این یک داستان واقعی است که برای اکثر شما آشناست
📜 نوشتم که در تاریخ بنویسند...
# نشر دهید تا در یادها بماند...
طلبه ای ساده، در روزهایی که همه دنیا کمر همت بسته بودند که جمهوری اسلامی نباشد،
با سلاح زبانش،
یکه و تنها،
بدون حمایت هیچ سازمان و نهادی،
به جنگ همه رسانه ها رفت تا حقانیت کشورش را اثبات کند.
یک روز خبر می رسد که این سرباز کوچک بیمار است.
همان مردمی که رسانه ها امید داشتند نظامشان را سرنگون کنند، برای این سرباز ساده چنان نگران می شوند و دست به دعا بلند میکنند که گویی جگر گوشه شان در بستر بیماری است.
مردم مستضعف و مسلمان ، ریال به ریال پول قربانی نذر می کنند برای سلامتی او. قربانی ها ۳۰ گوسفند می شود.
یک گروه هزینه یک سفر کربلا را جمع میکنند تا زائری را راهی کنند برای سلامتی اش دعا کند...
گروهی جشن نیمه شعبان برای او نذر میکنند،
و هزاران صلوات و یس و آیه الکرسی راهی ملکوت می کنند تا کوچکترین گزندی به حنجره ای که از انقلابشان دفاع کرده نرسد.
حساب کنید چند نفر باید در این نذرها مشارکت کنند تا با مبالغ اندک، پول ۳۰ گوسفند قربانی و سفر کربلا و ... جمع شود؟
✅ شهادت میدهم حتی خود ما این مردم نازنین عاشق انقلاب اسلامی را نشناختیم ، چه رسد به دشمن...
✨ حتی ملائک آسمان دیشب تعجب کردند که همه اینها برای یک طلبه بی نام و نشان؟؟!
اگر امام اینها بیاید چه خواهند کرد؟!
خدایا! حیف است این مردم نازنین بی صاحب بمانند.... 🤲
#حجة_الاسلام_راجی
#سعداء
#صعود_چهل_ساله
#این_مردم_نازنین
https://eitaa.com/fesefatemeh