قصه ی ایخ تی شیب یلیدیه مینی 🦖🌦
...یادش بخیر برف از آبان چادر سفیدش را روی سرکوهها می انداخت و ماه آذر ابرها تمام نقل هایی که یکسال جمع کرده بودند را روی سر و صورت شهرو روستا رها می کرد.
همه ی کوچه پس کوچه هاسفید پوش می شدندوصدای برف روب ها اولین آواز آشنا بود....
خیابان اصلی رو با هر ترفندی بود آماده می کردندولی امان از کوچه پس کوچه ها هی برف های پشت بام ها رو می ریختن روی برف قبلی و این قصه تا آخر زمستان تکرار می شد.
بگذریم که برای تردد به زور یه راه باریک وسط کوچه باز می کردند و به همان معبرتا آخر زمستان راضی بودند ...
روزها کوتاه و کوتاه تر می شد و شبها بلند و اصطلاح شب دراز است و قلندر بیدار در شب نشینی های زمستانی دائم تکرار می شد
کرسی ها ی داغ، آجیل و میوه های شب چره و بوی آشی که روی بخاری گذاشته بودن ،برف شیره هایی که "بدون ترس از آلاینده هایی که برف و باران را مسموم کرده باشد"خوردنی لذیذ بچه ها بود، حکایتی به یاد ماندنی ست.
شب چله ها دور کرسی و بدون ریخت و پاش های اضافه و چشم و هم چشمی با خودش کلی معنویت همراه داشت.
حافظ خوانی و گفت و گوهای بی شیله پیله و داستانهای عجیب و غریبی که بزرگترها می گفتند و کوچکترها شنونده بودند.
این بود یادواره ی نسل قبل از شب چله
و اما این روزها
یلدایی که دامنش را آلوده به هزار زرق و برق کرده اندچون عروسک بزک کرده ی بی جانی که فقط رنگ و لعاب دارد
می خواهد شور و شوق شب های چله را داشته باشد.
بدون آن صفا و صداقت قدیم ...
😶🙄
تا کرونا نبودخانواده ها به زور جوانها رو همراه می کردند تا در خانه ی بزرگتر جمع شوند ولی در دورهمی سرهای همه توی گوشی بود هرچند از قبل در فضای مجازی همه به هم سفارش می کردند یک امشب گوشی ها رو کنار بگذارید😆و و و
و امسال که قرار است در سایه ی شوم ویروس مرگبار کرونا همگی خویشتن داری کنند تا بخیر بگذرد یه عده تورهای دورهمی راه انداختند و در هر کانالی نگاه می کنی فقط قصه ی یلداست و دستور تهیه ی ژله و شیرینی ویژه ی شب یلدا دست به دست می شودو بازار فروش اینترنتی بسته های شب یلدا بیداد می کند.🤹♂️🤹♂️
این منع تردد از ساعت ۶عصر هم که زحمت عصرانه را هم به شام و صبحانه ی عزیزانی که در همه حال می خواهند به هر قیمتی سنت برپا دارند اضافه می کند...
خدا به بعد از این اجتماع لجوجانه رحم کند
#زهره_عبداله_زاده_حسینی
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯