به نام خدا
قبل اینکه اینکه ایناتفاق بیوفتهمن رفتم خونهبابا بزرگم برای یه کاری بابا بزرگم ماه صفر روضه میخوند اما به دلیلکرونا دیگه نشد.
من رفتم اونجا برای یه کاری عمم هم اونجا بود گفتم هر جور شده امسال باید فاطمیه روضه بخونیم و ..... اینا گذشت فردا شبش رفتم پیش شوهر عمم گفت خواب آقاابراهیمدیده خواب اینجور بوده که:
شوهر عمم میره خونه بابا بزرگم پیاده بوده وقتی وارد کوچه میشه میبینه دم خونه اقا ابراهیم وایساده و داره یه پرچم سبز خیلی خوشگل که تا حالا اینجور رنگی رو ندیده داره دم خونه نصب میکنه
شوهر عمم میرن جلو و با آقا ابراهیم سلام و احوال پرسی و بگو بخند خلاصه میگن چی شده چرا پرچم زدید گفتن اینجا قرار فاطمیه روضه بخونن
در ادامه بهشون گفتن ناصر جان (اسم شوهر عمم) فاطمیه از محرم خیلی مهم تره . بعد شوهر عمم میگن که با کدوم کمک اقا ابراهیم میگن نگران نباش رفیقام هستن
شوهر عمم میگن که کدوم رفیق همه دوستاتون که شهید شدن اقا ابراهیم در جواب میگن که
همون کسایی که تو میشناسی شون و کنارتن میان کمکت.
و یه سری صحبت هایی کردن که اینجا زیاد لازم نیست بگم در همین حد
شهید که علاقه ی خیلی خاصی داشتن به حضرت زهرا برا همین باز هم که به درجه شهادت رسیدن هنوز دارن نوکری حضرت زهرا رو میکنن و ما چه روسیاهی م🖤
#معجزات_شهدا( شهید ابراهیم هادی)
🇮🇷 شادی روح شهدا 🌹 امام شهدا صلوات و فاتحه ای نثار کنیم.
╭─┅🍃🌺🍃┅─╮
@galeriyasrazeghi
گالریاس
╰─┅🍃🌺🍃┅─╯