🇮🇷 [فطـࢪس دختࢪانـه] 🇵🇸
#رویای_نیمه_شب 😍رویای نیمه شب😍 #قسمت_بیست_هشت بدون رغبت خندید و متوجه من شد . _این جوان زیبا کیست
#رویای_نیمه_شب
😍رویای نیمه شب😍
#قسمت_بیست_نه
به ابوراجح نگاه کرد تا او چیزی بگوید . ابوراجح که میدانست وزیر دنبال بهانه ایی است ،ساکت ماند . وزیر پوزخندی زد و به من گفت :((به هر حال ،دیدن تو و این قوهای زیبا را به فال نیک میگیرم.))
رو کرد به ابوراجح .
_هر چند خداوند از زیبایی به تو نصیبی نداده ،اما سلیقه خوبی به تو بخشیده .
حمامی به این زیبایی ! قوهایی به این قشنگی !
مشتری هایی با این حست و ملاحت و حاضر جوابی !
ابوراجح گفت :((اجازه بدهید بگوییم شربتی خنک برایتان بیاورم .))
_لازم نیست .میترسم مسمومم کنی!
به قوها اشاره کرد.
_ فکر نمیکنم در تمام بین النهرین چنین پرنده هایی باشد .در خلوت سرای حاکم ،حوضی است از سنگ یشم که هنرمندان چینی ،نقش هایی از گل بر آن تراشیده اند . این قوها سزاوار آن حوضند. دیروز نزد حاکم بودم . از تو سخن به میان آمد . به گوش حاکم رسیده که از او و حکومت بدگویی میکنی. مبادا راست باشد !
یکی گفت در حوض حمام ابوراجح چنین پرندگانی شنا میکنند . چنان آن ها را توصیف کرد که حاکم به من گفت اگر چنین زیبا و تماشایی اند ، ترتیبی بده که به حوض یشم کوچ کنند .
با لبخندی دندانهایش را بیرون ریخت.
پایان قسمت بیست و نه😘
@fotros_dokhtarane