eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
588 دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
1.8هزار ویدیو
47 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم ‍ ‍ شهید‌آوینی؛ ای‌شهید‌!ای‌آنکه‌بر‌کرانه‌ی‌ازلی‌و‌ابدی‌وجود‌برنشسته‌ ای‌،دستی‌برار،و‌ما‌قبرستان‌نشینان‌‌عادات‌سخیف‌را‌نیز؛از‌این‌منجلاب‌بیرون‌کش!🌷 ارتباط‌ با‌ ادمین‌کانال👇🏻 @geniuspro7 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
۳۹۷ از مصحف شریف🌱 💠 سوره مبارکه عنکبوت ✨ هدیه به (عج) 💚 شهید ابومهدی المهندس https://www.aparat.com/v/l62d30c ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😍📚 یار مهربان تقدیم میکند😊👇 🌧باران تشنه 🔏 ✍️نویسنده :مریم شیدا 🗂ناشر : روایت فتح 🌧باران تشنه 🔏 ✍نویسنده: مریم شیدا 🗂ناشر: روایت فتح ✅دور ماندن و در انتظار بودن یکی از اعضای خانواده 👥️ بسیار طاقت فرساست. چه برسد که در انتظار فرزند یا برادری باشی که می دانی الان در حال شکنجه شدن است و در بدترین حالت قرار دارد. کتاب "باران تشنه" از تشنگی افرادی می گوید که درانتظار و دوری عزیزترینشان نشسته اند تا بارانی از جنس دیدار سیرابشان کند. مریم شیدا از آن دسته خواهرانی است که با بارش برادرش سیراب شد اما برادری که جانباز بود. جانباز دفاع مقدس🕊🌹 # جانباز احمد شیدا ─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
47.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قسمت دوم صحبت های آقای مرتضی قاضی محقق و پژوهشگر و نویسنده چرا دفاع مقدس را باید روایت کرد ، اساساً چه فایده ای دارد ؟ ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
همانا نیکوکارانِ عالم در بهشت پر نعمت، متنعّمند🖤 "هدیه به روح شهدای مقاومت،صلوات" ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم:با احترام. در پی نقشه شیطان بزرگ آمریکا و جنایت سگ هار صهیونیستی، رهبر حزب الله ، سید مظلوم اما مقتدر مقاومت سید حسن نصرالله در گودال قتلگاه ضاحیه به شهادت رسید و به ملکوت اعلی پیوست. در این باب نکاتی بعرض می رسد: ۱-جریان حق و باطل از خلقت آدم تا عصر حاضر در نزاع بوده و با وقوع انقلاب اسلامی این نزاع شدت گرفته و اکنون این جنگ ترکیبی با پیشروی جبهه حق در عرصه های مختلف در جریان است.مرور چهل ساله میدان این جنگ تأیید بر این مهم است. ۲-ساختار سازمانی جبهه مقاومت به ویژه حزب الله شخص محور نبوده بلکه بر فلسفه شهادت نهادینه شده است و این همان رمز اقتدار فزاینده حزب الله و شجره طیبه است.افزایش قدرت و نفوذ حزب الله در جهان از هنگام شهادت سیدعباس موسوی و انتخاب سید حسن نصرالله بعنوان رهبر جدید حزب الله تاکنون مؤید این مطلب است. ۳-ما در تقابل با استکبار در جنگ ترکیبی نظامی،امنیتی،رسانه ای،روانی و...هستیم در این جنگ چند وجهی و‌ پیچیده باید هوشمندانه مواظب نیرنگهای عمروعاص زمان و هیاهوی طبلهای توخالی او بود. ۴-مالک اشترهای امام خامنه ای عزیز در آستانه های سرزمین قدس هستند.ما با توکل،بصیرت و هوشیاری در جنگ رسانه ای و روانی دشمن و‌ دسیسه جریان نفاق با غلبه بر هیاهوی طبلهای توخالی عمروعاص پیروزیم. این بار مالک اشترهای علی زمان‌ برنمی گردند تا قرارگاه معاویه زمان را فتح کنند. ۵-اعضای محترم گروه پژوهشی فرهنگی خط مقدم در خصوص موضوعات داخلی و‌ جهانی به مواضع و تحلیلهای گروهها ،جناههای سیاسی ،کارشناسان و تحلیلگران، اشخاص حقیقی و‌ حقوقی در رسانه ها، فضای مجازی و... توجه نموده و آن را بررسی و رصد می نمایند.اما در تشخیص حق ، تکلیف و اقدام ،فقط و فقط اوامر و بیانات امام‌خامنه ای عزیز را برای خود فرض و میزان قرار می دهند.چون عیار و اعتبار گروه شهدایی خط مقدم خیلی بالاست چون مأموریت خود را با فرمان ولایت فقیه و نائب امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف)هماهنگ‌ می نماید. ۶-در این میدان جنگ بنا به فرمان فرمانده کل قوا در جبهه مقاومت پرچم در دستان حزب الله است و سرنوشت این منطقه را نیروهای مقاومت و در رأس آنان حزب‌الله سرافراز رقم خواهد زد و همه مسلمانان باید آنها را پشتیبانی نمایند. این فرمان یعنی خیزش و قیام مردمی همه کشورهای اسلامی در حمایت از حزب الله ،مردم لبنان و فلسطین. ✅ حق با ماست چون خدا در میدان است./ دیده بان. ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_13822315795.m4a
4.88M
کتاب دختر شینا به صورت صوتی ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
بعد از شام، ظرف ها را جمع کردم و به بهانة چای آوردن و تمیز کردن آشپزخانه، از دستش فرار کردم. صمد به خدیجه گفته بود: «فکر کنم قدم از من خوشش نمی آید. اگر اوضاع این طوری پیش برود، ما نمی توانیم با هم زندگی کنیم.» خدیجه دلداری اش داده بود و گفته بود: «ناراحت نباش. این مسائل طبیعی ست. کمی که بگذرد، به تو علاقه مند می شود. باید صبر داشته باشی و تحمل کنی.» صمد بعد از اینکه چایش را خورد، رفت. به خدیجه گفتم: «از او خوشم نمی آید. کچل است.» خدیجه خندید و گفت: «فقط مشکلت همین است. دیوانه؟! مثل اینکه سرباز است. چند ماه دیگر که سربازی اش تمام شود، کاکلش درمی آید. بعد پرسید: «مشکل دوم؟!» گفتم: «خیلی حرف می زند.» خدیجه باز خندید و گفت: «این هم چاره دارد. صبر کن تو که از لاکت درآیی و رودربایستی را کنار بگذاری، بیچاره اش می کنی؛ دیگر اجازه حرف زدن ندارد.» از حرف خدیجه خنده ام گرفت و این خنده سر حرف و شوخی را باز کرد و تا دیروقت بیدار ماندیم و گفتیم و خندیدیم. چند روز بعد، مادر صمد خبر داد می خواهد به خانة ما بیاید. عصر بود که آمد؛ خودش تنها، با یک بقچه لباس. مادرم تشکر کرد. بقچه را گرفت و گذاشت وسط اتاق و به من اشاره کرد بروم و بقچه را باز کنم. با اکراه رفتم نشستم وسط اتاق و گره بقچه را باز کردم. چندتایی بلوز و دامن و پارچة لباسی بود، که از هیچ کدامشان خوشم نیامد. بدون اینکه تشکر کنم، همان طور که بقچه را باز کرده بودم، لباس ها را تا کردم و توی بقچه گذاشتم و آن را گره زدم. مادر صمد فهمید؛ اما به روی خودش نیاورد. مادرم هی لب گزید و ابرو بالا انداخت و اشاره کرد تشکر کنم، بخندم و بگویم که قشنگ است و خوشم آمده، اما من چیزی نگفتم. بُق کردم و گوشة اتاق نشستم. مادر صمد رفته بود و همه چیز را برای او تعریف کرده بود. چند روز بعد، صمد آمد. کلاه سرش گذاشته بود تا بی موی اش پیدا نباشد. یک ساک هم دستش بود. تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و ساک را داد دستم و گفت: «قابلی ندارد.» بدون اینکه حرفی بزنم، ساک را گرفتم و دویدم طرف یکی از اتاق های زیرزمین. دنبالم آمد و صدایم کرد. ایستادم. دم در اتاق کاغذی از جیبش درآورد و گفت: «قدم! تو را به خدا از من فرار نکن. ببین این برگة مرخصی ام است. به خاطر تو از پایگاه مرخصی گرفتم. آمده ام فقط تو را ببینم.» ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۳۹۸ از مصحف شریف🌱 💠 سوره مبارکه عنکبوت ✨ هدیه به (عج) 💚 شهید جمهور حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی https://www.aparat.com/v/d26h81a ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تلنگر علوی : مصيبت ها و رنج و بلا، بطور يكسان ميان مردم تقسيم شده است ، خيال نكن فقط تو داراى مشكل و گرفتارى هستى . غررالحکم ، حدیث ۱۳۰۲ ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 دست برتر حزب‌الله در نبرد با رژیم صهونیستی به روایت تحلیلگر مشهور آمریکایی 🔹اسکات ریتر، تحلیگر نظامی آمریکایی: تمام کاری که حزب‌الله باید انجام دهد تا پیروز شود، این است که به شلیک موشک‌ها به شمال اسرائیل ادامه دهد تا اطمینان یابد که این ۶۰ هزار شهرک‌نشین که خانه‌هایشان را ترک کرده‌اند، نتوانند به خانه‌هایشان بازگردند. 🔹این دقیقاً همان چیزی است که در حال رخ دادن است. اما حزب‌الله دامنه و مقیاس حملات خود را نیز گسترش داده است، بنابراین به احتمال زیاد ده‌ها هزار اسرائیلی دیگر نیز مجبور به ترک خانه‌هایشان خواهند شد. 🔹اسرائیل توانایی نظامی برای بیرون راندن حزب‌الله از جنوب لبنان و شمال رودخانه لیتانی را ندارد. می‌توانم تضمین کنم که غیر از چند واحد نیروهای ویژه، هیچ نیروی اسرائیلی نیست که بگوید من می‌خواهم به جنوب لبنان بروم. آن‌ها می‌دانند که آنجا یک تله مرگ است. یک مسیر خودکشی است. نباید وارد آنجا شوند. اخبار محرمانه نظامی 👊🔥👇 https://eitaa.com/joinchat/1482424808C1bf6c1c8e0
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم أَلَمْ تَرَ کَیْفَ فَعَلَ رَبُّکَ بِأَصْحَابِ الْفِیلِ ﴿١﴾ أَلَمْ یَجْعَلْ کَیْدَهُمْ فِی تَضْلِیلٍ ﴿٢﴾ وَأَرْسَلَ عَلَیْهِمْ طَیْرًا أَبَابِیلَ ﴿٣﴾ تَرْمِیهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّیلٍ ﴿٤﴾ فَجَعَلَهُمْ کَعَصْفٍ مَأْکُولٍ ﴿٥﴾ اللهم الرزقنا شهادت. دعا و صدقه به نیت سلامتی رهبر و رزمندگان و نابودی اسرائیل و آل. سعود فراموش نشود. 🍃 ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴ماشاءالله ایران 😍😍😍 ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
رادیو.m4a
2.51M
کتاب دختر شینا به صورت صوتی ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
به کاغذ نگاه کردم؛ اما چون سواد خواندن و نوشتن نداشتم، چیزی از آن سر درنیاوردم. انگار صمد هم فهمیده بود، گفت: «مرخصی ام است. یک روز بود، ببین یک را کرده ام دو. تا یک روز بیشتر بمانم و تو را ببینم. خدا کند کسی نفهمد. اگر بفهمند برگة مرخصی ام را دست کاری کرده ام، پدرم را درمی آورند.» می ترسیدم در این فاصله کسی بیاید و ببیند ما داریم با هم حرف می زنیم. چیزی نگفتم و رفتم توی اتاق. نمی دانم چرا نیامد تو. از همان جلوی در گفت: «پس لااقل تکلیف مرا مشخص کن. اگر دوستم نداری، بگو یک فکری به حال خودم بکنم.» باز هم جوابی برای گفتن نداشتم. آن اتاق دری داشت که به اتاقی دیگر باز می شد. رفتم آن یکی اتاق. صمد هم بدون خداحافظی رفت. ساک دستم بود. رفتم و گوشه ای نشستم و آن را باز کردم. چند تا بلوز و دامن و روسری برایم خریده بود. از سلیقه اش خوشم آمد. نمی دانم چطور شد که یک دفعه دلم گرفت. لباس ها را جمع کردم و ریختم توی ساک و زیپش را بستم و دویدم توی حیاط. صمد نبود، رفته بود. فردایش نیامد. پس فردا و روزهای بعد هم نیامد. کم کم داشتم نگرانش می شدم. به هیچ کس نمی توانستم راز دلم را بگویم. خجالت می کشیدم از مادرم بپرسم خبری از صمد دارد یا نه. یک روز که سرِ چشمه رفته بودم، از زن ها شنیدم پایگاه آماده باش است و به هیچ سربازی مرخصی نمی دهند. پدرم در خانه از تظاهرات ضد شاه حرف می زد و اینکه در اغلب شهرها حکومت نظامی شده و مردم شعارهای ضد حکومت و ضد شاه سر می دهند؛ اما روستای ما امن و امان بود و مردم به زندگی آرام خود مشغول بودند. یک ماه از آخرین باری که صمد را دیده بودم، می گذشت. آن روز خدیجه و برادرم خانة ما بودند، نشسته بودیم روی ایوان. مثل تمام خانه های روستایی، درِ حیاط ما هم جز شب ها، همیشه باز بود. شنیدم یک نفر از پشت در صدا می زند: «یاالله... یاالله...» صمد بود. برای اولین بار از شنیدن صدایش حال دیگری بهم دست داد. قلبم به تپش افتاد. برادرم، ایمان، دوید جلوی در و بعد از سلام و احوال پرسی تعارفش کرد بیاید تو. صمد تا من را دید، مثل همیشه لبخند زد و سلام داد. حس کردم صورتم دارد آتش می گیرد. انگار دو تا کفگیر داغ گذاشته بودند روی گونه هایم. سرم را پایین انداختم و رفتم توی اتاق. خدیجه تعارف کرد صمد بیاید تو. تا او آمد، من از اتاق بیرون رفتم. خجالت می کشیدم پیش برادرم با صمد حرف بزنم یا توی اتاقی که او نشسته، بنشینم. صمد یک ساعت ماند و با برادرم و خدیجه حرف زد. وقتی از دیدن من ناامید شد، بلند شد، خداحافظی کرد برود. توی ایوان من را دید و با لحن کنایه آمیزی گفت: «ببخشید مزاحم شدم. خیلی زحمت دادم. به حاج آقا و شیرین جان سلام برسانید.» ─━━━━━⊱✿⊰━━━━━─ 🇮🇷خط مقدم🇮🇷 رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس ╔═══ ࿇ ═══╗ 🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷 ╚═══ ࿇ ═══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همراهان گرامی تصاویر شادی از مردم شهرتان را به نشانی @geniuspro75 ارسال نمایید تا در کانال خط مقدم انتشار دهیم👌😎