ابزار ادیت برای عاشقای ادیت 😍
#ادیت
7.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش کار با ابزار ادیت بالا 😍
#ادیت
- محمد پاشو!..پاشو چقدر می خوابی!؟😬
-چته نصفه شبی؟بذار بخوابم..😩
-پاشو،من دارم نماز شب میخونم کسی نیست نگام کنه!!!😐😂
یا مثلا میگفت:«پاشو جون من ،اسم سه چهار نفر مؤمن رو بگو تو قنوت نماز شبم کم آوردم!😟😁
هرشب به ترفندی بیدارمان میکرد برای نماز شب..عادت کرده بودیم!😇
شهیدمسـعـوداحمدیان🕊
#طنزجبهہ🖐🏻❤️˼
#فرشته_ای_در_برهوت
عبدالحمید گفت من سرد و گرم روزگار را چشیده ام اما تا حالا دختر شوهر ندادم
آن آن آن هم به یک جوان شیعه از دیار غربت به حکیمه خاتون نگاه کرد و ادامه
داد من تا خودشان بینم از حقیقت عقایدش باخبر نشوند نمی توانم حرفی بزنم
نمیخوام تو را بدهم به یک آدم کم عقل و بی سواد حالا چه شیعه باشد چه سنی
حکیم و خیلی آرام بدون اینکه سرش را بلند کند گفت بی سواد نیست عمو جان
سه سال است که دانشگاه درس میخواند عبدالحمید سری تکان داد و گفت من
کاری با دانشگاه رفتن کسی ندارد استاد دانشگاه داریم که بی دین و ایمان است من
با قران و خدا و پیغمبر ش کار دارم خدا رو چه دیدی شاید دو سال کنار ما زندگی
کرد و و او هم مثل ما سنی شد سرش را از داخل وانت آورد بیرون و گفت هیچ
درباره صحابه ازش پرسیده اید ؟!درباره امیرالمومنین عاشیه ؟! قرار است میان
خواهر و برادر ها و فامیل زندگی کند باید بفهمی چی توی سرش می گذارد.
حکیمه خاتون سعید تکان داد و گفت پرسیدم عبدالحمید دقیق شد به صورت
حکیمه خاتون. درباره صحابه و امیرالمومنین عاشیه پرسیدهای؟! حکیمه
خاتون سرش تکان داد:
بله .
عبدالحمید متعجب نگاهش کرد و پرسید :
خوب جوابش چه بود؟
گفت هرکس را که رسول خدا دوست داشته باشد تو را تایید کرده باشد من هم
دوستش دارم و او را تایید می کنم گفتم ملاکش برای حب و بغض، قران و رسول
خداست.
عبدالحمید سری تکان داد و گفت خوب است، قرآن خوب است . یک دفعه متوجه
چیزی در دوردست ها شد از وانت بار بیرون آمد ایستاد کنار جاده و نگاه کرد از
اون نقطه کوچک در جاده پیش می آمد عبدالحمید رفت کنار حکیمه خاتون و
گفت به گمانم آمد با دست اشاره کردن به دوردست ها ضربان قلب حکیمه خاتون
تندتر شد سرش را چرخ آن طرف جاده نقطه متحرک پیش آمد و کم کم
شبیه یک موتور شد به وانت که رسید از سرعتش کم کرد و ایستاد با لبخند و
احترام آمد طرف عبدالحمید سلام کرد دست دراز کرد طرف عبدالحمید با هم دست دادند
عبدالحمید با دقت تمام رفتارش را زیر نظر داشت.
پارت 5
ادامه دارد..........
@fhhdhgdd
💢دیشب در هیاهوی رسانه ای برای مرحوم مهسا امینی یکی از کارکنان پلیس در استان گلستان که برای حل نزاع خانوادگی اعزام شده بودبا ضرب گلوله به شهادت رسید .
🔹نه کسی فهمید و نه کسی خبرو منتشر کرد.
🍃خدا به دل دختر سه ماهش آرامش بدهد .
#علی_سراوانی
#شهدای_مظلوم_فراجا
#سکوت_رسانه
@z_kamae
...🙂↴
⌈ نگویید جا مانده ایم .. کسی که قلب و روحش رفت، جامانده نیست ⌋
#اربعین💫
#امام_حسین🌱