به تو فکر میکنم، شبانه روز، نیمه شبها بیشتر! به مادرانههایت، به آغوشِ گرمت که لگد مالِ چکمههایِ اهریمنی ستم شده، به لالایی شبانهات که جرعه جرعه خون و استقامت و مقاومت را نجوا میکند. یادِ نگاه معصومِ کودکان تو خواب را از آدم میرباید.
چقدر صبوری فلسطین،
چقدر معصومی،
چقدر تکیده و رنجوری فلسطین،
چقدر زیر چشمانت گود افتاده، بس که خمپاره بلعیدهای.
چقدر داغِ تو بر سینهیِ جهان سنگین است.
پنجهیِ بغض، گلویِ دنیا را گرفته و فشار میدهد نیمهشبها بیشتر.
_زهرا سادات"
#طوفان_الاقصی| #فلسطین| #مرگ_بر_اسرائیل
سربازانِ شیطان میدوند و اسلحه میانِ دستانشان نعره میکشد وَ خون؛ خونِ معصومِ کودکان از زیر پوتینهایِ براقشان جاری میشود و یک جهان مینگرد که چقدر این روزها جایِ یک مرد خالی است. مردی که میگفت: زنگِ مرگ صهیونیستهای متجاوز به صدا درآمده...
#حاج_قاسم| #طوفان_الاقصی