eitaa logo
فرصت زندگی
204 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
878 ویدیو
12 فایل
فرصتی برای غرق شدن در دنیایی متفاوت🌺 اینجا تجربیات، یافته‌ها و آنچه لازمه بدونین به اشتراک میذارم. فقط به خاطر تو که لایقش هستی نویسنده‌ از نظرات و پیشنهادهای شما دوست عزیز استقبال می‌کنه. لینک نظرات: @zeinta_rah5960
مشاهده در ایتا
دانلود
💫خدا در زندگی ما زنان... (روایت زیستی زنانه با رنگ و عطر خدا) چشمانم پر از خواب بود. شب گذشته به خاطر بیماری دخترم درست نخوابیده بودم. نماز صبح را که خواندم همانجا توی جانماز دراز کشیدم . تسبیح تربتم را برداشتم و زیرلب تسبیحات حضرت زهرا را زمزمه کردم. چادر نمازم را زیر سرم قلمبه کردم شاید می شد کمی خوابید. نگاهی به اطراف انداختم. همسرم نمازش را خوانده بود و منتظر صبحانه بود تا کار روزانه اش را آغاز کند. به سختی نشستم . قبل از جمع کردن جانماز،سر روی مهر گذاشتم. مادرم یادم داده بود همیشه سجده شکر بعد نماز را به جا بیاورم. یاد حرف استادم افتادم وقتی به نقل از علامه طباطبایی به ما توصیه نمود: " ابتدای صبح در سجده بعد از نماز با خدا عهد کنید که همه کارهای روزتان را برای رضای او انجام دهید. " به آشپزخانه رفتم و مشغول تدارک صبحانه شدم. یاد کتابی افتادم که این روزها در دستم بود و هر روز صفحاتی از آن را ورق می زدم: " خدا در زندگی انسان" درباره توحید عملی بود. اینکه چطور یاد خدا و توحید نظری را می توان در عمل محقق و متجلی نمود. اینکه یاد خدا عامل آرامش روان انسان است و به زندگی او معنا و جهت می دهد. با خودم اندیشیدم خدا در زندگی ما زنان چگونه متجلی می شود؟ در کجای زندگی، او را می بینیم؟ چای دم کشیده بود و از کتری در حال جوش بخار باریکی در هوا پخش می شد و فکرهای مرا به هر گوشه خانه می برد. خدا را دیدم، در قطره قطره آبی که بر صورت می پاشیدم تا خستگی را از نگاهم پاک کنم. خدا را دیدم، در لبخند همسرم، وقتی به مهر رهسپار کار روزانه اش کردم. خدا را دیدم، در دانه دانه برنجی که برای نهار خیساندم و در هم زدن غذا روی شعله اجاق. خدا را دیدم، در وارسی میوه های یخچال که مبادا نعمتی اسراف گردد. خدا را دیدم آنگاه که خانه را جارو می زدم تا غبار غم روی خاطر هیچ یک از عزیزانم ننشیند. خدا را دیدم، در تمام کارهای ریز و درشت خانه، خصوصا آشپزخانه که هرگز به چشم احدی نمی آید مگر آن روز که خانه ای خالی از زن گردد. خدا را دیدم، لابه لای چروک های دستان مادرم، وقتی به مهر بوسیدم. خدا را دیدم، در نگاه شاد دخترم،وقتی با تمام خستگی روزانه دقایقی کنارش نشستم و به بازی های کودکانه اش دل سپردم. خدا را دیدم، آنگاه که دستان همسایه پیرم را مهربانانه فشردم و به خاطرات تلخ و شیرین دوران جوانی اش برای هزارمین بار گوش دادم. خدا را در ثانیه های صبور یک مادر و در ایثار بی پایان زنانه اش، در بیداری های شبانه و در دعاهای نهانی اش دیدم. آری، من آن روز خدا را در لحظه لحظه زندگی ام دیدم و با تمام جانم لمس کردم. دوستی دارم که فرزند چهارمش سندروم داون داشت و بعد از عملهای جراحی متعدد در سن سه سالگی از این دنیای خاکی پرکشید و رفت . او اما، بسیار صبورانه رفتار کرد. روزی متعجبانه از وی پرسیدم چطور اینقدر خوب توانستی با این داغ کنار بیایی؟! در جوابم حرفی زد که هرگز فراموش نخواهم کرد. با لبخند به من گفت: من در تمام کارهای روزانه ام و در همه دغدغه های مادرانه و زنانه ام خدا را می بینم! با این وجود جایی برای ناآرامی باقی نمی ماند. می ماند؟! او گفت: رنج از دست دادن فرزند، داغی ابدی و دردی جاودانه است، اما با حضور خدا در اندیشه و در زندگی ات، هر مشکلی آسان می شود. یاد دوستی دیگر افتادم که فرزند جوانش را از دست داده بود، یاد صبر حیرت انگیزمادرانه اش. به گمانم هر آهی که می کشد، از جای خالی اش نور خدا است که در قلبش می جوشد. به کتابی که این روزها می خوانم فکر می کنم و مشغول امورات زندگی می شوم. دغدغه های زنانه و رنج های مادرانه در تمام ثانیه های روز پخش است و جاری اما، اگر نگاه خدا به زندگی باشد و اگر، آن نگاه را بیابیم،خدا را در تمام لحظات زندگی خواهیم دید. آن روز به تمام کارهای روزانه ام فکر کردم و در تک تک لحظات، حضور خدا را با تمام وجود احساس نمودم. به گمانم، ما زنها بعد از یک روز پر از خستگی و مشغله زنانه، خوابهای مان هم رنگ و عطر خدا را دارد. ما زنها خیلی خوشبختیم. چون هر روز لابه لای روزمرگی های زنانه مان می توانیم خدا را زندگی کنیم... . ✍🏻ف. شفقت @saaraann
16.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ساده نباشیم اندکی سواد رسانه ضرر ندارد 🦋⚡🦋⚡🦋⚡🦋⚡🦋⚡ https://eitaa.com/joinchat/727449683C9f081a5739
آیین اختتامیه دومین رویداد بین‌المللی رسانه‌ای نحن ابناء الحسین(ع) 🔹 آیین اهداء جوائز برگزیدگان رویداد نحن ابناء الحسین(ع) و تجلیل از چند فعال بین‌المللی اربعین، ۱۳ شهریورماه ۱۴۰۴ نفر اول بخش ویدئوی هوش مصنوعی: 🔺️سرکار خانم فاطمه عباس نژاد🔻 🌹تبریک به این برگزیدگی🌹 🌟موفقیت‌هایش مستدام🌟 https://eitaa.com/forsatezendegi
دسته بندی زنان بی‌حجاب در یک پژوهش دانشگاهی محجبه فردگرا؛ محجبه با مسئولیت اجتماعی؛ بد حجاب زینت طلب؛ بی حجاب متهور لذت طلب؛ بی حجاب معاند؛ بر اساس پژوهش دانشگاه امام حسین (ع) https://eitaa.com/forsatezendegi
هدایت شده از رخ
رویداد گفتگوی خانواده "رخ" برگزار می‎کند: «نقد رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» ناقد : سرکار خانم دکتر سمیه خراسانی 🔻🔻این رمان با موضوعات عمیق اجتماعی و انسانی، به بررسی روابط بین شخصیت‌ها و چالش‌های زندگی روزمره می‌پردازد. 🔻اهداف جلسه: تحلیل شخصیت‌های اصلی و تحول آن‌ها در طول داستان بررسی مضامین کلیدی و پیام‌های اجتماعی رمان تبادل نظر و دیدگاه‌ها در مورد تأثیرات فرهنگی و اجتماعی رمان بر جامعه امروز 🔘روش شرکت: حضوری و مجازی 📆تاریخ: دوشنبه ۱۴۰۴/۶/۳۱ 🕰زمان: ساعت ۱۷-۱۵ 🌏مکان: قم، بلوارامین، کوچه۸، ساختمان جامعة المرتضی، طبقه دوم، سالن اجتماعات 🆔ثبت نام: @Bentosaber 📕دانلود رایگان کتاب چراغ ها را من خاموش می‌کنم نوشته زویا پیرزاد @familyevent
13.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 ظلم می‌بینیم و سکوت می‌شنویم اینجا و امروز نقطه‌ی فراموش نشدنیِ تاریخ است. آیندگان خواهند گفت مردمی را یک به یک خاموش کردند و دنیا فقط نگاه کرد. اما گروهی سکوت را درهم شکستند... در تاریخ تو را کدام در طرفِ این حوادث روایت خواهند کرد؟ ~-~-~-~-~-~-~-~-~-~-~-~- 💢 We witness oppression and hear silence. Here and today is an unforgettable point in history. The future will say that people were silenced one by one, while the world only watched. But a group broke the silence… In history, on which side of these events will you be remembered? ~-~-~-~-~-~-~-~-~-~-~-~- 💢 نرى الظلم ونسمع الصمت. هنا واليوم نقطةٌ لا تُنسى في التاريخ. سيقول القادمون إنّ الناس أُسكتوا واحدًا تلو الآخر، والعالمُ اكتفى بالمشاهدة. لكنّ جماعةً كسرت الصمت… في التاريخ، في أيِّ جانبٍ من هذه الأحداث سَيُروى عنك؟ ═══•⊰•💡•⊱•═══ 🖇 همراه ما باشید | سرای هوشمند 🆔 @saraye_hoshmand ═══•⊰•💡•⊱•═══
هدایت شده از رخ
رویداد گفتگوی خانواده "رخ" برگزار می‎کند: «نقد رمان چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» ناقد : سرکار خانم دکتر سمیه خراسانی 🔻🔻این رمان با موضوعات عمیق اجتماعی و انسانی، به بررسی روابط بین شخصیت‌ها و چالش‌های زندگی روزمره می‌پردازد. 🔻اهداف جلسه: تحلیل شخصیت‌های اصلی و تحول آن‌ها در طول داستان بررسی مضامین کلیدی و پیام‌های اجتماعی رمان تبادل نظر و دیدگاه‌ها در مورد تأثیرات فرهنگی و اجتماعی رمان بر جامعه امروز 🔘روش شرکت: حضوری و مجازی 📆تاریخ: دوشنبه ۱۴۰۴/۶/۳۱ 🕰زمان: ساعت ۱۷-۱۵ 🌏مکان: قم، بلوارامین، کوچه۸، ساختمان جامعة المرتضی، طبقه دوم، سالن اجتماعات 🆔ثبت نام: @Bentosaber 📕دانلود رایگان کتاب چراغ ها را من خاموش می‌کنم نوشته زویا پیرزاد @familyevent
هدایت شده از رخ
« چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم» چه کسی گفته که یک زن خانه‌دار نمی‌تواند قهرمان باشد؟ کلاریس، قهرمان پنهان رمان، در دل روزمرگی‌ها و در زیر سایه‌ی همسایه‌های عجیب و غریب، خانواده‌ی پرتوقع و جامعه‌ای سنتی، به‌دنبال هویت گمشده‌ی خود می‌گردد. او با اینکه از آدم‌ها می‌پرسد، "آیا این کار خطرناک نیست؟" و به دیگران می‌گوید "حق با شماست"، در نهایت، به چالش کشیدن زندگی روزمره‌اش را آغاز می‌کند... @familyevent