💚خاطرهای از #عباس_دوران💚
••در یکی از روزهای بهار سال 1360 مسئولین شهر شیراز تصمیم میگیرند به خاطر رشادتها و دلاوریهای #عباس_دوران، یکی از خیابانهای شهر شیراز را به نام او کنند؛ لذا از دوران دعوت میشود تا در مراسم شرکت کند و او نیز قبول کرده و به آنجا میرود که از دوران به شایستگی تقدیر میشود.
چون او ضربات مهلکی به دشمن وارد نموده بود، همیشه عوامل نفوذی دشمن قصد ترور وی را داشتند که یکی از این موارد هم در همین زمان بود که خوشبختانه این ترور عقیم ماند.
⬇️ درد دل خود عباس..💔
دلــم نمیخواهد از سختیها با همسرم حرفی بزنم. دلم میخواهد وقتی خانه میروم جز شادی و خنده چیزی با خودم نبرم؛ نه کسل باشم، نه بیحوصله خوابآلود تا دل همسرم هم شاد شود.
اما چه کنم؟ نسبت به همه چیز حساسیت پیدا کرده ام. معدهام درد می کند. دکتر میگوید فقط ضعف اعصاب است. چطور می توانم عصبانی نشوم؟
آن روز وقتی بلوارِ نزدیک پایگاه هوایی شیراز را به نام من کردند، غرور و شادی را در چشمهای همسرم دیدم. خانواده خودم هم خوشحال بودند. حواله زمین را که دادند دستم، من فقط به خاطر دل همسرم گرفتم و به خاطر او و مردم که این همه محبت دارند و خوبند پشت تریبون رفتم. ولی همین که پایم به خانه رسید.....، دیگر طاقت نیاوردم.
حواله زمین را پاره کردم، ریختم زمین. یعنی فکر میکنند ما پرواز میکنیم و میجنگیم تا شجاعتهای ما را ببینند و به ما حواله خانه و زمین بدهند؟
باید با زبان خوش قانعش کنم که انتقال به تهران، یعنی #مرگ_من. چون پشت میزنشینی و دستور دادن برای من مثل #مردن است.
🗓هشتم تیر 1360
🥀شهدا را یادکنیم با یک #صلوات🥀
🌷فـــرصـــ🎀ــــتـــ زنـــ🌸ـدگــے
🔮💞
💖|• @forsate_zendegi•|🖇