eitaa logo
گالریاس
652 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
13.4هزار ویدیو
128 فایل
ارتباط با مدیر @Zahra_askarifar خوش اومدین به کانال خودتون گالریاس گالریاس یه کانال تلفیقی و متنوعه برا خاص پسندان کپی از مطالب کانال با ذکر صلوات برای ظهور آقا صاحب الزمان عج جایز است. 😉 یه اصفهونه و یه گالریاس 😉 ✅تبادل بنر آری ❌تبادل ادمینی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖تفسیر قرآن کریم با داستان📖 ✳️ اثر نیکوکاری 🌴إِنَّ رَحْمَتَ اللَّهِ قَرِيبٌ مِّنَ الْمُحْسِنِينَ🌴 🍃ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺭﺣﻤﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭﺍﻥ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﺳﺖ🍃 (اعراف : ٥٦) ✅ پاداش دستگیری از مظلوم ✍ یکی از بزرگان می‌گوید: صورت برزخی مردی را دیدم که در حال مردن بود، صورتش در نهایت سیاهی و کثافت و تعفن بود. وحشت کردم که این بدبخت، اگر با این حالت بمیرد، در برزخ چه بر او می‌گذرد؟ ناگاه صدایی بلند شد که به فرشته مرگ می‌گفت: «ای ملک الموت، صبر کن و جان او را نگیر، زیرا او بر ما حقی دارد که باید ادا شود. » ناگاه انواری بر او افاضه شد که سیاهی‌اش به نور و درخشندگی، و تعقن و کثافتش به عطر و زشتی صورتش به زیباترین صورت‌ها مبدل شد و بدن برزخی اش مانند قطعه بلوری درخشان گردید. سپس در این حالت، جانش گرفته شد و مرد. از خداوند خواستم به من بفهماند که آن مرد چه حقی نزد خدا داشت. شب در عالم خواب آن مرد را دیدم و از او پرسیدم، گفت: و زشتی کردارم همان بود که دیدی، لکن روزی مظلومی را دیدم که می‌خواستند بدون هیچ تقصیری او را اعدام کنند؛ چون در دستگاه حکومتی نفوذی داشتم، سعی کردم و او را نجات دادم، همان واقعه سبب شد که در سخت ترین حالات، خداوند به دادم رسید و مرا از عذاب نجات داد. 📚 داستان‌های شهید دستغیب ره ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
‏اثر وضعی محبوب آنقدر زیاد است که انسان باید مراقب باشد مبادا به افراد بی ارزش علاقه پیدا کند! ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ســلام صبح دوشنبه تون بخیر و شادی☕️ 🌸دومین روز اسفند ماهتون 💓پراز زیبـایی 🌸روزتون پرانـرژی 💓چهره تون شاد و خندون 🌸لبتون پراز تبسم 💓قلب تون پر از نور الهی 🌸و زندگیتون پراز 💓رحمت و نعمت الهی ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🌹از سر کار که آمد، کارتن بسته تلویزیون رنگی وسط اتاق بود و بچه ها لحظه شماری می کردند که پدر بازش کند. اهدایی یکی از مقامات بود. رسیده نرسیده نشست با بچه ها به بازی. گرما گرم بازی که بودند بهشان گفت: بچه ها! الان بچه هایی هستند که نه پدر دارند نه تلویزیون رنگی. شما که پدر دارید بگذارید تلویزیون را بدهیم به آنها. 🌹ساعتی بعد صدای خنده و بازی بچه ها با پدر و تلویزیون سیاه سفید شان در هم آمیخته بود. "شهید عباس بابایی" ✍کتاب آسمان 🌹 شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات و فاتحه ای نثار کنیم. ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خانه ای بسازید لبریز از آرامش 🌸دیوارهایش را با عشق 🌸پیرامونش را با آب زلال مهر و صلح 🌸منظره اش را با افکار سالم و سبز بیارایید 🌸زندگی فقط یک بار فرصت است دریابیدش ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
✔️تمام آینده های شما را اندیشه ها و رویاهای بزرگ و زیبای امروز شما میسازد.💚💕 ☑️ اگر بتوانیم رویای بزرگی داشته باشیم و پشت اون رویا اعتقاد و ایمان موفقیت باشه میتونیم به زندگی شگفت انگیزی دست پیدا کنیم♥️💕 ✔️ رویا ها ابتدا در ذهن ما خلق میشن و سپس در دنیای بیرون متجلی میشن💕❣ ☑️ انسانی به دستاوردی میرسد که رویایی در سر داشته باش. و بزرگترین ثروتمندان دنیا رویا پردازان بزرگی بودند 💚♥️ چه خوبه رویای خودمون در زندگی رو پیدا کنیم 🙂 🧡♥️ ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رو بخاطر نقاط ضعفشون کنار نذارید! نقاط ضعفشون رو جبران کنید ... ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
✍امام صادق علیه السلام میفرمایند: هر مومنی آرزوی خدمت به صاحب الزمان را داشته باشد و برای تعجیل در فرجش دعا کند، کسی بر قبر او می آید و او را به نامش صدا میزند که فلانی، مولایت ظهور کرده، اگر میخواهی بپاخیز و به خدمت امام شرفیاب شو و اگر میخواهی تا روز قیامت بیارام. بالاترین آرزوی مومنان مشتاق این است که اگر ظهور حضرت از این زمانها به تاخیر افتد، و به این نزدیکی به فیض دیدارش نایل نشویم، بار دیگر در زمان ظهورش به دنیا باز گردیم. و این مهم با دعا برای فرج حاصل میشود. 📚مکیال المکارم، ص ٢٣٧ ☘ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج☘ ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯
🔴 💠 یه شب بارونی بود و فرداش حمید امتحان داشت. رفتم تو حیاط و شروع کردم به شستن لباس‌ها و ظرف‌ها. همین طور که داشتم لباس می.شستم دیدم حمید اومده پشت سرم وایساده. گفتم: «اینجا چیکار می‌کنی. مگه فردا امتحان نداری؟» دو زانو کنار حوض نشست و دست‌های یخ زده‌ام رو از توی تشت آورد بیرون و گفت: «ازت خجالت می‌کشم. من نتونستم اون زندگی‌ای که در شأن تو باشه برات فراهم کنم. دختری که تو خونه پدرش با ماشین لباسشویی لباس می‌شسته حالا نباید تو این هوای سرد مجبور باشه..». حرفش رو قطع کردم و گفتم: «من مجبور نیستم، با علاقه دارم کار می‌کنم. همین قدر که می‌کنی و می‌فهمی و قدرشناس هستی برام کافیه». شهید 📗 نشریه امتداد، ش ۱۱ ╭─┅🍃🌺🍃┅─╮ @galeriyasrazeghi گالریاس ╰─┅🍃🌺🍃┅─╯