°•╼﷽╾•°
📖 کتاب #شهید_شاهرخ_ضرغام
🔷 قسمت ۸۵
دومین روز حضور من در جبهه بود. تا ظهر در مقر بچه ها در هتل کاروانسرا بودم پسرکی پانزده ساله همیشه همراه شاهرخ بود مثل فرزندی که همواره با پدر است. تعجب من از رفتار آنها وقتی بیشتر شد که گفتند: این پسر، رضا فرزند شاهرخ است!!😳 اما من که برادرش بودم خبر نداشتم.
عصر بود که دیدم شاهرخ در گوشه ای تنها نشسته رفتم و در کنارش نشستم بی مقدمه و با تعجب گفتم: مادرش دیگه کیه؟!🤔 گفت: مهین همون خانمی که تو کاباره بود. آخرین باری که براش خرجی بردم گفت: رضا خیلی دوست داره بره جبهه، من هم آوردمش اینجا.
ماجرای مهین را میدانستم برای همین دیگر حرفی نزدم چند نفری از رفقا آمدند و کنار ما نشستند، صحبت از گذشته و قبل از انقلاب شد شاهرخ خیلی تو فکر رفته بود بعد هم با آرامی گفت: مهربونی اوستا کریم رو میبینید من یه زمانی آخرای شب با رفقا میرفتم میدون شوش جلوی کامیون ها رو میگرفتیم اونها رو تهدید میکردیم ازشون باج سبیل و حق حساب میگرفتیم بعد میرفتیم با اون پولها زهرماری میخریدیم و میخوردیم خدا از سر تقصیرات ما بگذرد😢.
📍ادامه دارد...
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
آثار مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس مقدمهای بر تولید آثار پر مخاطب است - دفاع مقدس
https://defamoghaddas.ir/news/2402/%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%B1%DA%A9%D8%B2-%D8%A7%D8%B3%D9%86%D8%A7%D8%AF-%D9%88-%D8%AA%D8%AD%D9%82%DB%8C%D9%82%D8%A7%D8%AA-%D8%AF%D9%81%D8%A7%D8%B9-%D9%85%D9%82%D8%AF%D8%B3-%D9%85%D9%82%D8%AF%D9%85%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%B1-%D8%AA%D9%88%D9%84%DB%8C%D8%AF-%D8%A2%D8%AB%D8%A7%D8%B1-%D9%BE%D8%B1-%D9%85%D8%AE%D8%A7%D8%B7%D8%A8-%D8%A7%D8%B3%D8%AA
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
6.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°•╼﷽╾•°
روز خود را با یک آیه از قرآن شروع کنیم:
🌷هدیه به #شهید #صدرزاده
✨وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ ﴿۴۴/غافر﴾
و كارم را به خدا مى سپارم خداست كه به [حال] بندگان [خود] بيناست.
#کلام_الهی
#خدا
#قرآن
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
🌹شهیدانه...
فوزیه شیردل پرستار مؤمن و محجبه ای بود که آشکارا در بیمارستان پاوه اعلام می کرد که: من پیرو امام و خط امام هستم.
در سال ۱۳۳۸ در شهر کرمانشاه ودر کانون گرم خانواده ای متدین و مومن متولدشد.
سرانجام وی در روز بیست و پنجم مرداد ۱۳۵۸ در جریان حمله گروهک ضد انقلاب دموکرات به بهداری پاوه و محاصره آن محل و در حالی که گروه دکتر شهید چمران در صحنه حاضر بود در حالی که برای کمک به گروه اقدام می کرد و در حال راهنمایی هلی کوپتر برای فرود در بهداری بود، مورد اصابت گلوله ناجوانمردانه دموکرات ها قرار گرفت و به شدت مجروح شد.
فوزیه در آن محل بعد از ۱۶ ساعت جان به جان آفرین تسلیم کرد و به شهادت رسید.
شهید چمران در وصف رشادت پرستار #شهید فوزیه شیردل :
خداوندا ؛چه منظره ای داشت این خانه پاسداران !چه دردناک !
دختر پرستاری که پهلویش هدف گلوله دشمن قرار گرفته بود خون لباس سفیدش را گلگون کرده بود.
۱۶ ساعت مانده بود و خون از بدنش می رفت ...
و پاسداران هم کاری از دستشان برنمی آمد گریه میکردنند ...
این فرشته بی گناه ساعاتی بعد در میان شیون و زاری بچه ها جان به جان آفرین تسلیم کرد.
📚سایت نوید شاهد
#حجاب
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
با سلام خدمت مخاطبین (ناظران کیفی) عزیز کانال خط مقدم، برای بهبود روند فعالیت ها نیازمند این هستیم که نظرات ارزشمند شما بزرگواران را راجع به مطالبی که در کانال بارگذاری می شود بدانیم، منتظر پیام های ارزشمند شما به آی دی @aslani70 هستیم🌸🙏
۞۞۞ بـــــســـــم ࢪب الـــــشـــــهـــــدا ۞۞۞
~اعضاے جدید~ خوش اومدید 🌹
شما از طࢪف شہدا دعوٺ شدید:
_چه می جویی؟ #عشق؟ همین جاست .
چه می جویی؟ #انسان؟ اینجاست. همه تاریخ اینجا حاضر است و شاید آن #یار، او هم اینجا باشد.❣️
_ما همه افق های معنوی #انسانیت را در #شهدا تجربه کردیم . ما #ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد.#عشق را هم، #امید را هم.❣️
_تو چه کرده ایی که سزاوار کرامت اینهمه عشقی، که نظرکرده یاران خمینی می باشی؟ چه پیوندی بوده است میان تو و کربلا؟ کدام رسول بر تو دعا کرده؟ اشک کدام عزاداری حسین بر تو نشان شده است ؟ چه کرده ای ؟❣️
کلام آخر: این کانال شخصی نیست و توسط گروه پژوهشی فرهنگی خط مقدم که دلداده شهدا هستند اداره می شود....قطعا بدانید دعوت شما شخصی نیست....🌹♥️
انهدام توان عملیاتی صدام با کمان ایرانی/ پرواز اعجابانگیز خلبانان ایرانی به اعتراف رسانههای خارجی
دومین حمله سراسری هوایی نیروی هوایی ارتش، در اولین دقایق روز یکم مهر ۱۳۵۹، در قالب طرح نبرد البرز که در ۹۹ صفحه از قبل توسط نیروی هوایی طرحریزی شده بود با حمله همزمان ۱۴۰ فروند انواع جنگده شکاری بمب افکن نیروی هوایی به پایگاه¬های نظامی و مراکز پشتیبانی رژیم بعثی عراق آغاز شد.
در این عملیات از جنگنده بمبافکنهای اف-۵ و اف-۴ برای بمباران و شکاری-رهگیرهای اف-۱۴ برای محافظت از هواپیماها و بوئینگ ۷۴۷ و بوئینگ ۷۰۷ برای سوخترسانی و سی-۱۳۰ هرکولس برای جمعآوری اطلاعات الکترونیکی برای مشخص کردن محل پایگاههای موشکی استفاده شد. در مجموع در این عملیات ۲۰۰ فروند هواپیما شرکت داشتند؛ و حدود ۴۰۰ نفر از پرسنل عملیاتی و فنی درگیر مستقیم با این عملیات بودند.
در پی این عملیات رعدآسا، نیروی هوایی عراق برای مدت طولانی نیمی از توان عملیاتی خود را از دست داد و تا مدتها پس از آن پایگاههای هوایی این کشور قادر به استفاده از تمام و یا بخشی از توان رزمی خود نبودند، بطوری که پایگاه هوایی الرشید به عنوان یکی از مهمترین پایگاههای هوایی عراق تا ۶۹ روز پس از این عملیات هوایی غیرعملیاتی بود و موجب کاهش توان رزمی هوایی دشمن و کاهش فعالیتهای هوایی بر فراز جبهههای زمینی و کسب برتری هوایی برای دلاور مردان عرصه پیکار شد.
سایت دفاع مقدس
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
وردیانی: درک درستی از موضوع مدافعان حرم در جامعه وجود ندارد !!
پورواجد (نویسنده): هنوز خیلیها میپرسند چرا باید رزمندگان ما خارج از مرز میجنگیدند؟
حرم یعنی آرمانها و اهداف ما
بحث حرم حضرت زینب و حضرت رقیه فقط نیست، حرم یعنی آرمانها و اهداف ما که با حفظ کردن آنها، انقلاب و اسلام ما زنده نگه داشته میشود و آمدند عراق را انتخاب کردند چون حجم زیادی از حرمین ما در عراق است، در نجف و کربلا، امام علی(ع)، امام حسین(ع)، حضرت ابوالفضل(ع) و باقی شهدای 72 تن و اینها قداستهای ما هستند که خدایی ناکرده اگر اینها از بین میرفت یعنی انگار با اصالت ما بازی میکردند و اصالت ما را از بین میبردند.
منبع : مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس
#قاصدک
#ریحانه_کربلایی
#مدافعان_حرم
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝
°•╼﷽╾•°
📖 کتاب #شهید_شاهرخ_ضرغام
🔷 قسمت ۸۶
🔺آمده بودم تهران برای مرخصی، روز آخر که میخواستم برگردم برادرم را صدا کردم او همیشه به دنبال خلافکاری و لات بازی بود.
🔻گفتم: تا کی میخوای عمرت رو تلف کنی مگه تو جوان این مملکت نیستید دشمن داره شهرای ما رو میگیره میدونی چقدر از دخترای این مملکت رو اسیر گرفتند و بردند. برادرم همینطور گوش میکرد بعد کمی فکر کرد و گفت: من حرفی ندارم که بیام اما شما مرتب نماز و دعا میخونید من حال این کارها رو ندارم گفتم: تو بیا اگه نخواستی نماز نخوان.
🔺فردا با هم راه افتادیم وقتی به آبادان رسیدیم رفتیم هتل کاروانسرا، سید مجتبی حسابی ما را تحویل گرفت، برادرم که خودش را جدای از ما میدانست کنار در روی صندلی نشست چند تا مجروح را دیده بود و حسابی ترسیده بود من هم رفتم دنبال کارت برای برادرم،
🔻هنوز چند دقیقه ای نگذشته بود که دنبالم دوید و با اضطراب گفت: ببین من میخوام برگردم تهرون من گروه خونم به اینها نمیخوره کمی مکث کردم و گفتم: خب باشه فعلا همونجا بنشین من الان میام.
📍ادامه دارد...
─━━━━━━⊱✿⊰━━━━━━─
🇮🇷خط مقدم🇮🇷
رسانه پژوهشی فرهنگی دفاع مقدس
╔═══ ࿇ ═══╗
🇮🇷 @frontlineIR 🇮🇷
╚═══ ࿇ ═══╝