eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
191هزار عکس
132.4هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 گلوله‌باران کودک شیرخوار در آغوش مادر 🔻قتل‌عام در و را می‌توان یکی از سیاه‌ترین نقاط تاریخ دانست. 🔻جنایتکاران صهیونیستی از عصر روز پنجشنبه ۱۶ سپتامبر ۱۹۸۲ با محاصرهٔ کامل اردوگاه صبرا و شتیلا به آن یورش برده تا صبح روز شنبه به فجیع‌ترین شکل به جنایت‌های خود در این اردوگاه ادامه دادند. 🔻قتل‌عام فلسطینی‌ها به این ترتیب آغاز شد و حتی در شب نیز با روشن کردن محوطهٔ اردوگاه توسط اسرائیلی‌ها ادامه داشت. ❌«غازی خورشید» در کتاب خود «تروریسم صهیونیستی در فلسطین اشغالی» در مورد این قتل‌عام می‌نویسد: ❗️در خیابانی جسد ۵ زن و چند کودک روی تلی از خاک افتاده بود … از جمله یک زن که مثله شده بود و در کنارش سر بریدهٔ دخترکی با نگاهی خشمگینانه به قاتلانش دیده می‌شد. 😔 ❗️زن جوانی را دیدم در حالی که کودک شیرخوارهٔ خود را در آغوش گرفته، گلوله‌ها از بدنش عبور کرده و در بدن کودک شیرخوار او نشسته بود. 😔 🔻مقامات ارتش رژیم صهیونیستی، از جمله ژنرال فرمانده این نیروها در لبنان، بر بالای بام ساختمانی ۷ طبقه در ۲۰۰ متری اردوگاه مستقر شده و از نزدیک بر این فاجعه نظارت می‌کردند. 🔻 که در آن زمان وزیر دفاع رژیم صهیونیستی بود و بعدها به قَصّاب صبرا و شتیلا معروف شد، دستور مستقیم این حمله را داده بود. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیایید با هم قربون صدقه تعادل نداشتنش بریم😄😍 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
آبی 🔵 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پیامبر اکرم میفرمایند: برترین عمل، با دوام ترین آنهاست، هرچند اندک باشد 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
اشکورات پایتخت گل گاو زبان ایران 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اسلام و مسلمانی ما ‼️ نظر اسلام چیه ؟ نظر ما چیه ؟ 🤭🤔 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🖤کسی که برای تحویل پیکر شهید حججی به جمع داعشی ها رفته بود، آسمانی شد 🔹گفتند فقط یک نفر برای شناسایی شهید محسن حججی بیاید. به همراه مترجم به جمع داعشی ها رفت... 🔹پیکر را که دید رو به داعشی ها فریاد زد: «شما مسلمان هستید؟!» 🔹آنقدر عصبانی بود که مامور مبادله داعش دستپاچه شد و از ترس چند متری عقب رفت.. 🔸پهلوان مقاومت در سکوت کامل خبری آسمانی شد؛ سردار سرافراز مهدی نیساری 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
مامانش بهش گفته برو بیرون بازی کن 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 دروازه‌‌بانی که با مهار شوت پنالتی باعث می‌شود تیمشان به فینال مسابقات حذفی راه پیداکند، «دنیلو» است. اوج خوشحالی او و هم‌تیمی‌های او قابل درک است... ولی آنها از یک چیز بی‌خبرند... ▫️چند روز پس از این بازی، هواپیمایشان در مسیر فینال مسابقات، در کلمبیا سقوط می‌کند و همه اعضای تیم کشته می‌شوند! اگر دنیلو این پنالتی را نگرفته بود.... براستی که نه خوشی‌های دنیا دل‌خوشی دارد، و نه غمهایش دلخوی 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
⭕️ رهبری فرمودند دغدغه هویت‌زدایی از دانشگاه داشته باشید. سپس در تعریف هویت زدایی فرمودند: «یعنی کارهای بزرگی که انجام گرفته کوچک‌نمایی شود و عیوب ۱۰برابر بزرگ‌نمایی شود.» این ادبیات را امروز به طریق اولی در اصلاح‌طلبان و در درجه بعد در برخی به اصطلاح عدالت‌خواه‌ها می‌شود دید! 👤 سید مصطفی موسوی نژاد 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
۱۰۰ - ۱۰ = ⁉️ *صدقه مال را کم نمی‌کند.* 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⭕️ مسجد نیشابور اولین مسجد چوبی مقاوم در برابر زلزله در جهان ؛ خراسان رضوی زیبا سارا پویان 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اینا همه مصداق غیبته ،مراقب باشیم👆 🔸بیانات شیرین و ناب استاد فاطمی نیا 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
استاد محمدکاظم کاظمی... واقعا همه کنش های بانک، خجالت آور شده است. رباخواری، فساد، کنز و دزدی از جیب مردم با خلق پول. و این هم نژادپرستی. کجای این نهاد حتی به مشی اقتصادی اسلام شباهتی اندک دارد. این بانک شرم آور است. شرم بر این ساختار. 👤 دکتر حمیدرضا مقصودی 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 صرفا جهت تأمل.... ایران برای رسیدن به توافق با غرب‏اگر از غنی سازی ۶۰ درصد کوتاه بیاد، بپذیره مواد و تجهیزاتی که سال اخیر تولید وراه‌اندازی شدند رو نابود یا متوقف کنیم، خروج سپاه از لیست تروریستی هم براش مهم نباشه و تضمین قطعی هم دریافت نکنه، همین امروز توافق جوش خواهد خورد.... ⏪اصلاح‌طلبان چرا فکر می‌کنند توقف مذاکرات بخاطر نابلدی علی‌باقری است؟ 🔸‏شخصاً به سکوت باقری در داخل منتقدم؛ همانطور که میوه‌ی سکوت جلیلی رو، حسن‌روحانی در سال ۹۲ چید.‌.. ولی مگر برای علی‌باقری کاری داره ۲۰ تا خبرنگار همراه خودش به مذاکرات ببرد و مُدام در رسانه‌ها و کفِ فجازی، به نفع او پمپاژِ ژست و تبلیغات بکنند؟ خادم رو از شومن تشخیص بدید کاش! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴 خطاب به مادران چادری که دختران چادری ندارند !!! مادر! بگو به نسل من از چادرِ سرت گفتی که یادگار رسیده ز کوثرت گفتی امانتیس‍ت به تو نسل بعدِ نسل آنرا چرا تو پس نرساندی به دخترت؟! دیدیش زیر بارش تیر نگاه ها با این سپر چرا تو نکردیش یاوری؟ مادر بگو تو را به خدا آخر اینچنین کردی برای دخترت آیا تو مادری؟ با این نماد دین و وطن، پرچم حیا پنداشتی که زندگی اش سخت می شود؟ بی پرده... در برابر پرتاب سنگها... پنداشتی که آینه خوشبخت می شود؟ 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴کانال 12 عبری گزارش داد؛ استقرار رادارهای اسرائیلی در امارات به زودی عملی می‌شود 🔻 به گزارش رسانه‌های عبری، توافقی برای استقرار رادارهای اسرائیلی در امارات متحده عربی برای محافظت از این کشور وجود دارد. 🔸 بر اساس گزارش روزنامه "جروزالیم پست" به نقل از کانال 12 عبری، این رادارها به زودی همراه با فعال شدن سایر سامانه‌ها برای شناسایی هواپیماهای بدون سرنشین مستقر خواهند شد. 🔸 به گفته کانال 12، این تحول در چارچوب شبکه همکاری‌های نظامی و امنیتی منطقه‌ای است که نیروهای ارتش اسرائیل تلاش می‌کنند با آمریکا و متحدانش در خلیج فارس علیه ایران ایجاد کنند، خواهد بود. 🔸 جروزالم پست خاطرنشان کرد که توافقنامه‌های امنیتی ممکن است شامل عربستان سعودی و قطر نیز شود. 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔺هر اندیشه ای جز اسلام آزاد است ▪️تصویر سمت راست معلمی شیطان پرست که حکم دادگاه فرانسه در خصوص اعتراض والدین دانش آموزان به چهره ی خشن وی این بوده: این شخص آزاد است، چون اندیشه هرکس متعلق به خودش است ▪️تصویر سمت چپ مريم بوجيتو رئیس شورای صنفی دانشجویان دانشگاه سوربون فرانسه که ورود وی به دانشگاه ممنوع شده . علت ممنوعیت حجاب وی میباشد.!! ▪️هر اندیشه ای جز اسلام آزاد است. آزادی بیان غربی یعنی فقط آزادید مثل ما فکر کنید 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴نفت 380 دلاری با لج کردن روس‌ها... سران گروه هفت در حال بررسی مکانیزم پیچیده‌ای برای تعیین سقف قیمت روی نفت روسیه هستند تا درآمدهای نفتی این کشور را محدود کنند. اما تحلیلگران بانک آمریکایی جی پی مورگان در یادداشتی، هشدار دادند: با توجه به موقعیت مالی محکم روسیه، این کشور می‌تواند تولید روزانه نفت را به میزان پنج میلیون بشکه کاهش دهد بدون این که آسیب شدیدی به اقتصادش وارد شود. اما نتیجه این اقدام برای باقی جهان، فاجعه آمیز خواهد بود. کاهش عرضه روزانه به میزان سه میلیون بشکه، قیمت نفت در بازار لندن را به ۱۹۰ دلار می رساند و در سناریوی کاهش پنج میلیون بشکه در روز عرضه نفت، قیمتها را به ۳۸۰ دلار خواهد رساند. به گفته این تحلیلگران، آشکارترین و محتمل‌ترین ریسک سقف قیمت، این است که روسیه نخواهد چنین استراتژی را بپذیرد و به تلافی این اقدام، صادراتش را کاهش دهد. ممکن است دولت روسیه تولید نفت را برای ضربه زدن به غرب کاهش دهد. محدود شدن عرضه جهانی نفت از سوی روسیه است. نکته جالب آنکه غربی‌ها هم می‌خواهند روسیه را تحریم کنند و هم قیمت نفت بالا نرود... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
❌ ۱۳.۸ میلیون نفر در آلمان زیر خط فقر زندگی می‌کنند! وبگاه آلمانی تاگس‌شاو مدیر انجمن اشنایدر: یافته‌ها تکان‌دهنده هستند، اثرات اقتصادی همه‌گیری کرونا اکنون تأثیر خود را تازه نشان می‌دهد. فقر هرگز به این سرعت گسترش نیافته است و نرخ تورم بالای فعلی می‌تواند وضعیت را تشدید کند. فقر در آلمان در حال گسترش است، خانواده‌های پرجمعیت باید برای معیشت خود هراس داشته باشند، بانک های مواد غذایی در آلمان زنگ خطر را به صدا در می آورند. بسته های امدادی هدفمند برای خانوارهای کم درآمد ضروری است. پ.ن: وقتی تحریم‌کنندگان طعم یکی از سختی‌های تحریم‌شوندگان را در مقیاس کوچک‌تر می‌چشند 👆 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
💢 دو روز پیش در پی انتشار خبری مبنی بر رفتار نامناسب یک راننده اسنپ با یک بانوی محجبه در شهر رشت افراد و گروههای متفاوتی اقدام به پیگیری از مسئولان در این زمینه کردند و الحمدلله مسئولین در این زمینه به سرعت پیگیر موضوع شدند و پیگیریها همچنان ادامه دارد. 🚕 اگرچه در همان ساعات اولیه و در پی تماس‌های مردمی با اپراتور رسماً عذرخواهی شده بود اما به دلیل پرتکرار بودن این رفتار پیگیری‌ها در این زمینه همچنان ادامه دارد . مطالبه‌گران ضمن ادامهٔ پیگیری بر نکات زیر تاکید کردند : ①بیشتر رانندگان محترم تاکسی‌های اینترنتی افراد شریف و از دل مردم هستند. ②این عزیزان با خدماتی که به جامعه دارند شایسته قدردانی هستند . 💢اما مطالبه اصلی باید از مدیران این شرکت‌ها صورت بگیرد که چرا با بی‌اعتنایی به قوانین جمهوری اسلامی و ارزشهای اسلامی باعث می‌شوند به خاطر حضور اندک رانندگان هنجارشکن موجبات بی‌اعتمادی عمومی را فراهم بیاورند . 💢 نکته مهم در شیوه مطالبه‌گری آن که به جای شکایت حقوقی و شخصی که غالباً با همین بهانه مردم را وارد مسیرهای فرسایشی می کنند لازم است عزیزان از طریق مطالبه‌ی از مسئولان یقه مدیران این شرکت ها را بگیرند ، مدیرانی که بیشترین سود شرکت‌ها به جیب آنها می‌رود و رانندگان در این زمینه مظلوم واقع می‌شوند و با وجود این درآمد بسیار به کمترین وظایف قانونی و اخلاقی خود عمل نمی‌کنند . 💬 منبع : راه میـرزا @rahmirza_ir 🌐 بـزرگترین کانال مطالبـه‌ی حجاب 💠کانال یازهــرا | رسانه‌ی حجـاب👇 https://eitaa.com/joinchat/1303511048C5d8930b351
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 حمایت علنی شبکه بهایی منوتو از زندگی زیر پرچم همجنس‌بازان را مثل رژیم‌چنج در ایران به گور خواهید برد! 🔸لیبرال‌ها و اصلاح‌طلبانی که می‌گفتند برای اینکه بهانه به دست این شبکه‌ها داده نشود، جمهوری اسلامی باید مسئله حجاب را شُل بگیرد، در آینده نزدیک خواهند گفت، جمهوری اسلامی مسئله همجنس‌بازی را هم شُل بگیرد تا بهانه به دست منوتو و رسانه‌های دشمن ندهد! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
.• کتابِ مرتضی و مصطفی •. " قسمت۱۶ " |فصل هشتم : عملیات تدمر| ...💔... ماه رمضان بود. با سیدابراهیم رفتیم مخابرات، باطری بی سیم بگیریم. وارد ساختمان فرماندهی شدیم. سفره افطار پهن بود. سیدابراهیم رفت باتری بگیرد. سردار «غفورپوش» فرمانده وقت «سپاه نصر» آنجا مهمان بود. بچه‌ها گفتند: «ابوعلی، بیا بشین سر سفره.» گفتم: «بچه هامون هستن، باید برگردیم.» گفتند: «حالا بیا بشین.» هم چین تا نشستم سر سفره، چشمم خورد به «ابوجعفر»، مسئول اطلاعات سپاه نصر. تا آن موقع در منطقه ندیده بودمش. او در مشهد، فرمانده پایگاه بود. علاوه بر این، بچه محل هم بودیم. به محض این که چشم در چشم شدیم، گفت: «به .... سلام، آقای عطایی!» گوش هایم قرمز شد. آنجا همه من را به اسم افغانستانی می شناختند. جواب سلام دادم. وقتی داشتیم روبوسی می کردیم، در گوشش گفتم: «حاجی! هیس! جون مادرت هیچی نگو!» گفت: «برای چی؟» گفتم: «بعدا برات میگم.» نشستیم سر سفره. بعد از افطار، به او گفتم: «حاجی! من اینجا به اسم افغانستانی اومدم.» گفت: «راست می گی؟» گفتم: «آره به جان خودم.» گفت: «من قضیه رو حل می کنم.» چون روی من شناخت داشت، گفت: «میای پیش ما کار کنی، بذارمت مسئول اطلاعات تیپ؟» کمی من و من کردم و گفتم: «حاجی! من با سیدابراهیم صحبت کردم. شما دیگه خودت می دونی، با حاج حیدر صحبت کن.» او رفته بود با حاج حیدر صحبت کرده بود که: «ما ابوعلی رو برای اطلاعات لازم داریم.» از این طرف شیخ محمد راضی نمی شد و می گفت: «فقط ابوعلی واسه تبلیغات خوب کار می کنه.» موضع سیدابراهیم فرق می کرد. او گفت: «خودت می دونی.» به او گفتم: «سید! تو که می دونی من هر جا هم بشه، تو رو ول نمی کنم. ما از اول با هم بودیم.» در نهایت جور نشد بروم💕. از محل استقرار ما تا ورودی شهر تدمر حدود ۲۰ کیلومتر فاصله بود. از آنجا یک جاده مستقیم می رفت تا تدمر. در حاشیه جاده، باغات و آب موتورهای زیادی بود که با فرار مردم و عدم آبیاری، رو به خشکی می رفت. طبق طرح عملیات قرار شد از سه محور پیش روی کنیم و خودمان را به حاشیه تدمر بچسبانیم. بعد در عملیاتی دیگر، شهر تدمر را آزاد کنیم. گستردگی و وسعت منطقه، باعث شد این عملیات با حضور فاطمیون، جیش السوری و حزب‌الله انجام شود. محور سمت راست جاده که بعد از دشت، کوهستانی می شد، بر عهده فاطمیون بود. محور وسط که به دلیل حضور داعش در باغ ها، بیشتر درگیری داشت با حزب‌الله و محور سمت چپ هم که کلا دشت بود با جیش السوری. هر سه محور باید به طور هم زمان آفند کرده و پیش روی را آغاز می کردند. اگر یک محور عقب یا جلو می رفت، احتمال دور خوردن بقیه بود😥. بعد از ریختن آتش تهیه سنگین بر سر دشمن، فرمان آغاز عملیات توسط حاج قاسم صادر شد. پیش روی ما که در محور سمت راست جاده حرکت می کردیم، خوب بود. جیش السوری هم هم زمان با ما پیش روی کرد. بعد از گذشتن از ابرویی ۱ و ۲، در ابروی ۳ دستور توقف آمد. به علت وجود تله های انفجاری مختلف که کنار جاده اصلی و داخل باغ ها و‌ منازل بود، سرعت حزب‌الله کند و عملا زمین گیر شد. با متوقف شدن بچه‌های حزب الله، دو محور شرقی و غربی مجبور به توقف شدند. قرار شد نقاطی را که گرفتیم، تثبیت کنیم و منتظر بمانیم تا مرحله بعدی عملیات. تثبیت مناطق و تشکیل خطوط پدافندی، چهار روز طول کشید. چله ی تابستان بود و هوا فوق‌العاده گرم و طاقت فرسا. هیچ درخت و سایه بانی هم وجود نداشت. همه زیر نور مستقیم آفتاب بودیم. وقتی بطری آب معدنی می آوردند، یک ساعت اول خنک بود. بعد یک ساعت، بطری های خنک آب معدنی، به حدی داغ می شد، که نمی توانستی روی دست بریزی و وضو بگیری، چه رسد به این که بخوری😕. ما در ابرویی ۳ مستقر بودیم. منطقه ای دشت مانند که بین تپه ماهورهای ۳۰، ۴۰ متری و کوه های صعب العبور قرار داشت. همه ی استحکامات، تانک ها و ماشین ها را پشت تپه مستقر کرده بودیم. روی کوه هم سنگر کمین زده بودیم تا دشمن نتواند از آنجا به ما ضربه بزند. سیدابراهیم تعدادی از بچه‌ها را فرستاد آنجا. تردد در آن منطقه خیلی سخت بود. کمی از راه را با ماشین و بقیه را باید پیاده می رفتیم. نیرویی که در سنگر کمین بود، باید ۱۲ یا ۲۴ ساعت آنجا مستقر می شد. بعد به نیروی جدید آذوقه و آب می دادیم و این می رفت جایگزین می شد. به دلیل گرم بودن هوا و شرایط سخت بیابان، هر ۴۸ ساعت نیروی جدید می آمد. با آمدن نیروی جدید، نیرویی که در خط تثبیتی مستقر بود، کلا عقب می کشید و کار را تحویل نیروی جدید می داد. در این چهار شبانه‌روزی که آنجا بودیم، هر چهار شب داعش به ما حمله کرد؛ البته نه به قصد گرفتن. او دم و دستگاه و تجهیزات ما را دیده بود. می دانست محکم آمدیم پای کار.سیدابراهیم رفت بالای سر یکی از آنها، رجز خواند و گفت: «این سرنوشت همه داعشی هاست که توی تدمر هستند، توی عراق هستند. از دست شیعه های مرتضی علی نمی تونند فرار کنند. هر کجا باشید، می گیریم پوست تون ر
و می کنیم. شما بچه‌های معاویه اید، بچه‌های ابن ملجم اید، بچه‌های شمرید. ما بچه‌های مرتضی علی ایم. از زیر تیغ امیرالمومنین نمی تونید فرار کنید😊. اینو یادتون نره🤨.» بعد ادامه داد: «بگو ‌یا زینب✌️🏻.» از جمله شهدای آن شب، برادران «مصطفی» و «مجتبی بختی» بودند. این دو به اسم افغانی آمده بودند. نام مستعار یکی شان « بشیر زمانی» و دیگری «جواد رضایی» بود. آنها خود را به عنوان پسرخاله های هم معرفی کرده بودند. تازه بعد از شهادت شان، خبردار شدیم با هم برادرند. این دو برادر داخل سنگر در بغل هم به شهادت رسیدند. یکی از آنها وکیل پایه یک دادگستری بود و دیگری فوق‌لیسانس حقوق می خواند.😔 پیکر آنها را با ماشین به عقب منتقل کردیم. کمی آن طرف‌تر چند تا جنازه ی دشمن افتاده بود. رفتم بالای سرشان. به کمر یکی از آنها کلت ماکاروف روسی بود. کلت کوچک و جمع و جوری که خیلی طالب دارد. کلت را با غلاف از دور کمرش باز کردم و غنیمت گرفتم😄. چون باید همه یک کارها را با هماهنگی انجام می شد، رفتم پیش فرمانده لشکر، حاج حیدر و گفتم: «حاجی! این کلت رو غنیمت گرفتم.» نگاهی کرد و گفت: «باریک الله.» کلت را بهم برگرداند و گفت: «بده حفاظت نامه شو بنویسه، برو بده به فرمانده گردانت.» (یعنی سیدابراهیم).😊 بعد از گرفتن نامه، آمدم پیش سید ابراهیم و گفتم: «بیا سید! این کلت رو گرفتم دادم به حاج حیدر، حاج حیدر گفت بدم به تو. اینو ببند کمرت، فرمانده گردان هم هستی، دیگه کلاست میره بالا.😉» آنجا خیلی کلاس می دانند که طرف کلت به کمرش باشد. چون در منطقه کلت نیست، همه کلاش است. حتی خیلی از فرمانده ها هم کلت ندارند. کسانی که سلاح کمری دارند، خیلی معدود هستند. سید گفت: «نه عزیزم! باشه دست خودت.🙃» احساس کردم خوشش نمی آید کلت کمرش باشد. گفتم: «حاج حیدر گفته بدم به تو.» گفت: «خب، منم میدم به تو دیگه، هدیه از طرف من داشته باش.» هر چه اصرار کردم، قبول نکرد که نکرد. خودم آن را برداشتم و هر جا می رفتم، همراهم بود. شب دیگر پشت بی سیم اعلام کردند دو تا از ماشین های محمول را در ابرویی ۲ زدند. بین ابرویی ۳ (محل استقرار ما) و ابرویی ۲ حدود ۲ کیلومتر فاصله بود. یکی گفت: «کی این ماشین‌ها رو زده؟» یکی گفت: «نه، دشمن زده.» معلوم نبود چه اتفاقی افتاده بود. ما به سمت دشمن آمده بودیم. هر آن ممکن بود دشمن از هر طرف نفوذ کند؛ از روبه رو، از سمت چپ، از سمت راست و پشت سر😥. در این گونه موارد ضریب خطا بالا می رود. معلوم نیست آن که به طرفت می آید، خودی ست یا دشمن. اینجا هم بچه‌ها مانده بودند ماشین محمول، خودی بوده یا دشمن. اگر خورده، باز خودی زده یا دشمن. آنجا دشت بود و ما تازه وارد منطقه شده بودیم. جاده ی خاصی نداشت که راه مشخص باشد. هر کس از یک مسیر تردد می کرد. چون در عملیات های قبلی، خیلی از بچه‌ها راه را اشتباه رفته جاده اصلی را گم می کردند، ما با بچه‌های تبلیغات، مسیر حرکت را هر ۱۰۰ متر به ۱۰۰ متر پرچم کوبی کرده بودیم. اگر کسی شب هم تردد داشت، با استفاده از این پرچم ها راه را گم نمی کرد. حدود ۲۰ دقیقه پشت شبکه شلوغ شد. بلبشویی راه افتاده بود. ما نتوانستیم تشخیص بدهیم ماشین محمول را خودی زده یا دشمن، سر دوراهی گیر کردیم که چه تصمیمی بگیریم. اگر می دانستیم دشمن است، گارد می گرفتیم و آماده می شدیم، اما بدی کار اینجا بود که نمی دانستیم از کجا خوردیم😐. به سیدابراهیم گفتم: «سید! باید یه تدبیری بکنیم و بفهمیم دشمن هست یا نه! حداقل بفهمیم اگه دشمنه، ببینیم از کدوم سمت نفوذ کرده، جلوشو بگیریم. اگر هم خودیه که بریم بگیم اونهایی که اشتباه زدن، حواسشونو جمع کنن. از این وضعیت دربیایم😕.» ...💔... ⚪️ ادامہ دارد ... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
.• کتابِ مرتضی و مصطفی •. " قسمت۱۷ " |فصل هشتم : عملیات تدمر| ...💔... سیدابراهیم طرح جالبی داد. او گفت: «برو ماشین صوت رو آماده کن.» چون مسئول فرهنگی بودم، ماشین صوت دست من بود. این ماشین طراحی خاصی داشت. عقب نیسان اتاقکی درست کرده بودند تمام فلزی. چهار کنج ماشین، جا پرچمی جوش داده بودند و پرچم های الله اکبر و لا اله الا الله باد می خورد و جلوه ی خاصی به ماشین می داد. یک سیستم صوت تمام حرفه ای روی ماشین تعبیه شده بود. به این صورت که سه تا بلندگوی بوقی روی سقف ماشین نصب بود و دو تا باند بزرگ، پشت به پشت بالای ماشین قرار داشت. این باندها چهار تا جک هیدرولیک داشت که از بغل فرمان ماشین کنترل می شد. عقب ماشین یک دستگاه کمپرسور باد به علاوه ی دو تا باطری بزرگ با برق ۲۲۰ ولت گذاشته بودند تا در صورت خاموش بودن ماشین، از این باتری ها استفاده شده و سیستم کار کند. ماشین کاملا مسقف بود و چیزی دیده نمی شد. با فشار دادن یک شاسی، کل سقف این اتاق با جک هیدرولیک می رفت کنار، باندهای عقب ماشین می آمد بالا. سیستم صوت، هم فلش خور بود، هم سی دی خور؛ یک سیستم قوی و فوق حرفه‌ای😌. بیشتر هم از مداحی های آهنگران در زمان جنگ، مثل «ای لشکر صاحب زمان» و نوحه های میثم مطیعی استفاده می کردیم. وقتی سیستم روشن می شد و ماشین در مسیر رفت و آمد می کرد، شور و هیجان وصف ناشدنی بین بچه‌ها ایجاد می شد. و چون تا ۳، ۴ کیلومتر برد صدا داشت، جنگ روانی بدی برای دشمن راه می انداخت✌️🏻. سیدابراهیم پیشنهاد داد: «ماشین صوت رو برمی داریم، صوتش رو هم روشن می کنیم، می ریم طرف اون دو تا ماشینی که از ما زدن. اگه خودی باشه که هیچی، به طرف مون تیراندازی نمی کنه. میریم جلو و ته قضیه رو درمیاریم، تموم میشه می ره پی کارش. اما اگه دشمن باشه، چون این صدا تا ۳، ۴ کیلومتر می ره، نزدیک که بشیم، به طرف مون تیراندازی می کنه. دیگه می فهمیم که چند چندین با خودمون. طرف مون دشمنه یا خودی.» گفتم: «باشه، یا علی!» من نشستم پشت فرمان و سید هم نشست کنار دستم❤️. قبل از حرکت، سید یک ماشین محمول را که تیربار با کالیبر ۱۴/۵ روی آن بود، هماهنگ کرد و به او گفت: «دقیقا پشت سر ما حرکت کن. ما داریم می ریم جلو سمت دو ماشینی که تیر خورده. نفراتش هم نمی دونیم زنده هستن یا نه، جلومون دشمنه یا خودیه. منطقه ی خودمونه، ولی شاید دشمن نفوذ کرده. از هر سمتی که به ما شلیک شد، معطل نمی کنی، با ۱۴/۵ می زنی آردش می کنی😅.» گفت: «باشه.» سید پشت بی سیم به همه اعلام کرد: «آقا، حواستون باشه! ما با ماشین صوت داریم می ریم به سمت منطقه ی خطر. هیچ کس تیراندازی نکنه. تیراندازی الکی هم نکنید.» آخر ماه بود و آسمان مهتاب نداشت. آن قدر ظلمات بود که نیم متری خودت را هم نمی دیدی. چراغ ماشین را روشن کردم و نوربالا خیلی آهسته حرکت کردیم. صدای صوت را هم تا آخر بالا بردیم. دیوار صوتی با نوای آهنگران شکسته شد. ماشین محمول پشت سر ما می آمد. مقداری از مسیر را آمدیم. خبری نشد. همه پشت بی سیم گوش به زنگ بودند که چه اتفاقی می افتد. شبکه خلوت بود. منطقه آرامش داشت. هیچ تیراندازی نمی شد. به سید گفتم: «با این سر و صدایی که ما راه انداختیم، اگه دشمن بود، تا الان به طرف مون تیراندازی می کرد. این احتمالا خودیه. سید حرف من را تایید کرد. طی مسیر هیچ تهدیدی نداشتیم.رسیدیم به ماشین ها. ۳۰،۲۰ متر با آنها فاصله داشتیم.دیگر مطمئن بودیم که ماشین ها اشتباهی از طرف خودی خورده اند.رسیدیم پای ماشین ها. وسط این محوطه، بین تپه و کوه، یک سنگر U شکل مخصوص ماشین محمول درست کرده بودیم تا در صورتی که از اطراف تهدید شدیم، ماشین محمول بتواند کار پشتیبانی را انجام دهد. عمده قوا و تجهیزات ما روی ابرویی۳ بود. تانک و ۷،۸ تا ماشین و نیروها، همه در ابرویی ۳ بودند. سید ابراهیم به من گفت: ابوعلی! تو یه تعداد از بچه ها رو بردار برو روی ابروییِ ۳، روی تپه به سمت جاده، اونجا رو تقویت کن. بیشترین تهدید ما از سمت همان جاده بود. بعد سریع حرفش را عوض کرد و گفت: نه ابوعلی! تو نمی خواد بری بالا! همین جا تو همین سنگر محمول وایسا، یه تعداد از بچه ها رو اینجا نگه دار که از پشت به ما نزنن، ما خودمون می ریم بالا. ابرویی ۲ سقوط کرده بود. دشمن روی همان تپه ماهوره هایی که به هم ارتباط داشت، مستقر شده بود. هدف دشمن از عملیات ایذایی در ابرویی۲، درگیری فکر و ذهن ما روی این نقطه بود تا به راحتی بتواند عملیات اصلی خود را از ابرویی ۳ انجام دهد. آن ها طی یک طرح حساب شده، با شلوغ کاری که در ابرویی ۲ انجام داده بودند، فکر و ذهن ما را به آن طرف مشغول کردند. غافل از این ‌که عملیات اصلی از سمت جلو و پیشانی ابرویی ۳ بود. طرح‌شان این بود که نیروهای جزئی خود را از ابرویی ۲ به طرف ابرویی ۳ گسیل کنند. از این طرف هم با عمده قوای خود از جلو به ابرویی ۳ حمله کرده و از دو طرف ما را قیچی کنند.با ۱۵،۱۴ نفر در س
نگر محمول مستقر شدیم و آنجا را چسبیدیم. بعد از سازماندهی به بچه ها گفتم: حواس‌تون رو خیلی جمع کنید. سید ابراهیم رفت که برود سر تپه. در همین لحظه صدای انفجار آمد و تیراندازی شروع شد. آنها دوباره از رو به رو با بچه ها درگیر شده و آمده بودند روی تپه. سر تپه چهار تا تیربار گذاشته بودند که تیر رسام می زد. تیر رسام در شب خیلی وحشتناک است. زمانی که تیراندازی عادی می شود، صدا می آید، اما نمی دانی از کجاست. به آن صورت خوف و ترس ندارد. البته ترس دارد، ولی نه آن ترسی که تیر رسام ایجاد می کند. خط آتشی که گلوله‌های تیر رسام ایجاد می کند، توی دل آدم را خالی کرده و وحشت مضاعفی به انسان دست می دهد. با این که موضع تیرانداز را لو ‌می دهد و مشخص می شود از کدام نقطه تیراندازی می شود، ولی مشاهده همین، ایجاد رعب می کند. تمام تیرهای آنها رسام بود. داشتم به سید می گفتم: بریم جلو یا همین جا نگه داریم؟ که در یک آن رگبار گلوله به طرفمان آمد. 😱 تیراندازی از روبه رو بود. نامردها نفس کش نمی گذاشتند و بی وقفه می زدند. در ماشین را باز کردیم. من از سمت راننده ، سید از طرف شاگرد پریدیم پایین. به طرف عقب ماشین غلت خوردیم. آنها تیربار را گذاشته بودند روی تپه و با تسلط کامل ماشین را سوراخ سوراخ کردند. ما منتظر رگبار آتش ماشین محمول بودیم. اما خبری نشد. نگاه کردیم، دیدیم ماشینی پشت سرمان نیست؛ حالا کجا رفته بود، الله اعلم😐. چراغ خطرهای عقب ماشین روشن بود. وقت نکردیم آن را خاموش کنیم. نور این چراغ ها جایی را که ما بودیم، روشن کرده بود. دشمن امان نمی داد. البته چون چراغ جلوی ماشین نور بالا بود، کمی دید دشمن را کور می کرد. سید ابراهیم اسلحه اش را گرفت طرف دشمن و خواست تیراندازی کند. مانع اش شدم و گفتم: سید! ما دونفریم. ببین چه آتیشی دارن می ریزن. به محض این که ما تیراندازی کنیم، از آتیش دهنه اسلحه جامون مشخص می شه، می دوزن مون به زمین.😥 اینجا جای تیراندازی نیست. بکش عقب، بریم تو تاریکی در ریم. صوت هم که برای خودش تا آخرین حد صدا ((ای لشکر صاحب زمان)) می خواند.😁 باید خودمان را به نزدیک ترین شیار که حدود ۵۰ متر با آن فاصله داشتیم می رساندیم؛ آن هم با غلت زدن. اگر بلند می شدیم، بی برو و برگرد تیر میخوردیم. همین طور که غلت می زدیم، قشنگ حس می کردیم گلوله ها دور و بر سرمان به زمین می خورد. از نور چراغ خطر عقب ماشین، سید را نگاه کردم. نگران بودم نکند تیر بخورد. گلوله ها اطرافش می خورد و گرد و خاک بلند می شد. بر اثر برخورد گلوله ها به سنگ، خرده سنگ ها مثل ترکش می پاشید تو سر و صورت مان. اوضاع حسابی قمر در عقرب شده بود. هر لحظه منتظر بودیم تیر بخوریم. یک لحظه چشمم خورد، به بی سیم سید ابراهیم. ما دوتا بی سیم داشتیم. یکی بی سیم داخلی گردان که داخل ماشین ماند و فرصت نکردیم بیاوریم.یکی هم بی سیم اصلی که بهش می گویند ام ان جی. ...💔... ⚪️ ادامہ دارد ... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff