eitaa logo
فرشتگان سرزمین من تربت حیدریه
224 دنبال‌کننده
763 عکس
231 ویدیو
1 فایل
پویش فرشتگان سرزمین من تربت حیدریه💐 برای عضویت لطفا پیام دهید @fereshtegan_thb به صورت ناشناس باما درارتباط باشید😍♥️ https://harfeto.timefriend.net/17207294155724
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتى‌دارى روزهاى‌سختى‌رو‌ميگذرونى... و‌متعجبى🦋 كه‌پس‌خدا‌‌كجاست🤷🏻‍♀ يادت‌باشه‌استاد‌هميشه‍ موقع‌امتحان📃 سكوت‌ميكنه :) °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
◗حـــــجـــــابـــــ... بھترین آرامـــــ𖥸ـــــش براے شماست(꧇ 🌱 °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
خودمونی با امام‌ زمان حرف بزنیم خوندن دعا و زیارتنامه خوبه ولی خودمونی حرف زدن رو بیشتر تمرین کنیم... 🍃 -حاج‌حسین‌یکتا °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
◖🧡🍂◗ • • خبر از آمدنت من که ندارم، تو ولی... جانِ من تا نفسی مانده خودت را برسان... بحق حضرت زهرا سلام الله علیها «اللهم عجل لولیک الفرج» ‹ °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
دوباره خبر رسید که یه لاله پر کشید🕊😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حیا را که نفهمی… چادر سیاه تو را محجبه نخواهد کرد… هر با حجابی مومن نیست… ولی هر مومنی با حجاب است… °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
••• خدایا کمک کن تا وقتی ذوقشو داریم به اون چیزی که تو فکرمونه برسیم(:♥️ °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
🌱‌شهـــید : ✨ 🔶️شیعه‌ی مرتضی علی(ع) باید با و عشقش را ثابت کند.👌 🌸 کسی که توی فقط سینه می‌زند، خیلی کار بزرگی نمی کند. 💥 باید و کردارمان در زندگی و با دیگران ثابت کند که یک هستیم.✊️🇮🇷 °°°°°°°°°°•🕊•°°°°°°°°°° @fereshtegan_th
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حاجی کجایی اینا از زائرات هم هراس دارند....
هدایت شده از بیداری ملت
🔴بسیار مبارک است که مجاهدان عفاف و حجاب هم برای شهادت انتخاب شدند 🔹ضمن تسلیت به خانواده داغدار رحیمی و آرزوی صبر برای والدین شهیده فائزه رحیمی، به دوستان این بانوی مجاهد عزیز در پویش فرشتگان سرزمین من تبریک می‌گوییم که یارانشان برای شهادت انتخاب شدند . خداوند به شما صبر جمیل بدهد و سیره این دانشجو معلم شهید را الگوی عملی دختران سرزمینمان قرار دهد . ✍عالیه سادات ___________________ به ما بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/2336751715C0fba986b70
❤️ رفیق پویشی ما شهادتت مبارک 🥺 مهمان حضرت مادر شدی، خوش به سعادتت 😭 🥀 😭😭😭😭😭 ִ🖤| @Clad_girls | دختران چادری
فائزه جان قلبمون آتیش گرفته 😭♥️ توی گروه ها کسی جز خوبی چیزی ازت بخاطرش نمیاد. مرور حضور و خاطراتت هر لحظه غممون رو بیشتر می‌کنه 😭 🖤| @Clad_girls | دختران چادری
😭😭😭😭😭😭😭شهادتت مبارک فائزه جان
شهیده راه شهید فائزه جان راستی، کجا رفتی دختر؟!؟ هنوز امتحانات ترم ۵ را ندادی که !!! خدای نکرده درس ها را نیفتی ... این ترم هم مثل ترم ۳ سال گذشته، ارائه ها را گذاشتی اول ترم که آخر ترم با راهیان مقاومت تداخلی ایجاد نکند ؟؟ استاد های این ترم چطور بودن؟ این ترم حسی نزدیک به معلم بودن را با کارورزی در مدارس حس میکردی .... قبل سفر چقدر برای سیر محتوا فکر کردید؟؟ امسال چند اتوبوس از تهران راهی شد؟ برای ثبت نامشان چقدر دویدی؟ شنیدم مسئول گروه بودی، چقدر دلهره سالم بودن دیگران را داشتی ؟؟ فائزه جان، تقریبا دوسال دیگه می‌رفتی به مدرسه ، با رشته امور تربیتی آشناییتی ندارم اما حتم دارم که معاون پرورشی خوبی می‌شدی ، از آنهایی که دانش آموز ها برایشان جان میدادند و دوستشان داشتند. فائزه، چیزی تا روز معلم نمانده، روزی که با شوق به خودمان تبریک میگوییم ، مایی که هم روز دانشجو ذوق داریم و هم روز معلم .... اما امسال روزت را کسی تبریک نمی‌گوید خانم معلم .... خانم معلم، تدریس شهادت، اینقدر عینی لازم نبود. الگوی تدریس ایفای نقش را انتخاب کردی، طرح درس اینبارت مورد رضایت استاد ها و خانواده ات نیست دختر .... فائره جان، درست است نمیشناسمت ، تا کنون یکبار هم ندیدمت ، اما باز هم دلم از غم نبودنت، میسوزد .... نمیدانم چرا ، شاید تو شهیده ترین شهیدی هستی که میتوانم خودم را جای او بگذارم. منی که امسال لیاقت حضور نداشتم اما باز هم دلم قرار ندارد .... شهادتت مبارک خانم معلم ماندگار  .... نگین دره زاده، دانشجو معلم دانشگاه فرهنگیان ִ🖤| @Clad_girls | دختران چادری
خواهر عزیزم... فائزه جان ... سلام 😍 شهادتت مبارک 😭 چه سعادتی و چه اقبال نکویی داری دختر در روز ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و نزدیک مزار سردار دل ها ، دلت را به چه کسی سپردی و جانت را در طبق اخلاص قرار دادی !؟ درست است که هر دو از لشگر فرشتگان سرزمین من بودیم ...ولی عزیزم ... اخلاص در عملت تو را بالا برد و شهادت را نصیبت کرد! این شهادت گوارای وجودت ...😭 نزد فاطمه ی زهرا سلام الله علیها از ما یاد کن ! شاید توفیقی نصیب ما هم بشود به یاد شهیده ترویج عفاف و حجاب ✨ شهیده فائزه رحیمی ✨ ۱۵دی ماه ۱۴۰۲ ✨ 🌸 اجرای پویش فرشتگان سرزمین من اصفهان https://eitaa.com/fereshteganeman
یک خاطره ‌نگاری از طرف استاد فائزه جان به دستم رسیده ! آماده اید براتون بفرستم؟ آماده اید دلاتون بلرزه ؟ فائزه جان دور ، اما جوری به قلبای ما نزدیک بود که انگار خواهر خودمون بوده و همیشه کنارمون. . . :))💔
| *شهیدِ راه شهید* + تو اتوبوس بودیم که به‌خاطر یه مسابقه از فائزه پرسیدم یه شهید دانشجومعلم دختر که تهرانی باشه میشناسی؟ گفت: شهیده ناهید احمدی مقدم گفتم: شهیده احمدی مقدم تو نسیبه درس خوند ولی بچه خرم آباد بود. شهید دانشجو معلم خانمی رو می‌خوام که تهرانی باشه. فائزه گفت: نمی‌شناسم. هیچ فکرشو نمی‌کردم به مزار حاج قاسم نرسیده، اون شهیده تو باشی... 🇮🇷 : @Angel_kashan
برای فائزه... هم سن من بودی شاید چند ماه کوچیک تر یا بزرگتر... اصلا چه فرقی میکند!؟ بانو بودی🙂💔 یک بانوی دانشجوی فعال فرهنگی پویشی دغدغه دار! اینکه دیدمت یا نه فرقی میکند!؟ وقتی نقطه اتصالمان عشقی مشترک است... نمیدانم چه گفتی به پدرمان حاج قاسم که گلچینت کرد از هزاراااان فرشته ی فرشتگان سرزمین من.... شاید همین تلاش هایت ناز دخترانه ات بود برای پدرمان💔 نازت هرچه که بود خواهری رازت هرچه که هست... شفاعت خواهر های دور اما هم مسیرت را هم نزد پدر فراموش نکن💔 ✍🏻برجی زاده
| استاد‌فائزه‌رحیمی• - تا چند روز پیش شاگردم بود ، هر چه فکر می‌کنم ، جز لبخند همیشگی و نگاه آرامش بخش ، تصویر دیگری از صورتش در ذهنم ثبت نشده . از مدرسه‌ی محل کارورزی‌اش تا حوزه هنری ، راه زیادی بود . برای همین همیشه کمی دیر می‌رسید و اکثر اوقات روی یکی از صندلی‌های آخر کلاس می‌نشست . در نوشتن مصمم بود ، اما انگار در هر چیزی مصمم بود. نوشتن هم راهی بود برای رسیدن به هدفی که در دل داشت .  اما مگر می‌توان همه چیز را نوشت؟ + خودش در یکی از متن‌های کلاسی‌اش نوشته بود: " شهادت هنری بود برای مردان خدا ، و در فهم محدود من نمی‌گنجد که بخواهم آن را به تصویر بکشم . قلم را کنار گذاشتم... نور مطلق شهادت را چگونه در صفحات تاریک این دنیا می‌توانم ترسیم کنم؟ "   ~ فائزه‌ ، شهادت را نه با قلم ، که با جانش ترسیم کرد ، او شهادت را زندگی کرد . من و همه‌ی دوستانش دلتنگش می‌شویم . و تکه‌ای از قلبمان برای قصه‌ای که قرار بود بنویسد ، همیشه خالی می‌ماند‌ . قصه‌ای که درباره‌ی "حسرت شهادت" بود... و قصه‌ی تنوری که به سرزمین ترس‌ها راه داشت . و قصه‌ی دختری که هر شب قبل از خواب ، با بال خیال به سرزمین‌ های دیگر سفر می‌کرد... شاید ماجرای خودش بود . او که خودش را اهل این زمان نمی‌دانست : "من واقعا متعلق به این زمان نیستم . ربطی به این دوره و زمانه ندارم . وقتی در کلاف هزارتوی این شهر گم می‌شوم و بین آدمهای رنگارنگ بر می‌خورم ،سرگردانی، تنها احساسی است که دارم." حتما آن خلوتگاه گوشه‌ی اتاقش هم دلتنگش می‌شود . و آن دیوار دلخواهش که عکس‌های عزیزانش را آنجا گذاشته بود و آن را "بهترین جای دنیا معرفی کرده بود " می‌دانم که هر کدام از دخترهای کلاسم ، دنیایی بزرگ و کشف نشده هستند . مثل همه‌ی آدمهایی که اطرافمان زندگی می‌کنند . می‌دانم که خداوند ، دوستانش را بین همین آدم‌های اطرافمان پنهان کرده . شبیه نگین‌هایی که تنها خود خدا ، قدرشان را می‌داند . ~ مثل این دختر ، که تا همین چند روز پیش ، شاگرد من بود و حالا اوست که استاد من شده است. 📮: @Angel_kashan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا