eitaa logo
فتنه و روشنگری
29 دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
1.2هزار ویدیو
6 فایل
منتخب مطالب درباره فتنه و روشنگری
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از بچه های آسمان ۳۱۳
دلنوشته عجیب خانواده شهیدحاج رحمت الله علیه در وصف این شهید عزیز 🔻بسم رب الشهداء والصدیقین و لا تحسبن الذین قتلو فی سبیل‌الله اموات بل احیا عند ربهم یرزقون... پ.ن اللهم تقبل منا هذا القربان🌹 خدایا این قربانی را از ما بپذیر... خدایا کسی را فدایت کردیم که تمام عمر خواست که دیده نشود... همیشه از دوربین و جلوی دوربین بودن تا حد امکان فراری بود... 🔻 روزهایی را دیدیم که از ۶ صبح تا یک نیمه شب سر کار بود و با آن خستگی نماز شبش ترک نمیشد! 🔹خدایا تو دیدی و شنیدی که روزی حداقل سه جزء قرآن تلاوت میکرد و در ایام ماه مبارک ، هر سه تا چهار روز یک ختم قرآن داشت... 🔹 میگفت: من چشم را برای دو چیز میخواهم، قرآن خواندن و شاید دیدار مهدی فاطمه... از زمان جنگ هر روز زیارت عاشورا اش ترک نمیشد و بیست سالی بود که زیارت را با صد لعن و صد سلام می خواند... خدایا ما ندیدیم نمازش از اول وقت فاصله بگیرد... خدا را شکر که اجر قریب ۴۵ سال مجاهدت عزیز دلمان و نور چشممان سردار محمد رضا زاهدی اینگونه رقم خورد...! و چه عاقبتی بهتر از در روز شهادت امام علی (علیه السلام)! «هنیاً لک» گوارای وجودت... به آرزویت رسیدی @bachehaeyaseman
هدایت شده از بچه های آسمان ۳۱۳
🔹مادر‌‌ شهید یوسف یزدان پناه: من‌مظلوم‌ترین مادر‌ شهید ایرانی‌هستم. ✍پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت، کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند، گفتند به خمینی توهین کن یوسف این کار رو نکرد. به من گفتند توهین کن گفتم چنین کاری نمیکنم گفتند:بچه‌ت را می‌کشیم بازهم قبول نکردم.. 🔥 پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند... 🔘گفتند به خمینی توهین کن بازم توهین نکردم. من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند؛ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند:باید خودت پسرت را دفن کنی گفتم : من طاقتو ندارم خاک روی سر پسرم بریزم گفتند: دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها می‌گردانیم... 🖤شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه میگفتم:یافاطمه الزهرا، کبری... انگار همه عالم کمکم می‌کردند برای حفر قبر پسرم... ▪️دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر... ✨فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو... ▪️کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم. 🔺به راستی مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و امام خمینی (ره) ایستادند.. ما چه قدر پای ارزش هایمان ایستاده ایم؟ شادی روح همه شهدا صلوات... @bachehaeyaseman