قدم قدم تا بندگی
👇👇👇👇👇👇👇
#با_ولایت_تا_شهادت
#بصیرت_افزایی
#رمان
#تنها_میان_داعش
#قسمت_دهم
#به_قلم_فاطمه_ولی نژاد
عباس و عمو با هم از پلههای ایوان پایین دویدند و زنعمو روی ایوان خشکش زده بود. زبانم به لکنت افتاده و فقط نام حیدر را تکرار میکردم.
عباس گوشی را از دستم گرفت تا دوباره با حیدر تماس بگیرد و ظاهراً باید پیش از عروسی، رخت عزای دامادم را میپوشیدم که دیگر تلفن را جواب نداد.
جریان خون به سختی در بدنم حرکت میکرد، از دیشب قطرهای آب از گلویم پایین نرفته و حالا توانی به تنم نمانده بود که نقش زمین شدم.
درست همانجایی که دیشب پاهای حیدر سست شد و زانو زد، روی زمین افتادم و رؤیای روی ماهش هر لحظه مقابل چشمانم جان میگرفت.
بین هوش و بیهوشی بودم و از سر و صدای اطرافیانم تنها هیاهویی مبهم میشنیدم تا لحظهای که نور خورشید به پلکهایم تابید و بیدارم کرد.
میان اتاق روی تشک خوابیده بودم و پنکه سقفی با ریتم تکراریاش بادم میزد. برای لحظاتی گیج گذشته بودم و یادم نمیآمد دیشب کِی خوابیدم که صدای انفجار نیمهشب مثل پتک در ذهنم کوبیده شد.
سراسیمه روی تشک نیمخیز شدم و با نگاه حیرانم دور اتاق میچرخیدم بلکه حیدر را ببینم. درد نبودن حیدر در همه بدنم رعشه کشید که با هر دو دستم ملحفه را بین انگشتانم چنگ زدم و دوباره گریه امانم را برید.
چشمان مهربانش، خندههای شیرینش و از همه سختتر سکوت مظلومانه آخرین لحظاتش؛ لحظاتی که بیرحمانه به زخمهایش نمک پاشیدم و خودخواهانه او را فقط برای خودم میخواستم.
قلبم بهقدری با بیقراری میتپید که دیگر وحشت داعش و عدنان از خجالت در گوشه دلم خزیده و از چشمانم بهجای اشک خون میبارید!
از حیاط همهمهای به گوشم میرسید و لابد عمو برای حیدر به جای مجلس عروسی، مجلس ختم آراسته بود. بهسختی پیکرم را از زمین کندم و با قدمهایی که دیگر مال من نبود، به سمت در رفتم.
در چوبی مشرف به ایوان را گشودم و از وضعیتی که در حیاط دیدم، میخکوب شدم؛ نه خبری از مجلس عزا بود و نه عزاداران!
کنار حیاط کیسههای بزرگ آرد به ردیف چیده شده و جوانانی که اکثراً از همسایهها بودند، همچنان جعبههای دیگری میآوردند و مشخص بود برای شرایط جنگی آذوقه انبار میکنند.
سردستهشان هم عباس بود، با عجله این طرف و آن طرف میرفت، دستور میداد و اثری از غم در چهرهاش نبود.
دستم را به چهارچوب در گرفته بودم تا بتوانم سر پا بایستم و مات و مبهوت معرکهای بودم که عباس به پا کرده و اصلاً به فکر حیدر نبود که صدای مهربان زنعمو در گوشم نشست :«بهتری دخترم؟»
به پشت سر چرخیدم و دیدم زنعمو هم آرامتر از دیشب به رویم لبخند میزند. وقتی دید صورتم را با اشک شستهام، به سمتم آمد و مژده داد :«دیشب بعد از اینکه تو حالت بد شد، حیدر زنگ زد.» و همین یک جمله کافی بود تا جان ز تن رفتهام برگردد که ناباورانه خندیدم و بهخدا هنوز اشک از چشمانم میبارید؛ فقط اینبار اشک شوق!
دیگر کلمات زنعمو را یکی درمیان میشنیدم و فقط میخواستم زودتر با حیدر حرف بزنم که خودش تماس گرفت.
حالم تماشایی بود؛ بین خنده و گریه حتی نمیتوانستم جواب سلامش را بدهم که با همه خستگی، خندهاش گرفت و سر به سرم گذاشت :«واقعاً فکر کردی من دست از سرت برمیدارم؟! پسفردا شب عروسیمونه، من سرم بره واسه عروسی خودمو میرسونم!» و من هنوز از انفجار دیشب ترسیده بودم که کودکانه پرسیدم :«پس اون صدای چی بود؟»
صدایش قطع و وصل میشد و به سختی شنیدم که پاسخ داد :«جنگه دیگه عزیزم، هر صدایی ممکنه بیاد!» از آرامش کلامش پیدا بود فاطمه را پیدا کرده و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خبر داد :«بلاخره تونستم با فاطمه تماس بگیرم. بنزین ماشینشون تموم شده تو جاده موندن، دارم میرم دنبالشون.»
اما جای جراحت جملات دیشبم به جانش مانده بود که حرف را به هوای عاشقی برد و عصاره احساس از کلامش چکید :«نرجس! بهم قول بده مقاوم باشی تا برگردم!»
انگار اخبار آمرلی به گوشش رسیده بود و دیگر نمیتوانست نگرانیاش را پنهان کند که لحنش لرزید :«نرجس! هر اتفاقی بیفته، تو باید محکم باشی! حتی اگه آمرلی اشغال بشه، تو نباید به مرگ فکر کنی!»
با هر کلمهای که میگفت، تپش قلبم شدیدتر میشد و او عاشقانه به فدایم رفت :«بهخدا دیشب وقتی گفتی خودتو میکُشی، به مرگ خودم راضی شدم!» و هنوز از تهدید عدنان خبر نداشت که صدایش سینه سپر کرد :«مگه من مرده باشم که تو اسیر دست داعش بشی!»
گوشم به عاشقانههای حیدر بود و چشمم بیصدا میبارید که عباس مقابلم ظاهر شد. از نگاه نگرانش پیدا بود دوباره خبری شده و با دلشوره هشدار داد :«به حیدر بگو دیگه نمیتونه از سمت تکریت برگرده، داعش تکریت رو گرفته!»...
ادامه دارد....
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
خوشا صبحی کہ خیرَش را تو باشی
ردیفِ نابِ شعرش را تو باشی
خوشا روزی کہ تا وقٺِ غروبش
دعایِ خوب و ذکرش را تو باشی
⚘ اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ⚘
ڪسے ڪہ بہ هنگام یارے رهبرش درخواب باشد، با لگد دشمن بیدار میشود.
امام علی (ع)
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#یا_حسین
من زمین گیرم
گرفتارم دعایم کن #حسین
از خــودم واللّه
بیــزارم دعایم کن #حسین
بر در این خانه
از نام و نشان باید گذشت
دل فقط جای #حسین است
و حسین است و حسین
#یا_ابا_عبدالله_بطلب_ارباب😔
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خنده_حلال
♻️قشنگ ترین کلیپ شب قدر😍☺️
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
💚ڪوچ ڪردم ڪہ دلم
💚را بہ ڪسے
💚نسپارم
💚حس
💚خوبیست
💚ڪہ من
💚این همہ
💚بےآزارم
💚عشق احساس
💚قشنگیست
💚ولی من
💚شخصا
💚دیدگاهی
💚متفاوت
💚به دو عاشق
💚دارم
💚خوش ندارم
💚بہ ڪسے
💚قولے و
💚قلبے بدهم
💚ڪہ بہ یڪ
💚حادثہ
💚روزے دل
💚از او بردارم
💚این دلیلیست
💚ڪہ در
💚این سفر تنهایے
💚از مسیرے
💚ڪہ بہ عشقے
💚برسد بے زارم
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#تاثیر_تقلب_در_زندگی 🚫
#با_ولایت_تا_شهادت
#بصیرت_افزایی
یکبار با حمید آقا داشتیم میرفتیم بیرون
که بحث تقلب در امتحانات وسط کشیده
شد من گفتم: دانشگاه اگه تقلب نکنی
اصلا نمیشه!
حمیدآقا سریع گفتن:"نباید تقلب کنید
مخصوصا تودانشگاه حتی اگه رد بشی
چون تاثیر مدرک روی حقوقتون میاد و
حقوقت از نظر شرعی مشکل پیدا میکنه."
خودش میگفت: بعضی وقتا ماموریت بودم ونرسیدم درس بخونم ولی تقلب نکردم و رد
شدم ولی پیش خدا مدیون نشدم..
و دوباره درس رو برداشتم و فرصت
کردم بخونم و نمره خوب هم آوردم.
شهید #حمید_سیاهکالی_مرادی🌷
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#با_ولایت_تا_شهادت
✅وقت اندک است ؛
زمین را اعتباری نیست
درگیرِ آسمان شویم ...
#لحظات_استجابت_دعا
#نسأل_الله_منازل_الشهداء
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#رمضان
#سی_جزء_سی_نکته
#جزء_بیستم_پنجم
#نکته_اول
#رزق
🌺قانون اولیه خدا در پخش روزی:
🔰وَ لَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَ لكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما يَشاءُ إِنَّهُ بِعِبادِهِ خَبيرٌ بَصير (27- شوری)
💢اگر خداوند روزى را براى بندگانش وسعت بخشد، در زمین طغیان مىكنند ولى به اندازهاى كه مشیت او اقتضاء کند نازل مىكند زیرا او به حال بندگانش آگاه و بیناست.
👆🍃👆🌷👆🍃👆🌷👆🍃👆🍃👆🌷👆
🔰كلمه «قَدَر» به معناى كمیت و حجم هر چیز است. پس این كه مىفرماید:
🔰«وَ لكِنْ یُنَزِّلُ بِقَدَرٍ ما یَشاءُ»
💢به این معنا است که خداى تعالى هر چیز را به كمیت و حجم و مقداری که مشیتش اقتضاء کند نازل مىكند.
🍃🌷👇🍃🌷🍃👇🍃🌷👇🍃🌷👇
🔰معناى آیه شریفه این است:
اگر خداى تعالى رزق همه بندگان خود را وسعت بدهد و همه سیر شوند، شروع به ظلم كردن در زمین مىكنند؛ چون طبیعت مال این است كه وقتى زیاد شد طغیان و استكبار مىآورد، همچنان كه در سوره علق فرموده:
🔰 «إِنَّ الْإِنْسانَ لَیَطْغى أَنْ رَآهُ اسْتَغْنى؛
💢 این انسان هنگامى كه احساس بىنیازى كند طغیان مىكند»و به همین جهت خداوند متعال رزق را به اندازه نازل مىكند و به هر كس به مقدارى معین روزى مىدهد؛ چون او به حال بندگان خود خبیر و بصیر است و مىداند كه هر یك از بندگانش استحقاق چه مقدار از رزق را دارد و چه مقدار از غنا و فقر، مفید به حال اوست؛ همان را به او مىدهد.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🔰یک سوال مهم در این بحث:
چرا خدا به کسانی که با داشتن مال بیشتر گناه و ظلمشان هم افزون می شود باز هم مال و ثروت می دهد؟❓❓⁉️
✅علامه طباطبایی(ره) در پاسخ به این سوال می نویسد: این آیه بیانگر قانون اولیه خدا در توزیع ارزاق بین بندگانش است که حال هر کس را می بیند و به او روزی می دهد؛ اما قوانین دیگری نیز دارد که در عالم حاکم است؛
✳️ یکی از آن قوانین قانون ابتلاء و امتحان است
✳️دیگری قانون مکر و استدراج است.
👆👆 این دو قانون سبب می شود که خدا به کسانی که در سوال مطرح شد با وجود کفر و طغیان باز هم مال و ثروت عطا کند.
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
این بحث نقطه مقابلی هم دارد و آن اینکه چرا برخی حتی به مقدار رفع ضروریات هم از رزق و روزی الهی بی نصیبند که در پاسخ می توان به دو قانون الهی اشاره کرد؛ یکی همان قانون ابتلاء و امتحان و دیگری قانون اثر گناه که برخی با عمل خود مانند ظلم به دیگری یا ظلم پذیری چنین نتیجه ای را برای خود رقم زده اند
@gadamgadamtabandegi
🌷🌷🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷
#رمضان
#سی_جزء_سی_نکته
#جزء_بیستم_پنجم
#نکته_دوم
🌺تعداد و جنسیت فرزندان، تنها به موهبت الهی است:
💢لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يَخْلُقُ ما يَشاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ إِناثاً وَ يَهَبُ لِمَنْ يَشاءُ الذُّكُور (49)
💢 أَوْ يُزَوِّجُهُمْ ذُكْراناً وَ إِناثاً وَ يَجْعَلُ مَنْ يَشاءُ عَقيماً إِنَّهُ عَليمٌ قَدير (50- شوری)
🔰مالكیّت و فرمانروایى آسمانها و زمین فقط در سیطره خداست، هر چه را بخواهد مىآفریند، به هر كس بخواهد دختر عطا مىكند و به هر كس بخواهد پسر مىبخشد؛ یا پسر و دختر را با هم مىدهد و هر كه را بخواهد عقیم مىكند و فرزند نمىدهد كه او دانا و تواناست.
💢🌹💢🌹💢🌹💢🌹💢🌹💢🌹💢
✳️قرآن کریم براى نشان دادن این واقعیت كه هر گونه نعمت و رحمت در این عالم از سوى خدا است و كسى از خود چیزى ندارد به یك قانون كلى و یك مصداق روشن آن اشاره كرده و مىفرماید: «مالكیت و حاكمیت آسمانها و زمین براى خدا است و هر چه بخواهد مىآفریند» و 👈👈به همین دلیل همه ریزخوار خوان نعمت او هستند و نیازمند به لطف و رحمت او؛ از این رو نه غرور به هنگام نعمت منطقى است و نه یاس به هنگام مصیبت.
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
🔰آنگاه به نمونه روشنى از این واقعیت كه هیچ كس از خود چیزى ندارد و هر چه هست از ناحیه او است اشاره کرده می فرماید: به هر كس اراده كند دختر مىبخشد و به هر كس بخواهد پسر. یا اگر بخواهد هر دو آنها را مىدهد و هر كس را هم که مصلحت بداند عقیم و بى فرزند مىگذارد.
🍃👇🍃👇🍃👇🍃👇🍃👇🍃
💢به این ترتیب مردم را به چهار گروه تقسیم کرد: آنهایى كه تنها پسر دارند و در آرزوى دخترى هستند و آنها كه دختر دارند و در آرزوى پسرى و آنها كه هر دو را دارند و گروهى كه فاقد هر گونه فرزندند و قلبشان در آرزوى آن پر مىكشد.
و این یك نمونه بارز از عدم توانایى انسان از یك سو، و نشانه روشن از مالكیت و حاكمیت و خالقیت خداوند از سوى دیگر است. گر چه نقش بعضى از غذاها و داروها را در افزایش احتمال تولد پسر یا دختر نمىتوان انكار كرد، ولى باید دانست كه آن اثر را هم خدا در آن دارو و روشها قرار داده است و هیچ کدام خارج از علم و قدرت خدا نیستند.
💢🍃🌷💢🍃🌷💢🍃🌷💢🍃🌷💢
🔰نکته دیگری که در آیه به چشم می خورد اینکه برای هر دو جنس از تعبیر «یهب؛ مىبخشد» استفاده کرد و این دلیل روشنى است كه هم دختران هدیه الهى هستند و هم پسران و فرق گذاشتن میان این دو از دیدگاه یك مسلمان راستین صحیح نیست
@gadamgadamtabandegi
#یک_آیه_یک_درس
نگاهت به آسمون باشه
که دلت از زمینی ها نگیره
خدا حتی حواسش به نگاههات هست:
«قَدْ نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ»(بقره ۱۴۴).
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
قدم قدم تا بندگی
#امتحانات_الهی #جلسه_سی_و_نهم 🔴 داستان دیروز رو خوندید ☝️ کسانی که به اولیای خدا ناسزا میگن دیگه
#امتحانات_الهی
#جلسه_ چهلم
✅آقا اولیای خدا رو چجوری بشناسیم ؟
هر دل سالمی بو بکشه میفهمه کی ولی خداست سخت نیست ؛ ولی رو شناختن
یک داستان باید بگم؛ داستان عجیبیه
🍃پیامبر گرامی اسلام نشسته بودن تو مسجد فرمودن الان یه قومی میان که قوم بصیر و قوم با قلب سلیمی هستن
مردم مدینه افتادن همه به دم مسجد نگاه کردن پیامبر اکرم داره اونها رو تعریف میکنه
یکدفعه ای دیدن یه قومی از اهل یمن اومدن سه چهار نفر از یمن از خوبان مسلمان یمن اومدن.( یمنی ها به دست علی بن ابیطالب مسلمون شدن یه صفایی دارن)
اومدن پیش پیامبر اهل مدینه. مردم با یه حسرتی به اینا نگاه کردن که به به بابا خوشبحالتون رسول خدا چقدر از شما تعریف کرد .
🔹خلاصه اون قوم نیک ؛ گفتن آقا ما برای یه سوال اینهمه راه و اومدیم و برگردیم
آقا فرمودن سوالتون چیه گفتن یا رسول الله جانشین شما کیست؟
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🌀 سوال خیلی فنی بود پیامبر گرامی اسلام فرمودن جانشین من
علامتش اینه که در راه خدا انگشتری به سائل میده ، گفتن خب حالا کی هست
ایشون فرمود علامتش اینه که روز قیامت ساقیه کوثر و میزان پل صراط ،
🔺 گفتن خب حالا کیه ایشون ..
.هی علامت میگه هی علامت میگه اسمشو نمیبره
گفتن یا رسول الله آخه اینا مال کیه
معرفی کن بما اسمشو ببر
🔹 آقا فرمود اسم نمیبرم
گفتن خب حالا ما چیکارکنیم بریم بگردیم بگیم این کیه از مردم بپرسیم؟
فرمود نمیخواد از مردم بپرسید جانشین من همین الان توی صف نشسته که منتظر نماز هستیم همینجا هست
بلندشید راه بیفتید جلوی این مومنینی که اینجا نشستن از جلوشون عبور کنید
💟ببین قلبت گواهی میده کی جانشین منه که بهترین فرد بعد از رسول الله بیاید بمن بگید ببینم درست فهمیدید یا نه
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
🔸 یکی یکی از جلو نماز گزاران عبور کردن ...،
🔹 میگن تا رسیدیم جلوی علی بن ابیطالب یکدفعه ای به آقا نگاه کردیم
🌺 دلمون لرزید اومدیم بریم دیدیم پامون نمیکشه بهم نگاه کردیم دیدیم
هممون همینجوری دلمون تکون خورده به آقا دوباره نگاه کردیم دلمون آتیش گرفت
🔹 برگشتیم پیش رسول خدا گفتن آقا جانشین تو این آقاست؟ علی بن ابیطالب؟
😊اسم آقا رو ازش پرسیدن گفتن یاعلی گفتن آقا اسم شما علی بن ابیطالب بعد اومدن پیش پیامبر گفتن این ایشونه آقا فرمود بله
👈 آقا فرمودن توضیح بدید دلتون چیشد
گفتن آقا مقابل علی که رسیدیم قلبمون داغ شد اومدیم بریم زانوهامون نکشید بهش دوباره نگاه کردیم دیدیم احساس میکنیم انگار پدرمونو دیدیم
فرمودند : این دل ، دل درسته خطا نمیکنه 👉
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
⭕️ آقا جان حالا اگر یه کسی دلش نادرست بود چی ؟ متوجه نشه ...
داستان و عاقبتش چطور میشه
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
رجزخوانی - ای لشکر صاحب زمان - طاهری.mp3
6.7M
#با_ولایت_تا_شهادت
#بصیرت_افزایی
✊ #رجزخوانی
⏯ ای #لشکر_صاحب_زمان آماده باش آماده باش
🎤 #حسین_طاهری
🌴 در حملهی ما یک اثر از دیو نماند؛
🌴 یک خانهی سالم به #تلآویو نماند؛
🌴 آن روز که #مکه شود آزاد چه زود است؛
🌴 اینها نفس آخر این #آلسعود است؛
🌴 یک بار دگر دشمن ما خورده به بنبست؛
🌴 تا بوده #علی بوده و تا هست علی هست.
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#نجوای_عاشقانه
🌹خدایا گرچه از این روزگار خیلی خستهام اما هنوز پشتم به خودت گرمه
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
هدایت شده از غلام رضا
چند وقت پیش یک سفر کاری داشتم
و من همیشه عادت دارم زود وارد ایستگاه قطار میشم تا بتوانم سریعتر وارد قطار بشم و برم تخت های بالا جا بگیرم ,
برعکس اون روز دیرتر وارد ایستگاه شدم
و وقتی رفتم داخل کوپه دو تا خانم جوان تخت های بالا جا گرفته بودن,
قسمت پایین یه خانم با پسر حدودا ۹ ساله ای و یک خانم میانسال نشسته بودن
منم بناچار همون پایین نشستم
و از همون ابتدا مشغول کتاب خواندن شدم
و بعد از گذشت یکی دو ساعت
متوجه شدم خانمی که پسر بچه ای بهمراهش بود گریه میکنه
و خانم مسن روبرویش داره با هاش صحبت میکنه,
ناخودآگاه به سخنان این دو بانو گوش کردم,
گویا مادر شوهر و خواهر شوهر این بانو در کوپه بغلی بوده اند و او فرزندش را به کوپه بغل فرستاده بود و به فرزندش گفته بود ببین در مورد من چه میگویند
و فرزندش برگشته بود و هر چه شنیده بود برای مادرش تعریف کرده بود ,
و ظاهرا حرفهای خوشایندی نزده بودند
خانم مسن که زنی با کمالات بود
به این مادر گفت ، تازمانی *اعتیاد به رنج کشیدنت* را ترک نکنی ، اوضاع همین است
برایم جالب بود ، مگر ما انسانها معتاد به رنج کشیدن میشویم؟؟
من آموختن را دوست دارم به نظرم جامعه بزرگترین دانشگاهی است که هر انسانی بدون پرداخت شهریه میتواند در کلاسهای آن شرکت کند
و انتخاب کند در چه کلاسی در این دانشگاه درس بخواند ، اون روز من هم در کوپه در یک کارگاه عملی شرکت کرده بودم ...
مادری معتاد به رنج و استادی که آماده بود تا راهنمایی کند
من هم سر تا پا شوقِ آموختن،
استاد رو به خانم گریان کرد و گفت ، از کی معتاد شدی؟؟
خانم گریان گفت من اصلا معتاد نیستم
من هیچی مصرف نمیکنم
استاد گفت ، چرا تو رنج کشیدن عادت روزانه ات شده
مگر تو امروز مسافر نیستی ؟؟
گریان خانم گفت ، چرا داریم میریم سفر
استاد گفت ، تو امروز بخاطر دغدغه ات برای سفر، رنج مصرف نکرده بودی
اما تا در کوپه نشستی ، فرزندت را فرستادی تا از کوپه کناری برایت مواد تهیه کند
و او هم سخنان زهرآگین را برایت آورد
و تو هم مصرف کردی و اکنون هم مشغول رنج کشیدن و گریه کردن هستی ،
دیدگاه این استاد برایم بسیار جالب بود،
خانم گریان هم که گویی مثل من با دیدگاه جدیدی روبرو شده بود
گریه اش متوقف شد و گفت ولی اونا خیلی بد هستن ، چرا باید پشت سرم حرف بزنند؟!!!
استاد گفت ، شغل مواد فروش ، فروش مواده
تو چرا مواد آنها را میخری ، تا زمانی تو بهایی نپردازی هیچکس به زور به تو هیچ موادی نمیدهد
، ادامه داد در این دنیا همه فروشنده هستند
تو مشخص کن خریدار چه چیزی هستی
خریدار آرامشی، خریدار شادی هستی
یا خریدار رنج و اندوه !!؟
و من هرگز به دنیا اینگونه نگاه نکرده بودم
برایم زیباترین تعبیری بود که تا کنون شنیده بودم
استاد ادامه داد
اگر طول روز از خودت بپرسی
امروز میخوام چه چیزی را بخرم
که برای زندگی ام مفید باشد
بابت اجناس بنجل پولی نمیپردازی!!!
بحث آنروز دیدگاه جدیدی را در من بوجود آورد
واقعا امروز شما خریدار چه چیزی هستید
تنبلی و بطالت ، رنج و اندوه ، شادی آرامش
و یا یک هدف و رضایت❓⁉️❓
ما انسانها همیشه حق انتخاب داریم
امروز وقتتان را میدهید و چه چیزی را میخرید
ما عمرمان را میدهیم و با آن خرید میکنیم
عمرمان را میدهیم چه چیزی در قبال آن دریافت میکنین امروزتان سرشار از خریدهای مفید باد🙏🌹
#العجلآقایمن💚
آقا ببخش که دعاهایمان دعا نشد
قلب سیه ز معصیت خود، جدا نشد
مارا ببخش یوسف زهرا، به مادرت
این رسم عاشقی، به درستی ادا نشد!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#رمضان
✅ غنیمت دانستن روزهای آخر
♻️رهبر انقلاب: پروردگارا! شبهای ماه رمضان سپری شد، روزهای ماه رمضان درنوردیده شد و ما نمیدانیم که در این روزها و شبهائی که گذشت، چه مقدار توانستیم ظرف وجود خودمان را از رحمت تو، از عنایت تو لبریز کنیم: «إن لَم تَکُن رَضِیتَ مِنّا فَالآنَ فَارضِ مِنّا»؛ پروردگارا! اگر تا این لحظه ما نتوانستهایم رضایت و خشنودی تو را کسب کنیم، درخواست و تمنا میکنیم که در همین لحظه رضایت خودت را شامل حال ما بفرما. (۱۳۸۹/۰۶/۱۴)
⏱فقط ۴ روز از ماه رمضان باقی مانده
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#تلنگر
#یک_آیه_یک_درس
✍تفاوت پاداشهای قران
🌲بعضی کارها پاداش دوبرابر دارد
"ضعفین"(بقره ۲۶۵)
🌲بعضی کارها پاداش چندبرابردارد
"اضعافا"(بقره ۲۴۵)
🌲بعضی کارها پاداش ده برابر دارد
"فله عشر امثالها"(انعام ۱۶۰)
🌲بعضی کارها پاداش هفتصدبرابرپاداش دارند"کمثل حبة انبتت سبع ..."(بقره ۲۶۱)
🌲بعضی کارها پاداشی دارد که هیچ کس جز خدا آن را نمی داند
"فلاتعلم نفس مااخفی لهم"(سجده۱۷)
👍توجه: نکته اصلی این است که این تفاوتها بر اساس تفاوت نیت ونوع کار است .
چرا که الاعمال بالنیة
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
#نجوای_عاشقانه
اى عفو تو شامل گناهان
کوى تو پناه بى پناهان
بر خسته دلان شفاى دردى
محروم نکرده دردمندى
جز تو که نظر به حال ما کرد
یا گوش بر این مقال ما کرد
بخشنده هر گناهى اى دوست
بر گم شدگان پناهى اى دوست
اى راز دل شکسته من
اى مرهم قلب خسته من
اى مونس من انیس جانم
اى یار و رفیق در نهانم
امید منى به هر دو عالم
دورم منما زخویش یک دم
بنگر ز گنه چه تیره روزم
چون شمع به درگهت بسوزم
باشد که نظر کنى به حالم
بخشى به عنایتت کمالم
یادى زغریب بى نوا کن
از لطف، تو درد من دوا کن
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669
قدم قدم تا بندگی
#نفوذ_در_مجلس (۵۵) ⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️ 💢 رفتار شناسی و عملکرد خط #نفوذ_در_مجلس ششم: 5⃣ طرح تشکیل
#نفوذ_در_مجلس (۵۶)
⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️⛔️⚠️
💢 رفتار شناسی و عملکرد خط #نفوذ_در_مجلس ششم:
6⃣ #لوایح_دوقلو :
🔻 حذف #نظارت_استصوابی شورای نگهبان یکی از اصلی ترین خواسته های #دشمنان انقلاب اسلامی در طول دوران دوم خرداد بود؛ خواسته ای که در آستانه انتخابات مجلس هفتم از سوی #اصلاح_طلبان در دولت و مجلس دنبال شد و کلید یک بحران سیاسی در کشور را از اواسط شهریور ماه سال ۱۳۸۱ زد، این جریانات جهت فریب افکار عمومی از پی بردن به نیّات واقعی خود، با بکار بردن عناوینی همچون مصالح کشور و یا حقوق مردم به دنبال پیاده کردن برنامه خط نفوذ #دشمنان بودند.
🔻 نشست خبری سیدمحمد #خاتمی رئیس جمهور وقت بمناسبت هفته دولت در محل نهاد ریاست جمهوری در حال برگزاری است؛ رئیس جمهور در سخنان ابتدایی خود از ارائه دو لایحه به مجلس خبر می دهد؛ خبری که به وضوح تمام نشست خبری وی را تحت تاثیر قرار داد:
[به لطف خداوند لایحه #اصلاح_انتخابات هم به مجلس داده شده است و امیدوارم با طی مراحل بتوانیم در این زمینه هم مدافع مصالح کشور منافع کشور و هم حقوق مردم باشیم]
🔻 #خاتمی بعد از اعلام این خبر، نام لایحه بعدی دولت را نیز لایحه (تبیین حدود وظایف و اختیارات رئیس جمهور) عنوان می کند؛ رئیس جمهور در ادامه نشست در برابر سوالات متعدد خبرنگاران درباره این لایحه قرار می گیرد؛ وی در پاسخ به سوالی درباره احتمال مخالفت شورای نگهبان با این دو لایحه می گوید:
[این که ما انتخاباتی می خواهیم آزادتر در عین حالی که اصول و ضوابط در یک نظام اسلامی در آن رعایت بشود و بدبینی و اعمال سلیقه سبب نشود که بخشی از نیروها محروم بشوند از حقوقشان و مردم محروم بشوند از انتخاب خودشان، این ربطی به هیچ مساله دیگری ندارد و فکر هم نمی کنم که اعضای محترم شورای نگهبان با یک امر منطقی که به نظر من نه خلاف شرع است و نه خلاف قانون اساسی، مخالفتی داشته باشند]
🔻 پس از نشست خبری رئیس جمهور، #اصلاح_طلبان از این اظهارات حمایت و ارائه دو لایحه برای کاهش اختیارات شورای نگهبان را ستودند؛ روزنامه رسالت در گزارشی از جلسه ۱۲ شهریور کمیسیون امنیت ملی می نویسد: (لایحه اصلاح قانون انتخابات مجلس ظرف چند دقیقه و بدون استماع نظرات و موافقین و مخالفین در کمیسیون امنیت ملی به تصویب رسید)
#ادامه_دارد
https://eitaa.com/joinchat/100728839C53d3f8b669