موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
✅ #کلام_استاد ☑️ #بعد_تربيتي_عرفان_اسلامي 🔴#بخش_1 #استاد_يزدانپناه https://eitaa.com/fvtt_ir/649 📌
✅ #کلام_استاد
☑️ #بعد_تربيتي_عرفان_اسلامي
🔴#بخش_2
🔘 لازم به يادآوري است يافتن استاد توانا،آگاه و به دور از انانيت و غوغا و در عين حال، همراه با سالك از امور بسيار حساس در اين مسير است. بايد از اساتيد دروغين و خرقه پوشان انانيت زده و دكان داران آلوده، به شدت دوري جست كه جز گمراهي و تباهي بهرهاي نخواهد داشت. ازاينرو، در عرفان اسلامي شرايط ويژهاي ـ همچون متابعت كامل از شريعت ختمي، اطلاع از ضماير و سراير، وصول به حق و مانند آن ـ براي استاد راه معرفي كرهاند.
🔘 به هر حال، عرفان اسلامي، تربيت و پرورش جانها را هم در كنار عرفان عملي و نظري در دستور كار خود دارد. از اينرو، اين بعد تكميل كننده ابعاد ديگر خواهد بود. عرفان هرگز نميتواند از بخش عمل و تربيت تهي باشد، بلكه چنين پرورش عرفاني يكي از اركان اصلي مجموعه عرفان شمرده ميشود؛ زيرا به مدد آن سالك و واصل الي الله و عارف بالله معنا پيدا ميكند و آثاري همچون عرفان نظري و عملي و ادبي را به ارمغان ميآورد.
🔘اين بعد در طي سدهها، به تدريج بهصورت سلسلههاي عرفاني ظاهر گشت كه هر سلسله براي خود استاد خاص و دستورات ويژه داشته و روش منحصر به فردي را ارائه نموده است. برخي سلسلهها، همچون سلسلة ملاحسينقلي همداني در پرورش انسانهاي والا و سالكان حقيقي نقش بسيار مثبتي داشتهاند. در گذر زمان برخي سلسلهها پديد آمدند كه در منش، روش اختصاصي و دستورات به انحراف كشيده شدند. اين امر از ديد محققان و بزرگان عرفان پنهان نمانده است و به صراحت زبان به اعتراض گشودهاند. جامي در نفحات الانس در ذيل عنوان احمد رفاعي، به برخي از اصحاب او اشاره ميكند که معرفت و عرفانشان خلاصه ميشود در داخل شدن در آتش و بازي با مارها و با نقدي تند بر آنها از اين امور شيطاني به خدا پناه ميبرد.
#استاد_يزدانپناه
📝برگرفته از بخش «سخن نخست» نشريه حكمت عرفاني، شماره 5، بهار و تابستان 1392
📌 موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
✅ #کلام_استاد ☑️ #مؤلفه_هاي_مكتب_عرفاني_ناب_و_برتر 🔴 #بخش_1 https://eitaa.com/fvtt_ir/808 🔴 #بخش_2
✅ #کلام_استاد
☑️ #مؤلفههاي_مكتب_عرفاني_ناب_و_برتر
🔴#بخش_2
🔘چنين مکتب برتري را منطقاً بايد در اديان الهي جستجو کرد؛ زيرا روشن است که خدايي که انسان را آفريده و نسبت به وي و تار و پود وجودش شناخت حقيقي دارد، ميتواند راه وصول و معرفت را به وي بنماياند. در اين ميان، معنويت بر آمده از اسلام، به دليل خاتميت و کمال نهايي اديان الهي، نهايتِ مقصود را در اين زمينه فراهم نموده است. باطن معنوي اين دين کامل الهي، در قرآن و تعاليم رسول اکرم و امامان معصوم به همگان عرضه شده است. از اينرو تعاليم عرضه شده در اين کتاب آسماني و حقايق بيان شده توسط حجج الهي، ميتواند معيار بررسي ساير مکاتب عرفاني باشد. بنابراين، شايسته است مؤلفههاي بنيادين مکتب عرفاني اهلبيت که همان مکتب عرفاني رسول اکرم و قرآن کريم است، مورد مداقه قرار گيرد تا بتوان از آن به عنوان مکتب عرفاني ناب برتر و باقي، به سان معيار بهره برد. و از اين طريق، انحرافات ساير مکاتب عرفاني ديگر را دريافت.
🔘مؤلفههاي بنيادين اين مکتب نوراني عبارتند از:
1⃣راه اصلي به سمت خدا راه بندگي و عبوديت محض و عشق به خدا و عبادت احراري است. بايد در اين مسير، تسليم کامل او بود، از هر گونه انانيت و دنياخواهي و نفس پرستي دست کشيد و در پي رضوان الهي حرکت و با او معامله کرد و در نهايت خواهان کمال انقطاع از غير و شيريني لقاء او و عزّ قدس و معدن عظمت او بود. معنويت حقيقي را بايد در شيفتگي به حضرت حق و اشتياق و ولع به ذکر او و دستيابي و نيل به اسماء او و محل قدس او جستجو کرد. بنابراين، بر اساس تعاليم و سخنان اهلبيت عصمت و طهارت چنين معنويتي است که ميتواند انسان را به وصول حق رهنمون شود. روشن است كه در اين مکتب خودخواهي، دکانداري، دنياخواهي، تعصبات سلسلهاي، تعشقات نفساني و حتي خودمحوري مدرن، هرچند به نام عرفان پذيرفته نيست، چرا که اين امور در حقيقت از روح عرفان جدا و دکاني کجراهه بيش نيستند.
2⃣معرفت ناب در مکتب اهلبيت در باب خدا اين است که حقيقت هستي از آن اوست. او نامحدود و بي انتها و محيط به همه است. بيآنکه حلول کند، دل هر ذره و مکاني را پر کرده است. داخل در هر شيئ است، بيآنکه با او ممزوج شود، خارج از هر شيئ است بيآنکه از او جدا باشد. جدايي به نحو عزلي در حق او منتفي است. او به وصف احاطه و اقتدار از همه جداست. او واحد احد و يگانه بسيط است. در همّ عالم به هر کجا که رو کنيم وجه اوست. همه جا فقط اوست که ظاهر است و باطن. در شدت ظهورش باطن و در نفس بطونش ظاهر است. با اسماي حسنايش، عالم را پديد آورده و با اسمايش، عالم را پر کرده، در آن کار ميکند. هر فعلي، فعل اوست. همه چيز از او ناشي ميشود. همه بنده اويند و در همه اشياء حاضر است. به همه اشياء نزديک است. بين انسان و قلبش حايل است. بر اين اساس، به روشني ميتوان گفت: آن عرفاني که از حلول يا تثليث و مانند آن سخن ميگويد، يا در جهان مدرن خدا را از اطلاق و احاطه و هيمنه مياندازد، به بيراهه رفته است.
3⃣مسلماً اين راه بدون هاديان حقيقي و راهبران باطني ميسور نيست؛ اينان که همان انبياء و اوصياي خدا و ائمه معصومين هستند، خود، اين راه را به مدد حق طي کردهاند و مقرب درگاه او و صاحب اسم اعظم الهي هستند و از حيات برتر معنوي برخوردارند. اين حجج الهي، واسطه آسمان حق و زمين حقاند. راه معنويت و توحيد بدون اين ابواب الهي بسته است. ديگران لازم است با راهبري و عنايت اين مقربان درگاه الهي، راه باطن را بپيمايند؛ چه اينکه بخشي از انديشه امامت به اين معنا اشاره دارد. از اين رو، حفظ معنويت اسلام، پس از رسول اکرم بر عهده ائمه معصومين است. اساساً لازمه قهري انديشه معنويت ناب، انديشه امامت و قطب باطني است. آن مکاتبي که ولايت و تولي اين حجج الهي را نميپذيرند، به بيراهه ميروند.
⏪ادامه دارد....
#استاد_یزدانپناه
📝برگرفته از بخش «سخن نخست» نشريه حكمت عرفاني، شماره 6 پاييز و زمستان 92
📌 موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
✅ #کلام_استاد ☑️ #مؤلفه_هاي_مكتب_عرفاني_ناب_و_برتر 🔴 #بخش_1 https://eitaa.com/fvtt_ir/808 🔴 #بخش_2