچه سریعتر دستورات لازم برای لغو چنین تصمیماتی صادر شود.
3- امام خمینی ره هم حکم به عدم اجرای حدود الهی فحشاء در صورت وهن اسلام نموده اند.
اما در کمال تعجب ادعای اول کذب و شائعه دانسته شد و نسبت به ادعا های بعدی هیچ واکنشی صورت نگرفت و گویی اشکال و مسئله ای ندارند و صحیح هستند؟
🔸 بر اساس گزارش خبرگزاری میزان، در پی نامه اعتراضی فردی تحت عنوان رئیس هیئت مدیره تشکلی به اسم «جامعه جراحان ایران» نسبت به احتمال اجرای حد شرعی قطع انگشت سارقان متجری در زندان تهران، که در شبکه های ماهواره ای متخاصم همچون اینترنشنال وهابی و ... بازخور داشت، به نقل از منبع آگاه، با انفعال سریع هر گونه خبر در این زمینه در زندانهای ایران را تکذیب شده و مسئولین و صاحب منصبان را به تحقیق پیرامون اخبار و شایعات دعوت نموده و از تعجیل در اتخاذ موضع برحزر داشت شد.(لینک خبر)
این خبر و واکنش های مرتبط به آن در ابتدا در ردیف اخبار روزمره و بهانه جویی های سکولارها و مگس صفتی رسانه های معاند در کنار هزاران خبر بی ارزش دیگر میتوانست به راحتی مدیریت شود ولی با یک موضع سوال برانگیز، بیش از اینکه توجه ها را معطوف به ماهیت این تشکل و فردی به اسم «ایرج فاضل» به عنوان رئیس هیئت مدیره این تشکل و حمایت های دشمنان قسم خورده اسلام و انقلاب اسلامی از این مواضع ضد اسلامی کند؛ اذهان را درگیر تکذیبیه و انفعال مسئولین میکند که چه چیزی موجب شده برخلاف ابتدائیات قواعد مهندسی گفتمان عمومی بازی خورده و به صورت غیر مستقیم و ناخواسته با پیشفرض ها و برخی ادعاهای این نامه همراهی شود؟ آیا با این اولیات آشنائی نداشته و نسبت به انگیزه ها و راهبردهای دشمنان در مدیریت تغییر گفتمان عمومی در نظام اسلامی یا عواقب مواضع قابل تأمل رسانه ای خود احاطه ندارند؟
🔹 از اولین روزهای انقلاب اسلامی مواضع گروه هایی چون حزب متبوع مصدق و بازرگان یعنی جبهه ملی و سایر افراد و گروه های سکولار یا ملحد در انکار احکام و قوانین الهی، همواره با راهبری های هوشیارانه امامین انقلاب مواجه بوده که نمونه بارز آن در مواضع جدی ملی مذهبی ها و سکولارهای جبهه ملی در مخالفت با لایحه قصاص در سال 60 است که منجر به صدور حکم ارتداد ایشان توسط حضرت امام شد.
🔸 اما در این بین، مواضع انفعالی یا همسوی برخی خودی ها محل سوال است که آیا ناشی از کم اطلاع یا بی درایتی نسبت به این اقدامات است یا استراتژی های پیچیده و حکیمانه ای در پس خود دارد؟ عملکردهایی از مسئولین که در موارد مشابه مایه افسوس امام و مومنین شد.
📣 امام خمینی ره در بیانات خود در این مورد فرمودند: «من آن چیزی كه بسیار مورد تعجبم است این نیست كه در اعلامیۀ جبهۀ ملی برای لایحۀ [به اصطلاح او] "غیر انسانی" قصاص، یعنی حكم غیر انسانی قرآن!، یعنی حكم غیر انسانی اسلام!، اعلامیه بدهند و مردم را دعوت كنند كه ایهاالناس بیایید، در مقابل اسلام قیام كنید و استقامت كنید. من از آنها همچو توقعی داشتم و دارم.
اما بعضی كه اعلامیه دادند و تأیید كردند این راهپیمائیها را، آیا خواندهاند این اعلامیه های جبهۀ ملی را؟ دیده اند، كه به این راهپیمایی دعوت كرده اند؟ و یكی از انگیزه های آنها این است كه بیایید مقابل قرآن قیام كنید؟ منتها لفظش را نگفتند، و واقعِ صریحش همین است. اگر اینها خواندند این را، غفلت كردند از اینكه این راهپیمایی برای مقابله با اسلام است؛ برای مقابله با جمهوری اسلامی است؛ و برای مقابله با حكومت اسلام است.»
ادامه دارد ...
مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🔴 پاتک های گفتمانی متخصصین جنگ گفتمانی دشمن و انفعال و ناآشنایی خودی ها، با ابتدائیات مهندسی گفتمان
ادامه از قبل...
🔸 امام(ره) در مهمترین بخش بیانات خود در رابطه با انحراف جبهه ملی فرمودند: «می گویید كه قصاص، این قانون واضح اسلام، این قانون ضروری اسلام، این قانونی كه قرآن به آن تصریح كرده است، این قانونی كه مصلحت و امنیت كشور را تأمین می كند، شما این را یک قانون غیر انسانی می دانید. شما از ریشه هایتان خراب بودید! ... اینكه كسی بگوید حكم خدا غیر انسانی است، اسلام غیر انسانی است، این كافر است.»
بنیانگذار كبیر انقلاب اسلامی همچنین از نهضت آزادیها خواستند تا موضع خود را درمورد جبهه ملی مشخص كنند. ایشان ضمن مرتد اعلام كردن جبهه ملی خطاب به نهضتیها فرمودند: «جدا كنید حساب [خودتان] را از مرتدها. اینها مرتدند. جبهۀ ملی از امروز محكوم به ارتداد است.»
❌ در قضیه اخیر این فرد در اعتراض به چیزی که «اخبار جسته و گریخته در مورد احتمال قریب الوقوع قطع انگشت دست» میداند، اقدام به نامه نگاری میکند و این حکم را که طبق قانون مجازات اسلامی نوع خاصی از سرقت ها (مسبوق به هتک حرز) با شروط و قیود بسیار است و با وجود اینکه از احکام مترقی قضایی اسلام در کنترل و بازدارندگی از جرم محسوب میشود ولی در نظام قضایی ایران تقریباً متروک است را «نگران کننده و هراس آور» و «موجب نفرت و بیزاری در دنیا» برمیشمارد و متاسفانه در واکنشی غیر منتظره به جای رد این شبهات و اتهامات و تبیین و پاسخ به این شبهه پراکنی نسبت به اسلام و امام راحل ره و دفاع از احکام مترقی دین خاتم، در موضع انفعال به انکار و تکذیب اخبار جسته و گریخته اقدام میشود و اخبار مبنی بر قطع انگشت را دروغ و شایعه میداند و به عبارتی به صورت غیر مستقیم هر خبری مبنی بر اجرای حدود الهی در مورد قطع انگشت سارقین متجری و هتاک را انکار میکند.
🔔 آیا این واکنش منفعلانه و تکذیب اجرای حد سارق، به نوعی پذیرش اصل اشکال بر این حکم الهی نیست؟
اینکه در پاسخ ادعای این فرد نسبت به اینکه اجرای این حکم اسلام «هراس آور و نگران کننده و منجر به نفرت ایران در جهان میشود» به تکذیب احتمال اجرای این حکم، نباید نسبت به انگیزه ها و خطای این کلام ناثواب روشنگری و تبیین صورت گیرد و اتفاقاً عدم اجرای این حکم را نگران کننده و هراس آور برای مردم و جامعه و مایه مسرت و دلگرمی سارقین هتاک و متجری دانست؟
آیا این ادعا و تکذیبه آن در نهایت منجر به اثبات و تثبیت پیشفرض های آن در ذهن مخاطب نمیشود؟
آیا جریانات لیبرال و سکولار مسلک، بر اساس قواعد سایش گفتمان و مبتنی بر تئوری بازی ها، گام به گام مظاهر اعتقاد به احکام و نظامات اسلام را در جامعه کمرنگ و بی اثر نمیکنند؟
💢 اینجاست که باید مانند حضرت امام در قضیه پاسخ به اعتراض به حکم قصاص، باید گفت: از این جماعت لیبرال و سکولار مسلک توقعی بیش از این نمیرفت و نمیرود ولی از افراد و مجموعه های خودی توقع این نمیرود لبه دوم قیچی فضا سازی گفتمانی نسبت به احکم الهی شوند و ابتدائیات قواعد جنگ گفتمانی را زیرپا بگذارند
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e20
🔴 قابل توجه دوستانی که👈 دروس استاد مهدی صرامی را برای شرکت حضوری و مجازی انتخاب کرده اند:
📣از شنبه ۲۹ مهر ماه
👈همه دروس حاج آقا، در مدرس هدایت تحصیلی مصلی، دفتر آیت الله اراکی مد ظله و مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی، علاوه بر شرکت حضوری، برای استفاده دوستان شهرستانی و کسانی که امکان شرکت حضوری ندارند به صورت آنلاین و غیر حضوری در ایتا و اسکای روم نیز منتشر میشود.
📕 اصول پایه 9 (حلقه ثالثه)👈هر روز ساعت 8 محدوده ترم اول و ساعت 9 محدوده ترم دوم
📕کتاب اساس الحکومة پایه 10 و تمهیدی خارج،👈هر روز ساعت 10
📕خارج اصول(مبحث حجیت)
📕خارج فقه(مبحث معاملات)
📕دوره فشرده اصول شهید صدر ره(تقریر خارج)
📕تقریر خارج اصول فقه ایت الله اراکی مدظله
📕خارج فقه نظام فرهنگ
📕خارج فقه نظام عمران
📕نظام معارف ولایت
📕تفسیر گفتمانی قرآن
📕و ...
⚠ برخی دروس تا فراهم شدن امکان پخش زنده به صورت آفلاین ارسال میشوند.
✅ دروسی که نیاز به تعاملی بودن دارد در اسکای روم منتشر میشود
جهت دریافت لینک دروس تعاملی خارج به ادمین پیام بدهید.
💠 لینک پخش زنده دروس:
🌐کانال مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی:
https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200
🌐کانال آموزش مجازی:
https://eitaa.com/joinchat/1107886116C9631fd13ee
🌐کانال دروس آیت الله اراکی مد ظله:
@doros_araki
پخش زنده دروس ان شاالله در کانال آموزش مجازی قرار خواهد گرفت
🌐کانال آموزش مجازی:
https://eitaa.com/joinchat/1107886116C9631fd13ee
✍ اجاره دادن صفحه شخصی
🔴 در بحث فقه سیاست گرایش امنیت ذیل احکام بغات یک فرع نیاز به تبیین دارد که در زمان ماهم مصداق پیدا کرده و آن اینکه:
برخی معارضین نظام اسلامی از ابزار رسانه برای تهیج و تشویش اذهان و ... استفاده میکنند؛ سوال این است که اگر ادعا شود بلکه ثابت شود که این فرد آی دی خود در زیرساختهای موثر فضای مجازی مثل تویتر و اینستا را اجاره داده است به فرد دیگری و آن فرد اقدام به سوء استفاده از آی دی کرده و خود این فرد در تدوین و انتشار مطالب آن دخیل نبوده حکمش چیست و چرا؟
(با فرض اینکه محتوای منتشر شده برای صدق عنوان محاربه کفایت میکند و فارغ از اینکه این تسبیب یا مباشرت کماً یا کیفاً به چه طریق مشمول حکم محاربه میشود)
🟢 جواب:
در واقع مسئله اول در امکان معامله بر اعتبار است
یعنی آیا میشود انسان در ازای استفاده از اعتبار، آبرو، وجاهت، نفوذ اجتماعی و ... با دیگران معامله کند حال چه در قالب عقد اجاره یا مصالحه یا حتی اباحه تصرف (البته در این امور عنوان دیگری دارد که در فقه فرهنگ و بحث معاملات اون را بحث میکنیم)
مطلب بعدی در فرض صحت اصل میشود شروطش
یعنی غرض این تعامل یا معامله
طرف آن
ثمن آن
ثمر و اثر آن
قالب آن
و...
در بحث قالب، اجاره یکی از قالب هاست و اصل صحت چنین اجاره محل بحث است، هم از منظر قواعد فقه الاجاره و هم مسائل فقه فرهنگ و هم فقه سیاست.
قبل از آن باید مشخص کرد که صحت این معاملات در فرض صدق عنوان شرعی معامله ایا فقط مقید به شروط عوضین و شروط متعاملین است یا عوامل دیگری نیز در صحت شرط است.
امضاء شرط های ارتکازی عقلایی در چنین معامله ای هم بحث دیگری است به عبارت دیگر اینکه در این معامله که انتفاعشان از اعتبار منوط به مخفی ماندن آن از منظر مخاطبین است عملاً ذیل این بحث که آیا در اینجا شرط فاسد معامله را فاسد می کند یا خیر محل بحث است.
اینکه طرف این معامله کافر حربی یا طاغی و یاغی و باغی باشد خود مسئله دیگری است که صرف توافق با اینها در مسیر اضرار یا اخلال یا تعارض یا تعاند و ... نسبت به آحاد مومنین یا جامعه مومنین یا نظام اسلامی یا اسلام یا ولی یا کارگزار یا قانون یا نظم حاکم یا آرامش و امنیت حاکم بر قلوب یا اقتصاد و بازار یا نفوس و دماء و .... یا کنترل یا تغیر یا تبدیل نظام بینشی یا ارزشی یا رفتاری حاکم و صدها عنوان دیگر هر یک مشمول حکم مفصل است (که نمونه اش در بحث فقه فضای مجازی و موضوع شناسی آن ذیل بحث اینستاگرام و ابر سکوی تعاملی زیرساختی فراگیری (به جای پلتفرم مثلاً) در این مقیاس عرض شد و گفتیم که بیش از 400 عنوان فقهی ذی حکم در ارتباط با اینستاگرام وجود دارد)
همه اینها به عنوان اولی، ولی به عنوان ثانوی اگر کسی به عقد صحیح ابزار یا خانه ای را اجاره داد و بعد مطلع شد برای فساد یا اضرار یا اخلال و ... استفاده می شود یا بدتر از آن در خدمت باغی یا طاغی یا یاغی در آمده آیا مستندا به شرط ضمنی شرعی و ارتکازی عقلایی و سایر مسوغات، اگر فسخ و منع از استمرار مفاسد از طرق مقتضی نکرد این عنوان ثانوی و حکمش، موضوع می شود برای حکم به مسببیت برای عامد درترک
مانند جایی که فردی در عین اینکه میبیند فرد دیگری دست و پای چندین نفر را بسته و در مخزن بزرگی انداخته و شیر آب را باز کرده تا پر شود و آنها خفه شوند حال این فرد اول بالای این مخزن ایستاده و نگاه میکند با اینکه میتواند شیر را ببندد از بستن شیر آب عمداً امتناع کند (به فرض که با این کار یا تهدیدی متوجه جانش نمیشود که تزاحم با حفظ جان افراد دست بسته درون مخزن کند یا اگر تهدیدی هست با تمهید خودش یا کمک افراد دیگر امکان دفع دارد) در این مورد در مسببیت این فرد نسبت به قتل تردیدی نیست حتی بر مبنای ترک فعل بودن چه برسد که این اقدام را فعل بدانیم و این مسئله که این گونه اقدام فعل است را در مقدمات بحث فقه فرهنگ عرض کردیم
علی ای حال امثال علی کریمی به عناوین عدیده در این ماجرا مشمول صدق محارب و مفسد فی الارض هستند
🔆 #گفتمان_نصرت_ولي
#پاسخ_به_سوالات
✴ سوال: اعضای دو جبهه حق و باطل چه کشورهایی هستند جایگذاری کشورهایی مثل چین، روسیه، و سایر کشورها در این جبهه بندی به چه صورت می شود و اینکه آیا فرد و کشور بی طرف در این تقابل وجود دارد؟
✅ جواب: بحث در تقابل بین کشورها نیست بحث در تقابل دو حزب است. این تقابل دو حزب و دو جبهه بعضی وقت ها در قالب کشورها تجلی پیدا می کند و بعضی وقت ها در قالب کشور متجلی نیست. این کشور مظهر این طرفین تقابل نیست. اسرائیل مظهر است یعنی در تمام رگ و ریشه هایش در تقابل با ماست. ایران مظهر است. ولی دون آن تبعض بردار است.
مثلا این قانون، این فرد، این حزب متخاصم ما است در مثلا عراق، این فرد یا این جریان سیاسی. چون فضای یکپارچه و یکدست نیست. کشورهایی که یکدست هستند از لحاظ ایدئولوژی و استراتژی و تاکتیک ها و ... می شود یکپارچه برایشان تصمیم گیری کرد ولی بقیه کشورها معمولا چنین یکدستی وجود ندارد.
✳ ولی اینکه ما در فضای تقابل آیا صفر و یک داریم یا حالت سومی هم داریم. این تضاد، تضاد لاثالث لهما است، تناقض است یا ضدین است. نکته در اینست که اگر این را در سطح کشور نبینیم و در سطح دستگاه ولایت الهی ببینیم به معنای لاثالث لهما بلکه به معنای تناقض است. این هم به دلیل اینکه فرد، جریان، حزب، کشور که در ماهیت و هویت یا اعتقاد و اقدامش ولایت خدا را نپذیرفته طاغوت است و آن کسی که براساس آن حرکت می کند از موالی جبهه حق است.
البته که در این فضا ممکن است به کلیت به لحاظ اعتقاد کافر به طاغوت باشد ولی به لحاظ رفتار عصیان از ولایت و منقاد به طاغوت باشد و از این حصن خارج بشود. یعنی اعتقاد به جمهوری اسلامی دارد ولی فلان رفتار او طاغوتی است. برعکس هم ممکن است اتفاق بیفتد.
❇ پس آن چیزی که معیار است بحث تمکین نسبت به ولایت الهی است. اگر این شد خط کش، هر حکومتی که بر محوریت ولایت الله شکل نگرفته طاغوت است. ما عملا کشور بی طرف نداریم. چون اعمال قدرت است و اعمال قدرت هم بی طرفی ندارد یا اعمال قدرت هست و یا اعمال قدرت نیست. اگر اعمال قدرت باشد به اذن الهی می شود ولایت الهی، و اگر بدون اذن الهی باشد می شود طاغوت. پس عملا تمام کسانی که در فضای ولایت الهی نیستند می شوند طاغوت.
و درگیری در بین کشورهای جبهه طاغوت مانند چین و آمریکا و ... همان تخاصم در منافع است. همان تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتاً است. سر منافع دنیا با هم درگیر هستند. حتی رئیس این حزب که به تعبیر امیرالمومنین، امام المتعصبین و رهبر این حزب است یعدهم الفقر و یخوف اولیائه هست. ضرر می زند به موالی خودش و آنها را می ترساند.
یعنی درگیری و خصومت بین اعوان و انصار جبهه طاغوت از ارکان عدم وحدت حقیقه ی آنها است. اما برخلاف آن در جبهه ی حق یک اندکاک حقیقی وجود دارد. اولی بالمومنین من انفسهم، این اولویت نسبت به نفس یک اندکاک ایجاد کرده است. ما خودمان را فدای جبهه حق می دانیم و نفسانیت و منیت را حداقل در لفظ منکر هستیم.
❇ بر این اساس اگر آن طاغوتی که درون نفس انسان است و می تواند نفس انسان را از ذیل ولایت خارج کند، زنده نباشد و آن بعد الهی و ولایی حاکم باشد طبیعتاً هیچ تمایزی با هم ندارند. به تعبیری 124 هزار پیامبر یک جا جمع بشوند اختلاف نمی کنند.
ولی در مورد طاغوت اینطور نیست چون محور شخص و نفسانیت خودش است. مصالح و مفاسد این نفس با نفس دیگری در حال تعرض است. اینها دائما در حال تعارض هستند. فقط یک جاهایی دشمن مشترک پیدا می کنند ظاهراً همسو می شوند. که همان جا هم قرآن می فرماید تحسبهم جمیعاً و قلوبهم شتاً، یعنی حتی در تقابل با جمهوری اسلامی هم اینها قلبشان واحد نیست. درست است که رفتارشان ظاهرا مثل هم، ولی قلبشان در آخر با هم یک ملاک کنار هم نیست.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200
📣 یک موضوع بسیار مهم
#نجاست_خواری_در_جامعه_اسلامی
✴ سوال: با توجه به کاربرد وسیع روان کننده ها، پایدارکننده ها، قوام دهنده ها و ژلاتین های وارداتی در بیش از 40 گروه غذایی در صنایع مختلف غذایی چون پنیر، ماست، خامه، کیک، بستنی و شکلات و تنقلات و ...و منشائیت حیوانی برای تولید آنها، برای بسیاری از متدین از دو جنبه دغدغه جدی وجود دارد:
1⃣ شبهه حرمت خوردن و آشامیدن آنها و نیز نجاست آنها
2⃣ آثار وضعی خوردن و تماس نجاسات با بدن و محیط زندگی انسان و نیز آثار واقعی روحی و معنوی میته خوری و خوردن خوک بر انسان خصوصاً فرزندانمان
در این بین بسیاری از فقها در ارتباط با سوال اول یعنی شبهه حرمت و نجاست حکم به برائت کردند اما دغدغه اثر وضعی به جای خود باقی است.
بر این اساس آیا میتوان گفت که:
چون مکلف علم به حرمت ژلاتین وارداتی ندارد و بر اساس اصالت الحل یا اصاله الطهاره رفتار میکند پس اثر وضعی بر فرد و جامعه نخواهد داشت؟
❇ پاسخ: اينجا چند مساله هست، يكي اينكه در بحث صغروي و شبهه موضوعی باید گفت این فتوای به حلیت و طهارت در فرض شک مکلف است و پاسخ مراجع در فرض شک است و به معنی حکم اولی واقعی نیست. و اصولا اصول عملیه در ناحیه موضوع را خود مکلف باید پیاده کند چون اوست که میداند الان شک دارد یا ندارد پس کسی که شکی در منشئیت حیوانی این مواد و وارداتی بودن آن ندارد در واقع شکی در حرمت آن ندارد و معنی ندارد به اصول عملیه در شبهات موضوعیه تمسک کند
❇ مضافاً که شک در موضوع اگر نسبت به نجاست و طهارت باشد برائت است ولی اگر منشئیت حیوانی یک محصول مثل ژلاتین معلوم باشد ولی شک در این باشد که از خوک و گاو غیر مذبوحه است یا از گاو ذبح شده، اتفاقاٌ اصل عملی بر خلاف بالا حکم به اجتناب میکند چون اصل عدم تذکیه است.
به هر حال شبهه موضوعیه یک معنی دارد که بر فرض تحقق و استقرارش میتواند موضوع اصل شود اما در مواردی انگار ما دوست داریم یک شبهه در حد شبهه باقی بماند تا بتوانیم به اصل ترخیصی تمسک کنیم یعنی شبهه داشتن بعضي وقت ها به معنی امتناع از يقين و پذیرش واقعیت است، دوست دارند يقين حاصل نشود چون به زحمت مي افتند چرا که چهل گروه غذايي از ژلاتين و مشتقات روغني از افزودني هایی استفاده مي كنند که علم به حرمتش نیاز به فحص ندارد و به استناد اطلاعات نوشته شده روی خود محصول حرمتش مسلم است.
❇ اين افزودني ها يا وارداتي هستند و يا داخلي
که به اذعان آمار های رسمی که میگوید همه یا حداقل اکثراً وارداتی هستند.
از طرفی این ژلاتین و چربی های وارداتي ها هم يا منشأ استخواني دارند يا منشأ پوستي، منشأ پوستي كه فقط مربوط به خوك است چرا که پوست گاو و گوسفند و ... استفاده های صنعتی چرم و پشم و ... دارد و گران است ولی پوست خوک هیچ استفاده دیگری ندارد و بی ارزش است و منشأ استخواني هم علاوه بر استخوان گاو كه ذبح شرعي نشده و مردار محسوب میشود در كشورهايي مثل چين و کشورهای اروپایی كه عمده وارادات ما از اينهاست حتی از استخوان هاي ساير حيوانات حرامگوشت چون خوک یا حتي مردار جنگل نيز استفاده میكنند و در همین کشور ها هم حتی اقبال به استفاده از پوست خوك بیشتر از استخوان گاو و سایر حیوانات است.
⛔ پس ژلاتین وارداتي در هر صورتي نجس است چه از پوست خوک باشد و چه از استخوان گاو غیر مذبوحه یا استخوان خوک و سایر حیوانات.
❇ از طرفی با این که در داخل به میزان کمی این ژلاتین به صورت حلال از استخوان او ذبح شده تولید میشود ولی چون بين ژلاتين وارداتي و ژلاتین داخلي حلال حدود 10 دلار اختلاف قيمت وجود دارد انگیزه اي براي خريد همین میزان کم ژلاتين ايراني با قيمت بالاتر وجود ندارد و البته تعداد معدودی از شرکت های صنایع غذایی که از آن استفاده میکنند برای اینکه به مخاطب خود بفهمانند که برای ژلاتین مصرفی سه برابر بیشتر پول داده اند خیلی بزرگ و واضح بر روی محصول خود در بخش ترکیبات تشکیل دهنده عبارت ژلاتین گاوی حلال را درج میکنند و این را به عنوان یک مزیت و ارزش برای محصول خود میدانند
همین هزینه بالای تولید ژلاتین از استخوان گاو ذبح شده موجب خرید و استفاده کم و عدم توان رقابت با ژلاتین خوکی شده تا جایی که برخی تولید کنندگان داخلی آن ورشکست شده اند و کارخانه های آن به تعطیلی رسیده است.
💠 پایان بخش اول
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200
💠 بخش دوم
❇ در رابطه با اثر وضعي استفاده از ژلاتین و محصولات تولید شده از خوک و مردار ممكن است گفته شود چون عمل به اصل عملی و حکم مرجع میشود اثر وضعي ندارد. در این موارد باید گفت دو نوع اثر وضعی وجود دارد:
1⃣ اثر وضعی مبتنی بر اراده انسان نسبت به انقياد و عصيان حکم خداوند؛ اين اثر وضعي تابع نسبت فرد با حكم خداوند است و با عمل بر اساس اصل عملي اثر آن مي رود. یعنی تيرگي باطني كه محصول عصيان است در انقياد به اصل عملي مي رود.
2⃣ اثر وضعی مبتنی بر تكويني؛ این اثر وضعی با جهل انسان و عمل بر اساس حکم ظاهری و اصل عملی منتفي نمي شود. مانند اثر سم خوردن. سم خوردن حرام است اگر به استناد اصل عملي خورده شد و فوت کرد؛ به عنوان خودکشی به جهنم نمي رود ولي خب فرد مي ميرد اثر تكويني منتفي نمي شود. موثر تكويني در جسم و روح اثر مي گذارد. اينكه گفته مي شود ملائكه در نجاست و جايي كه نجاست است مانند خانه نمي آيند و بركت از خانه مي رود و شياطين وارد مي شوند اين اثر تكويني نجاست است. سگ داخل منزل باشد تا هفت خانه ملائكه نمي آيند ولو صاحب اين حيوان نداند كه سگ است. اثر وضعي مال شبهه ناك تكويني است حرمت فقهي ندارد ولي اثر وضعي دارد. فرد حال دعا را از دست مي دهد. موارد مكرر در سيره علماء گزارش شده كه با ديدن غذا دست به غذا نزدند و گفتند اين مال شبهه ناك هست يا حيوانش ذبح شرعي نشده.
✴ آنچيزي كه علماء در استفتاء نفي مي كنند اثر وضعي كه متوقف بر عصيان است مي باشد اما اثر وضعي متوقف بر تكوين كه از بين نمي رود. اگر كسي بخواهد اين قضيه را نفي كند بايد بگويد اشياء ملكوت ندارند و کلاً آثار وضعي تكويني نداريم و تمام آثار وضعي تشريعي است و این حرف خلاف مسلمات و سیره علمی و عملی علما و عرفا است.
✅ خلاصه آنکه: حتی در مواردی که انسان مومن شبهه دارد که این مواد از خوک و مردار درست شده یا از غیر حیوان، گرچه به لحاظ فقهی میتواند برائت جاری کند (اگر شک به گاوی مذبوحه بودن یا غیر مذبوحه و خوکی بودن داشته باشد نمیتواند برائت جاری کند) ولی به هر حال مسئله برای ما که دغدغه تربیت و عاقبت داریم در آثار واقعی تماس یا خوردن خوک و مردار است نه فقط حکم شرعی آن.
🔔 یک تلنگر:
اگر در یک هیئت وقت صرف شام، میزبان به میهمانان بگوید در حین پخت غذای امروز ممکن است مقدار کمی نجاست در غذا ریخته شده باشد ولی شما خیالتان راحت باشد که از نظر فقهی خوردن غذای ما حلال است چون مشکوک النجاست است، واکنش میهمانان چه خواهد بود؟
اگر به جای نجاست بگوید احتمالاً و شاید به جای استخوان و قلم گاو، قلم بهداشتی خوک را انداختیم البته شاید هم نیانداخته باشیم، اینجا واکنش چیست؟
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200
#اطلاعیه
دور جدید تفسیر گفتمانی از ابتدای قرآن کریم توسط حجت الاسلام مهدی صرامی، همه روزه ساعت 8 صبح در مصلای قدس برقرار است.
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200
🔆 #گفتمان_نصرت_ولي
#پاسخ_به_سوالات
✴ سوال: بر اساس مبانی نظام اسلامی و حکومت ولایی در اسلام در عصر غیبت اصل بر این است که یک فقیه اعلم و اقوا و اتقی امور حکومت را به دست بگیرد، با توجه به گستردگي جبهه ي حق در كل جهان، چرا حاكميت اين جبهه فقط بايد بر عهده ي يك نفر باشد و وجود چند حاكم در سرزمين هاي مختلف امکان ندارد؟
✅ جواب: امر حکومت بر اساس حکم خدا یک امر سلیقه ای و شخصی نیست که هر کس برای خود حکومتی تشکیل دهد و ولایت پیدا کند؛ مسئله جریان حکم خدا در کره زمین است.
حضرت امیرالمومنین ع در خطبه 173 نهج البلاغه میفرماید:
أَیُّهَا النَّاسُ، إِنَّ أَحَقَّ النَّاسِ بِهذَا الاَْمْرِ أَقْوَاهُمْ عَلَیْهِ، وَ أَعْلَمُهُمْ بِاَمْرِ اللهِ فِیهِ.
کسی حق حکومت و تصدی ولایت را دارد که اعلم و اقوا باشد.
و طبیعی است که اعلم یکی بیشتر نیست.
✳ در غيبت صغري در عين اينكه بناي اعمال ولايت سلطاني توسط خود حضرت وجود دارد و مي شود واسطه بين مردم و حضرت چند نفر باشد؛ اما يك نفر به عنوان واسطه قرار دارد. گويا اينكه حضرت در حال تمرين دادن شيعيان هستند كه امورات خود را با يك نفر پيش ببريد.
✳ البته این فرض وحدت حاکم متوقف بر امکان تحقق خارجی آن است و الا به هر اندازه مقدور حاکم باشد حکومت را تشکیل میدهد و البته که اگر فردی دیگر در گوشه ای دیگر از عالم حکومت تشکیل داد یا در دستگاه جبهه حق اقدام میکند که با بقیه جبهه هماهنگ است یا انانیت خواه و استقلال طلب است که حسابش از جبهه حق جداست و طاغوتی در لباس دین است.
پس اولیای جبهه حق با هم نمیتوانند اختلاف داشته باشند.
✳ مضافاً که بر اساس روایات، ولايت سلطاني و وجود حاكم و امام بايد ختم به يك نفر بشود چراکه در صورت فرض چند حاكم در كنار يكديگر، اين سوال مطرح مي گردد كه اختلافات اين حكام را چگونه بايد حل كرد؟ وجود اين اختلافات خود منشأ اختلاف در بين مردم و هرج و مرج مي شود. آن روايتي كه خدمت امام معصوم سوال مي گردد كه آيا امكان حضور دو امام در كنار يكديگر وجود دارد كه حضرت مي فرمايند خير مگر اينكه يكي از آنها صامت باشد ناظر به همين قضيه مي باشد خصوصاً که تعلیل های آن از امام معصوم منصرف است.
❇ فِي عِلَلِ اَلْفَضْلِ عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ : فَإِنْ قَالَ فَلِمَ لاَ يَجُوزُ أَنْ يَكُونَ فِي اَلْأَرْضِ إِمَامَانِ فِي وَقْتٍ وَاحِدٍ أَوْ أَكْثَرُ مِنْ ذَلِكَ قِيلَ لِعِلَلٍ مِنْهَا أَنَّ اَلْوَاحِدَ لاَ يَخْتَلِفُ فِعْلُهُ وَ تَدْبِيرُهُ وَ اَلاِثْنَيْنِ لاَ يَتَّفِقُ فِعْلُهُمَا وَ تَدْبِيرُهُمَا وَ ذَلِكَ أَنَّا لَمْ نَجِدِ اِثْنَيْنِ إِلاَّ مُخْتَلِفَيِ اَلْهِمَمِ وَ اَلْإِرَادَةِ فَإِذَا كَانَا اِثْنَيْنِ ثُمَّ اِخْتَلَفَ هَمُّهُمَا وَ إِرَادَتُهُمَا وَ تَدْبِيرُهُمَا وَ كَانَا كِلاَهُمَا مُفْتَرَضَيِ اَلطَّاعَةِ لَمْ يَكُنْ أَحَدُهُمَا أَوْلَى بِالطَّاعَةِ مِنْ صَاحِبِهِ فَكَانَ يَكُونُ اِخْتِلاَفُ اَلْخَلْقِ وَ اَلتَّشَاجُرُ وَ اَلْفَسَادُ ثُمَّ لاَ يَكُونُ أَحَدٌ مُطِيعاً لِأَحَدِهِمَا إِلاَّ وَ هُوَ عَاصٍ لِلْآخَرِ فَتَعُمُّ اَلْمَعْصِيَةُ أَهْلَ اَلْأَرْضِ... بحار الأنوار , جلد۲۵ , صفحه۱۰۵
🆔 مرکز مطالعات راهبردی فقه حکومتی
🌐 feqhehokoomati.ir
💠 https://eitaa.com/joinchat/269418668Ce82b10e200