eitaa logo
🇮🇷یادشهداباذکرصلوات🇮🇷
64 دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1هزار ویدیو
4 فایل
 وَلاتَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْواتاًبَلْ أَحْياءٌعِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ‌ ✨ارتباط با ادمین کانال: @shohada_zene_hastnd ✨کپی باذکرصلوات✨
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 خانواده سپهبد حاج قاسم سلیمانی با رهبر انقلاب دیدار کردند. 🔹 در آستانه‌ی دومین شهادت شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، خانواده‌ی ایشان صبح امروز با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند. : ۱۴۰۰/۱۰/۱۱ ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
سلیمانی عزیز، ملی‌ترین و امتی‌ترین شخصیت ایران و دنیای اسلام بود و هست رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده و اعضای ستاد بزرگداشت سردار شهید حاج قاسم: بزرگداشت مردمی و مبتکرانه حاج قاسم در سراسر ایران نشان‌دهنده‌ی پیشرو بودن ملت در قدرشناسی از این شهید والامقام است. صدق و اخلاص، جوهره و شکل‌دهنده مکتب سلیمانی است که هم زندگی و هم شهادت او را پر برکت ساخت و کیفیت شهادت او نیز، به فضل الهی حجت را بر همه بندگان خدا و دشمنان اسلام تمام کرد. سردار عزیز ملت ایران، رنج مجاهدت در راه آرمانها را با همه وجود تحمل می‌کرد و با کمال دقت و در همه عمر به وظایف خود در قبال ملت ایران و امت اسلامی وفادار بود. حاج قاسم ثابت کرد که می‌توان ملی‌ترین و در عین حال امتی‌ترین بود. ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
شهید حاج قاسم سلیمانی درباره اشتیاق به شهادت، که در دیدار امروز از سوی خانواده شهید سلیمانی به رهبر انقلاب اهدا شد. 🔸من به دنبال قاتلم می‌گردم و چقدر مشتاق دیدارشم، او مرا به قله سعادت خواهد رساند. بیا! خواهش می‌کنم بیا! تحملم تمام شد بیا! 🔸بیا با تیغ برهنه برنده گلوی من آماده‌ی بریدن و خون من آماده جهیدن از جسم... ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📃خاطره دردناک مادر شهید 🥀 بچه ی من رو ماهی ها خوردن، من چطوری ماهی بخورم؟! از دل مادران شهدا😭😭😭 ی_شهداییم ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 این چند دقیقه از حاج‌قاسم سلیمانی محشر است؛ نامش را چه بگذاریم؟ الهیات، عرفان یا مناجات نمی‌دانیم؛ شاید توصیفی عاشقانه از دفاع مقدس بهترین عنوان باشد ♦حاج‌قاسم سلیمانی: آمد، اورکتش روی دوشش بود و جوراب نداشت. یک نگاهی به او انداختم و لبخندی زدم. گفت: "داشتم با این حال نماز می‌خواندم. گفتند که با من کاری دارید. می‌خواستم جورابم را بپوشم، با خودم گفتم که حسین پسر مش غلامحسین تو اینجوری رفتی پیش خدا، حالا میخای پیش فلانی یه‌جور دیگه بری؟!" ـ•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•ـ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا