eitaa logo
فرصت زندگی
202 دنبال‌کننده
1هزار عکس
815 ویدیو
10 فایل
فرصتی برای غرق شدن در دنیایی متفاوت🌺 اینجا تجربیات، یافته‌ها و آنچه لازمه بدونین به اشتراک میذارم. فقط به خاطر تو که لایقش هستی نویسنده‌ی از نظرات و پیشنهادهای شما دوست عزیز استقبال می‌کنه. لینک نظرات: @zeinta_rah5960
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻برای نجات کودکان غزه که دادرسی ندارند، دنبال منجی‌ام. تو ندیدی‌اش؟ 🔻برای پس گرفتن حقوق زنان بی‌دفاع غرب، دنبال منجی‌ام. تو ندیدی‌اش؟ 🔻برای پایان دادن به ادعای حقوق بشر منتهی به کشتار بشر، دنبال منجی‌ام. تو ندیدی‌اش؟ 🔻برای بستن بساط بی‌حیایی‌های بی‌مسئول، دنبال منجی‌ام. تو ندیدی‌اش؟ 🔻برای رسیدن به آرامشی که حق بشر است، دنبال منجی‌ام. تو ندیدی‌اش؟
۵ اسفند ۱۴۰۲
همه دنیا در هر مکتب که باشند، وقتی مورد ظلم و زور واقع شوند، دنبال دستی نجات بخش می گردند؛ ای دست همیشه حامی، دنیای پر از ظلم و زور را نجات بخش.
۵ اسفند ۱۴۰۲
آرام آرام، سر به سر، بغل به بغل، جان می دهند و ما جان دادن کودکان بی گناه غزه را نظاره می کنیم. ای منجی جان های در خطر، نمی خواهیم تکرار یهود باشیم و موسی یمان را با خدایش به کارزار بفرستیم؛ بیا تا حبیب وار برای نجات جان بشر دیوانه ات شویم. بیا تا زینب گونه روایت آمدنت را بر سر زبان ها بیاندازیم. تو خواهی آمد و آن روز طفلکان سرزمین قدس رشد را جای مرگ تجربه خواهند کرد.
۵ اسفند ۱۴۰۲
شنیدم در یک اداره به مومنی تهمت زدند؛ تهمت زننده مدرک نداشت و فقط حرف درست کرد؛ تهمت خورنده با صد سند بی گناهی خود را ثابت کرد؛ آخرین خبر اینکه تهمت زننده ارتقای شغلی یافت؛ دعای تهمت خورنده اگر تهمت زننده را خشک نکرد، می توان امید داشت دعایش بر سرعت بازگشت منجی افزوده باشد؟ ما تماشاچیان ارتقاء تهمت زننده و آه تهمت خورنده هم بی شک نامزد دریافت مدال برترین کاهنده سرعت بازگشت منجی خواهیم شد.
۵ اسفند ۱۴۰۲
میگن لاهه اسراییل رو متهم ندونست. حکم به جنگ افروز بودن منجی مردم فلسطین ندن صلوات. پ ن: او خواهد آمد و جهان را پر از عدل خواهد کرد.
۵ اسفند ۱۴۰۲
آلزایمر می‌دونی چیه؟ آلزایمر اونه که بدونی یه روز منتظر بودی یکی بیاد و گره‌های وا نشدنی جهان رو وا کنه؛ اما حالا که گره‌ها کور شدن، یادت نیاد قرار بود منجی بیاد.
۵ اسفند ۱۴۰۲
39.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مدتی او را ندیده بودم. در راهرو اداره دیدمش خبر از کم پیدا شدنش گرفتم. خبر داد برای نمایندگی مجلس کاندیدا شده و تایید صلاحیت. پرسیدم: چه شد که چنین کاری کردی؟ آهی کشید و گفت: مدتیست وضعیت هم شهری‌هایم و مردم را می‌بینم و دلم می‌سوزد که اگر بتوانم برایشان کاری پیش ببرم و آرام بنشینم؛ می‌ترسم مدیون‌آنها شوم. گفتم: تو که خدا و پيغمبر می‌فهمی؛ تو که از سر تکلیف داری پا در عرصه می‌گذاری، از آدم حسابی‌ها و معتمدهای زنجان کمک بگیر. گفت: از فلان سرشناس شهر خواستم فقط حواسش به ما باشد؛ جواب شنیدم که تو خیلی در شهر شناخته شده نیستی؛ بهتر است چند سالی بین مردم خرج کنی و خودت را نشان بدهی و دور بعد شرکت کنی. می‌گفت: هاج و واج مانده بودم. مگر من برای شهرت و سرمایه‌گذاری اقدام کردم؟! همسر همیشه پشتیبانش دلش را گرم کرد. از او خواست پیش برود؛ همت کند و کوتاه نیاید. وعده داد با مال و جان به پایش خواهد ایستاد تا بانوی دغدغه‌مندش به هدفش برسد. الحق و الانصاف هم مردانه کنارش بود. وقتی خواستیم خداحافظی کنیم، درخواستی داشت؛ گفت: دعا کن موفق شوم و بتوانم گره‌ای از کار مردم باز کنم. همین که باری از دوش آنها بردارم، به تمام خستگی‌ها و تنش‌هایش می‌ارزد. زنجان قیزی دوست و همکار چندین ساله‌ام همیشه همین‌قدر دلسوز و مردم‌دار بوده است. از خدا می‌خواهم توفیق خدمت به این شیر زن خطه زنجان بدهد؛ چرا که مردم آن شهر لیاقت چنین نماینده‌ای را دارند. 🌷موفق باشی رفیق ✒زینب رحیمی https://eitaa.com/forsatezendegi
۶ اسفند ۱۴۰۲
بچه که بودیم اگه بچه کوچیکه رو می‌زدیم بزرگترا می‌اومدن همراه با اشاره چشم ابرو می‌گفتن: بیا تو هم بزنش تا دیگه تو رو نزنه. ما هم محکوم بودیم ساکت بشینیم نگاه کنیم که صدای گریه‌های لوسشون بند بیاد و درد کتک خوردن یادشون بره. آمریکا پیشنهاد داده: ایران، بذار اسرائیل مثلا تو رو بزنه؛ آبروش نره؛ گناه داره؛ بچه‌ست. دارم فکر می کنم الانم باید کوتاه بیایم تا دهنشو ببنده و گریه نکنه؟ آهان یادم اومد. این بچه‌ی مظلوم‌نما، کتک خورد چون قلدری کرده بود و کلی آدم بی‌گناه رو نابود. پس بی‌خیال بذار به ژست اصلا هم درد نداشت خودش ادامه بده.
۲۹ فروردین ۱۴۰۳
🌺🌺🌺🌺🌺🌺 به آیه آیه‌های کلام خدا سوگند به آنکه گفت آموزنده کلمه‌ای مالک من است، سوگند به تک تک کلاس‌های درس زندگی سوگند که ادای حق شما در توانم نیست. ولی به رسم ادب سر به زیر شما هستم. و یک کلام: به اندازه بینهایت‌ترین بی‌نهایت‌ها سپاسگزارم استاد. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳
بسمه تعالی مدعیان ولایتمداری ادعای ولایتمداری‌مان گوش فلک را کر کرده است؛ کسی هم بخواهد نقدمان کند، فریاد وا اسلاما سر می‌دهیم؛ همین طوری می‌شود که نه غیر مذهبی سراغمان می‌آید؛ نه مذهبی‌ها جرأت می‌کنند اشکال به ما وارد کنند. می‌رویم و قربه الی الله فعالیت فرهنگی و اجتماعی به راه می‌اندازیم؛ اگر کسی هم بخواهد بپرسد مخاطبی که برایش کار می‌کنی را شناختی، فورا توی دهانش می‌زنیم که من با فلان قدر سال کار فرهنگی و بودن، همه چیز دان هستم و تو نمی¬خواهد به من درس میدان و مخاطب بدهی؛ گاهی برای مقام ولایت باید خون گریه کرد؛ غصه خوردن کافی نیست؛ می‌فرمایند: ، یک عده خسته و مشغول، وقت ندارند دست به قلم و دوربین ببرند؛ یک عده چوب لای چرخ هم، در شأن خود نمی‌بینند سطح کارشان را پایین بیاورند و را بدهند و ادبیات متناسب با مخاطب روز را منتشر کنند؛ اصلا مگر به آنها ربطی دارد که وطن، حتی دیگر زبان ما را نمی‌فهمند و لای کتاب‌های مثلا فاخرمان را باز نمی‌کنند؛ حرف ولی کیلویی چند؛ تبیین هنرمندانه به چه قیمت؟ می‌فرمایند: و ؛ در جوابش ناله سر می‌دهند که دیگر نمی‌شود کاری کرد و این بچه‌ها از دست رفتند؛ یا خوش‌بین‌های این ماجرا عدم حمایت نهادها و سازمان‌ها را دستاویز انفعالشان می‌کنند؛ گویی نمی‌فهمند اگر آقا تاثیر و اراده جدی در می‌دیدند، مخاطبشان نمی‌شدند. این روزها زیاد یاد حرف بنی‌اسرائیل می‌افتم که به موسی علیه السلام می‌گفتند: تو و خدایت بروید و بجنگید که ما همین جا نشسته‌ایم؛ برخی حتی زخم بستر هم گرفته‌اند از این نشستن‌های زیادِ این ساله‌ها؛ بماند که به تعداد قابل توجهی از غیرمنفعل‌ها هم باید گفت: خدا قوت؛ خواهشمندم شما کار نکنید؛ آسیبتان از نفعتان بیشتر است؛ هر آنچه دشمن نتوانست به اسلام ضربه بزند را جبران کرده‌اید. بیاییم با خودمان روراست باشیم؛ گره ذهن چند نوجوان را باز کردیم و ایرانی اسلامی را برایش معنی؟ چند آهنگ جایگزین آهنگ‌های اروتیک این روزهایشان کردیم؟ چند فیلم ساخته‌ایم که بتواند جذابیت فیلم¬های مثبت هجده‌ای که در دوازده سالگی می‌بیند را بگیرد؛ چند رمان منتشر کردیم که بتواند دست به دست شود بینشان و جای رمان‌های مملو از سبک زندگی تهاجم زده را بگیرد؟ درد همه این‌ها به یک طرف اما دردناک‌ترین بخش ماجرا آنجاست که فریاد سر می‌دهیم: وای اگر خامنه‌ای (دامت ظله) حکم جهادم دهد ...؛ این شعار وقتی مضحک می‌شود که فرمان‌های مکرر جهاد صادر شده و چندین سال از آن می‌گذرد؛ از طرف معظم له تاکید موکد هم می‌شود اما هنوز این شعار سر داده می‌شود. چشم و دلمان روشن که شاید، باعث تاخیر فرج شده باشیم و دل حضرتش را با این اطاعت‌های وارونه و نسنجیده خون کرده باشیم؛ آن هم قربه الی الله. ✒زینب رحیمی تالارپشتی
۱۵ مهر ۱۴۰۳
توی شوخی و دعوا میگیم: جوری می‌زنمت یکی از من بخوری یکی از دیوار. شوخیش هم قشنگ نیست؛ آخه ما یکیو می‌شناسیم که نامرد تنها گیر آوردش و جوری توی صورتش زد که دو طرف صورت کبود شد. چرا؟ آخه مادرمون یکی از نامرد خورد و یکی از دیوار. سلام الله https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
۲۵ آبان ۱۴۰۳
هیاهوی بازار، رفت و آمد سریع عابرانی که وقت زیادی برای خرید ندارند، مادری که پا‌به‌پای لجبازی فرزندش دور می‌زند، پدری که استرس تمام شدن موجودی مالی و اعتباری‌اش وجودش را می‌خورد و صدای دستفروش‌هایی که برای جلب مشتری آتش به مالشان می‌زنند، همه و همه تکاپوهای قبل از نوروز است. چند ساعتی تا رسیدن سال و قرنی جدید مانده‌. وقت تنگ است. کسی وقت ندارد فکر کند چند ساعت، چند سال و چند قرن دیگر از انتظار فرج حضرت صاحب باقی مانده. https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
۲۹ اسفند