#دختره_پیرهن_پسررو_سوزونده😂😂
الکی تو اشپز خونه میچرخیدم
که صدای اروم میراث که داشت میومد
تو اشپزخونه میومدهی با خودش حرف میزد
_خدایا منو از دست این دختر نجات بده
خدایا چه گناهی به درگاهت کردم اینو سر راهم قرارر دادی
ریز ریز داشتم میخندیدم که ازم پرسید
پیراهنمو چیکار کرد
هیچ جا نبود کجا گذاشتی عجله دارم
با لبی خندون جواب شو دادم
اع پیدانکردی خوب منم بودم پیدا نمیکردم
عزیزم اون الان اوم وایسا ساعت نگاه کنم اع ۹نیم شبه
پس ماموران شهرداری عزیزمون بردنش
تا برات خوشگلش کنن
با گیجی گفت یعنی چی
#هیچی_عزیزم_داشتم_اتوش_میکرد_سوخت_دیگه_به_دردت_نمیخورد
لعنتی اون کادو بود من امشب با دختر اقای ملکان قرار دارم
میدونم برو اون همه لباس یه چیز دیگه بپوش
که یه چیز دیگه بپوشم ها
باشه #شبنم خانوم باشه فقط بدون خودت خواستی
با عجله رفت سمت اتاق...
https://eitaa.com/joinchat/2298609754C0d18ab98b4