#سخن‌آل‌محمد 🏴قسمت_۱۲۱ #از_رضای‌آل‌محمد_بیاموزیم مناظره امام رضا با مأمون درباره امیرالمؤمنین علیه‌السلام👇 👌 #بالاترین_فضلیت_قرآنیِ_علی 🔘قال المَأمون يَوماً لِلرّضا عليه‌السلام: أخبِرني بِأَكبَرِ فَضيلَةٍ لِعَلیِِ [أَميرالمُؤمِنين] يَدُلّ عَلَيهَا القُرآن؟قال👈 فَقالَ لَه الرِّضا عليه‌السلام: فَضيلَتُهُ فِي #المُباهَلَةقالَ #اللّهُ جَلّ جَلاله:📖«فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَ أَبْنَاءَكُمْ وَ نِسَاءَنَا وَ نِسَاءَكُمْ وَ أَنفُسَنَا وَ أَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ»📖 فَدَعا #رَسولُ‌اللّه صل‌الله‌عليه‌وآله #الحَسَن و #الحُسَين عليهماالسلام فَكانا اِبنَيهو دَعا #فاطِمَةَ عليهاالسلام فكانَت في هذَا المَوضِعِ نِساءَهُو دَعا #أميرالمُؤمِنينَ عليه السلام فكانَ نَفسَه بحُكمِ اللّه... مأمون پرسید:بزرگترین فضلیت #علی در #قرآن چیست؟امام رضا فرمود:... #آیه_مباهله ... چراکه امیرالمؤمنین در آن توسط #خداوند نفس پیامبر خوانده شدهو می‌دانی کسی از #وجود_پیامبر در عالم برتر نیست... [پس به فرموده صریح خداوند در قرآن ؛ امیرمؤمنان پس از پیامبر اکرم ، برترینِ عالَم است] 📚الفصول المختارة:ص ۳۸بحارالأنوار:ج ۱۰ ص ۳۵۰ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ سکوی تخصصی گام‌دوم‌انقلاب https://eitaa.com/gamdovomenglab

و نوبت به هبوط و ابتلاء در هیبت جدید خلق آدمی رسید❗ عالَم هادی می‌خواهد که خدا #محمد را هدیه داد خلقت مصاحب محمد شد و محمد صاحب خلق قبل از کوچ به ملأ اعلی #علی را جایگزین کرد سپس #حسن و #حسین تا جهان به دست مدبر کل #مهدی_آلش برسد در میانه راه کوچی به آن سیر؛سرعت بخشید و آن👈سفرتاریخی #رضای_آل_او ✍علی‌رضاولی‌زاده قم‌المقدسه سکوی‌گام‌🇮🇷دوم‌انقلاب_ایتا👇 https://eitaa.com/gamdovomenglab

🏴 #ویژه_روز_شهادت_امام_رضا 🏴 دوباره #علی غریب غرباست اما #غدیر را تکرار کرد در صورتی جدید دیگر اصل و مصداق امامتِ امت شامل #تقیه نمی‌شود✔️ از دوست و دشمن شرط #توحید نمایان شد و آن پذیرش ولایت #علی_ابن_موسی_الرضا 👈...کَلِمَةُ لا اِلهَ الّا الله حِصنی فَمَن دَخَل حِصنی اَمِنَ مِن عَذابی 👌و قال الرضا: بِشُروطِها وَ اَنَا مِن شُروطِها ✍علی‌رضاولی‌زاده قم‌المقدسه سکوی‌گام‌🇮🇷دوم‌انقلاب👇 https://eitaa.com/gamdovomenglab

#معرفت_نامه 🏴ویژه شهادت امام رضا علیه‌السلام نام: #علی لقب الهی: #رضا کنیه: #ابولحسن شهرت در عامه: #عالم_آل_محمد حیات طیبه حضرت امام رضا با ویژگی‌های انحصاری همراه است که شناختشان در معرفت افزایی نسبت به اصل مقام امامت و ولایت حضرات معصومین کمک می‌کند. 1⃣شرایط زمانی امام 2⃣سلک دشمنان حصرت 3⃣جنس دوستان و یاران پس از دوران فشار سخت و سنگین هارون ملعون که منجر به 🔹تقیه شدید 🔹شهادت امام کاظم و 🔹به اوج رسیدن فعالیت فرقه‌های انحرافی در جمع یاران امام صادق و امام کاطم شد ؛ تکلیف الهی امام رضا بر آشکار کردن امر امامت تعلق گرفت حتی بحث اعجاز خنثی‌سازی ترور حضرت توسط عُمّال هارون_همچون ماجرای رسول‏خدا_ و بُروز کرامات اختصاصی، ابزاری نو در دستان باکفایت امام رضا شد تا مسأله الهی امامت و ولایت‌امری برای امت اسلامی بهتر تبیین شود در این میان شبکه‌سازی گسترده امام در اقصی‌نقاط بلاد اسلامی کار را برای دستگاه غاصب خلافت سخت کرد خلافتی که پس از هارون دستخوش درگیری دو فرزند عرب‌تبار و عجم‌تبار آن ملعون شد تا با کشته شدن امین و سکانداری مأمون ختم گشت. مأمون در میان همه دشمنان شاخص ائمه اطهار از اموی گرفته تا عباسی جزو پیچیده‌ترین و داشمندترین خلفای غاصب بود که با هوش شیطانی و نفاق سخت نه تنها آن روز باعث فریب مدعیان تشیع شد حتی امروز باعث خطای شناختی در میان افراد محقق و مورخ شده است تا جایی که برخی زیربار حقیقت تاریخی توطئه شهادت امام رضا توسط مأمون نمی‌روند و نهایتا او را شیعه فاسق می‌دانند!! ❌جنس یاران حضرت نیز عمدتاً متزلزل و دهان بین و ظاهرگرا بودند که خود حضرت از آنان به قیل و قال کنندگان پر سر و صدا تعبیر می‌فرماید! لذا معتقدیم اگر به امام لقب غریب‌الغربا دادند نه از حیث کوچ اجباری امام از مدینه به ایران ، بلکه به چهار علت👇 ۱.وجود دشمن دانا ۲.فریب ولایت‌عهدی ۳.ازدیاد دوست نادان و ۴.کثرت فِرَق انحرافی در صفوف یاران اهل‌بیت بود که صدها سال ادامه پیدا کرد و البته مأموریت الهی امام را با دشواری‌های بسیار در فهم خواص و عوام روبرو نمود. البته شیعیان خالص و پژوهشگران منصف تاریخی فریب حربه دشمن را نخوردند 👌لذا امروز برای اکثریت خواص و عموم جامعه اسلامی مخصوصا شیعیان،حقیقت دشمنی مأمون و طرح‌ریزی شهادت امام توسط آن ملعون اظهرمن‌الشمس است. بهرحال حضرت در طول دوران امامت خود که با سه خلیفه ستمگر همزمان بود، آشکارا از حق ولایت و امامت خود و پدران معصومش و تداوم آن توسط فرزند اطهرش حضرت جوادالائمه تا قائم آل محمد حضرت مهدی سخن گفت و پرده از حقیقت الهی امامت برداشت تا بر دوست و دشمن(از آن عصر تا به امروز و تا فردای ظهور) اتمام حجت نماید این یعنی به اقتضای زمانه حکم تاریخی پیامبر درباب تقیه و مصادیقش متفاوت است! یعنی اگر روزی سیدالشهدا باوجود رعایت تقیه در امور مختلف؛در سازش با حاکمی که در(لباس اسلام)اعلان کفر و شرک می‌کند یا در نام گذاری اولاد خود تقیه نداشت، امام رضا نیز در علنی کردن {مصداق امامت الهی} تقیه را جایز ندانستند و همان رویه در ائمه بعد نیز ادامه یافت. لذا باوجود انتصاب الهی امامت در سن کودکی،شهادت در سنین جوانی و حصر و غیبت ۴امام معصوم آخر ، این تکلیف آشکار سازی امامت کنار گذاشته نشد و خروجی همین تکلیف #زیارت_غدیریه و #زیارت_جامعه امام علی‌الهادی و #صلوات_خاصه امام حسن عسکری و در نهایت آماده‌سازی #غیبت امام مهدی شد. 👈امیدورام محبان اهل‌بیت با دقت متن فوق را بخوانند و تحقیقات خود را در این زمینه گسترش دهند تا مبتلا به امام‌شناسی سطحی و ذوقی و شور بلا شعور _که متاسفانه در برخی محافل و هیئات و حتی منابر جریان دارد_ نشوند. فتأملوا یا اولوالابصار ✍علی‌رضاولی‌زاده قم‌المقدسه سکوی‌گام‌🇮🇷دوم‌انقلاب_ایتا👇 https://eitaa.com/gamdovomenglab

🔻۱۷ شوال سال پنجم هجری🔻 ▫️به درک واصل شدن عمرو بن عبد ودّ توسط #امیرالمومنین علیه السلام... 💠 مرحوم شیخ مفید در کتاب ارشاد اینگونه روایت می کند: 💠 در روز جنگ احزاب (خندق) عمرو عبد ودّ و عكرمه و هبيره و نوفل بن عبد اللَّه و ضرار در كنار خندق ميگشتند و محل باريكى ميجستند كه از آن بتوانند عبور كنند و خود را بمسلمانان برسانند 💠 تا بمحلى رسيدند كه اسبهایشان حاضر براى رفتن و عبور كردن از آنجا نبودند تا بالاخره اسبهاى خود را ميان شورزار و شكافى بجولان درآوردند و مسلمانان هم ايستاده ليكن كسى جرأت نداشت كه خود را در برابر اين مبارزان درآورد. 💠 عمرو بن عبد ودّ پيوسته مبارز ميطلبيد و بكنايه ميگفت بسكه هل من مبارز گفتم و جنگجو طلبيدم صدايم گرفت و خسته شدم. 💠 در تمام اين مدت اميرالمؤمنين علیه السلام عزم ميدان او ميكرد ليكن #رسول_خدا صلی الله علیه و آله اجازه نميدادند و منتظر بودند شايد ديگرى پيشنهاد مبارزه با او را بدهد 💠 اتفاقا مسلمانان كه از او و همراهيان و پشتيبانانشان كاملا به وحشت افتاده بودند جرأت مبارزه با او را نداشتند و مانند آدمى كه كركس مرگ بر سر او نشسته در جاى خود خشك شده بودند. 💠 چون مبارز طلبيدن عمرو طولانى شد و از آن طرف #على عليه السلام هم سعى ميكرد هر چه زودتر به ميدان او رفته شيشه عمرش را بر زمين زند رسول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمودند نزديك من بيا 💠 على علیه السلام نزديك رفته رسول خدا عمامه خود را بر سر او گذارده و شمشيرش را به او داده، فرمودند برو و دين خدا را يارى كن و ضمنا دعا كرده كه خدايا او را يارى كن. 💠 على عليه السّلام بطرف عمرو رفته و جابر بن عبدالله انصارى هم براى آنكه ناظر اعمال اين دو نفر دلاور باشد به ميدان آمد. 💠 على كه با وى روبرو شد، فرمود اى عمرو در زمان جاهليت ميگفتى سوگند به لات و عزى هر گاه كسى سه حاجت يا يكى از آنها را از من درخواست كند من نياز او را بر مى آورم گفت آرى چنين است. 💠 على عليه السلام فرمود اينك حاجت من اينست گواهى دهى به يكتائى خدا و نبوت رسول او و تسليم امر خدا شوى. 💠 عمرو گفت اى پسر عمو دست از اين حرف بردار كه مرا بدان نيازى نيست على عليه السلام فرمود نه چنين است بلكه اگر بدان چه گفتم اقرار كنى به نفع تو تمام خواهد شد. 💠 سپس فرمود حاجت ديگر من اينست از همان راهى كه آمده بازگردى گفت اين هم نشدنيست زيرا زنهاى قريش اين كار مرا نقل محافل خود قرار ميدهند. 💠 فرمود حاجت ديگر من اينست كه پياده شوى و با من به مبارزه بپردازى، 💠 عمرو از اين سخن خنديد و گفت اين حاجتى بود كه تا كنون هيچ يك از اعراب از من درخواست نكرده بودند در عين حال من حاضر نيستم مانند تو بزرگوارى را به قتل برسانم زيرا پدرت دوست صميمى من بود. 💠 على علیه السلام فرمود ولی من دوست دارم تو را بكشم! اينك اگر مايلى از اسب فرود آى 💠 عمرو متأثر شده از مركب به زير آمده با مشت بصورت اسبش زده و آن حيوان را بعقب راند. 💠 جابر گويد اين دو سوار يليل بيكديگر درآويختند و گرد و غبارى بلند شد چنانچه آنها را نديدم فاصله نشد كه از ميان غبار صداى على علیه السلام به تكبير بلند شد دانستم على عمرو را كشت. 💠 یاران عمرو كه از كشتنش اطلاع يافتند خود را در ميان خندق انداختند و از آن طرف مسلمانان كه صداى تكبير على را شنيده بطرف آن حضرت توجه كردند تا ببينند چه پيش آمدى كرده نوفل بن عبد اللَّه را ديدند در ميان خندق مانده و اسب او قادر به حركت نيست او را هدف سنگ قرار دادند نوفل گفت اين طريق كشتن سزاوار نيست يكى يكى بيائيد با هم مبارزه كنيم. 💠 امير المؤمنين علیه السلام بر او وارد شده وي را به ضرب شمشير كشت. و پس از او هبيره را بچنگال درآورده و او را عاجز كرده و كار وى را ساخت. عكرمه و ضرار هم فرار كردند. 📚 الارشاد ج ۱ ص ۱۰۰ @fazaael110