eitaa logo
خط مقدم رسانه دفاع مقدس
598 دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
1.8هزار ویدیو
67 فایل
بسم‌رب‌‌الشهدا🌱 ‍ ‍‍ گروه‌ پژوهشی فرهنگی‌ خط‌ مقدم ‍ ‍ شهید‌آوینی؛ ای‌شهید‌!ای‌آنکه‌بر‌کرانه‌ی‌ازلی‌و‌ابدی‌وجود‌برنشسته‌ ای‌،دستی‌برار،و‌ما‌قبرستان‌نشینان‌‌عادات‌سخیف‌را‌نیز؛از‌این‌منجلاب‌بیرون‌کش!🌷 ارتباط‌ با‌ ادمین‌کانال👇🏻 @geniuspro7 @aslani70
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 ؟ 💠 ⚫️ ‏‌العابدین‌(ع) در مدت اقامت‏ خویش در کوفه، دو بار سخن گفت، بار نخست هنگامی بود که جارچیان حکومت، مردم را برای تماشای اسیران، فراخوانده بودند. این در حالی بود که برای اسرا در کنار شهر کوفه، خیمه زده بودند. علی‏‌بن‌الحسین‌(ع) از خیمه بیرون آمد و با اشاره از مردم خواست تا آرام شوند. امام‌(ع) سخنش را با ستایش پروردگار آغاز کرد و بر پیامبر‌(ص) درود فرستاد و سپس چنین فرمود: "ای مردم! آن که مرا می‏‌شناسد که می‏‌شناسد و آن که مرا نمی‏‌شناسد، من علی فرزند حسین‌(ع) هستم. همان که در کنار نهر فرات سر مقدسش را از بدن جدا کردند، بی‏‌آنکه جرمی داشته باشد. من فرزند آن آقایی هستم که حریم او هتک شد. آرامش او ربوده شد و مالش به غارت رفت و خاندانش به اسارت رفت." قبل از این که سخنان حضرت به پایان برسد، کوفیان ابراز هم دردی کردند و یک صدا فریاد برآوردند: ای فرزند رسول خدا (ص)! ما گوش به فرمان شما و به تو وفاداریم، از این پس مطیع فرامین تو هستیم، با هر که فرمان دهی می‏‌جنگیم، با هر که دستور دهی صلح می‏‌کنیم و ما حق تو و حق خودمان را از ظالمان می‏‌گیریم. امام زین‏‌العابدین‌(ع) در پاسخ سخنان ندامت‏‌آمیز و شعارگونه کوفیان فرمود: "هرگز! به شما اعتماد نخواهم کرد و گول شعارها و حمایت‏‌های سراب‏‌گونه شما را نخواهم خورد." (ع) با این سخنان، مهر بی‏‌اعتباری و بی‏‌وفایی را بر پیشانی آن‏ها زد و آتش حسرت را در جان کوفیان شعله‏‌ور کرد و با این سخنان بر ندامت آن‏ها افزود: " اگر حسین‌(ع) کشته شد، چندان شگفت نیست، چرا که پدرش با همه آن ارزش‏‌ها و کرامت‏‌های برتر نیز قبل از او به شهادت رسید. ای کوفیان! با آن چه نسبت ‏به حسین(ع) روا داشتند، شادمان نباشید. آن چه گذشت واقعه‏‌ای بزرگ بود! جانم فدای او باد که در کنار شط فرات، سر بر بستر شهادت نهاد. آتش دوزخ جزای کسانی است که او را به شهادت رساندند." 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷
🔺 ؟ 💠 ⚫️ امام سجاد(ع) در مجلس یزید یزید بن معاویه لعنت‌الله علیه که از پیروزی سرمست و خود را فاتح نهضت کربلا می‏‌دانست، دستور برپایی مجلسی را داد تا با تشریفات خاصی اسیران اهل‏‌بیت‏‌(ع) را وارد کنند تا آنها را تحقیر کند. ماموران دربار موظف شدند علی‌بن‌الحسین‌(ع) را که بزرگ اسرا بود، با زنجیر ببندند و وارد مجلس یزید کنند. مراسم اجرا شد. کاروان اسیران، وارد مجلس یزید شدند. غبار غم و اندوه و درد بر چهره اسرا نشسته، لبخند غرور و شادی بر چهره یزید و اطرافیانش نمایان بود. ‏‌العابدین‌(ع) سکوت را جایز ندانست. همین که چشم مبارکش به چهره خبیث ‏یزید افتاد، فرمود: "ای یزید تو را به خدا سوگند، اگر رسول خدا(ص) ما را بر این حال مشاهده کند، با تو چه خواهد کرد؟" مردم شام که یزید را خلیفه رسول‌الله‏‌(ص) می‏‌دانستند و برای پیامبر(ص) احترام قائل بودند، با این فرمایش امام (ع) از خود می‏‌پرسند: مگر میان اسیران با پیامبر نسبتی هست؟ سخنان امام سجاد‌(ع) چنان ضربه‏‌ای بر ارکان حکومت ‏یزید وارد کرد که سبب رسوایی او شد و او دستور داد غل و زنجیر از دست و پا و گردن امام زین‏‌العابدین ‏(ع) باز کنند. یزید انتظار داشت که امام سجاد‌(ع) در برابر اهانت‏‌ها و کردار زشت او سکوت کند، ولی حضرت پیش رفت و در برابر یزید ایستاد و فرمود: "طمع نداشته باشید که ما را خوار کنید و ما شما را گرامی بداریم. شما ما را اذیت کنید و ما از اذیت ‏شما دست ‏برداریم. خدا می‏‌داند ما شما را دوست نداریم و اگر شما ما را دوست ندارید، سرزنش‌تان نمی‏‌کنیم." یزید که به بن‏‌بست رسیده بود، گفت: راست گفتی لیکن پدر و جد تو خواستند امیر باشند. سپاس خدا را که آنان را کشت و خونشان را ریخت. سپس سخن قبلی خود را تکرار کرد که: علی، پدرت، خویشاوندی را رعایت نکرد و حق مرا نادیده گرفت و در سلطنت من با من به نزاع برخاست و خدا چنان کرد که دیدی. علی بن الحسین (ع) فرمود: "ای پسر معاویه و هند و صخرا! پیش از این که به دنیا بیایی پیغمبری و حکومت از آن پدر و نیاکان من بوده است. روز بدر، احد و احزاب، پرچم رسول الله‏(ص) در دست پدر من بود و پدر و جد تو پرچم کفار را در دست داشتند. سپس فرمود: ای یزید! اگر می‏‌دانستی چه کرده‏‌ای و بر سر پدر و برادر و عموزاده‏‌ها و خاندان من چه آورده‏‌ای به کوه‏‌ها می‏‌گریختی و بر ریگ‏‌ها می‏‌خفتی و بانگ و فریاد بر می‏‌داشتی." 🇮🇷 🇮🇷@frontlineIR🇮🇷