💠انقلاب، اسلامی نبود! 🔹در مورد سریال #سرزمین_مادری قبلا هم نوشته بودم؛ نمونه‌ی کاملی از نشون دادن شور بدون شعور، مخالفت بدون علت و مبارزه بدون هدف 🔹سکانس بالا خیلی خوب موضع #ایدئولوژیک فیلمساز رو نشون می‌ده؛ مذهبی و کمونیست و لیبرال و... همه در عرض هم هستن و خاکستری 🔹در قسمت دهم، در سال ۱۳۵۶ رهی از حشمت می‌پرسه: چرا مردم دارن اماکن عمومی رو تخریب می‌کنن؟ حشمت می‌گه: ما باید جذبشون کنیم تا سره از ناسره جدا بشه. یعنی یه سال مونده به انقلاب، هنوز اعتراضات مردمی، رنگ و بوی #دینی نداره و مردم بدون هیچ رهبری، به صورت کور دارن رستوران و سینما و... رو آتیش می‌زنن و تازه آقا می‌خواد جذبشون کنه! 🔹بماند که رفیق مجاهد رهی نارنجک می‌ندازه توی پاسگاه که زن و بچه‌ی مردم رفت و آمد دارن، بعد رهی در رثای رفیقش کتاب هم می‌نویسه! این موضع #آنارشیستی، ضد مردم و جوّزده، واقعا از کجا میاد؟ 🔹سرزمین مادری نشون می‌ده که مردم باید اعتراض کنن، ولی نمی‌گه به چی و چرا؛ نمی‌گه #پهلوی به قدری به لژ های ماسونی وابسته بود که عملا ماسونا و بهایی ها داشتن کشور رو اداره و البته #چپاول می‌کردن؛ صرفا ساواک نشون داده می‌شه که مورد تأیید خود سلطنت‌طلبا هم نیست 🔹پیشنهاد می‌کنم به جاش سریال #کلاه_پهلوی رو ببینین که واقعا شاهکاره؛ خدا بیامرزه آقای درّی رو، هم مثل سرزمین مادری تاریخ رو تحریف نمی‌کنه، هم خیلی دقیق نشون می‌ده چرا باید #انقلاب می‌کردیم و چرا الآن باید همین نظام رو با همه‌ی کاستی هاش، حفظ کنیم 🖌️فیلموسوفی، نقد عمیق فیلم @Filmosophy

💠بررسی کمال انسانی در سه شخصیت گاندولف، دامبلدُر و ویکتور- قسمت دوم 🔹آرکین به خاطر جهان خوبی که کمپانی رایت گیمز بر اساس شخصیت‌های بازی لیگ آف لجندز ساخت، تونست قدرتمند ظاهر بشه و بحثای پیچیدهٔ #فلسفی رو به زیبایی در اثر منعکس کنه و البته در دو سه قسمت آخر به لجن بکشه :/ نقد کاملش رو قبلا رفتیم (اینجا) 🔹آرکین شخصیتای جالبی داشت و به خاطر قوت ساختش، علی‌رغم #ایدئولوژیک زده بودنش و چپوندن همجنس‌بازی در شخصیت‌ها، مخاطبین اعتراض خاصی بهش نکردن. کلا این جالبه که ملت زمانی به این چیزا گیر می‌دن که اثر ضعیفه، و این نشون می‌ده که #هنر و سرگرمی چقدر راحت می‌تونن روی تبلیغ، یا زدن یه ایدئولوژی مؤثر باشن 🔹به هر حال به نظرم مهم‌ترین کرکتر آرکین، ویکتوره؛ هم از این جهت که تنها کسیه که به #کمال می‌رسه و هم اینکه در فصل دوم بیشترین پرداخت شخصیتی رو داره. ما خیلی خوب دغدغه‌های استاد رو می‌شناسیم، با اون شهر جذابی که تشکیل می‌ده اهدافش رو می‌فهمیم، و البته در فصل اول هم در گفت و گو با استاد کیمیاگرش، فهمیدیم که اون ضعف ظاهریش (لنگ بودن پا) باعث شد نبوغ فکریش رو به کار بندازه 🔹ویکتور دنبال یه چیز بود به نام «تکامل با شکوه» یا گلوریِس اِوُلوشِن. در فصل دوم که جِیس مجبور شد جسم استاد رو بذاره توی هکس کُر (همون مکعب خاصی که رفیق ویکتور رو پودر کرد) طبیعتا هکس کر با ویکتور یکی شد. یعنی قدرتمندترین ابزار هِکس تِک (ترکیب #جادو با تکنولوژی) با یک #انسان اتحاد پیدا کرد