- یه جمله ی خیلی قشنگ تو یه کتاب
خوندم که نوشته بود:
« همه چیز برای کسی که می داند چگونه صبر کند، به موقع اتفاق می افتد. »
خلاصه که ریلکس باش، ببین،
بشنو، بگذر، جدی نگیر و یادت بمونه
که گاهی صبر خود تلاشه . . ))!'🗞💙
https://abzarek.ir/service-p/msg/879394
هرچه می خواهد و میگوید دل تنگت شنیدارم ...:)
با یه جمله ناشناس معطر کنید...
آنه
242 روز تا فارغ تحصیلی
بلاخره ساعت نزدیک 5 عصر بود که تصمیم گرفتم انلاین شم از شب قبلش تا حالا انلاین نشده بودم اولین کاری که کردم پیام دادن به ارامه خداروشکر انلاین بود
بهش گفتم که
+دلتنگتم
_منممم🙂این شبا فقط خوابتو میبینم
+ارامم بنظرت زنده بودن به معنی عذاب اور بودن نیست ؟
_نه
+به قول رخشید دلارام درونت خوبه؟
_یعنی چی
+وقتی ببینمت میگم برات ولی ارامم من ارام درونم خوب نیست
_چرا عزیزم
+اینو باید از خودت بپرسی چرا خوبی در عین زمانی که ارام درون من میگه خوب نیستی
_معنی این حرفو دقیق نمیفهمم خب درد دلتنگی چیز کمی نیست مگه نه؟!
+مدرسه مزخرف بود مثل هر روز و شاید خیلی رو مخ تر حس حرف زدن برای هیچ کس ندارم در عین حال همش تو مدرسه تصور میکنم که ممکنه برم پیش کی و باهاش به اندازه ی همه ی این مدتی که حرف نزدم حرف بزنم و اجازه بدم کلماتی که این مدت از تیکه سنگ های توی خیابون وپرنده ها و حال صبح و همه چی همه حرفهایی که تو این مدت برای کسی نمی تونستم بزنم بزنم هنو پاتوق نرفتم و نمی خوام برم
-عزیزم خزان که هست
بهار
نهال
روم
به نظرم بهتره بری پاتوق
چون اونجا ارومتری
حداقل خاطرات خوبمون بیاد تو ذهنت
این روزا به این خیالات خوش ارومم
+نمی تونم بعد تو نمی تونم حتی سلام صبح بخیر خودمم نمی تونم بگم
از مدرسه که برگشتم
هنو هیچی نخوردم
نصف لیوان پر اب کردم
گذاشتم کنارم چند دقیقه پیش یادم اومد که یادم رفته اب بخورم
_عزیزم به خودت سخت نگیر
دلارااام
به خدا من هنوز زندهام
هنوز نمردهام که اینطوری بشی
+یه سردرد بدی گرفتم که خوب نمیشه
سعی کردم کدئین نخورم اما تا ساعت سه خوب نشد
منم یکی خوردم با اینکه میدونستم بی خواب میشم
اما هنوزم خوب نشده
_خب فشارت افتاده
تورو جون من به خاطر من برو یه چیزی بخور حالا با اینهمه من تو این موندم چجوری میخوایم بریم دانشگاههای جدا
+حوصله چک کردن ایتا رو هم نداشتم
یه سرگیجه بدی دارم که دلم میخواد داد بزن
دیشب و پری شب...
دیشب دوازده خوابیدم سه بیدار شدم
و پری شب تا سه بیدار بودم سه خوابیدم شش بیدار شدم
_دلارامم نمیخوام وقتی بیام مدرسه
ببینم حالت بده دلارام دوباره نه
+نه خوبم گوش کن
دیشب دیدم بدون تو اصلا دلم نمی خواد برنامه اجرا کنیم
صبح رفتم پیش خانوم یاسری
موقع صف
گفتم سه شنبه سر صف برنامه مونو برا مدرسه اجرا میکنیم
نیاز نیست کسی دعوت کنید
_تورو جون من دوباره نه
نمیتونم دوباره دیدن حال بدت رو تحمل کنم
+یعنی میخواستم بگم
دیشب قبل خواب چند بار این صحنه مرور کرده بودم
که کاملا برام واقعی شده بود
تا رفتم سمت خانوم یاسری سلام کردم
گفتش که میدونی هفته بسیجه
اقای مسئول گفت خیلی هم خوبه که برنامه دارن
فلانی و فلانی و فلانی میارم
منو بهت زده
گفتم منی که اومده بودم بگم نمی خواد..
_منم دلم میخواد متنی که نوشتم رو بخونم ولی مثل اینکه قسمت نیس
+اخه سرود بدون تو ...
سرود ول کنیم کی بیاد متن بخونه
کس دیگه ای نیست
و من وقتی قراره برم بالا حرف بزنم
چشمام برا کی برق بزنه
؟
اصلا چطوری برق بزنه
این روزا خسته ام بی حوصله باهمه درگیر میشم و به شدت کم حرف شدم
فکر کنم همه اینا اثرات دلتنگیه
_دلارامم نمیدونی الان چه حالی شدم الان فقط میخوام بیام بغلت کنم
به اندازه تمام مدتی که بغلت نکردم
+ارامم میدونی من تو رو خیلی دوست دارم
انقدر که حس میکنم لازم نیست جایی ثابتش کنم
اخرین پیامام با ارام مال قبل اذان بود بعدش ایستادم به نماز و سرم اروم نمی شد کتابمو تموم کردم و نمی دونم کی همونجا سر کتاب خوابم برد باید یکی دوساعتی بعد اذان باشه الان که بیدار شدم ماکارونی سردی که از دیشب مونده قلبمو اکلیلی کرده سرم اروم تر شده و حس میکنم تو خواب بغضم ترکیده و الان رومم حس ارامش بعد کلی گریه دام به ماکارونی جلوم خیره میشم ....
راستی ارامم یادم رفت بهت بگم خانوم دینی امروز یه چیز خیلی قشنگ گفت که به دلم نشست گفت اگه خدا فکر انجام یه کاری تو سرتون انداخت حتما توانایی انجامش هم بهتون داده ...
کلام اخر ارزوهاتونو از خودتون دریغ نکنید وقتی که حتی توانایی رسیدن بهش هم با چنین اطمینان و ضمانتی دارید شبتون بخیر :)
آنه باموهای مشکی
﴿آخـرینخاطرھ﴾
آنه 242 روز تا فارغ تحصیلی بلاخره ساعت نزدیک 5 عصر بود که تصمیم گرفتم انلاین شم از شب قبلش تا حالا ا
راستی دوستان شروع آذرتون مبارک :)))
خواب بودم ؟!
آیا حقیقت بود این لحظه هایی که در کنار تو گذشت ...
نه؟!
عشق فریاد می زند :نه؟!
لحظاتت کنار او
بالاتر از وجود
بالاتر از من
بالاتر از حقیقت اند
حتی بالاتر از آرامش
کاش می شد این ساعت ها را از خدا قرض گرفت
هنوز بوی عطرشو حس میکنم
یعنی میشه تا ابد بوی عطرشو بدم
#خاطرھ
هدایت شده از Aramam:)
اگر میتوانستم تو را از غمها دور نگه میداشتم
و کاری میکردم که هیچگاه اشک از
چشمانت سرازیر نشود مگر برای
خنده های بدون وقفه .
اگر میتوانستم تو را از سختی ها دور
نگه میداشتم و دنیا را همیشه
به کامت میگرداندم .
اگر میتوانستم کاری میکردم که
هیچگاه اسیب نبینی و دلت نشکند .
اگر میتوانستم کاری میکردم که
هیچگاه ناامید نشوی .
اگر میتوانستم خیلی کارها برایت میکردم .
اما نمیتوانم .
من نمیتوانم دنیا و قوانین دنیا را تغییر دهم ؛
نمیتوانم کاری کنم که پیر نشوی ،
که طرد نشوی ،
که اشتباه نکنی که اسیب نبینی !!
#ناشناس
دلتنگی.... وقتی میبینم که اینقد ارامُ دوس داری و دلتنگش میشی یه چیزی تو وجودم روشن میشه خیلی قشنگه ولی چرا دلتنگیی که من میکشم اینجور نیست؟ من دلتنگ اینم که به چشمای کسی خیره بشم دلتنگ اینکه به کسی تکیه کنم و تکیه گاه باشم دلتنگ اینکه با بغل کردن کسی اروم بگیرم دلتنگ خنده به لب اوردن کسی ام دلتنگ رهایی از تنهایی...(:
_دلتنگی شما جنسش فرق میکنه اگه از من بپرسی میگم از جنس عشق حالا خود دانی ...
یه افسانه هست که میگه:
اگه کسی به دلت نشست
حتما در باطنش یه چیزی هست که
صدات کرده یا صداش کردی!
اون چیز از جنس توئه و انگار
سالهاست که میشناسیش...
احساس می کردم اگر اوضاع همین طوری بماند دق می کنم...
اوضاع همان طور ماند و دق نکردم!
همه مان اینگونه ایم.
لحظه های گَندی داریم که تا مرز سکته پیش میرویم! اما میگذرد.
هیچ وقت حرف سربازی که بدون پاهایش از جنگ برگشت را فراموش نمیکنم:
" من فوتبالیست خوبی بودم!
اولش برای پاهایم هر شب گریه میکردم،
تا فهمیدم خدا دوست داره من شطرنج باز خوبی باشم".
[شاهين شيخ الاسلامي ]
«و سنَحیا بعد کُرباتنا ربیعا،
کاننا لم نذق بالأمس مُرا»
و پس از اندوههایمان
همچون بهار زنده خواهیم شد،
انگار هرگز مزهی تلخی را نچشیده ایم...
برگ دست شاخه را وقتی رها میکرد گفت:
باد با خود میبرد ما را کجا؟ معلوم نیست...
#فاضل_نظری
انه
241 روز تا فارغ تحصیلی
در دست نوشته ترین حالت نوشتن
در مبهم ترین نقطه دنیا
در تقابل با ادمهایی که عینک بد بینی به چشم زدند
و دنیایی که خود از بستر بد بین است
در دنیایی که در دروغ غرق شده
وتنها غریق نجات خداوند است
در روزهای مالامال از دلتنگی
در زمانی که مردم قلبت را میشکنند و بی تفاوت گذر میکنند
گویی هیچ اتفاقی نیفتاده
در این روزها
در این دوران
در این روزگار
ما ادامه میدهیم ...
ما ادمهایی که هنوز ایمان داریم
و به خود باور داریم
من ادامه میدهم
من ادامه میدهم
تا ثابت کنم دنیا را
نباید طوری دید که هست
در واقع باید دید چگونه می تواند باشد
من در جستجوی ارامش :)
هرگز نا امید نخواهم شد
#آنہباموهاۍمشکے