eitaa logo
آرزوی‌بیـن‌الحرمــین"(:
1.7هزار دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.8هزار ویدیو
1 فایل
•{﷽}• غم‌های‌ِبسیارچشیدیم ... اماعجب‌طعمی‌داشت ، غمِ‌تو :)! -آقای‌ ِاباعبدالله
مشاهده در ایتا
دانلود
توی‌نمازجماعت‌همیشه‌صف‌اول‌می‌ایستاد همیشه‌توی‌جیبش‌مهروتسبیح‌تربت‌داشت گاهی‌وقت‌ها‌که‌به‌هر‌دلیلی‌توی‌جیبش‌نبود موقع‌نمازدرحسینیه‌پادگان‌د‌نبال‌مهر‌تربت‌می‌گشت وقتی‌که‌پیدا‌می‌کرداین‌شعررازمزمه‌می‌کرد: {تاتوزمین‌سجده‌ای،سربه‌هوا‌نمی‌شوم...}
ماه رمضان آخری ده روز مرخصی گرفت و من و پدرش را برد مشهد گرم بود ظهر که نماز جماعت میخواندیم من را با تاکسی برمی‌گرداند هتل که اذیت نشوم خودش نمی‌خوابید،دوباره بر‌میگشت حرم می‌ایستاد به دعا و نماز شب بیست‌ویکم توی صحن هدایت نشسته بودم پیام محسن آمد روی گوشی‌ام قسمم داده بود: مامان تورو خدا دعا کن یه بار دیگه قسمتم بشه برم سوریه
همیشه‌‌برای‌خدا‌بندھ‌باشید.. ڪه‌اگر‌این‌چنین‌شدبدانید عاقبت‌همه‌ےِ‌شمابه‌خیر‌ختم‌مےشود.. :)