eitaa logo
「شہـداۍ شݪمݘہ」
483 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
19 فایل
اللهم ارزقنا توفیق شهادت کـپی آزاد است ۱۳۹۹/۴/۸ https://eitaa.com/joinchat/2743402551Cae912c0b47
مشاهده در ایتا
دانلود
دعاگوی همه رفقا بیاد خاطرات خوش راهیان نور لحظات شیرین و ناب با خادمین یادمان و دلتنگ * اینجا کوچه تنگ آشتی کنون دلها با خداست.... نور حسین_یکتا ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌿پسراول‌گفت: مادر،اجازه‌هست‌‌برم‌جبہہ؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌و؛والفجـرمقدماتےشہیدشد': ⟦ پسردوم‌گفت: مادر،داداش‌ڪہ‌رفت‌من‌هم‌برم!؟ گفت‌:بروعزیزم... رفت‌وعملیات‌خیبرشہید‌شد': ⟦ همسرش‌گفت‌: حاج‌خانوم‌بچہ‌هارفتند،ماهم‌بریم‌ تفنگ‌بچہ‌هاروےزمین‌نمونہ . . رفت‌وعملیات‌والفجر۸شہیدشد': ⟦ مادربہ‌خداگفت: همہ‌دنیام‌روقبول‌ڪردے، خودم‌روهم‌قبول‌ڪن... رفت‌ودرحج‌خونین‌شہید‌شد: ⟦ ڪبرےتلخابے🌱🕊 🌷 ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
آبگوشت شیشه ای شلمچه بودیم! بی‌سیم زدیم به حاجی که : « پس این غذا چی شد؟» خندید و گفت: «کم‌کم آبگوشت می‌‌‌رسه!» دلمون رو آب نمک زدیم برای یه آبگوشت چرب و چیلی، که یکی از بچه‌ها داد زد: « اومد! تویوتای قاسم اومد!». خودش بود. تویوتا درب و داغون اومد و اومد و روبرومون ایستاد. قاسم، زخم و زیلی پیاده شد. ریختیم دورِش و پرسیدیم: «چی شده؟» گفت: «تصادف کرده‌ام!». - غذا کو ؟ گفت: « جلو ماشینه ». درِ تویوتا رو، به زور باز کردیم و قابلمه آبگوشتو برداشتیم. نصف آبگوشتها ریخته بود کف ماشین و دور قابلمه. با خوشحالی می رفتیم، که قاسم از کنار تانکر آب، داد زد: «نخورید! نخورید! داخِلش خُورده شیشه است». با خوش فکريِ مصطفی رفتیم یه چفیه و یه قابلمه دیگه آوردیم و آبگوشتها رو صاف کردیم. خوشحال بودیم و می‌‌‌رفتیم طرف سنگر که دوباره گفت: «نبَرید! نبَرید! نخورید!».گفتیم: «صافشون کردیم». گفت: «خواستم شیشه ها رو دربيارم، دستم خونی بود، چکید داخلش». همه با هم گفتیم: اَه ه ه!! مُرده شُورِت رو ببرند! قاسم!» و بعد وِلو شدیم روی زمین. احمد بسته ي نون، رو با سرعت آورد و گفت : «تا برای نونها مشکلی پیش نیومده بخورید!» بچه ها هم، مثل جنگ زده ها حمله کردند به نونها. آبگوشت شیشه ای مجموعه اکبرکاراته موسسه مطاف عشق ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
💢در روز خواستگاری به خانواده‌اش گفته بود: تا جنگ باقی است، من مجاهد هستم شهید مدافع حرم فاطمیون رضا میرزایی با نام جهادی انتشار بمناسبت سالروز شهادت 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میگُفتـــــ : •همیشـہ تویِ عبـادتـــــ •متوجـہ باش . . . ! ↓ •عاشـق مےخواد •نـہ مشترےِ بهـشتـــــ :) •|خدآعاشــــق‌میخواد|• ❤️ ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
در روزگاري که جامعه ي بي هويت غرب، از نبود اسطوره هاي واقعي رنج ميبرد، و براي مخاطبان خود آرنولد و بتمن و مرد عنکبوتي و صدها قهرمان هاي پوشالي ميسازد، ما قهرمانان واقعي داريم كه ميتوانند براي همه ي جوامع انساني الگوي واقعي باشند. در روزگاري که امريکا و اسرائيل به کلاهک هاي هسته اي خود مينازند، محور مقاومت با سيلي محکمي که بر صورت استکبار زده است، کلاهک هاي هسته اي غرب را بي تأثيرترين سلاح نظامي دنيا کرده. رخدادهاي سالهاي اخير و واکنش هاي جوانان نسل سوم انقلاب و جان فشاني هاي اين نسل به همگان ثابت کرد که اين جوانان جنگ نديده و انقالب نچشيده، از جوانان پرشور 1357 انقالبي ترند. وقتي بر چهره ي نوراني مقام معظم رهبري بنگري و امام خميني را تصور کني، همين ميشود که پرشورتر از نسل اول انقلاب آماده اي بالاترين دارايي خود را فداي اسلام و انقلاب نمایی... آري، نسل سوم انقلاب ما اگر چه ابراهيم هادي ندارد، جواناني دارد که کپي برابر اصل شهداي جنگ تحميلي هستند، کپي برابر اصل شهيد هادي ... اما حكايت اين مجموعه به جواني اختصاص دارد كه علاقه ي عجيبي به شهيد ابراهيم هادي داشت. هميشه سعي مي کرد مانند ابراهيم باشد، تصويري از شهيد هادي را جلوي موتورش و در اتاق خودش زده بود که بسيار بزرگ بود. با اينكه بعد از جنگ به دنيا آمده بود و چيزي از آن دوران را نديده بود، ولي شهدا را خوب ميشناخت. کتاب سلام بر ابراهيم را بارها خوانده بود و مانند بسياري از جوانان اين سرزمين، مي خواست ابراهيم را الگوي خود قرار دهد. نوع لباس پوشيدن و برخورد و گفتار و رفتار او همه ي دوستان را به ياد شهيد ابراهيم ميانداخت. او ابراهيم هادي از نسل سوم انقالب بود. اجازه بدهيد كمتر حاشيه برويم. برخي دوستان به ما ميگفتند ابراهيم هادي براي دوران جنگ بود. در آن زمان همه ي مردم انقلابي و ... بودند. اما حاال ديگر دوران اين حرف ً ها تمام شده، اصلا نميشود آنگونه زندگي كرد. اما جواب ما براي آنان كه اين تفكر را دارند، زندگي آقا هادي ذوالفقاري است؛ جواني كه زندگي اش، رفتار و اخلاقش براي ما درس شد. و نشان داد كه خلق و خوي ابراهيم هادي را خوب فراگرفته. پس با هم اين اوراق را ورق ميزنيم تا هادي نسل سوم را بهتر بشناسيم. ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
186.9K
منم‌بایــــد‌برـــــم :) !💔🕊 دلـمـ یکـ جـوری بـبیـن پـر از صـبـوری چـقد شـهیـد دارن مـیارن از تـو سوریه ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
ابراهیم دراول اردیبهشت سال 36 در محله شهید سعیدی حوالی میدان خراسان دیده به هستی گشود. او چهارمین فرزند خانواده بشمار می رفت. با این حال پدرش مشهدی محمد حسین به او علاقه خاصی داشت.او نیزمنزلت پدر خویش رابدرستی شناخته بود. پدری که باشغل بقالی توانسته بود فرزندانش را به یهترین نحو تربیت نماید. ابراهیم نوجوان بود که طعم تلخ یتیمی را چشید. از آنجا بود که همچون مردان بزرگ زندگی را پیش برد. دوران دبستان را به مدرسه طالقانی رفت ودبیرستان را نیز در مدارس ابوریحان وکریم خان. سال 55 توانست به دریافت دیپلم ادبی نائل شود. از همان سال های پایانی دبیرستان مطالعات غیر درسی را نیز شروع کرد. حضوردرهیئت جوانان وحدت اسلامی وهمراهی وشاگردی استادی نظیر علامه محمد تقی جعفری بسیاردر رشد شخصیتی ابراهیم موثر بود. در دوران پیروزی انقلاب شجاعت های بسیاری از خود نشان داد. او همزمان با تحصیل علم به کار در بازار تهران مشغول بود. پس از انقلاب در سازمان تربیت بدنی و بعد از آن به آموزش پرورش منتقل شد. ابراهیم همچون معلمی فداکار به تربیت فرزندان این مرز وبوم مشغول شد. اهل ورزش بود. با ورزش پهلوانی یعنی ورزش باستانی شروع کرد. در والیبال وکشتی بی نظیر بود. هرگز در هیچ میدانی پا پس نکشید ومردانه می ایستاد. مردانگی اورا می توان در ارتفاعات سر به فلک کشیده بازی درازو گیلان غرب تا دشت های سوزان جنوب مشاهده کرد. حماسه های او در این مناطق هنوز در اذهان یاران قدیمی جنگ تداعی می کند. دروالفجر مقدماتی پنج روز به همراه بچه های گردان کمیل وحنظله در کانالهای فکه مقاومت کردند اما تسلیم نشدند.سرانجام در 22 بهمن سال 61 بعد از فرستادن بچه های باقی مانده به عقب، تنهای تنها با خدا همراه شد. دیگر کسی او راندید.او همیشه از خدا می خواست گمنام بماند. چرا که گمنامی صفت یاران خداست. خدا هم دعایش را مستجاب کرد. ابراهیم سالهاست که گمنام وغریب در فکه مانده تا خورشیدی باشد برای راهیان نور