eitaa logo
موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی
3.7هزار دنبال‌کننده
1هزار عکس
60 ویدیو
49 فایل
─━━━━━━ا﷽ا━━━━━━─ ⭕️موسسه فرهنگ و تمدن توحیدی (فتوت) 💢با مدیریت حجت الاسلام و المسلمین محمدرضا فلاح شیروانی 📍قم، میدان سپاه، بلوار شهید اخلاقی، پلاک۱۲ 📩درگاه ارتباطی و تبادل: @Admin_fotovat 🔺نشر مطالب همراه با آدرس
مشاهده در ایتا
دانلود
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 1️⃣ 📝سوال: فلسفه خوانی چه نقشی در حیات علمی، معنوی و فرهنگی طلبه دارد؟ آیا خواندن فلسفه، فقط به عنوان یک حسن است یا اینکه برای طلبه یک ضرورت است و برای هر تخصصی هم که می‌خواهد در حوزه کسب کند، باید نسبتی با فلسفه برقرار کند؟ ✅ پاسخ: [بخش اول] 🔹 طلبه برای بسیاری از کارها باید به معقول تن دهد. کسی که امروز در وادی معارف دینی می‌آید، در کنار بحث احکام، به رشته‌ی معقول نیز احتیاج دارد. همان گونه که ما برای دانستن احکام شریعت، باید یک سری علوم مختلف، مانند فقه و اصول و حدیث بخوانیم، برای کارهای معارف و عقاید دینی به طور اعم که شامل بحث توحید و معاد و امامت و نبوت و ملائکه و ... که در کتب دینی بسیار زیاد هم هست، به این سنت فلسفی نیاز داریم. 🔹سنت فلسفی ما، اشاره به یک تلاش هزار و چند ساله دارد و ما بر سر یک سفره‌ی آماده نشسته ایم. من نمی‌گویم اینجا پایان راه است، ولی این سفره‌ای است که راه فهم معارف را باز کرده است. 🔹ما در برابر این سنت معقول فیلسوفان و عارفان، دو راه دیگر هم داشتیم: یکی راه حدیث و نگاه به ظاهر متون بود که صرفاً تبدیل به «ظاهرگرایی» شد؛ راه دیگر همان حرکت متکلمان در طول تاریخ به ویژه آن سده‌های نخست است که می‌خواستند تلاش‌های زیادی در دفاع از معارف دینی، ولی با یک سبک خاص کنند. حرکت ظاهرگرایی، عملاً با مشکلات زیادی مواجه شد و بیشترین مشکل، در بحث تشبیه و تجسیم آن بود. ظاهرگرایی این حرکت را به سمتی سوق داد که تقریباً از عمل معارف دینی تهی شد و عملاً این روش جواب نداد و بسیاری از آن حذر کردند. 🔹حرکت و جنبش دیگر، سبک کلامی بود که در دوره‌های گذشته طی شد. در روش کلامی، بنا بر این بود که از دین دفاع کنند و چون محور، فقط دفاع از دین در نظر گرفته شد نه یافت حقایق دینی آن گونه که هست، مجدداً با مشکلاتی رو به رو شد و باز هم این روش جوابگو نشد؛ چون فهم معارف آن گونه که بایسته و شایسته و عمقی باشد، حاصل نشد و تقریبا سعی شد فقط یک خِرَد سطح پایین را به کار بگیرند که از آن به «خرد جدلی» تعبیر می‌شود. 🔹چون بنای این خرد جدلی بر اقناع بود، با دو مشکل جدی برخورد کرد: یکی از ناحیه فهم متون دینی؛ چرا که متون دینی ناظر به تبیین واقع، آن گونه که هست، بودند؛ ولی اینها با روشی که در پیش گرفتند عملا در فهم متون دینی موفق نبودند؛ مشکل دیگر هم در حل و فصل واقع آن گونه که هست، به لحاظ مستقل عقلانی بود که موفق نبودن و راه آ«نها هویت برهانی نداشت. 🔹ولی سنت فلسفی که در نهایت با عرفان نظری گره خورد، عملاً جواب داد و خیلی خوب توانست به بسیاری از اسرار دین دست پیدا کند و بسیاری از متون و روایاتی که در ظاهر اولیه با یکدیگر تفاوت داشتند را جمع کرده و به حقیقت مطابق همه‌ی این آیات و روایات برسد از فارابی تاکنون، آهسته آهسته تلاشی صورت گرفت که بتواند هم واقع را آن گونه که هست و هم متون دینی را بفهمد. بسیاری از مسائل باب توحید با تمام ریزه کارهای ها، مانند قرب وریدی حضرت حق، توحید افعالی، توحید صفاتی، باب معاد و ... در این روش بررسی شد. اگر کسی به بحث معاد متکلمین نگاه کند و در کنار معاد صدرا در جلد 9 اسفار قرار دهد، آن وقت می‌تواند بفهمد که این‌ها چقدر با هم فاصله دارند؛ حتی در کمیت پرداختن به مسائل. 🔹آنقدر مسائل ریز معارفی وجود دارد که اگر بگوییم بیش از ده هزار گزاره می‌شود، اغراق نیست که آن دو، عملاً به این‌ها نپرداخته اند؛ اما در این سنت فلسفی که بُعد عرفان نظری هم از قرن هفتم در آن جا باز کرد و بعد در سنت صدرایی که عرفان نظری با حکمت متعالیه آمیخته شد، به این‌ها پرداخته شده است. آن‌ها در عین اینکه سر سفره‌ی فارابی و بوعلی و شیخ اشراق نشستند، بسیاری از اسرار متون دینی را هم با روش فلسفی فهمیدند. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 2️⃣ 📝سوال: فلسفه خوانی چه نقشی در حیات علمی، معنوی و فرهنگی طلبه دارد؟ ✅ پاسخ: [بخش دوم] 🔹حضرت استاد حسن زاده می‌فرمودند همان گونه که ما برای اجتهاد در احکام شرعی، نیاز به خواندن فقه و اصول با همین روال معلوم حوزوی داریم، برای اجتهاد در باب معارف هم به کتاب‌های بوعلی، فارابی، شیخ اشراق و بهتر از همه ملاصدرا و ابن عربی احتیاج داریم که واقعاً هم مسائل را حل می‌کنند. بدون اغراق، گاهی در جلساتی از بحث فصوص، باید سیصد روایت در کنار هم چیده می‌شد تا می‌توانستیم یک نتیجه گیری کنیم. 🔹لذا اگر طلبه‌ای می‌خواهد در باب معارف مجتهد شود، حتماً نیاز به بحث‌های فلسفی – عرفانی در این سنتی که تا کنون شکل گرفته دارد. باید تمام این کتاب‌ها خوب خوانده شود. بسیاری از بزرگان ما که در وادی معقول نیامده اند، وقتی که از معارف حرف می‌زنند، در حدّ سطح و فهم عادی است و این خوب نیست و همین باعث می‌شود که مثلا راحت جبر را می‌پذیرند. بعضی از بزرگان راحت تصریح می‌کنند: «اینجا که رسید قلم بشکست»؛ چرا باید اینطور باشد؟! چرا وقتی به بحث توحید می‌رسند، بعضی از اقوال خیلی ضعیف می‌تواند راحت در دل آن‌ها بنشیند و «خلق و ایجاد» را به ضعیف‌ترین طرح قبول کنند ولو اینکه با بسیاری از متون دینی دیگر جور در نیاید. 🔹شخصی خیلی راحت می‌گفت: «خلق، یعنی خدا گفت باش و شیء ایجاد شد»! و در ادامه نیز، قرب وریدی حضرت حق را نمی‌توانست تبیین کند؛ اینکه در عین خلق، خداوند در تار و پود مخلوق حاضر باشد؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» یعنی از رگ گردن به شما نزدیک تریم. نباید اینطور بگوییم که نسبت خداوند با مخلوقات، مثل نسبت من با این صندلی است که بعد از خلق، ربطی به من ندارد. می‌گفت «ما طبق روایات، قائل به بینونت عزلی نیستیم» ولی در توضیح مسئله مجددا همان بینونت عزلی را می‌گفت و فاصله‌ای بین خالق و مخلوق درست می‌کرد! 🔹وقتی به معارف می‌رسند، یک مقدار تأمل کم می‌شود. چطور در باب احکام شرعی که با طوائف مختلف روایات رو به رو می‌شویم؛ نکات هر طائفه را نام برده و وجه جمع آن‌ها را بررسی می‌کنیم تا یک نتیجه بگیریم و می‌گوییم این کار از غیر مجتهد بر نمی‌آید، که کار بسیار خوبی هم است؛ همین را در باب معارف هم باید انجام داد، که به کمک فلسفه انجام می‌گیرد. 🔹الان بزرگانی داریم که تقریرها و تحلیل هایشان عمیق است. علامه طباطبایی که المیزان را نوشته، فقط ظهورگیری قوی داشته؟ من به ظهورگیری قائل ام، اما قوت‌ها و قدرت‌های زیادی جمع شد که این کتاب نوشته شد. چرا المیزان اینقدر قوت دارد؟ دلیلش این است که سر این سفره نشسته است. ایشان با این سنت و با شیوه‌ی ظهورگیری درست و روش فهم درست متن آشناست. به نظرم در روش فهم معارف، فلاسفه از همه جلوترند. متأسفانه ما در جاهای دیگر با چنین روش فهمی رو به رو نیستیم؛ این آقایان هستند که روش فهم درست را می‌دانند. در روش فهم و روش تحلیل مسائل و قوتی که در فهم هست، همه از سفره‌ی فلسفه بلند می‌شود. 🔹طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود، باید این راه را طی کند، حال گاه فهم دینی در باب احکام می‌شود و گاه فهم دینی در باب معارف. معارف، کمتر از احکام نیست؛ بلکه بیشتر هم است و فقه اکبر است. اگر اصول و عقاید را با عمق آن، در حوزه نخوانند، پس در کجا باید بخوانند؟ 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 💢بخش 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2013 💢بخش 6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2070 💢بخش 7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2118 💢بخش 8️⃣ (بخش پایانی) https://eitaa.com/fvtt_ir/2162 ✅ پایان ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 3️⃣ 📝 سوال: فایده‌ی دوم، یعنی تأثیر خواندن فلسفه در بُعد معنوی را اگر ممکن است بیشتر توضیح دهید؟ ✅پاسخ: فلسفه‌ی صدرا در نهایت، سر از بحث وحدت شخصیه در می‌آورد؛ این مسئله در فرد خیلی تغییر ایجاد می‌کند. او نمی‌تواند دیگر عادی باشد، و هر حرفی را بزند. نمی‌تواند هر نوع بررسی را نسبت به عالم داشته باشد؛ چون این معارف این اجازه را به او نمی‌دهد. حتی صرف دانستن این‌ها مؤثر است؛ چرا که دانستن بذر مشاهد است. حضرت امام هم تأکید می‌کنند که باید دانشتن و این دانستن، حجاب است؛ ولی باید داخل حجاب شد و با مجاهده‌ی قلبی، این‌ها را به قلب می‌رساند. اگر کسی هم می‌خواهد به لحاظ معنوی اوج بگیرد، چاره‌ی آن دانستن معارف است؛ ولی گاهی اگر طلبه‌ای به لحاظ روحی خیلی قوی است، شاید به این نتیجه برسیم که او دیگر این قدر لازم ندارد که معقول بخواند، گرچه اگر بازهم بخواند خیلی بهتر است. 🔹راه عمومی و کم دردسرتر و کم خطرتر، راه شناخت معارف است که در عرفان نظری و فلسفه‌ی صدرا روی می‌دهد؛ به تعبیر دیگر نه تنها در تربیت عقلانی، بلکه در تربیت معنوی هم مؤثر است. 🔹از توصیه‌های اساتید برای رسیدن به مراحل نهایی عرفان، این بود که ره چنان رو که رهروان رفتند، از خواندن این دروس، کم کم چنان عطشی ایجاد می‌شود که به حرکتی معنوی تبدیل می‌گردد. 🔹کسی که این معارف را می‌داند، معمولاً در مقام عمل و سلوک هم راحت‌تر می‌تواند حرکت کند. می‌گویند وقتی ذکری مانند لا اله الا الله را می‌گویید، اگر دقیقا نمی‌دانید به چه معناست، اثرش هم کم است. 🔹یکی از این آقایان دستور داده بود ذکر لا اله الله داشته باشد و بعد گفته بود اما کدام خدا؟! باید جواب می‌داد آن خدایی که جدا نیست و همه جاست و نامتناهی است که ما به اصطلاح جلوه‌ی او هستیم. 🔹حتی گاهی شده است که از نظر علمی کار کرده اند و بعد تن به سلوک داده اند، مشکلات روی آن‌ها کمتر بوده است. مثلا در وسط کار، شیطان وسوسه می‌کند؛ اما چون ایشان پایه‌های معرفتی محکمی دارند و اصل مسئله را حل کرده اند و فقط الان می‌خواهند همین را که بدان یقین دارند به دل برسانند؛ مشکل کمتری دارند. خیلی‌ها در این مراحل از شیطان ضربه‌ی سنگینی می‌خورند. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 4️⃣ 📝 سوال: نقش فلسفه در درک اراده‌ی تشریعی الهی و به عبارت دیگر، فقه و اصول چگونه است؟ ✅ پاسخ: در فقه و اصول تا حدودی مؤثر است. این اصولی که ما داریم، خیلی با فلسفه آمیخته شده است. بسیاری از تعابیر و اصطلاحاتی که الان در اصول آمده، مانند شرط و انواع مقدمه، همه تعابیر فلسفی است. 🔺بسیاری از نگاه‌های کلان و عقلانی فقه و اصول را باید در فلسفه حل کرد. چون اصول و فقه قرار است ظهورگیری کنند، باید فضای ظهورگیری را تقویت کرد و بناء عقلا و عرف را جدی گرفت؛ ولی همه‌ی این راه ها، راه‌های کلان عقلانی است که می‌تواند در فهم درست متون دینی و برخی از مباحث اصولی کمک کند؛ مثلاً در اصول، ظهور گیری‌ها را می‌توان با تحلیل‌هایی که ریشه در مباحث فلسفی دارد، گسترده‌تر از اینکه هست کرد. 🔺فلسفه یک قوت کار فکری و عقلانی ایجاد می‌کند که در برخی جاها مؤثر است؛ مانند کارهای علامه طباطبایی در بحث حقیقت علم اعتباری؛ یا مثلا حتی در تعریف اصطلاحات، فقیهی که فلسفه خوانده با آنکه نخوانده فرق می‌کند؛ ولی در مجموع نباید این مسئله را زیاد غلیط کرد که اگر کسی فلسفه نمی‌داند، پس فقیه نیست. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝 سوال: دیدگاهی هست که گرچه خودشان فلسفه خوانده اند، ولی خواندن فلسفه را به همه توصیه نمی‌کنند؛ حتی در مراتب ابتدایی آن!! این دیگاه را چطور می‌توان نقد کرد؟ ✅ پاسخ: طلبه حتی اگر بنا ندارد مجتهد در معارف شود، به دلایل زیادی نیاز دارد که به اندازه‌ی لازم، فلسفه بداند؛ به انداز یک بدایه و نهایه. طلبه‌ی امروزی بدون فلسفه، نمی‌تواند پاسخگوی برخی مسائل باشد. یک مبلغ در دانشگاه، حتی اگر نخواهد فلسفه هم بخواند، مجبور است برخی از مباحث فلسفی مانند قضا و قدر را پاسخی قانع کننده و با قوت دهد. 🔺از طرفی، باید اعتقاد خود طلبه محکم باشد. کلامی که بعد از خواجه نصیر آمد، کلام فلسفی است که خوب است حداقل یک بار بخواند. از طرف دیگر، اگر کسی بخواهد بسیاری از این مباحث جدید که از غرب آمده و ما الان با آن‌ها درگیر هستیم را پاسخ دهد، مانند فلسفه‌ی سیاست، اگر پایه‌های معرفتی و هستی شناختی درستی نداشته باشد، نه تنها حرف درست نمی‌زند، معمولاً متأثیر هم می‌شود. این دسته افراد باید جدی‌تر به فلسفه نگاه کنند؛ چون فلسفه برای ما علم بنیادی محسوب می‌شود. درست مثل ریاضیات که برای علوم مهندسی علم بنیادی است. 🔺اخیرا با این هجمه ها، این معرفت شناسی آلوده‌ی غربی با این سبکی که وارد شده، این نهضت ترجمه با هدف ویژه که برخی داشته اند، چاره‌ای غیر از یادگیری فلسفه نیست؛ درست مثل دوره‌ی شهید مطهری که مارکسیست‌ها آمدند و همه جا را گرفتند و ایشان برای طلبه‌ها مباحث فلسفی می‌گفت. البته باید برخی از کتب درسی را با توجه به این آموزه‌ها نوشت؛ با توجه این آموزه‌های غربی که الان آمده، ما باید پاسخ گو باشیم و طلبه‌ها را مجهز کنیم. 🔺اگر بعضی از طلبه‌ها هستند که اصلاً نمی‌توانند معقول بفهمند و به زحمت می‌افتد، عذر این‌ها خواسته است؛ روی سخن ما با طلبه‌هایی است که می‌توانند با حوزه‌های فلسفی کنار بیایند؛ ولی اگر گاهی برای آن‌ها دغدغه‌هایی پیش می‌آید، این‌ها احتیاج به استاد خوب دارند. اساتید بسیار برجسته باید در اختیار آن‌ها قرار دهیم. باید اساتید به جدّ پاسخگو باشند و ذهنیت طلبه را درست کنند. طلاب سعی کنند با استاد قوی کار کنند. البته به تربیت چنین استادانی نیز احتیاج داریم. 🔺الان چون بدایه به عنوان یکی از مواد امتحانی شورای مدیریت شده، طلبه مجبور است هر طور شده از آن بگذرد و به هر استادی تن دهد. من این را قبول ندارم؛ ما بعضی از چیزهایی را که می‌آوریم، متوجه لوازم آنها نیستیم. اگر امتحان می‌گیریم، لوازمش را هم باید پذیرفت، این‌ها باید با اساتید بسیار قوی کار کنند. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 💢بخش 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2013 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 5️⃣ 📝سوال: آیا با یک یا دو دوره فلسفه خواندن، طلبه رابطه‌ی مناسبی با همه معارف دین برقرار می‌کند؟ ✅ پاسخ: واقعیت این است که ما نتوانسته ایم قدرت مندی و کارکرد فلسفه اسلامی را نشان دهیم. یکی از کارهای لازم این است که اسلامیت فلسفه را جدی‌تر مورد بررسی قرار دهیم. طلبه وقتی به فصوص می‌رسد، احساس می‌کند که دستش باز شده است و حتی مسائل را راحت حل می‌کند؛ اما در اوایل فلسفه، باید نشان دهیم که این بحث، اصلا به چه درد می‌خورد؟ با چه مشکلی رو به رو هستیم که آن را اینطور باید حل کنیم؟ این‌ها به مواد درسی احتیاج دارد. بنده در بحث حکمت متعالیه سعی می‌کنم به طور خیلی مفصل به این ذهنیت بپردازم که وقتی طلبه آن را می‌خواند متوجه شود که کارکرد بحث‌ها چیست. ما به طلبه نشان نمی‌دهیم که این بحث‌ها چه اثری دارد. شخص فلسفه می‌خواند، اما نمی‌داند که فلسفه دارد با او چه می‌کند. ➖➖➖➖➖➖➖➖ 📝 سوال: ایا فلسفه فهم جامعی از اسلام به ما می‌دهد؟ مثلا حتی در حیطه اجتماعی معارف دین هم کارکرد دارد؟ ✅ پاسخ: فلسفه‌ی کنونی، بحث ما بعد الطبیعه معارف دین را عهده دار است و نگاه جامع از معارف می‌دهد؛ ولی در بحث‌های جامعه و تمدن و ...، معتقدم یک پایه‌ی آن، فلسفه و رشته‌ی معقول است؛ ولی ما هنوز این‌ها را به صورت عینی در نیاورده‌ایم. البته کسانی هستند که این بحث‌ها را لمس کرده و می‌فهمند؛ ولی باید به اندیشه‌های معقول تبدیل شود و به صورت کتاب مفصل در آید. 🔺فلسفه به بخش معارفی دین، یعنی عقاید دینی اهمیت داده و یک نگاه جامعی نسبت به آن می‌دهد. کاری می‌کند که معارف را به صورت تکه پاره نبیند؛ بلکه این اجزاء را در یک نگاه جامع و دقیق می‌بیند. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 💢بخش 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2013 💢بخش 6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2070 💢بخش 7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2118 💢بخش 8️⃣ (بخش پایانی) https://eitaa.com/fvtt_ir/2162 ✅ پایان ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 6️⃣ 📝 سوال: در مورد کمیت فلسفه خوانی برای طلبه‌ای که می‌خواهد مجتهد شود صحبت کردید؛ اما در مورد کیفیت آن صحبت نکردید! ✅ پاسخ: من به متن خوانی اعتقاد جدی دارم. بعضی‌ها متن خوانی را تقلید صرف از گذشتگان می‌دانند؛ ولی من معتقدم متن خوانی، ماده‌ی تفکر هست، ماده تعمق هم هست، همراهی با بزرگ‌ترین فیلسوفان هم هست؛ درست مثل اینکه به جایی برسیم که انگار ملاصدرا مستقیماً استاد ما بوده است. گاهی در سطح ما فرار می‌گیرند و به ما کمک می‌کنند. 🔺بعضی‌ها متن‌ها را می‌خوانند و برای بقیه تعریف می‌کنند؛ ولی من به این اعتقاد ندارم و می‌گویم که این جواب گو نیست. البته باید کمی سرعت بخشید؛ آموزش به شکل منسجم و مجموعه‌ای و دست به دست هم باید باشد. معمولا اگر استادی را همراهی کنیم، بیست سال طول می‌کشد تا یک دوره فلسفه را بخوانیم؛ ولی اگر یکی راه همراه یک استاد و دیگری را با استاد دیگر و مقداری را خود فرد بخواند، می‌تواند به سرعت آن را جمع کرد؛ ولی باید همه‌ی متن‌ها خوانده شود؛ بدایه، نهایه، اشارات، اسفار، تمهید، مصباح و فصوص باید خوانده شود. 🔺در کنار آن، خوب بفهمد. من به فهم بسیار معتقدم، اما به حفظ اصلا معتقد نیستم. بعضی‌ها فقط حفظ می‌کنند. شخصی تمام آنچه که استاد می‌گفت را توضیح می‌داد؛ ولی از همان متن یک سوال که از او کردم، نتوانست جواب دهد. از اول که می‌خوانید، دغدغه‌ی فهمیدن داشته باشید. 🔺متن اول را سخت نگیرید؛ مثلا اگر بدایه می‌خوانید، فقط یک دور نگاه کنید تا مطالبی را به دست آورید و اگر سوالاتی هم برایتان پیش آمد بنویسید. ممکن است در بدایه مثلاً دویست سوال و در نهایه صد سوال و در کتاب بعدی ده سوال و بعد هم وقتی به آخرین کتاب می‌رسید، دیگر هیچ سوالی برایتان باقی نمانده باشد. هر چه جلو می‌روید، سوالات خود را بنویسید، اما سعی کنید وقتی به نهایه رسیدید، فقط به دنبال دانستن گزاره‌ها نباشید. در نهایه چنین کاری نکنید. اگر استاد قدری در بدایه داشته باشید، همان جا فلسفه را در کامتان شیرین می‌کند. اگر در بدایه نشد، در نهایه دیگر نباید کم لطفی کند. از یکی از دوستان پرسیدم نهایه که خواندید چطور بود؟ گفت خیلی عالی بود. در دلم گفتم خیلی خوب نخواندی! چون وقتی به نهایه می‌رسید، باید با مشکلات فراوانی رو به رو شوید و کمی خون دل بخورید تا آن را حل کنید. 🔺البته متون آموزشی ما هم باید سعی کند ذهن مخاطب را آن طور که هست در نظر بگیرد و به آن مطلوب برساند و بعد از مدتی باید تأمل کردن را شروع کند؛ یعنی بعد از اینکه از این فیلسوفان چیزی یاد گرفت. خودش شروع به نظر کردن کند؛ در نظر کردن همه تثبّت لازم است. کم کم یقین پیدا کند که مبانی‌شان این است که و این حرف را زده اند و من می‌دانم که این متن‌ها غلط است؛ پس اینطور است. لذا ابتدا باید این متن‌ها خوانده و فهمیده شود و در کنار آن تحقیق هم بشود. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 💢بخش 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2013 💢بخش 6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2070 💢بخش 7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2118 ⏳ ادامه دارد ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 7️⃣ 📝سوال: الان در روش متدوال فلسفه خوانی، به ترتیب تاریخ خوانده نمی‌شود؛ آیا به ترتیب تاریخ خوانده به تفهیم مطالب کمک نمی‌کند؟ ✅پاسخ: این روش الان مقدور نیست. نمی‌گویم اگر مقطع آموزشی با این کتب، این را می‌کرد، خوب بود؛ بنده معتقدم که کلا باید کار فلسفی با کار تاریخی همراه شود. اگر استادی باشد که این کار را بکند، خیلی خوب است؛ ولی اکنون متن آموزشی موجود نیست. البته نمی‌گویم که اول اشارات و اشراق بخوانیم؛ چون من دیده‌ام بعضی‌ها این کار را می‌کنند. با همین ترتیب و فضای درست پیش برویم. نگذاریم طلبه اول نظرات مردود گذشتگان را بخواند و با آن ذهنیت آشنا شود؛ چرا که بعداً باید به زحمت آن را بشکند. این درست نیست. باید ناب‌ترین حرف‌هایی که وجود دارد را اول تدریس کرد و کم کم این راه را باز کرد. ولی من هم به نگرش تاریخی را معتقدم. چون در کتاب‌های درسی ما نیست، باید استاد این زحمت را بکشد و شکل تاریخی آن را هم نشان دهد. در نهایت باید این کتاب آموزشی، نگاه به مخاطب، کار تاریخی، نظم مطالب و ... را رعایت کند. ➖➖➖➖ 📝سوال: اگ مباحث به شکل غیر تاریخی خوانده شود، آن ظرافت‌هایی که در فلسفه‌ی صدرا ظهور دارد درک نمی‌شود. ✅پاسخ: من معتقدم که عملا می‌شود. الان بعضی از آقایان وقتی اشراق می‌خوانند می‌فهمند که چرا اینطور شد؛ حتی عرفان را هم بخوانند می‌فهمند که ملاصدرا چه می‌گوید. می‌دانم که بعضی‌ها اصلا دغدغدغه‌ی تاریخی ندارند، ولی معمولا کسی که دغدغه‌اش را دارد و این متن‌ها را می‌خواند، خیلی راحت می‌فهمد؛ مثلاً ما یک استاد داشتیم نفس اشارات را با نفس صدرا تطبیق می‌کرد. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
💠 💠 ☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 💢بخش 1️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1828 💢بخش 2️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1862 💢بخش 3️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1893 💢بخش 4️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/1947 💢بخش 5️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2013 💢بخش 6️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2070 💢بخش 7️⃣ https://eitaa.com/fvtt_ir/2118 💢بخش 8️⃣ (بخش پایانی) https://eitaa.com/fvtt_ir/2162 ✅ پایان ... —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac
☑️ علمي معنوي فرهنگي 💠گفت‌وگو با 🔻 بخش 8️⃣ (بخش پایانی) 📝 سوال: در پایان نکته‌ای مد نظر دارید بفرمایید. ✅ پاسخ: من فقط یک مسئله‌ای را باید درباره‌ی اصل فلسفه عرض کنم؛ اگر کسی فایده‌ی فلسفه را بداند، خیلی او را ترغیب می‌کند. یکی از فایده‌های فلسفه، یافتن معنی است؛ یعنی عالم را به شکل کلان، معنی دار می‌کند. لذا دانستن این مسئله او را به یک وادی خاصی از تعامل با جهان می‌کشاند. وقتی کسی فلسفه می‌خواند این احساس را دارد که انگار در مسائل کلان هستی سیر می‌کند. مسائل کلان هستی با انسان چه می‌کند؟ به انسان معنا می‌بخشد؛ از کجا آمده ام؟ به کجا می‌روم؟ من چه کسی هستم؟ چه نسبتی با مبدأ عالم دارم؟ این طور سوال ها، مهم‌ترین سوالات انسان به عنوان انسان هستند و زندگی را معنی دار می‌کنند؛ فلسفه از این چیزها است. من نمی‌گویم که فقط فلسفه اینطور است بلکه این کار را عرفان هم می‌کند، دین هم می‌کند ولی اگر شما فلسفه بخوانید، آن دو ساحت دیگر هم همین معنا را می‌دهند. پس من تأکید می‌کنم اگر انسان بخواهد بسیاری از مسائل خودش را حل کند، باید به فلسفه و امثال فلسفه تکیه کند. از طرفی تلاش کند از رشته معقول، از اساتید قدر بهره بگیرد که اگر اساتیدش قدر باشند، خیلی از مشکلات برطرف می‌شود. 📖منبع: مصاحبه نشریه خط با استاد یزدانپناه —---— 🇮🇷 مؤسسه فرهنگ و تمدن توحیدی 🔗http://eitaa.com/joinchat/1134034961Cd9295a37ac