#پرونده_علمی
#فقه_معاصر
#دیدگاه_اساتید
🔻چند ملاحظه در مورد طرح فقه معاصر
▫️حجت الاسلام احمدحسین شریفی
♦️حجت الاسلام احمدحسین شریفی در مطلبی پیرامون طرح #فقه_معاصر، ضمن تمجید از اصل و ایده فقه معاصر، به طرح چند ملاحظه پرداخته اند. ملاحظات ایشان از قرار ذیل است:
یک. طبیعتاً انتظار این را نداریم که عمق طرح و ارائه چنین مباحثی به عمق مباحث استخواندار و سنتی فقه در موضوعات بیع و طهارت و نجاست و صوم و صلاة باشد. اما این انتظار را داریم که اساتید دغدغهمندی که از سر تکلیف و با اعتقاد به غنایی مبانی و منابع و اصول فقه شیعی به این مباحث ورود کردهاند،
اولاً، در موضوعشناسی دقت کامل داشته باشند، و به صورت عمیق و دقیق با موضوعات مورد بحث آشنا شوند.
ثانیاً، به هیچ وجه از روششناسی اجتهادی مرسوم و متعارف، در ارائه این مباحث عدول نکنند؛
دو. معتقدم برای آنکه حوزه علمیه قم بتواند نگاه جامع و همهجانبه اسلام را به مسائل اجتماعی و نوپدید عرضه کند، در کنار مباحث فقهی ناظر به این موضوعات، باید مباحث اخلاقی و الهیاتی (فلسفی) آنها را نیز با قوت دنبال کند. یعنی مباحثی مثل «اخلاق اجتماعی»، «اخلاق اداری»، «اخلاق امنیت»، «اخلاق پزشکی»، «اخلاق حکمرانی»، «اخلاق خانواده»، «اخلاق رسانه»، «اخلاق روابط بینالملل» و ... همچنین «فلسفه اجتماعی»، «فلسفه مدیریت»، «فلسفه امنیت»، «فلسفه خانواده»، «فلسفه رسانه»، «فلسفه حقوق»، «فلسفه عدالت»، «فلسفه محیط زیست»، «فلسفه ورزش» و ... را به طور جد در دستور آموزش و پژوهش خود قرار دهد.
سه. طرح این مباحث هرگز نباید محدود به حوزه علمیه قم شود؛ طلاب حاضر در شهرستانها و سایر حوزههای علمیه کشور نیز به شدت به چنین مباحثی نیازمندند. طلاب و حوزههای شهرستانها، ویترین و پیشانی حوزه علمیه قم و نماینده علم و پژوهش و اخلاق حوزه علمیه قم هستند، باید از حیث علمی و پژوهشی و تبلیغی دائماً تغذیه شوند.
چهار. برای عمیقتر شدن این موضوعات و مباحث، بسیار مناسب است که مدیریت حوزه، تدبیری به کار گیرد که با محوریت اساتید مربوطه، متخصصان دانشگاهی ایران و بلکه جهان، نیز امکان حضور در جلسات درس حوزویان را داشته باشند و جدیدترین مباحث ناظر به موضوعات مربوطه را در حضور اساتید حوزه، با طلاب علوم دینی در میان بگذارند. با این تدبیر، هم اساتید دانشگاه با دغدغههای اسلامی حوزویان آشناتر میشوند و هم اساتید و طلاب حوزههای علمیه، بهتر و بیشتر عمق مباحث موجود درباره موضوعات مورد بحث خود را آگاه میشوند.
پنج. مدیریت حوزه علمیه باید تدبیری به کارگیرد که چنین مباحثی به «فناوریهای نرم و فرهنگی» تبدیل شوند. زیرا تا آموزشها و پژوهشهای اجتهادی نتوانند کاربرد و کاربست خود را در مسائل اجتماعی و صنعی و مبتلابه مردم نشان دهند، جامعه هدف این مباحث و ذینفعان و مخاطبان، طعم شیرین چنین مباحثی را به صورتی ملموس نخواهند چشید؛ و در نتیجه امیدی به ماندگاری و استمرار چنین مباحثی هم نخواهد بود. به تعبیر دیگر، باید امتداد فناورانه این مباحث اجتهادی را هم مورد توجه قرار داد.
#فقه_معاصر
#آسیب_شناسی
🕌 گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
🆔 @feqhemozaf_khorasan
#نشست_علمی
#فقه_معاصر
#دیدگاه_اساتید
🔰 موضوع: بایسته ها و آسیب های فقه معاصر
🎙 ارائه توسط استاد محترم حضرت آیة الله ابوالقاسم علیدوست (دامت برکاته)
📆زمان: چهارشنبه 4 مهر 1403
⏱ساعت 17
🌐 پخش زنده از طریق:
🆔 @neshast_mfemb
#فقه_معاصر
#آسیب_شناسی
🕌 گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
🆔 @feqhemozaf_khorasan
#پرونده_علمی
#فقه_معاصر
#دیدگاه_اساتید
🔰 «فقه معاصر بایسته شناسی و آسیب شناسی» (بخش اول)
🎙 آیت الله ابوالقاسم علیدوست
🔹مقدمه:
آنچه در اینجا مطرح میشود، با هدف روشن شدن و خدمتی به جریانی است که امروزه به عنوان فقه معاصر شناخته میشود. موضوع بحث ما، بایستهشناسی و آسیبشناسی فقه معاصر است. بایستهها و آسیبها مرز مشخصی ندارند؛ به این معنا که هر بایستهای اگر رعایت نشود، به یک آسیب تبدیل میشود و هر آسیبی اگر برطرف شود، به یک بایسته بدل خواهد شد. بنابراین نمیتوان میان این دو دیوار قطعی کشید.
🔻تعریف فقه معاصر
اولین گام در آسیبشناسی و بایستهشناسی فقه معاصر، تبیین مفهوم آن است: فقه معاصر چیست و مراد از آن چه میتواند باشد؟
بزرگان ما در طول تاریخ همیشه تلاش کردهاند تا مسائل جدید را مورد بررسی قرار دهند؛ به عنوان نمونه، محقق حلی (متوفی ۶۷۶) در کتاب “شرایع” حدود دوازده هزار فرع فقهی را مطرح کرده است، در حالی که خواهرزاده او، علامه حلی (متوفی ۷۲۶) این تعداد را به حدود پنجاه هزار فرع در کتاب “تذکره” افزایش داده است. با این حال، “تذکره” در دوران ما کمتر مورد مراجعه قرار میگیرد.
اما باید به شما بزرگواران بگویم که حتماً کتاب “تذکره” را جزو منابع دائمی خود قرار دهید. من در زمانی که بحث شرکتها را بررسی میکردم، متوجه شدم که علامه حلی به طور دقیق تمامی شرکتهای دوران خود را بررسی و بحث کرده است.
اگر با تاریخ فقه و دورانهای مختلف آشنا باشید، میدانید که شکوفایی مدرسه حله در زمان علامه حلی اقتضای این نوع کار را داشت. این نوع تلاشها، یک پدیده مستحدث و جدید نیست. نمونهای دیگر، کتاب “مبسوط” شیخ طوسی در مقایسه با سایر کتابهای قبلی ایشان در بسط مسائل و پرداختن به موضوعات مبتلابه موفق بوده است. از این جهت پرداختن به فقه معاصر یک ضرورت و امری مبارک است؛ فرض کنید که حوزه نسبت به مسائل مبتلابه جامعه بیتفاوت باشد، آیا این ممکن است؟ قطعاً نه، پس ضرورت دارد.
از طرفی پرداختن به فقه معاصر مسیری است که کمتر طی شده است؛ بنابراین یک ضرورت خطرناک است. نمیگویم که اصلاً پیموده نشده؛ قبلاً هم گفتم که بزرگان ما به این مسیر رفتهاند،
نهادسازی در فقه یا نظامسازی باید به صورت عالمانه و در قامت درس خارج انجام شود و در عین حال آسیبهای آن نیز مطرح شود. در غیر این صورت کسانی وارد این بحث میشوند که آسیبها را نادیده میگیرند و خود به مشکلاتی مبتلا میشوند.
آیا این فقه معاصر یک صفت و موصوف است یا مضاف و مضافالیه؟ این تفاوت خیلی بزرگی است. اگر بگوییم صفت و موصوف است، یعنی فقاهت معاصر. عده ای به نظام فقاهت به صورت فقیهانه بپردازند و با نگاه معاصر مسائل مختلف را بحث کنند. ممکن است به موضوعاتی سنتی مانند صوم، صلاه و حجت نیز بپردازند. اگر این نوع نگاه کنیم، سوال پیش میآید که مگر فقه به معاصر و غیر معاصر تقسیم میشود؟
از طرفی اگر فقه معاصر را مضاف و مضاف علیه در نظر بگیریم؛ یعنی “فقه مسائل معاصر”. ای کاش از ابتدا واژه “مسائل” را به کار میبردند تا مشخص باشد که این اصطلاح مضاف و مضاف علیه است.
حال فقه را میتوان به فقه مسائل معاصر و مسائل قدیمی تقسیم کرد. در این صورت اگر کسی کتابی در مورد حج بنویسد هر چند نگاه معاصری داشته باشد، دیگر نمیتوان کتابش را جزو “فقه مسائل معاصر” دسته بندی کرد. اما در تعبیر “فقه مسائل معاصر”، دیگر به مسائل سنتی مانند حج، صوم، صلات و طهارت زیاد پرداخته نمیشود. اگر کسی مسائلی مثل فقه بورس، فقه رمزارزها، یا فقه سیاسی را مطرح کند، آن وقت میتوان گفت که با فقه معاصر سر و کار دارد.
جایگاه اصول فقه در فقه معاصر
مطمئناً فقه معاصر بیشتر از فقه غیر معاصر به اصول فقه نیاز دارد؛ زیرا بنده معتقدم اصول فقه فقط دفتر اولش نوشته شده و دفاتر دوم و سوم اصول همچنان باقی ماندهاند. البته شاید در برخی مباحث اصول معتقد باشیم که باید مختصر بیان شود، مسائلی وجود دارند که باید به اصول فقه اضافه شوند؛ به عنوان نمونه کسی که میخواهد درباره فقه سیاسی یک فقه معاصر است، صحبت کند، (به صورت مضاف و مضاف علیه خوانده شود، یعنی “فقه السیاسه”) ناچار است از گستره شریعت صحبت کند. اگر بگوییم شریعت حداقلی است، دیگر جایی برای بحث گستره شریعت باقی نمیماند. گستره شریعت یک مسئله اصولی است و باید درباره آن صحبت شود. در حالی که برای موضوعاتی مثل حج، صلاه و صوم، نیازی به مطرح کردن این بحث نداریم.
بنابراین برخی مسائل باید در دفاتر دوم و سوم اصول اضافه شود. کسی که میخواهد درباره فقه معاصر بحث کند باید اصول قوی و جامعی داشته باشد. مراد از اصول قوی این نیست که شخصی اقوال را حفظ کند و ردیف کند. بلکه منظور فهم و نگاه اصولی قوی است.
♾ بخش دوم، سوم و چهارم: https://eitaa.com/alidost_fiqh/5793
📚 @alidost_fiqh
🕌 گفتمان فقه مضاف حوزه خراسان
🆔 @feqhemozaf_khorasan