🔰 مدیریت غزه پس از یحیی سنوار
👤 #سعدالله_زارعی
🔸حتماً شما این عبارت را شنیدهاید که «فلانی آخرین تیر ترکش جمهوری اسلامی است و اگر اصابت نکند، جمهوری اسلامی فرو میپاشد.»
🔸کاری که اسرائیل روز چهارشنبه، در باریکه غزه انجام داد در نهایت این بود که عنصر «خونخواهی» را به عناصر مقاومتی در غزه اضافه کرد. یعنی از این پس نیروهای جهادی فلسطین مطالبه تازهای از رژیم پیدا کرده و برای استیفای آن وارد صحنه میشوند.
🔸یک اتفاق مهم که در این سالها افتاده و خلأ فرماندهانی مثل سنوار و هنیه و عاروری پر میکند، «اتحاد میدانها» و در نتیجه اتصال فرماندهی خارج و داخل است. بنابراین اسرائیل حداکثر کاری که میکند حذف افراد و فروریختن دیوارهاست اما نمیتواند رشتهای که عمان و مدیترانه را بههم وصل کرده را از هم بگسلد.
🔸آیا امکان جایگزینی سنوار وجود دارد و آیا اصلاً جایگزینی برای آن هست؟ این سؤال مکرر این روزهاست. باید دید یحیی سنوار چگونه مسیر یک عضو عادی تا مقام اول حماس ـ که به عبارت بعضی رسانهها «کابوس صهیونیستها» شده ـ را طی کرده است.
🔸مطالعه این مسیر به ما میگوید هر چند شهادت او برای جنبش انقلابی حماس خسارت زیادی محسوب میشود اما دستکم ۱۰ ـ ۱۲ نفر با این خصوصیات یا نزدیک به این خصوصیات در «حماس فعلی» وجود دارد. علاوه بر آن حماس فرصت دارد از نیروهای دیگر نیز «سنوارهای آینده» بسازد. پس حماس در وضعیت بنبست قرار ندارد.
🔸خداوند بر عظمت حاج قاسم بیفزاید که میگفت «در یک عملیات، تقریباً همه فرماندهان گردانها و گروهانهای لشکر ۴۱ ثارالله شهید شدند اما به توانمندی عملیاتی و اقتدار و اداره آن آسیبی وارد نشد.» این تجربه ما از تأثیر خون شهید در دوام و قوام کارهاست.
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001FV0
@Kayhan_online
🔰 سهگونه کنش؛ سازش،جنگ و مقاومت
👤 #سعدالله_زارعی
🔸دیگر سازش یک «کنش انفعالی» نسبت به قدرت طرف مقابل و بهرسمیت شناختن آن با هدف ایمن بودن از آسیبهای آن و احیاناً بهرهمندی از فرصتهای آن میباشد و متقابلاً جنگ یک «کنش فعال» نسبت به قدرت مقابل و به مصاف آن رفتن با هدف تغییر آنی و سریع ساختارهای قدرت میباشد.
🔸آن که کنش انفعالی دارد، در همه موارد و زمینهها منفعل است و آن که کنش فعال دارد، در همه موارد و زمینهها تهاجمی عمل میکند. آنچه نوشته شد، بیان مختصر تئوریک وضعیتی است که در فضای عینی جهان وجود دارد و بهطور متوالی و انبوه به تجربه درآمده است و لذا مخاطب امکان این دارد که نتیجه این دو الگوی فعال و منفعل را ببیند و به داوری درست برسد.
🔸اما واقعیت این است که جهان و از جمله جهان اسلام را نمیتوان و نباید با دوگانه سازش و جنگ معرفی کرد؛ گونههای دیگری هم وجود دارند و یکی از گونههای مهم دیگر، «مقاومت» است.
🔸کنش «مقاومت» نه کنش سازش است و نه کنش جنگ. کنشی عقلانی و واقعگرا است که نه با سازشکاری، به جریان زور و ظلم و سلطه ناروای مستکبران عالم کمک میکند و نه بیمحابا و بدون پیدا کردن راههای غلبه بر نظام ظالمانه، وارد میدان میشود و میگوید «هرچه شد، شد».
🔸کنش مقاومت، کنش «عقلانی»، «واقعگرایانه» و «آرمانی» است و در واقع ترکیب این سه عنصر میباشد. کنشی عقلانی است؛ به این معنا که با نگاه به هزینههای سنگین و خسارات دو کنش سازش و جنگ، شیوهای تضمینشده نسبت به ایجاد فضائی جدید است که در آن نه تسلیم به زور باشد و نه توأم با ایجاد فضاهای کور و پرهزینه باشد. کنش مقاومت برخلاف کنش جنگ، روابط خود را با جهان قطع نمینماید و گزینه آن جز در موارد خاص، صندلی خالی نیست اما تحمیلهای زورمندان را هم قبول نمیکند و با ایجاد موقعیتهای جدید در عرصه جهانی، خواستههای خود را علیرغم نظر زورمندان پیش میبرد.
🔸 کم نیستند کسانی که ایران را به بنسلمانیسم و یا به بنلادنیسم دعوت میکنند و هر دو دسته هم از محاسبه و خرد جمعی و امثال این کلمات استفاده مینمایند، اما انتخاب ایران «مقاومت» است. منطق مقاومت نه تحریک کردن و نه تسلیم شدن است. بر اساس کنش مقاومت، ایران به مراتب سنگینتر از ضربهای که روز شنبه پنجم آبانماه دریافت کرده، ضربه خواهد زد./کیهان آنلاین
🔰 استقامت، دشمنان خارجی و شبههآفرینان داخلی
👤 #سعدالله_زارعی
🔸بنیان انقلاب اسلامی بر استقامت است و در یک کلام میتوان گفت همه عظمتهایی که در این 46 سال خلق شده و چشم جهان را خیره کرده است، محصول بههم پیوستگی و امتزاج استقامت امام و مردم بوده است. کما اینکه تاریخ معاصر ما در این ۱۰۰ یا ۲۰۰ سال پر از مواردی است که سرمایههای هنگفت و دستاوردهای بزرگ که با زحمات زیاد و خون دلها به دست آمده، بهخاطر عدم استقامت، رهبری یا مردم و یا هر دو از بین رفته و فرصتهای تاریخی تباه شده و کشور به قهقرا رفته است. جنبش تنباکو، جنبش مشروطیت و جنبش نفت و سیر قهقرایی پس از هر یک پیش روی ماست. امروز، ایران با استقامت امام و مردم به جایی رسیده که دشمنان آن با صراحت میگویند «ایران، خود معادلهساز است و با معادلات نمیتوان آن را منفعل نمود و یا از صحنه خارج کرد». ما امروز البته در شرایط بسیار حساس و بسیار خطیری هستیم و در نقطهای قرار داریم که هم باید از دستاوردهای بزرگ خود که با تلاش مستمر و هزینه زیاد به دست آمده است، در عرصه داخلی، منطقهای و جهانی مراقبت نماییم و هم باید در افزایش موقعیتها و دستاوردها تلاش کنیم.
روایتی در صفحه 66 تفسیر «دُرُّالمنثُور» نوشته عالم بزرگ اهل سنت، عبدالرحمن سیوطی متوفای ۹۱۱ قمری آمده که وقتی آیه ۱۱۲ سوره هود (فَاستَقِم كَما أُمِرتَ وَمَن تابَ مَعَكَ وَلا تَطغَوا إِنَّهُ بِما تَعمَلونَ بَصيرٌ) نازل گردید، رسول خدا صلواتالله علیه و آله خطاب به مسلمانان فرمود:
🔻«شَمِّرُوا، شَمِّرُوا» یعنی آستینها را بالا بزنید، آستینها را بالا بزنید. این سوره مبارکه در دوره مکه نازل شده است و میدانید که در حد فاصل حضور پیامبر اکرم صلواتالله علیه و آله در مکه و فتح مکه در سال هشتم هجری چه حوادث سهمگین و بزرگی رخ داده است. مسلمانان که در دوره سختی شمارشان نسبت به کفار اندک بود و توشه و توان مالی و مادیشان هم در برابر جبهه کفر اصلاً قابل قیاس نبود، توانستند اسلام را بر شبهجزیره حاکم گردانیده و پیک دعوت را به شرق و غرب عالم بفرستند. این وضعیت دو چیز را نشان میدهد یکی اینکه مسلمانان آنگونه که پیامبر خواسته بود «آستینها را بالا زدند» یعنی مردانه پای کار آمدند و ماندند، دیگر اینکه این ایستادگی و استقامت آنان «نتیجه بزرگ» داد.
🔸این استقامت مردم البته آنطور که از روایات میفهمیم به تلاش دائمی و بلکه شبانهروزی پیامبر وابسته بود و از اینرو فرمود «شَیَّبَتْنِی هُودٌ وَ أَخَوَاتُهَا» این یعنی مراقبت و تأکید شبانهروزی پیامبر. پایه این استقامت هم «ایمان» بود و میدانیم که محور کار پیامبر در مکه در کنار استقامت، تعمیق مبانی نظری و عملی اعتقادات و باورهای دینی بود. از اینرو وقتی مسلمانان که در مکه تربیت شده بودند با هجومهای جمعی سنگین دشمنان مواجه گردیدند، دستور داده شد که استقامت بورزید. آیه ۴۵ سوره مبارکه مائده ناظر به این موضوع میباشد (ای کسانی که ایمان آوردهاید، هر گاه با فوجی از دشمن مقابل شدید، پایداری کنید و خدا را پیوسته یاد کنید. در این صورت است که فاتح و پیروز میشوید) حال یک لحظه تصور کنید مسلمانان اندکی که به پیامبر ایمان آورده بودند به واسطه کمی عده و عده خود و پارهای حوادث سخت، از ادامه کار فاصله میگرفتند و بیتابی جای استقامت آنان را میگرفت، آن وقت اصلاً این دین پا نمیگرفت و بشریت یک سره مسیر دیگری پیدا میکرد و راهی برای شناخت آنچه باید از آنچه نباید به وجود نمیآمد و جهان کاملاً سیرت و صورتی تاریک و دهشتناک پیدا میکرد.
🔸این مسیر که نتیجه شیرین آن روشن میباشد البته مسیر راحتی نیست. به غیر از آنکه دشمنان خارجی همه توان خود را برای اینکه معادلهای به نفع جبهه حق شکل نگیرد پای کار میآورند و همه اصول اخلاقی و انسانی و داعیههای فریبای خود را در این مواجهه زیر پا میگذارند، بلکه زبانهای شماتت داخلیها هم به راه میافتد و انواعی از شهبهافکنیها در مسیر حق پدید میآید. در آیات مختلف قرآن کریم، حجم عظیمی از این شبههافکنیها در داخل و خارج علیه جبهه حق بیان شده است. یکی از این شبههها این است که مقاومت در برابر قدرت دشمن قوی چه فایدهای دارد؟ (به تعبیر امروزیها آیا با منافع ملی میخواند؟) و یکی دیگر از شبههها این است که دشمنان به زودی مسلمانان را از پای درمیآورند (به تعبیر امروزیها معادله به ضرر ایران و جبهه مقاومت تغییر میکند) شبههافکنها بهخصوص در لحظات حساس، مثلاً مواقعی که جبهه حق زیر فشار متراکمتری قرار دارد، بهطور گسترده وارد میشوند. «کار ویژه» آنان در این شرایط این است که توی دل مردم را خالی نمایند.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 چرا آمریکا، اسرائیل و حوزه عربی نگران تحولات سوریه هستند؟ (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸جدای از اینکه تحول راهبردی هفتم تا هجدهم آذر ماه سوریه بر مبنای طراحی شناخته شده و مستند چند ساله صورت گرفته است، آینده سیاسی و حکمرانی و مناسبات خارجی سوریه در هالهای از ابهام قرار دارد. اجلاس فوری کشورهای عربی در اردن و بیانیه نهائی آنها و اظهارات افراد ارشد تحریرالشام و اظهارات مقامات آمریکایی و مواضع و عملکرد رژیم صهیونیستی مجموعاً از «نگرانی» حکایت میکند. بر این اساس واقعاً تصویر روشنی از آنچه خواهد شد وجود ندارد. افراد ارشد تحریرالشام ضمن خویشتنداری زیاد در بیان مواضع، سعی کردهاند با وعدههای پررنگ اقتصادی نظیر افزایش ۴۰۰ درصدی حقوقها، داخل را تحت کنترل قرار دهند و با وعده «شکل دادن به دولتی تکنوکرات» نگرانیهای طرفهای مختلف خارجی را برطرف نمایند اما به همان اندازه که عمل به وعده حل اقتصادی ـ به دلیل محدودیت شدید منابع مالی ـ غیرممکن میباشد، تحقق وعده شکلگیری دولتی تکنوکرات ـ عملگرا ـ هم که خواسته مشترک غربیها و کشورهای عربی میباشد، دور از دسترس است. در میان گروههای چهار یا ششگانه شکلدهنده به گروه تحریرالشام هم درباره دولت عملگرا توافق وجود ندارد، چه رسد به حدود ۱۵ گروه اصلی که در بخشهای مختلف سوریه فعال هستند.
🔸تخلف از وعده قبلی تحقق یک خلافت اسلامی هم مدعیان حکومت جدید را با چالش اساسی امنیتی داعش مواجه میگرداند. هماینک و با از بین رفتن زندانها، لااقل ۲۰ هزار نیروی داعش در سوریه بهخصوص در نواحی شرقی و شمالی سوریه حضور دارند و در کمین گروههای تحریرالشام نشستهاند. این موضوع مهم است و سران مدعی حکومت در دمشق را در صورت پذیرش دولتی تکنوکرات تحت فشار شدید قرار میدهد و وضع داخلی را از کنترل آنها خارج میکند. همین چند روز پیش بیانیهای علمایی با دهها امضا از کشورهای مختلف خطاب به سران تحریرالشام صادر گردید که در آن بر تأسیس یک دولت مذهبی و احیاء خلافت تأکید شده بود. گروه مدعی حکومت در دمشق با فشار امنیتی داعش و مطالبه علمایی که هر کدام در واقع پدران مذهبی تروریستهای تکفیری کشور خود بوده و در ترکیب گروههای تروریستی سوریه سهم دارند، چه میخواهد بکند؟ تحریرالشام بزرگی این چالش را میداند.
🔸در سطح همسایگان و تا دوردستها در حوزه عربی و اسلامی، احیاناً تنها ترکیه ایده خلافت را پشتیبانی میکند اما اولاً نه خلافتی از جنس داعش و نه با مرکزیت دمشق، ترکیه ایده «خلافت تکنوکراتیک سنی با مرکزیت آنکارا» یا شهری دیگر در ترکیه را مطلوب میداند. این ایده که منحصر به رهبران حزب عدالت و توسعه ترکیه میباشد، از یکسو خلافتی شریعتمدارانه از نوع آنچه داعش دنبال مینماید را رد میکند و از سوی دیگر بازخیزی خلافت از نوع اموی را رد مینماید. بنابراین میتوانیم بگوئیم فعلاً همه آنانکه در سرنگونی دولت اسد به هم رسیده بودند، در شکل دادن به «یک حکومت جایگزین» دچار اختلاف میباشند و این، سوریه را با چالش «استقرار» و چالش دولت مستقر مواجه میگرداند.
🔸الان کم و بیش مشخص شده همه آنانکه برای سرنگونی دولت متحد مقاومت همداستان و همدست شدهاند در مورد «جایگزین»، یا ایده مشترکی نداشتهاند یا آنچه در عمل با آن مواجه گردیدهاند، ایده مشترک آنان را بر باد داده است. این را میدانیم که در داخل گروههای مسلح تروریستی سوریه اختلاف شدید وجود داشته و بارها کار به درگیری شدید مسلحانه میان آنان کشیده شده و این چیزی نیست که با پیروزی مشترک بر بشار حل شده باشد. برای گروههایی که به مسایل معنوی آراسته نیستند و در عین حال به دین تمسک مینمایند تا به قدرت دست پیدا کنند، صحنه پیروزی، صحنه امتیاز و سهمخواهی است. پس یک سطح اساسی تعارض در داخل است که ماهیتاً و نتیجتاً تعارض امنیتی میباشد و با تعارض چند حزب سیاسی متفاوت است.
🔸در تغییر دولت در سوریه، ترکیه خود را دایرمدار میبیند و در تدارک ایجاد یک دولت تکنوکرات و مذهبی وابسته به خود در سوریه است، به گونهای که مورد پذیرش منطقهای و بینالمللی قرار بگیرد و در آینده تقویتکننده تمایلات شریعتمدارانه در ترکیه نباشد، چرا که چنین تمایلاتی با ایدههای پانتورانی اردوغان و حزب عدالت و توسعه در تعارض بوده و مانع همکاری کشورهای سکولار ترک در دو سوی خزر با پروژه مذکور میشود. اما آیا تحقق دولتی تکنوکرات و مذهبی بر مدار ترکیه در سوریه به سادگی نوشتن عباراتی است که رجب اردوغان و هاکان فیدان روی کاغذ رقم زدهاند؟ مسلماً خیر. چرا که این ایده در داخل سوریه معارض دارد، در سطح منطقهای و بینالمللی هم معارض دارد. جمله دولتهای عربی حتماً زیر بار چنین ایدهای نمیروند و این هزینه ترکیه را به شدت بالا میبرد.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸دولت ترکیه از سال 1390/ 2011 که بحران امنیتی سوریه شروع شد تا امروز در این کشور نقش اساسی و منحصر به فرد ایفا کرده است و به نظر میآید این نقش امنیتی تا سالهای آینده استمرار داشته باشد. دولت ترکیه در این دوره ۱۵ ساله علاوهبر حمایت نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، سیاسی و مالی از همه گروههای نظامی مخالف دولت سابق سوریه، بخش زیادی از شمال این کشور را به اشغال نظامی خود درآورده و اخیراً بر حجم آن افزوده است. ترکیه از سال ۱۳۹۳ ـ دو سال پس از آغاز بحران امنیتی سوریه ـ به بهانه مقابله با تهدیدات گروههای مسلح کردی علیه ترکیه در حالی که توانایی تهدید این کشور را نداشتند، به خاک سوریه تجاوز کرد و حاکمیت این کشور را زیر پا گذاشت. این در حالی بود که سوریه و ایران بارها به اطلاع مقامات آنکارا رسانده بودند که عدم تعرض گروههای مسلح کردی به خاک ترکیه را تضمین میکنند. کمااینکه در طول این ۱۵ سال هیچ گزارشی مبنی بر تعرض کردهای سوریه به خاک ترکیه و حتی شلیک یک تیر به سمت آن منتشر نشده است. پس کاملاً پیداست که دولت ترکیه از آشوبهای سوریه برای در دست گرفتن بخشهایی از سرزمین آن استفاده کرده است. گزارشها بیانگر آن است که ارتش ترکیه در مناطق تحت اشغال خود در سوریه اقدام به راهاندازی دورههای آموزش زبان ترکی و جایگزین کردن لیر خود به جای پول رسمی سوریه کرده که از نیات ترکیه در اشغال دائمی سرزمینهای سوریه و الحاق آن به ترکیه خبر میدهد.
🔸براساس اسناد و مدارک فراوانی که از حمایت گسترده و طولانی دولت ترکیه از گروههای شبهنظامی معارض دولت سوریه حکایت میکند و شامل حمایت همهجانبه از «جیشالحر»، «داعش»، «النصره» و در سالهای اخیر از تحریرالشام و احرارالشام میشود، این دولت در همه جنایاتی که طی ۱۵ سال اخیر علیه مردم سوریه اتفاق افتاده، سهم اساسی دارد. رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه در طول این ۱۵ سال حتی حمایت رسمی از تروریستها را مخفی نکرده و در مواقع مختلف از جمله در جریان برگزاری نشستهای آستانه که از بهمن ماه ۱۳۹۵ شروع شد، بهطور رسمی نمایندگی جریانات مسلح سوریه را بهعهده داشته است.
🔸پس از آنکه دولت سوریه به همراه دوستان منطقهای خود توانست بر تروریسم غلبه کرده و اکثر مناطق تحت اشغال تروریستها را آزاد کند و در دهم دی ماه ۱۳۹۵ آتشبس برقرار نماید، نشستهای آستانه با مشارکت ترکیه شروع شد. در این میان دولت ترکیه تلاش کرد تا مانع فروپاشی کامل گروههای مسلح معارض سوریه شود. بهعنوان مثال در جریان نشستهای آستانه، ترکیه تضمین داد که بدون نیاز به درگیری نظامی، گروههای مسلح معارض در ادلب را خلع سلاح کرده و این استان را به دولت سوریه تسلیم میکند و برای این کار شش ماه زمان خواست اما در طول این مدت، دولت ترکیه امکانات نظامی و مالی بیشتری در اختیار تروریستها قرار داد و با استمهال پیدرپی، مانع بازگشت این منطقه به دولت سوریه شد. در طول این سالها، ادلب عملاً به صورت یک استان تحت اداره ترکیه درآمد در حالی که پایگاه اصلی حضور تروریستها بود.
🔸بر اساس اسناد، دولت ترکیه از اواسط ۱۳۹۸ درصدد برآمد تا طی یک برنامه دقیق چندلایه، الگوی ادلب را به کل سوریه سرایت دهد. این برنامه چندلایه شامل موارد زیر بود:
🔻۱ـ دولت ترکیه درصدد برآمد که از ادلب یک سوریه کوچک و مینیاتوری بسازد. بر این اساس گروههای مختلف شبهنظامی تروریست که تعداد آنان به ۱۵ گروه میرسید را تحت یک چتر قرار داده و مانع ادامه درگیریهای داخلی میان آنان شود. این در حالی بود که گروه النصره که بزرگترین گروه شبهنظامی سوری بود، رسماً در لیست تروریسم سازمان ملل قرار داشت و باید برچیده میشد. سرویس اطلاعاتی ترکیه که اداره ادلب و در واقع اداره گروههای تروریستی را برعهده داشت، النصره را وادار کرد تا با نام جدید فعالیت کند. براین اساس اکثر گروههای این «جبهه» ذیل نام جدید (تحریرالشام) قرار گرفتند و تحت فرماندهی یک قرارگاه مشترک درآمدند که بعدها به اتاق عملیات فتحالمبین موسوم گردید.
🔸سرویس اطلاعاتی ترکیه گروه جدید تحریرالشام را تحت آموزشهای مختلف قرار داد. این آموزشها شامل آموزشهای نظامی، اطلاعاتی، سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، رسانهای و فنآوری میشد و واضح بود که ترکیه از این آموزشها برای شکل دادن به یک دولت استفاده میکند. کمااینکه اندکی بعد در ادلب دولتی شکل گرفت که ریاست ظاهری آن با جولانی و ریاست واقعی آن با میت ترکیه بود. نخستوزیر این دولت «محمد البشیر» بود که امروز به عنوان نخستوزیر سوریه معرفی شده است.
🔻۲ـ همزمان با این روند در ادلب، دولت ترکیه از ضعف اقتصادی «سوریه در تحریم» استفاده کرد و کار روی ارتش سوریه و منفعل کردن آن را شروع نمود.
🔻ادامه دارد...
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در طول این سالها حقوق و درآمد یک جوان عضو شاخه نظامی تحریرالشام حدود ۱۴ برابر حقوق یک ژنرال در ارتش بشاراسد بود! فاصله ۵۰ دلار تا ۷۰۰ دلار حقوق ماهانه برای ارتشی که از ۱۳ سال جنگ خسته است و افقی داخلی برای بهبود وضعیت ندارد، طبعاً وسوسهانگیز بود. در این میان اردوغان از بعضی از خطاهای دولت سوریه هم استفاده کرد و نفوذ خود در ارتش سوریه را وسعت داد. یکی از این خطاهای راهبردی سربازگیری از مخالفان دولت بود که این اواخر تعداد آنان از ۳۰ هزار نفر فراتر رفت. دولت بشار اسد با این گمان غلط که سربازگیری از مخالفان، آنان را نسبت به سوریه دلبسته کرده و به رفع اختلافات منجر میشود، این امکان طلایی برای تسلط بر بخشهای مختلف ارتش را در اختیار دولت ترکیه و سرویس اطلاعاتی آن قرار داد. در واقع روز هفتم آذر ماه که عملیات تحریرالشام علیه حلب شروع شد و سپس به سرعت به استانهای دیگر سوریه رسید، ارتش عملاً از سوی ترکیه و تحریرالشام تسخیر شده بود. کمااینکه از همان روز هفتم آذر ماه درگیری در ارتش میان وفاداران به دولت سوریه و عوامل داخلی سرویس امنیتی ترکیه یعنی همین سربازان و عناصر جذبشده ارتش در گرفت و آن را متلاشی کرد. این در حالی بود که دولت سوریه به دلیل بار مالی، به کاهش شدید «نیروهای دفاع وطنی سوریه» که نقش اساسی در آزادسازی سوریه از سیطره گروههای تروریستی تحتالحمایه داشتند، اقدام نمود و عدد آنان را از حدود 120 هزار نفر به حدود 12 هزار نفر رساند و از سیستم نظامی به بخش خدماتی منتقل نمود و عدد نیروهای سپاه تحت امر «سرلشکر سهیل حسن» که نقش اول در مهار گروههای تروریستی داشت و وجود آنان لرزه بر اندام گروههای تروریستی میانداخت از حدود ۳۰ هزار نفر به کمتر از ۵۰۰۰ نفر تقلیل داده بود. این یگان نیز در زمان حملات هفتم تا هجدهم آذر ماه دچار درگیری داخلی شد و عدد فعال آنان به حدود ۵۰۰ نفر! کاهش یافت. این اشتباهات که توجیه مالی داشت، عملاً به فرش قرمز پیش پای سرویس ترکیه و گروه تحریرالشام تبدیل شد تا کل سوریه را بدون درگیری و با سرعت به تصرف درآورند.
🔻۳- دولت ترکیه در حالی که دولت سوریه را به رسمیت نمیشناخت و بر براندازی آن اصرار داشت و برنامههای مختلفی را برای تحقق آن تنظیم کرده بود، تلاش کرد تا در جامعه تحت محاصره اقتصادی رسوخ کند و چهره خود را از یک دولت متخاصم به دولتی که درصدد بهبود وضعیت اقتصادی مردم این کشور است، تغییر دهد. سوریه بدون صادرات کشاورزی و واردات کالاهای اساسی قادر به ادامه حیات نبود. وقتی بحران امنیتی در سوریه شروع شد، این کشور تحت تحریم شدید غرب قرار گرفت و مرزهای ترکیه و اردن روی آن بسته شد. کشورهای عراق و لبنان هم که با سوریه هممرز بودند خود درگیر بحران شدید امنیتی یا اقتصادی بودند و عملاً قادر به حمایت مالی از دولت دمشق نبودند. این هم در حالی بود که طولانی شدن جنگ در سوریه هزینههای این کشور را به شدت افزایش داده بود و آمریکا، ترکیه و شبهنظامیان تروریست بر منابع اندک اقتصادی سوریه در شمال شرق این کشور تسلط پیدا کرده و دولت را از دستیابی به درآمدهای نفتی محروم کرده بودند. بدینصورت سوریه که در دهه اول حکومت بشار ـ 1379 تا 1390 ـ بهترین دوران اقتصادی خود را در مقایسه با دهههای پیش از آن تجربه کرده بود، به فلاکت افتاد که ترکیه در این دو موضوع ـ یعنی افزایش هزینههای دولت سوریه و به صفر رساندن درآمدهای آنـ نقش اساسی داشت.
#یادداشت_روز
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 مردم سوریه قیمومیت ترکیه را نمیپذیرند (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در این میان آنکارا برای جداسازی مردم سوریه از دولت چهره جدیدی از خود به نمایش گذاشت. دولت ترکیه بهصورت مدیریت شده و محدود در بازار اقتصادی سوریه رسوخ کرد تا نشان دهد تنها کشوری است که غم مردم را میخورد و در صدد کمک به آنان برآمده است. حتماً شما هم بارها شنیدهاید که چطور ایران که روابط راهبردی با دولت سوریه دارد از ترکیه که هیچ رابطهای با دولت این کشور ندارد و در حال جنگ با آن است، سهم کمتری در بازار سوریه دارد. پاسخ به این سؤال در آن زمان دشوار بود و چون واقعیت روشن نبود، گفته میشد این از خاصیت تجارت محور بودن ترکیه در مقایسه با ایران است که به دلیل اتکاء به نفت، واردات محور میباشد. در حالی که گسیل کردن کنترل شده کالاهای غذایی ترکیه به بازار سوریه با هدف انتفاع اقتصادی ترکیه صورت نمیگرفت. نشانه آن هم این بود که مواد غذایی ترکیه با قیمتی بسیار کمتر از قیمتی که این کالاها در کشورهای دیگر به فروش میرسید، در سوریه عرضه میشد و این از یک هدف مهم غیراقتصادی خبر میداد.
هدف دولت ترکیه اثرگذاری بر جامعه سوریه، جداسازی آن از دولت و سفیدسازی چهره ترکیه نزد مردم سوریه بود که به دلیل سوابق در دوره عثمانی و پس از آن، دشمن خود میدانستند.
🔸اما نقش ترکیه در سوریه در سالهای پیشرو ضرورتاً تغییر میکند. ترکیه درصدد ایجاد یک دولت وابسته به خود در سوریه است و در عین حال به دلیل شکننده بودن اقتصاد آن، برداشتن بار دولتی که هماینک به یک دهان باز تبدیل شده و به همه چیز احتیاج دارد، برای آنکارا به شدت دشوار است و بازگشت ذهنیت مردم سوریه از همسایه شمالی خود که اصرار دارد هم بخشهایی از سوریه را در اشغال داشته باشد و هم به عنوان قیم آن ایفای نقش کند، چندان دور نیست.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در چنین فضائی دشمن میتواند به راحتی و بدون هزینه از افرادی در داخل نظام سیاسی ایران استفاده کند و کار خود را پیش ببرد.
🔸کمااینکه شاهد هستیم که دشمن برای تغییر باورها در مورد کارآمدی ایران پس از انقلاب ـ علیرغم آنکه در محافل کارشناسی آنان به اقتدار و کارآمدی نظام سیاسی ایران اعتراف مکرر شده است. ـ دروغپردازی کرده و ایران کنونی را فاقد توانایی در عرصههای قدرت معرفی میکند. بعد همین دشمن در رسانههای خود (بیبیسی، رادیو فردا، ایران اینترنشنال، دویچهوله، یورونیوز و...) به موردی از اظهارات در داخل ایران استناد کرده و دروغ خود را «امر واقع» معرفی مینماید! و این به صورت هر روزه منتشر میشود یعنی هر روز «استنادی مشخص» به سخن یک یا چند مسئول جمهوری اسلامی را همزمان در رسانههای مختلف (که بدون شک ابزارهای عملیات روانی و رسانهای هستند) منتشر مینمایند. کاملاً پیداست که ماشین دروغپراکنی دشمن بدون چنین استنادات و استفادههایی پیش نمیرود. حتی در مورد ناکامی پیدرپی دشمن در دو جنگ نظامی و اقتصادی هم اظهارات خلاف واقع مقامات و دستگاههای جمهوری اسلامی برای دشمن موضوعیت دارد. دشمن با استناد به بعضی سخنان مسئولان و دستگاههای جمهوری اسلامی وانمود میکند در همین دو عرصه هم موفقیتهای بزرگی داشته و سیاستهای آن در مواجهه با مردم ایران به نتایج مهمی رسیده است.
🔸میتوان گفت شهروندان ایرانی در دو چیز تردیدی ندارند، یکی اینکه کشورشان طی دهههای اخیر در حوزههای مختلف حتی در حوزه اقتصادی به پیشرفتهای «بسیار بزرگی» رسیده است و دیگر اینکه کشورشان در طول نزدیک به پنج دهه گذشته، در همه حوزهها بهخصوص در حوزه اقتصادی زیر فشار سنگین دشمن قرار داشته است. جمعبندی نهائی مردم این است که دشمن آسیبهایی زده ولی نتوانسته کشور را از مسیر حرکت و پیشرفت بازدارد. یک سؤال اساسی وجود دارد؛ آیا همین تصور که کاملاً با واقعیت تطبیق دارد ـ یعنی نه میتوان رشد چندین برابری اقتصادی و پیشرفت ایران 1403 نسبت به ایران 1356 را نادیده گرفت و نه میتوان 46 سال دشمنی آمریکا علیه ایران را افسانه خواند ـ در اکثر مقامات فعلی کشور رسوخ دارد؟ آیا با توجه به نبرد هوشمند نرم دشمن که میخواهد از یکسو ایرانِ «جمهوری اسلامی» را ویران نشان داده و از سوی دیگر خود را در مقام دلسوز و ناصح ملت ایران جا بزند، مسئولان وزارتخانههای فرهنگی کشور، پا در میدان بیان حقایق موجود ایران هستند یا پا در رکاب دشمن در ناتوان معرفی کردن ایرانِ «جمهوری اسلامی»اند؟ دردمندانه باید گفت بخش قابل توجهی از دستاندرکاران فرهنگی فعلی پا در رکاب ناتوان معرفی کردن کشور و تاریک نشان دادن افق ایران هستند! چرا؟
🔸در حسن باطن بعضی مقامات فرهنگی کشور که متأسفانه پا در رکاب دشمن در سیاهنمایی از ایران و رو به تهدید نشان دادن آن هستند، لزوماً تردید وجود ندارد، اما چرا آنان در کار تکمیل پازل دشمن هستند؟ در اینجا طبعاً یک پاسخ باقی میماند و آن «نفوذ» است. این قلم چند ماه پیش، نامهای خصوصی در حدود 25 صفحه به یکی از مسئولان فرهنگی ـ رسانهای کشور نوشت و با آوردن موارد، نشان داد که گرفتار پدیده نفوذ شده است. او در پاسخ کوتاه خود نوشت شما دچار سوءظن شدهاید، در حالی که در اسناد ارائه شده جایی برای فرار او از واقعیت نفوذ وجود نداشت.
🔸این قلم تردیدی ندارد که وقتی شاهد پر شدن پازل دشمن در توهمپراکنی و دروغپردازی علیه جمهوری اسلامی از سوی کسانی هستیم که در حسن باطن آنان شک نداریم، پای نفوذ به میان میآید و نفوذ با فرد کاری میکند که به تعبیر ششم فروردین ماه 1368 حضرت امام خمینی رحمهًْالله علیه (خطاب به آقای منتظری) او را تا جهنم یعنی تا انکار همه حقایق ـ در اینجا انکار حقانیت جمهوری اسلامی در نبردی که دشمنانش علیه آن به راه انداختهاند ـ میکشاند. این را باید توجه کرد.
🔸همین چند روز پیش رسانههای شناختهشده دشمن بهطور همزمان و با عبارات کاملاً شبیه به هم به نقل از یک مقام جمهوری اسلامی نوشتند «وضع زابل 50 سال است تغییری نکرده است». کاملاً پیدا بود که آن شخص مسئول در سخنرانی خود چندین گزاره مثبت درباره ایران و افق آن مطرح کرده بود اما این یک عبارت به کار دشمن میآمد و همین هم تیتر مشترک رسانههای آن شد و به بازار اتهامپراکنی علیه ایران و سیاهنمایی از افق آن آمد. حال اگر سرویسهای اطلاعاتی کشور پیگیری کنند حتماً در خواهند یافت آن یک جمله را چه کسی موذیانه به ذهن یک مقام کشور انداخته و او به زبان آورده است. و این چگونه و در چه سیر رابطهای انجام شده است.
🔻ادامه دارد...
@Kayhan_online
🔰 اظهاراتی که حاکی از «نفوذ» است (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸تردیدی در این نداشته باشید که هماینک دور خیلی از مسئولین مؤثر کشور بهخصوص در حوزههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی حلقهای از نفوذ به وجود آمده تا کارکرد یک مسئول کشور را که باید دفاع از مردم و نظام سیاسی برآمده از آنان باشد، به کارکردی معکوس سوق دهد و ایران را در مواجهه نرم با دشمن شناخته شده، بیدفاع گذاشته تا در فرآیندی داخلی شکست بخورد. بعضی از گران کردنها و دفاع مسئولان ذیربط از گران کردنهای ماههای اخیر کشور، که واقعاً هیچ توجیه اقتصادی ندارد، خارج از این قاعده نیست. سلب اعتماد تودههای مردم از مسئولان دولت جمهوری اسلامی فقط یک راه دارد و آن کارکردهای غلط عناصر دولت و دفاع غلط آنان از کارکردهای غلط است.
🔸پدیده نفوذ را باید در بخشهای مختلف جدی گرفت. امروز دو دستگاه معظم اطلاعاتی مسئول در کشور وجود دارد. وظیفه آنان فقط هشدار دادن و اقدامات پس از حوادث نیست. با توجه به خطری که از ناحیه نفوذ در دستگاههای متولی سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کشور وجود دارد و این خطر توسط دستگاههای امنیتی گوشزد شده، وقت آن است که این دستگاهها بدون ملاحظه این و آن، حلقههای پیرامونی مسئولان و دستاندرکاران در این حوزهها را تحت اشراف و کنترل درآورده و برخورد قاطعی با افراد خزیده در موقعیتهای حساس کشور صورت دهند. این در درجه اول خدمتی بزرگ به این مسئولین میباشد.
#یادداشت_روز
@Kayhan_online
🔰 کاربست تجربه گرانسنگ ۱۲ روز استقامت و هجوم ایران (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸پس از پایان جنگ ۱۲ روزه اخیر آمریکا، رژیم اسرائیل و... علیه جمهوری اسلامی ایران، آیا موازنه نظامی میان طرفین که با دست برتر ایران جریان داشت، پابرجاست و یا دستخوش تغییر شده است؟ پاسخ به این سؤال از اینرو اهمیت دارد که افق ما و منطقه غرب آسیا به آن وابسته است.
🔸وقتی جنگ اخیر آغاز گردید، بهخصوص در روز اول که ضرباتی به فرماندهی نظامی ایران وارد شد، مسلمانان که جمهوری اسلامی را به معنای دقیق کلمه، «جبهه خود» در مقابل نظام سلطه میدیدند، بهشدت نگران شدند. نگرانی آنان این بود که نکند موازنه نظامی منطقه به نفع آمریکا و رژیم غاصب تغییر نماید. ما این را در جریان حج امسال عمیقاً و بهطور فراگیر و خیلی آشکار در همه طیفها و پیروان مذاهب مختلف مسلمانان جهان از اندونزیاییها، در منتهیالیه شرق اسلامی تا مراکشیها، در منتهیالیه غرب اسلامی مشاهده کردیم. در واقع دیدیم که همه جهان اسلام به تلاطم افتاد کمااینکه در پایان جنگ احساس اطمینان آنان را هم مشاهده کردیم.
🔸پاسخ به این سؤال که آیا تغییری در معادله نظامی منطقه پیش آمده یا خیر، وابسته به تجزیه و تحلیل دقیق جنگ ۱۲ روزه است.
🔸بررسیهای کارشناسی بیانگر آن است که نخستوزیر رژیم غاصب اسرائیل دو هفته پیش از شروع جنگ، با ارائه یک برنامه دقیق و مستند نظامی، رئیسجمهور آمریکا را متقاعد کرد که با پشتیبانی نظامی آمریکا، بدون نیاز به مداخله مستقیم نظامی آن میتواند بر سیستم نظامی ایران سوار شده و با سرعت به آن ضربه زده و از کار بیندازد تا آنگاه ایران از ترس ویرانی مطلق به هر آنچه آمریکا اراده کند، تن دهد. جنگ در دقایق اولیه صبح جمعه 23 خرداد با این خاطر جمعی شروع شد روند جنگ در سه روز اول به گونهای بود که رژیم غاصب، آمریکا و دولتهای اروپایی را وارد مطالباتی بزرگتر از بحث هستهای کرد اما به سرعت ورق برگشت و تا آنجا پیش رفت که آمریکا در روز دوازدهم، در حالی که پذیرفته بود آخرین ضربه نظامی را ایران به رژیم اسرائیل بزند، از ضرورت برقراری آتشبس صحبت کرد و رژیم اسرائیل که در آخرین ضربه ایران هم گرفتار آسیب اساسی شده بود، به پایان جنگ تن داد. و این در حالی بود که آخرین ضربه را ایران حدود دو ساعت پس از آتشبس اعلامی زده بود. قرار بود در این جنگ ایران در ضربه اول فلج شود، طراحی شهادت همزمان تعدادی از فرماندهان ارشد سپاه هم بر این مبنا انجام شد. تحلیل دشمن این بود که با ضربه اول سیستم نظامی ایران فلج میشود و با ضربات بعدی به انفعال پیاپی افتاده و فاقد توان دفاعی میشود و در نهایت از هم میپاشد. به همین جهت رژیم غاصب در روزهای اول تا سوم همزمان با وارد کردن ضربات نظامی، ابلهانه از تغییر نظام سیاسی ایران هم صحبت میکرد. بعضی خبرها بیانگر آن است که ارتش اسرائیل پیش از اجرای تهاجم نظامی به ایران، گام به گام تمرین کرده و به اطمینان بالایی رسیده بود. اما رژیم اسرائیل در روز چهارم و پس از آنکه با اقدامات منظم و پرقدرت ایران مواجه شد، به این اعتراف رسید که «علیرغم آنکه به رأس فرماندهی نظامی ایران آسیب وارد شده اما ساختار تصمیمگیری و اجرای نظامی ایران به خوبی دارد کار میکند و این به آن معناست که ایران میتواند بهراحتی به جنگ ادامه داده و ضرباهنگ آن را مدیریت نماید.»
🔸جنگ با تغییر جمعبندیهای رژیم غاصب و دولت آمریکا ادامه پیدا کرد تا اینکه از روز هشتم جنگ، ابراز نگرانیهای اسرائیل شروع شد. فرماندهی ارتش رژیم با اشاره به تنوع ضربات ایران گفت «ایران همه خطوط قرمز را پشتسر گذاشته است». فرماندهی ارتش اسرائیل در روز نهم اعلام کرد «بدون ورود مستقیم نظامی آمریکا، جنگ به درازا میکشد و اسرائیل نمیتواند همه اهداف جنگ را محقق گرداند». آمریکا پس از آن، ورود مستقیم و البته محدود به جنگ را مورد بررسی قرار داد و در حالی که ترامپ یک هفته قبل ادعا کرده بود، اسرائیل دست برتر دارد، به کمک رژیم اسرائیل شتافت و بر این مبنا، در روز یازدهم به سه مرکز هستهای ایران حمله کرد.
🔸حمله آمریکا به تأسیسات اتمی جمهوری اسلامی، در فضای ابهام به پایان رسید و البته ترامپ مدعی شد توان هستهای ایران را نابود کرده است. اما بهزودی محافل رسمی و رسانهای آمریکایی اعلام کردند «ادعای ترامپ غیرقابل تأیید و بیش از حد اغراقآمیز است.»
🔻ادامه دارد...
میدان سیاست
🔰 کاربست تجربه گرانسنگ ۱۲ روز استقامت و هجوم ایران (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸ترامپ برای اینکه آمریکا در موضع قدرت دیده شود، تهدید کرد در صورتی که ایران در پی پاسخ به حمله آمریکا به سه مرکز هستهای خود برآید با حملاتی شدیدتر و غیرقابل جبران مواجه میشود. اما ساعاتی بعد و پس از آنکه مشخص شد پاسخ ایران حتمی است، بهطور محرمانه با امیر قطر تماس گرفت و نقطهای مشخص کرد که ایران واکنش خود را متوجه آن نماید. آن نقطهای در عراق بود. قطریها پیغام و آدرس را رساندند و آمریکاییها تقریباً اطمینان کردند ایران پاسخ دردناکی نمیدهد و در زمانی که بهشدت با رژیم اسرائیل درگیر است، به پاسخی نمادین به همان نقطهای که آمریکا تعیین کرده بسنده میکند.
🔸اما آنچه پس از حدود 16 ساعت از حمله به تأسیسات اتمی ایران روی داد، نه نمادین، نه آرام و نه در نقطه مورد نظر آمریکا بود. حمله موشکی ایران به برترین پایگاه هوائی آمریکا در منطقه یعنی «العدید»، در حین جنگ با رژیم اسرائیل، معادلات را بههم ریخت.
🔸اقدام ایران علیه العدید چند پیام را به همراه داشت، ایران علیرغم آسیبها، از نظر نظامی در اوج لازم قرار دارد. این در حالی بود که حوادث روز اول جنگ، برای فروپاشی سریع توان عملیاتی یک ارتش کفایت میکند. در چنین شرایطی دشمن با ادامه شلیک، امکان بازسازی فوری توان آسیبدیده را از چنین ارتشی میگیرد و آن را در فضای انفعال بیشتر و عمیقتر قرار میدهد اما حمله همزمان ایران به مناطق وسیعی در رژیم اسرائیل و حمله دقیق به تاج قدرت نظامی آمریکا یعنی پایگاه العدید در قطر، نشان داد قدرت نظامی ایران علیرغم فقدان چندین فرمانده ارشد آن به هیچوجه در فضای انفعال نیست و لذا ادعاهای روزهای اول اسرائیل، از روز چهارم حتی برای ترامپ رنگ باخت؛ جمعبندی ترامپ عوض شد و باور کرد که ادامه جنگ، اسرائیل را در وضعیت بسیار دشوار و آمریکا را در وضعیت خطر قرار میدهد. پس از حمله به تأسیسات ایران و پاسخ جمهوری اسلامی، ترامپ باید چه کار میکرد؟ او دو راه بیشتر پیش روی خود نداشت یا باید علیه ایران به اقدام جدید دست میزد که در این صورت بقیه پایگاههای آمریکا هم در معرض تهدید ایران قرار میگرفتند و یا باید کنار میکشید و پس از پاسخ ایران، عملیات جدیدی علیه ایران انجام نمیداد که در این صورت اسرائیل در معرض تهدید جدی قرار میگرفت. اصولاً ورود مستقیم ارتش آمریکا به جنگ، در آغاز پیشبینی نشده و نتانیاهو به ترامپ باورانده بود که با پشتیبانی تسلیحاتی آمریکا و بدون نیاز به دخالت مستقیم آن، از پس ایران برمیآید. کمااینکه آمریکا زمانی خود وارد جنگ شد که دستهای رژیم اسرائیل بالا رفته بود. فرمانده ارتش اسرائیل در روز نهم جنگ بهطور علنی اعلام کرد بدون حمله آمریکا به تأسیسات هستهای ایران، اسرائیل قادر به تحقق همه اهداف جنگ نیست. ترجمه اظهارات او این بود که توان عملیاتی اسرائیل به نقطه صفر رسیده و این جنگ باید با اقدام آمریکا متوقف شود.
🔸ترامپ منفعلانه وارد معادله شد و آنگونه که او فکر میکرد روند پیش نرفت. از یکطرف او با توجه به نمایشی که به اجرا گذاشته بود گمان نمیکرد ایران در حین جنگ با اسرائیل به حمله محدود آمریکا پاسخ دهد؛ از سوی دیگر آمریکا گمان نمیکرد ایران بعد از آنکه ترامپ، آتشبس اعلام کرد، به آتشباری علیه اسرائیل ادامه دهد. ایران نزدیک دو ساعت پس از زمان آغاز آتشبس (4 به وقت تلآویو و 4:30 صبح سهشنبه سوم تیرماه به وقت تهران) به شلیکهای خود ادامه داد.
🔸درواقع دو ساعت شلیک سنگین بعدی ایران خلاف توقع ترامپ بود آن هم حدود 9 ساعت پس از آنکه ایران بخشهای حساسی از برترین پایگاه هوائی آمریکا در منطقه را نابود کرده بود. ترامپ و نتانیاهو در چنین فضائی به پایان جنگ با جمهوری اسلامی تن دادند. با این وصف بدون اندکی تردید زمانی که ترامپ آتشبس را اعلام کرد به این جمعبندی رسیده بود که در جنگ دست برتر با ایران است و اسرائیل توان ادامه جنگ را ندارد و به مصلحت آمریکا هم نیست که با حمله جدید به ایران پایگاههای دیگر خود را در معرض خطر قرار دهد.
🔻ادامه دارد...
میدان سیاست
🔰 کاربست تجربه گرانسنگ ۱۲ روز استقامت و هجوم ایران (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸پاسخ این سؤال چیست؟ آیا جنگ علیه ایران تکرار میشود؟ پاسخ این است که اگر جمهوری اسلامی در دو بعد سیاسی و نظامی از اقتدار بهدست آمده در این دو ساحت حفاظت کرده و آن را به رخ بکشد و در عمل گزینههایی را که در درگیری جدید به میدان خواهد آورد، نشان بدهد ـ که واقعاً هم چنین توانمندیهایی در داخل و خارج مرزها دارد که جای طرح آن در این یادداشت نیست ـ به این زودیها جنگ جدیدی علیه ایران رخ نمیدهد. اما اگر برخلاف واقعیت، جمهوری اسلامی که قدرتمند است خود را ضعیف نشان داده و بهگونهای رفتار کند که گویا به ترحم دشمنان خود نیاز دارد و آماده است تا چیزی بدهد تا در معرض تهاجم قرار نگیرد، جنگ بعدی در دور یا نزدیک اتفاق خواهد افتاد.
🔸ایران در فضای جنگ و پس از جنگ به دیپلماسی و کار سیاسی نیاز دارد و از اینرو مساعی وزارت امور خارجه و بهخصوص تلاشهای شخص دکتر سیدعباس عراقچی در حین جنگ، شایسته قدردانی است. وزیر در این صحنه بهصورت جهادی وارد میدان شد. الان فعالیت دیپلماسی ما باید با سر دست گرفتن دستاوردهای 12 روز مقاومت و جنگ پیگیری شود.
🔸تجربه دو ماه مذاکره اخیر هم به ایران یاد داده، مذاکره دو طرف دارد و وقتی یک طرف علیرغم آنکه آن را تخریب میکند، به آن فرامیخواند! به نتیجهای نمیرسد.
/کیهان آنلاین
#یادداشت_روز
میدان سیاست