سلام . میخوام یه کانالی رو بهت معرفي کنم که مدیر و ادمیناش ، فعالیت‌هاشون خيلي عالیه😍❤️ >> اگه میخوای این کانال زیبا رو ببینی بزن رو لینک زیر: ‐ @hobbol_hooseyn ‐

میخوای بیشتر عاشق امام حسین باشی؟:) کانالی رو بهت معرفي میکنم ک میتونی فیلم و مداحي؛ عکس هايي ک ازکربلا میزاره رو ببینی<< 😍🥺 >> . . . تازه کپي ازش هم آزاده ِبه عشق ِآقاي امام‌حسین😌♥️ ‐ https://eitaa.com/hobbol_hooseyn ‐ https://eitaa.com/hobbol_hooseyn مطمئنم ک پشیمون نميشي رفیق:) اجرت با امام‌حُسین🌿>>

بدوووو‌تاپاکش‌نکردم😍🥺 نیای‌ضررمیکنیا😌🤍 * https://eitaa.com/hobbol_hooseyn * https://eitaa.com/hobbol_hooseyn * https://eitaa.com/hobbol_hooseyn

شروع‌تبادلات‌‌خوش‌جذب‌مـٰاه🌒:)! - چنلتون‌اخلاقی‌و‌ترجیحا‌مذهبی‌باشه . - آمارتون‌ 1K+ ‌کمتر‌به‌شرط‌‌ویوفول . 🌕بقیه‌شرایط‌و‌مدارک : - https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891. 🌕آیدی‌بنده : - @Oksijen_man . #با‌سابقه‌سه‌سال‌تبادلات‌ادمینی🦖♥️!

#درآغوش_معشوق #پارت124 _ چرا فکر کردی من میتونم #همسر مناسبی برات باشم؟ ساناز جعبه را روی میز میگذارد، خودش را جلوتر میکشد و دست هایش را بالا می آورد تا روی دست های رسول بگذارد اما میان راه با #تشر رسول دست هایش خشک میشود! _ به من دست نزن! ساناز هول شده دست هایش را عقب میکشد و میگوید: باشه باشه، چه خبرته فرهاد. ببین آخه #عشق که حساب و کتاب نداره، از نظر مالی من بی نیازم فرهاد، مطمئن باش مشکلی پیش نمیاد واسه زندگی، راحت تر میتونید #اقامت تون رو اوکی کنید، باور کن که خوشبخت میشیم! رسول کلافه دستی در موهایش میکشد و از جا بلند میشود. _ کجا میری فرهاد؟ _ باید فکر کنم، همین طوری که نمیشه، بهم وقت بده لطفا. _ فرهاد؟ میشه... میشه فکرت طبق #میل من باشه، میشه قبل قبول کنی که کنار هم #نفس بکشیم؟ . رمان کامله و میتونی با خیالِ راحت بخونی😎! https://eitaa.com/joinchat/948961515C21e864fc2f _ فقط اینجا پیداش میکنی ❌🔞

#درآغوش_معشوق به قلم ریحانه هادی ♨️پسره بخاطر یه ماموریت با همکارش اجباری ازدواج میکنه و میرن ترکیه ولی دقیقا وقتی که قراره برگردن دختری که خلافکاره عاشقش میشه و بهش پیشنهاد ازدواج میده. فقط واکنش همکارش که توی این گیرودار دلبسته🥲💔! https://eitaa.com/joinchat/948961515C21e864fc2f https://eitaa.com/joinchat/948961515C21e864fc2f #عاشقانه#کلکلی#ازدواج_اجباری

خوردنی ترین چنل پزشکی ایتا🫂❤️‍🩹 . منبع پروف و ویدیو انگیزشی جات پزشکی😂👻 . روزمرگی های خاص مدیر به همراه رفقای دهه هشتادیش؛ - جوین؟

نمیدونی چجوری درس بخونی و انگیزه بگیری؟🥰✨ - میخوای بیشتر درباره شاخه های تجربی بدونی؟🦦🫀 پس جات اینجاست عشگممم

💔همیشه از پدرم متنفر بودم .. مادروخواهرهام رو خیلے دوست داشتم .. اما پدرم رو نه!🚶‍♂ آدم عصبے و بے حوصله اے بود ...امابداخلاقیش به کنار ... مےگفت:دختردرس مے خواد بخونه چکار؟ نگذاشت خواهربزرگ ترم تا ۱۴ سالگے بیشتر درس بخونه و در کمال بی رحمی ..🙂 https://eitaa.com/joinchat/4237295783C754adae200

••• عکس فیک محجبه #دخترونه برای پروف😌💛- https://eitaa.com/picture_1401 بیا با #رفیق فابت ست کنꞋꞌꞋ😶‍🌫🐣- ‌••• #مذهبیای ایتا پروفشونُ از اینجا برمیدارن🌝🌼- https://eitaa.com/picture_1401 زود جوین بده تا #خز نشدهꞋꞌꞋ🥹✨- •••

••• اینجا بازارِ بزرگ #عکس‌_بدون‌آیدی😌💜 ••• انواع عکس های : دخترونه ، پسرونه ، عاشقانه ، ست رو از اینجا بردار😉❤️ https://eitaa.com/picture_1401 https://eitaa.com/picture_1401 ••• #کانال یا #پیج داری زود جوین بده🥺🧡 ••• شعبه¹: Rubika

#پارت‌واقعی #پارت‌دویست‌و‌سی‌و‌سوم هیچی از حرفاش نمی‌فهمیدم و فقط میدیدم لب‌هاش تکون میخوره،سرم درحال منفجر شدن بود،از طرفی بغضی که داشت خفه‌ام می‌کرد،نفس کشیدن انگار فراموشم شده بود پاهام توان نگه داشتنم رو نداشت،افتادم روی صندلی مهدی:امیرحسین،چیشد خوبی؟؟ عمو اومد و جلوم نشست هی صدام می‌کرد که خوبم یا نه ولی نه من خوب نبودم، خوب نبود وقتی قرار بود با رسول چشم تو چشم بشم،خوب نبودم وقتی قرار بود شرمنده بشم.......چقدر خوب بود شاید دیگه نیستم تو این دنیا.. https://eitaa.com/joinchat/163971425C6a6216d8c2 رمان گاندویی خفن🐊 پسری که بعد از ۲۷ سال تو بدترین شرایط زندگی‌ش خانواده اصلی‌ش پیدا میشن😜

اینجا یه زیر زمین مخفی داره که سه چهارتا دختر انقلابی دارن جهاد علمی انجام میدن به اضافه دو سه تا پست برعنداز کٌش👀😂 https://eitaa.com/joinchat/3916955839Cfbfca8e830 حاجی بین خودمون باشه هااا🔪😌 تا نقشه نابودیِ اسرائیل هم پیش رفتن😏😎

میگفٺ‌ڪہ: عظمت‌نوڪری،درخونہ‌ى امـٰام‌حسـین‌رو،زمانے‌میفہمے.. کہ‌شبِ‌اول‌قبـر،🥺 وقٺۍزبـونت‌بنداومـد..؛💔 یہ‌وقت‌میبینۍ‌یہ‌صِدایۍمیاد، میگه‌نترس‌من‌هستم.:)🌱 ‌ᶜˡᶦᶜᵏ‌↝⁩https://eitaa.com/joinchat/3373793959Cea300d527f این‌کاناله‌رو‌میبنی‌میشه‌گفت‌همه‌ی‌ نوشته‌ها‌از‌اینجا‌میاد‌بیرون‌😉🤍 بہترین‌کانال‌ایتــٰاست!🌚♥️ کـوچه‌دلدادگی‌های‌ِیه‌دختر‌دهہ‌هشتادی✌️🏻 اینجا‌از‌دلتنگی‌هاش‌میگه:))🥲 شعر‌مینویسه‌اصلا‌بیاو‌ببین😌😉 <مـنـبع‌پروفـٰایل‌هایِ‌مذهبي🥺🤍> نیای‌تو‌‌ایـن‌کـانـالـہ‌چجوری‌بهت‌بگم🤨 نصف‌عمرت‌به‌فنا‌رفته‌آخه‌تو‌ی‌نگاه‌بنداز👀 واییییییی‌عجب‌دلنوشته‌هایی:))🧡🤤 ‌‌ᶜˡᶦᶜᵏ‌↝⁩https://eitaa.com/joinchat/3373793959Cea300d527f یادت‌نره‌هاااااا🤞 از‌من‌گفتن‌بود😉😌

ی‍ ‍ه‍ ‍ﭼنل روزمرگی پیدا کردم خفنننن👀🥰. این دختر دهه هشتادی با روزمرگیاش ایتا رو ترکوندهههههه🥲🤍. https://eitaa.com/joinchat/2157576746C372c43e673 روزمرگی خانم خبررنگار رو دیدی؟! :) ✨🥲

آقااا فقط با آب قند وارد شوید🥲🌸!' https://eitaa.com/joinchat/2157576746C372c43e673 این کانالو نداری؟یک هیچ از دنیا عقبی🖇🤌🏽

پـٰایـٰان‌تبادلات‌گسترده‌مـٰاه‌‌🌒:)! ≤به‌بنرهای‌بالا‌یه‌نگاه‌بنداز‌دلبرکم ما‌کانال‌بد‌پیشنهادنمیدیم′🐈🖤. 🌕شرایط‌و‌مدارک‌‌ : - https://eitaa.com/joinchat/4082827394Ce6506a1891. 🌕آیدی‌بنده‌برای‌ثبت‌‌چنل‌قشنگت : - @Oksijen_man . شبتون‌شیڪ✨! بنرا‌ساعت12پاک‌شه -

عشقشو‌‌جلو‌چشماش‌به‌اتیش‌کشیدن💔″! #پارت_صدوچهلم نگاهمان به هم گره خورده بود...دیگر هیچ توجهی به اطرافم نداشتم...انگار افکارم با افکارش یکی بود...اولین پلکم قطره اشکم را در آغوش گونه هایم سپرد...روزی را به یاد میاوردم که برای تک دخترمان اسم مینوشتیم...اشک های روی گونه هایش که با لبخندش تلفیق میشدند دلم را آتش میزد...حرارت فندک را جلوی چادرش گرفت... حس میکردم نفس هایم تو خالی است... انگار از کارم پشیمان شده باشم با تمام وجود فریاد میزدم و نامش را صدا میکردم... داشت با چادرش میسوخت:)) من ارام شده بودم و اشک میریختم ولی او جیغ میکشید...تمنا میکرد...التماس میکرد و من هیچ کار نمیتوانستم برایش انجام دهم:) پایش را به ستون کنارم تکیه داد و باصدای تحلیل رفته ای گفت: -خیلی سخته کسی رو که عاشقشی با دستای خودت اتیش بزنی نه؟! https://eitaa.com/joinchat/2570911907C504cea0680 لقب بی رحم ترین رمان گاندویی ایتا رو مال خودش کرد:)🚶🏻‍♂️

بسم الله الرحمن الرحیم 🚨 #فوری // حمله ایران آغاز شد لحظه به لحظه اخبار اینجاست 👇🏻👇🏻 https://eitaa.com/joinchat/2673279535Cd2fcdbea6f

الله اکبر ..