eitaa logo
「شہـداۍ شݪمݘہ」
483 دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
4.3هزار ویدیو
19 فایل
اللهم ارزقنا توفیق شهادت کـپی آزاد است ۱۳۹۹/۴/۸ https://eitaa.com/joinchat/2743402551Cae912c0b47
مشاهده در ایتا
دانلود
پر است از حرف های ناگفته پر است از مناجات های 🌸🍃 پر است از پاهای جا مانده پر است از غیرت 👌
پراست ازحرف های ناگفته... پراست ازمناجات های عاشقانه... پر است ازغیرت...مردانگی @shalamcheh114
🌹 ✅ قتلگاه فڪہ پراسٺ ازحرف هاےناگفتہ... پراسٺ ازمناجات هاے عاشقانہ... .. پراسٺ ازپاهاےجامانده... سرهاےپریده... فکہ پر اسٺ ازغیرٺ...مردانگے به یادشهیدوالامقام 🌷 @shalamcheh114
پراسٺ ازحرف هاےناگفتہ... پراسٺ ازمناجات هاے عاشقانہ... .. پراسٺ ازپاهاےجامانده... سرهاےپریده... فکہ پر اسٺ ازغیرٺ...مردانگے به یادشهیدوالامقام ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
پر است از حرف های ناگفته پر است از مناجات های 🌸🍃 پر است از پاهای جا مانده پر است از غیرت 👌 پراست از لب تشنگان ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
🔰 | 🔻 گم شده‌ایم...!! نمی دانم آخر این زندگی به کجا خواهد رسید...!! دنیا پُر شده از آدم‌هایی که راهشان را گم می کنند.. نه می توانند خبر دهند؛ نه آدرس بگیرند..! " وَالْعَصْرِ؛ إِنَّ الاِنْسَانَ لَفِي خُسْرٍ... " ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 🆔 رویــــامــ حـرم دنیـام حـرم ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻 از نزدیک ترین نقطه به سلامی به نام به رنگ رمل و به یاد شهدای کانال کمیل و شهید ابراهیم هادی 🌷 ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
36.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 عاشورا | ظهر عاشورا در قتلگاه یادمان شهدای فکه ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
📲 | 🔻 فکه یعنی یک بیابان تشنگی ... 🔅 تصویر زمینه موبایل 🚩 یادمان شهدای " فکه " ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
📲 | 🔻 فکه یعنی یک بیابان تشنگی ... 🔅 تصویر زمینه موبایل 🚩 تصویری از یادمان فکه ➕ به راهیان نور بپیوندید👇 ❣یـــازهــرا سـلام الله عـلـیها❣ 🕊🥀 @shalamcheh114
‌ ...مکّه برای شما، فکّه برای من... چقدر با تمام جان نوشیدم این جمله از سید شهیدان اهل قلم را، آن لحظه که با تمام تردیدهایی که داشتم برای بار اول قدم گذاشتم به رمل هایی که داغ بود اما نمی‌شد بیخیالش شد، باید می‌رفتم، تا ته ته، همان‌جا که می‌گفتند نمیدانم چند نفر با لب تشنه جان داده بودند، قتلگاه فکه می‌گفتندش، همان‌جا که همه بودند و آن یار، او نیز بود و من با همین دل شکاکم نمی‌توانم شاید بگویم. نمی‌دانم فکه،شاید همان لحظه‌ی هبوط، که زمین کربلا از همه جلوتر بود برای عهد با مادرِ هستی، تو هم پشت سرش ایستادی و گفتی من هم هستم تا بشوم قتلگاه یاران آخرالزمانی حسین(ع)... انگار خاک غزّه هم پشت سر تو ایستاد و گفت من هم هستم تا بشود برایش إخلع نعلیک خواند و تربتش را برای شفا روی چشم گذاشت.