eitaa logo
🍒🍏فردویی ها🍏🍒
1.8هزار دنبال‌کننده
45.2هزار عکس
11.2هزار ویدیو
197 فایل
فردو دیار شیرمردان دلیر است ❁﷽❁ ڪانال رسمی روستای فردو بهترین‌مکان‌جهت‌تبلیغات‌مشاغل‌شما مدیرکانال(انتقادات،پیشنهادات) ادمین(ارسال سوژه،تصاویر،مطالب و...در مورد فردو ) @fordo121 انتقادات و پیشنهادات، مشاوره،مسائل شرعی @fordo115 👈
مشاهده در ایتا
دانلود
👌 نصب بنر در یک تعویض روغنی: ✅ قال رسول الله (ص): کار، عبادت است. از اینکه در محل عبادت ما غیبت نمی کنید، متشکریم 👏 @fordooeha
💥مرد فقیری پسر خردسالی داشت. روزی به او گفت: بیا امروز قدری میوه از باغی سرقت کنیم. 😞 پسر خردسال با نارضایتی با پدر به راه افتاد. 🔻 وقتی به باغ رسیدند پدر به فرزندش گفت: تو در این جا باش و اگر کسی آمد زود مرا خبر کن تا کسی ما را در حال دزدی نبیند و مشغول چیدن میوه از درخت مردم شد...! ♨️ لحظه ای بعد، پسر فریاد زد: یک نفر ما را می بیند! ❗️ پدر با ترس و عجله از درخت پایین آمد و پرسید چه کسی؟ کجاست؟ 👌 پسرک زیرک گفت: همان که از همه چیز است و همه چیز را ! 😑 پدر از فرزند شرمنده شد و بعد از آن دزدی نکرد. ( امر به معروف و نهی از منکر - محمد رضا اکبری ص 71) @fordooeha
🍀 یکی از محافظان در قالب خاطره ای گفت: یک روز که مقام معظم رهبری به کوههای اطراف تهران برای کوه پیمایی رفته بودند، با دختر و پسری دانشجو برخورد می کنند که به لحاظ ظاهری وضع نامناسبی داشتند. 🍁آنها به یک باره در مقابل گروه ما قرار گرفتند و فرصت جمع و جور کردن و رسیدگی به وضع ظاهری خودشان نداشتند. 🍂از رفتار آنها مشخص بود که خیلی ترسیده بودند و اینگونه به نظر می رسید که آنها تصور می کردند که الآن آقا دستور دستگیری آنها را صادر خواهد کرد 🌺 ولی برخلاف تصور آنها، آقا با آنها سلام و علیک گرمی کرد و پرسید که شما زن و شوهر هستید؟ 🌾 آن پسر وقتی با خلق زیبای آقا مواجه شد، واقعیت را گفت؛ و جواب داد خیر من و این دختر دوست هستیم. 🌿 آقا، ابتدا درباره ورزش و مزایای آن با آنها صحبت کرد و بعد فرمود: بد نیست صیغه محرمیتی هم در میان شما برقرار شود و شما با هم ازدواج کنید. آقا به آنها پیشنهاد داد که اگر مایل بودید در فلان تاریخ بیائید، و من هم آمادگی دارم که شخصا خطبه عقد شما را بخوانم. 🍃 آن دو خداحافظی کردند و طبق قرار همراه خانواده خود در همان تاریخ به محضر ایشان رسیدند . ❣آقا هم خطبه عقد آن دو را جاری کردند. با ایشان این دو جوان مسیر زندگی خود را تغییر دادند... 💯 آن دختر غیر محجبه، به یک دختر و معنوی و آن پسر دانشجو هم به یک جوان مبدل شدند. 📚 منبع/ نشریه ماه تمام، شماره ۳،ص۱۷ @fordooeha
🍃 یکی از خویشاوندان سردار رشید اسلام، در نقل خاطره ای آورده است: یک شب، عباس منزل ما بود. یکی از معلمان دوره دبیرستانش از طریق یکی از اقوام، به خانه ما آمد تا عباس درباره پسر او که سرباز بود، توصیه و سفارش کند. 🍀 شهید بابایی که بوی پارتی بازی را احساس کرده بود و با اینکه روحیه اش به این جور کارها نمی خورد، خیلی و در کمال و با ، به معلمش گفت: 🌺 شما طبق وظیفه ای که داشتی، به من و بقیه شاگردان درس دادی. بنابراین نباید به خاطر این کار، انتظار داشته باشی من برای شما پارتی بازی کنم. 🦋 آن شب، این گونه ملایم و لطیف، کردن او، برایم خاطره فراموش نشدنی شد. @fordooeha