گزاره برگ رسمی قرارداد ۲۵ ساله ایران و چین
علیرغم محرمانه بودن قرارداد ایران و چین در مرحله کنونی، گزارهبرگی از آن توسط طرف ایرانی منتشر شده که میتواند ملاک هرگونه قضاوت منصفانه در این خصوص باشد. انتشار هرگونه متن دیگری، از دروغهای فضای مجازی است و به هیچ عنوان قابل اعتماد نیست.
#قسمت_اول
👈برنامه همکاری جامع ایران و چین حاوی چه مفاد و محتوایی است؟
- این سند به منظور عملیاتی کردن بند ششم بیانیه رؤسای جمهور دو کشور با هدف ارتقای عملی روابط در سطح مشارکت جامع راهبردی (منتشر شده در در بهمن ماه ۱۳۹۴) و به منظور فراهم ساختن بستری مناسب برای توسعه همه جانبه همکاریها تدوین گردیده است.
- سند حاضر یک برنامه جامع در بازه زمانی بلندمدت (۲۵ ساله) رویکردی مبتنی بر احترام متقابل و منافع برد- برد در زمینه روابط دو جانبه، منطقهای و بین المللی را مدنظر قرار داده است.
- دو تمدن کهن آسیایی با تاریخی دیرینه و همکاری نزدیک در عرصههای تجاری، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، دفاعی و امنیتی بر یک نقشه راه و افق بلندمدت روابط در عرصههای مختلف برای تحقق مشارکت جامع راهبردی و ارتقای عملی آن توافق نمودهاند.
- به رسمیت شناختن اشتراکات فرهنگی، تقویت چندجانبهگرایی، حمایت از حق دولتها برای برخورداری از حق حاکمیت برابر و تاکید بر بومی بودن مدل توسعه از جمله موارد ذکر شده در سند میباشد.
- اشتراک نظر دو کشور در ارتباط با بسیاری از مسائل منطقهای و بینالمللی به ویژه مبارزه با یکجانبهگرایی زمینه لازم برای بسط همکاریها در عرصه بینالمللی بین ایران و چین را فراهم آورده است.
- این سند برنامهای است سیاسی، راهبردی، اقتصادی و فرهنگی که عرصههای مختلف همکاری دو کشور ایران و چین را مدنظر قرار داده است.
ب .۱) در بعد سیاسی- راهبردی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه میگوید؟
- طرفین ضمن ارتقای تبادلات، رایزنی و همکاریهای نزدیک خود در موضوعات مورد نظر و در نهادهای منطقهای و بینالمللی را افزایش میدهند.
- طرفین زیرساختهای دفاعی، مقابله با تروریسم و همکاری در عرصههای مختلف دفاعی را تقویت خواهند کرد.
ب .۲) در بعد اقتصادی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه میگوید؟
- با توجه به اتفاق نظر دو کشور بر اینکه ظرفیتهای بالقوه برای همکاریها فراتر از وضعیت کنونی است، ایران و چین همکاریهای اقتصادی خود را به ویژه در پیوند دادن ایران به زنجیره ارزش محور از طریق تکمیل زنجیرههای مکمل فرآوری داخلی و تولید مشترک به منظور تأمین بازارهای داخلی دو کشور و کشورهای ثالث و در نهایت بهره برداری از ظرفیتهای ایران از جمله نیروی کار جوان و ماهر تاکید مینمایند.
- همکاری در حوزههای نفت، صنعت و معدن و حوزههای مرتبط با انرژی (نیرو، انرژیهای تجدیدپذیر و …) مبتنی بر دغدغههای توسعه ملی پایدار و زیست محیطی در سند مورد تاکید قرار دارند.
- با هدف بهرهبرداری از مزایای ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیک، بر مشارکت مؤثر ایران در ابتکار کمربند-راه طرف چینی تاکید شد.
- همکاری در زمینههای زیرساختی، ارتباطی (ریلی، جادهای، بندری و هوایی)، مخابراتی، علمی-فناوری، آموزشی و سلامت مورد تاکید قرار گرفت.
- تسهیل همکاریهای بخش خصوصی از طریق رفع موانع همکاری مورد توجه بوده است.
- تسهیل همکاریهای مالی-بانکی، گمرکی، مقرراتزدایی، و همکاری در توسعه مناطق ویژه و آزاد تجاری و صنعتی از جمله در سواحل مکران و تقویت همکاریهای غیرنفتی با تمرکز بر حوزه کشاورزی و دانش بنیان مورد تاکید قرار گرفت.
تسهیل همکاریها در زمینه سرمایهگذاری و تأمین مالی پروژهها و همکاریهای اقتصادی؛
ب .۳) در بعد فرهنگی برنامه همکاری جامع ایران و چین چه میگوید؟
- در سند مذکور بر افزایش شناخت متقابل از طریق ارتقا تبادلات مردمی (گردشگری)، رسانهای، سازمانهای مردمنهاد، انجمنهای دوستی و همکاری دانشگاهی تاکید شده است.
- طرفین در این رابطه سرمایهگذاری و کمک به تکمیل زیرساختهای لازم برای ارتقا همکاریهای فرهنگی در حوزههای مختلف از جمله صنعت گردشگری را مدنظر قرار دادهاند.
#ادامه_دارد
⭕️چگونه در جنگ نرم قوی شویم؟ (بخش اول)
🔸 #جنگ_نرم، عرصه جدیدی از مبارزه است که با استفاده از ابزارهای غیر نظامی، برای غلبه بر حریف بکار گرفته میشود. ظاهر این جنگ، عدم بکارگیری ابزارهای غیر خشن در تقابل با دشمن است که در آن، ترکیبی از تاکتیک های روانی، الکترونیکی، اطلاعاتی، سایبری و اطلاعاتی به چشم میخورد، اما به دلیل تغییر دادن نگرشها و دیدگاهها، اثرگذاری تخریبیآن به مراتب بیش از معرکه نظامی است.
🔹در جنگ مسلحانه، افراد به ضرب گلولهها جان خود را از دست میدهند و هر کشته، به نمادی از مقاومت، ایستادگی و الهام بخشی برای دیگران مبدل میشود. از نگاه اسلامی، رزمندگانی که در میدان جنگ سخت به خون میغلطند، روحشان سعادتمند میشود، حالآنکه در #جنگ_نرم، جسمها و بدنها سالم میمانند، اما #روح_افراد، به تسخیر مهاجمین درآمده و اسیر عقوبت های اخروی میشود. نکته اینجاست که پس از ناکامی دشمنان در جنگهای نظامی و فتنههای سالهای اخیر، موضوع جنگ نرم اکنون بهصورت جدی در دستور کار بوده و جمهوری اسلامی ایران هدف این هجمه و حملات طراحان این جنگ قرار گرفته است. در اینباره گفتنی است؛
1⃣ خمیرمایه انقلاب اسلامی و آنچه مایه دردسر و فلاکت برای #نظام_سلطه شده، عبارت است از انگیزه های دینی. به همین دلیل، اعتقادات مردم با انواع شیوهها هدف قرار گرفته شده است. ظهور عرفانهای کاذب، تشکیک سازماندهیشده در اصول و فروع دین، تشویق به رهایی از قیود دینی و پشت پا زدن به شرع، خرافاتی معرفی کردن افراد متدین، صرف میلیاردها دلار برای مقابله با نمادهای دینی همچون حجاب، زدن شعائر اسلامی از قبیل عزاداریها و ایجاد تردید در حقانیت آنها، شبهه افکنی در مقاومت و دفاع از آرمانها، و تلاش برای بیتفاوت کردن مردم نسبت به ارزشها و... نمونه هایی از #جنگ_نرم برای خشکاندن ریشه ایمان، ابتدا در جوانان و سپس در سایر اقشار جامعه است.
2⃣یکی از مهمترين مؤلفههای #جنگ_نرم تغییر محاسبات طرف مقابل است، و برای دستیابی به این هدف، پروژه #مأیوس_سازی، با مقدمه ایجاد تردید در اذهان مردم در دستور کار قرار دارد. از جمله اقدامات دشمن، فشارهای سنگین و تحریم ها است که برای به ثمر نشاندن این هدف صورت میپذیرد؛ بهویژه اینکه پروپاگاندای سنگینی، برای ناامید کردن مردم از اصل نظام، با سوءاستفاده از ولنگاری ایجادشده در فضای مجازی و سمپاشی شبکههای ماهوارهای، در حال انجام است. #ادامه_دارد...
✅اهداف مهم دشمنان در جنگ نرم تغییر سبک زندگی اسلامی
(بخش چهارم)
🔺با کمی جستجو در فضای مجازی در خصوص اولویت های فرهنگی سخنان رهبر معظم انقلاب، به این مطالب خواهیم رسید که آرایش جبهه در حال تغییر است، و به تعبیر دقیقتر، از جنس شبیخون و تهاجم فرهنگی به سمت #ناتوی_فرهنگی و #جنگ_نرم تغییر میکند؛ در واقع از جنس حرکات پارتیزانی به آرایش جنگی تغییر می یابد.
💠مهمترین اهداف جنگ نرم
🔸 ۱) #استحاله_فرهنگی در جهت تأثیرگذاری شدید بر افکار عمومی جامعه مورد هدف، با ابزار خبر و اطلاع رسانی هدفمند و کنترل شده که نظام سلطه همواره از این روش برای پیشبرد اهداف خود سود جسته است. ۲) #استحاله_سیاسی به منظور ناکارآمد جلوه دادن نظام مورد هدف و تخریب و سیاه نمایی ارکان آن نظام. ۳) #اختلاف_افکنی در صفوف مردم و برانگیختن اختلاف میان مقام های نظامی و سیاسی کشور مورد نظر در راستای تجزیه سیاسی کشور. ۴) بی تفاوت کردن نسل جوان به مسائل مهم کشور. ۵) #تبلیغات_سیاه (با هدف براندازی و آشوب) به وسیله شایعه پراکنی، پخش تصاویر مستهجن، جوسازی از راه پخش شبنامه ها و...
🔹 ۶) #تقویت_نارضایتیهای ملت به دلیل مسائل مذهبی، قومی، سیاسی و اجتماعی نسبت به دولت خود؛ بطوری که در مواقع حساس این نارضایتی ها زمینه تجزیه کشور را فراهم کند. #جنگ_نرم به ابزارها و امکاناتی نیاز دارد تا بتواند به اهداف خود جامه عمل بپوشاند. مهمترین ابزار جنگ نرم #رسانهها هستند که اکنون دسته بندی های گسترده ای دارند و نیز تعدد و کثرت و تنوع آنها باعث شده تا در راستای کنترل، تاثیرگذاری و... بسیار موثر واقع شوند، و این تاثیر بصورت علی الخصوص، بر روی نسل جوان می باشد، همچنان که رهبر معظم انقلاب فرمودند: جامعه ای که جوانان آن دچار غفلت و یا اسیر دنیا و شهوات آن شوند، در هاضمه ابرقدرتها هضم و حل خواهد شد. #ادامه_دارد...
🤏❌🌷قسمت دهم/
جلسه ی مهمی در بیروت در حال برگزاری بود که باید راس ساعت ۲۱ و سی دقیقه برگزار میشد.
از مسیری که به اعضایی که قرار بود حاضر شوند اطلاع داده شده بود، و در راه لو رفته بود. موساد اشراف دقیقی داشت به حاضرین؛
مرتضی هم قرار بود یکی از حاضرین باشد و ماجد برای ترور مرتضی مامور شده بود.
به ماجد اطلاع دادند که باید عملیات را به هر شکل ممکن انجام دهد و سپس از لبنان خارج شود.
در آخرین جلسهای که بین شیخ صالح و مرتضی برگزار شد شیخ اطلاعاتی درباره ی ماجد به مرتضی داد. به او توضیح داده شد که ماجد معمولا در چه زمان از روز در کجاها حضور دارد و چگونه باید عملیات انجام شود.
ساعت ۲۱:۵۰ دقیقه بود.
جلسه ی ۵ نفره ی مقاومت هنوز شروع نشده بود. جلسه در یک واحد مسکونی که خانهی امن مقاومت به حساب می آمد برگزار میشد. از خیلی قبل تر طبقه ی بالای ساختمان توسط موساد اجاره شده بود.
ماجد مأمور بود موادی را که برای از بین بردن حاضرین در جلسه از قبل داخل اتاق کار گذاشته بودند، فعال کند.
به ماجد سپرده بودند تا ساعت ۲۱:۴۵ دقیقه یک ساک ورزشی پر از مواد اشتعال زا را جلوی واحد مسکونی محل جلسات و یکی را هم جلوی درب ورودی قرار دهد تا تحت هیچ عنوان امکان زنده خارج شدن هیچکس از ساختمان وجود نداشته باشد.
یک به یک گام ها توسط ماجد برداشته شد و حدود ساعت ۲۱:۵۰ او از ساختمان خارج شد تا برای خروج از لبنان آماده شود
شاید ۵ دقیقه از خروج ماجد گذشته بود بومممممم..
صدای مهیب انفجار توجه همه را به محل حادثه جلب کرد. ده دقیقه بعد رسانه های عبری خبر شهادت مرتضی را اعلام و عکس او را هم روی چارت سازمانی مقاومت منتشر کردند. جمعیت بسیار زیادی جلوی درب ورودی ساختمان جمع شده بود تا ببیند ماجرا چیست و چه کسانی کشته شده اند.
کمی آنسو تر هم فردی در یک ساختمان مسکونی به دنبال ماجد میگشت. در اتاقی که آدرس داده بودند نبود. او شروع کرد به زدن درب خانههای اطراف و از ماجد پرسیدن، باز هم خبری نشد. به اطراف رفت و افراد را یک به یک خوب زیر نظر گرفت. هیچکس شبیه ماجد نبود جز یک مغازه دار جوان کچل! کمی نگاه کرد. میخواست جوان را خلاص کند. بعد دوباره خوب در ذهنش مرور کرد. قدش و هیکلش به ماجد نمیخورد ضمن اینکه کمی تفاوت چهره در هر دو دیده میشد. تصمیم ترسناکی گرفت. با خودش قرار گذاشت برود داخل خانهی ماجد بنشیند و منتظرش بماند.
وارد خانه شد. حدود ۳۰ دقیقه گذشت و تصمیم گرفت تلفن همراهش را چک کند.
مگر میشد. کانال های عربی به نقل از موساد خبر مرگش را کار کرده بودند. مرتضی باورش نمیشد. دقیقا همان جلسه ای که او یکی از مدعوینش بود و برای حذف ماجد دقیقه ی نود حضورش لغو شده بود، رفته بود روی هوا..
اما ماجد چرا نمی آید؟ این سوالی بود که مرتضی برای آن پاسخی نداشت.
به راه افتاد و خودش را به شیخ رساند. رسانههای مقاومت همه خبر شهادتش را تکذیب کرده بودند.
در بین راه مدام با خودش میگفت: من تا به حالا با صالح همکاری نداشتم. نکند بروم صالح فکر کند من عملیات را اشتباه انجام دادم؟ کاش این ماجد بی پدر و مادر را میدیدم و خلاصش میکردم. رسما آبرویم پیش صالح رفت. ما هم اسکولیم به حضرت عباس! طرف یک عمر داشته زاغ سیاه ما را چوب میزده و ما وانمود میکردیم که مثلا اسکولیم، خلاصش نکردیم و او هم امروز که لازم بوده رسماً پیچیده به بازی! این به کنار ! نکند عملیات به خاطر من لو رفته باشد؟ یعنی موساد هنوز در حال رصد من است؟ از کجا فهمیده من میخواهم ماجد را بکشم؟ چطور به ماجد اطلاع داده بپیچد بازی؟
شیخ او را در آغوش گرفت و از او درباره ی ماجد پرسید.
مرتضی گفت: ماجد را پیدا نکردم، یکی شبیه ماجد بود اما صرفا شباهت بود و همین ! منتظرش هم ماندم اما نیامد.
شیخ به مرتضی گفت: یعنی هیچی به هیچی؟
مرتضی گفت: بله
شیخ کمی فکر کرد و بعد گفت: احتمالا ماجد به عملیات امشب ربط داشته است.
مرتضی گفت: چه نقشی؟
شیخ گفت: نمی دانم، یا جلسه را لو داده! یا چیزی شبیه به این و احتمالا به همین خاطر از او خواسته اند محل کنونی اش را تخلیه کند.
مرتضی گفت: من تا لب مرز لبنان تحت رصد موساد بودم. به بیروت که آمدم ارتباط آنها با من قطع شد، هرچند میدانم دنبال ترور من بوده اند. شاید دیده اند که من رفتم ماجد را بزنم، به او گفته اند فرار کند.
صالح کمی فکر کرد و بعد گفت: وقتی علی تو را فرستاد پیش ما، حدس ما این بود که به اینجا نمیرسی! حالا یک احتمال دیگر هم مطرح میشود: آنها به اطلاعات جلسه دست پیدا کرده اند ، قصد حذف تو را داشته اند، اسم تو را داخل بقیه ی اسم ها دیده اند. دقیقه.ی نود هم که رفتی سر وقت ماجد ما فرصت نکردیم درباره ی نبود تو اطلاع رسانی کنیم و آنها به هوای تو جلسه را زده اند.
مرتضی گفت: شیخ اینها را ول کن، ماجد چطور پیچیده به بازی؟
صالح در پاسخ گفت: نمی دانم...
#ادامه_دارد ...
🇮🇷 * :صلی الله علیک یا امیرالمومنین[ع]
📚📓📚📚📓📚
🌹🇮🇷🌴🐾🌹🐾🌴🇮🇷 🌹
🤏🌷💥قسمت یازدهم/آگاهانه
🌐〰💥〰❌🌷❌〰💥〰🌐
مرتضی اینها را که شنید کمی فکر کرد. بلند شد. کمی قدم زد. سکوتی بر اتاق حاکم بود.
بعد به شیخ گفت: اگر من را شناسایی کردند و به خاطر من اتاق جلسات را زدند و باز اگر من را شناسایی کرده و چون رفته ام سراغ ماجد همزمان ماجد را فراری داده اند، دوتایش با هم همزمان نمیشود. چون یا باید عملیات علیه جلسه را لغو میکردند، یا از ماجد غافل میماندند، چون من همزمان هر دو جا که نبودم !
شیخ گفت: منظورت چیه؟ به چی میخوای برسی؟
مرتضی گفت: نمی دونم، ولی فکر میکنم اینا رد من رو نزدن، احتمالا اسم من رو خبر داشتن و از روی اسمم به اتاق جلسه رسیدن! حالا ماجد چطور فرار کرده، باید صبر کنیم ببینیم چه اطلاعات بیشتری پیدا میکنیم.
شیخ پرسید: با این فرض به چی میخوای برسی؟
مرتضی گفت: الان اسم من مساوی با کلمهی مرگ شده و من هر کجا باشم اونجا رو میزنن ! به نظرم اول باید ببینیم جلسه ی دیروز به چند مرجع اطلاع داده شده ! دوباره گزارش یه جلسه به همون مرجع ها داده بشه اسم من هم باشه! بعد ببینیم بازم اقدام میکنن یا نه !
شیخ گفت: کجا رو به عنوان اتاق جلسات معرفی کنیم؟ کیا تو جلسه باشن؟
مرتضی گفت: باید ببینید کدوم خونه های امن لو رفته، مدعی بشید جلسه تو همون خونه هاست، اگر از خونه های دو در باشه و افراد از یکی بیان و از طرف دیگه فورا محل رو ترک کنن بهتره! منتها از یک ساعت قبل از اعلام محل قرار، خونه رو تحت نظر بگیرید که از قبلش اگر کسی قصد خرابکاری داشت بتونیم شناسایی کنیم. خونه هم نباید یه آپارتمان باشه که صد نفر بیان و برن نفهمیم کی اومد و کی رفت و ... هرکسی هم مشکوک بود و وارد شد باید آدم داشته باشیم که بره تحت رصدش بگیره به یه ردی چیزی از اینا برسیم.
شیخ گفت: ایده ی خوبیه ! اما برای عملیات شکار جاسوس ها کدوم بخش با شماست؟
مرتضی گفت: فعلا تا تکلیف ما و اینکه اسم من چطور داره اینا رو اذیت میکنه روشن نشه به نظرم بهتره من دنبال جاسوس ها نباشم چون حداقلش اینه که مثل ماجد بپیچن به بازی ...
بر اساس نقشه ای که مشخص شده بود دو جلسه تعریف شد. جلسه ی اول که نام مرتضی هم داخلش بود به هر ۵ گیرنده اطلاع داده شد و طبق پیش بینی دوباره جلسه رفت روی هوا و کانال ۱۲ رژیم ابتدا خبر حذف مرتضی را اعلام و بعد تکذیب کرد.
سری دوم جلسه را به ۴ گیرنده اطلاع دادند و یکی را حذف کردند. در کمال نا باوری متوجه شدند جلسه مورد هدف قرار نگرفته و فهمیدند گیر کار در همان گیرنده ی پنجم است که حذف شده و موساد روی آن سوار است.
در همین حال قرار بود یک خبرنگار زن سعودی-لبنانی با یکی از مقامات مقاومت مصاحبه ای داشته باشد.
خبرنگار خیلی وقت بود در بیروت حضور داشت و عمده ی مصاحبه هایش هم با مقامات مقاومت بود.
شیخ صالح به مرتضی گفت: مرتضی میخواهیم یک جلسه با نوال برگزار شود، جلسه هم فقط به گیرنده ی پنجم اطلاع داده شده و اتفاقا اعلام کنیم مصاحبه با مرتضی است.
مرتضی گفت: ایده ی خوبیه ولی ممکنه جلسه بره روی هوا!
شیخ صالح گفت: به احتمال ۹۹ درصد نمیره !
مرتضی کمی فکر کرد و با خنده گفت: آها ... / پس من پیشنهاد میکنم خودم در جلسه نباشم
شیخ گفت: خودت که قطعا نیستی ! یکی از بچه ها جات میره، اونجا با خبرنگار صحبت میکنن!
مرتضی گفت: چهرش رو اصلا نباید نشون بده ! فقط صداش !
شیخ گفت: با چهره ی پوشیده حرف بزنه؟ چرا؟
مرتضی گفت: اگر واقعا جاسوس باشه، میره اطلاعاتی که از چهره دیده رو توضیح میده و با توجه به اینکه موساد عکس من رو داره و از لب مرز تا بیروت پشت سرم بوده میفهمه ما داریم فریبش میدیم! پس بهتره یکی در قد و قواره ی خودم با چهره ی پوشیده بره با نوال صحبت کنه !
صالح با یکی از بچه های گروه هماهنگ کرد.
او قبل از اینکه برود آمد پیش مرتضی و گفت: آقا مرتضی وقتی رفتم مصاحبه چه بگویم؟
مرتضی گفت: اول عطر بزن ! خوشتیپ برو ! دوست دارم تصور شیک و خوبی از من تو ذهنش بمونه ! دوم اینکه چیز خاصی نمیخواد بگی، یه چند تا جمله هست پشت سر هم تکرار کن: پدر دشمن رو در میاریم، دشمن اگر گستاخی به خرج بده چنین و چنان میکنیم، سطح آمادگی بچه های ما چنین و چنانه، روی دشمن سوار هستیم و ... اگرم سوال خاصی ازت پرسید بگو: اینا طبقه بندی شدست، من اجازه ندارم جواب بدم.
فردی که قرار بود جای مرتضی برود گفت: اگر جلسه را زدند چه؟
مرتضی گفت: شیخ صالح که میگه به احتمال ۹۹ درصد نمیزنن چون دختره جاسوسِ خودشونه! جاسوس خودشون رو قطعا به فنا نمیدن!
صادق گفت: حالا یه درصد اگر جلسه رو زدن چی؟
مرتضی گفت: اگر جلسه رو زدن ! بعدش روحت باید به روح دختره بگه: ازت عذرمیخوایم، تو هم به خاطر ما جونتو از دست دادی، ولی قطعا جات تو بهشته !
صادق کمی فکر کرد و بعد یک کلمه گفت: حله...
#ادامه_دارد ...
🇮🇷 * :صلی الله علیک یا امیرالمومنین[ع]
📚📓📚📚📓📚
🌹🇮🇷🌴🐾🌹🐾🌴 🇮🇷🌹