گام دوم انقلاب
#چهارشنبه_های... #بر_اساس_واقعیت #قسمت_شانزدهم خانم حسینی قهوه سفارش داد من و لیلا نسکافه... هن
#چهارشنبه_های
#بر_اساس_واقعیت
#قسمت_هفدهم
بحث داشت به جاهای جالبش می رسید
که ایندفعه گوشی لیلا زنگ خورد عذر
خواهی کرد و گوشی رو از داخل کیفش
برداشت نمی دونم کی بود که با دیدن
شماره هول کرد! و از سر میز بلند شد
این کارهای پیش بینی نشده لیلا همیشه روال عادی همه چیز رو بهم می زد!
بعد چند لحظه خیلی با عجله اومد و کیفش رو برداشت و گفت: ببخشید من یه کار خیلی مهم برام پیش اومده شرمنده باید برم...
چشمهام گرد شد و گفتم: لیلا جان کجا؟!
بعد هم با اشاره ی ابرو بهش فهموندم خانم حسینی بخاطر ما وقت گذاشتن ...
نگاهی بهم کرد و گفت: نارنین جون شرمنده! کارواجبه!
بعد رو کرد به خانم حسینی و گفت: شما بقیه مباحث رو به نازنین توضیح بدید من از نازی می پرسم و بعد با سرعت نور از ما دور شد...
رفتار لیلا یه جوری شده بود! هیچ
وقت پیش نیومده بود رفیق نیمه راه
بشه! بهر حال دیگه هیچ کاری نمی
شد کرد! از خانم حسینی عذر خواهی
کردم و گفتم: ببخشید دیگه ظاهرا خیلی کارش مهم بوده وگرنه اینجوری نمی ذاشت بره...
خانم حسینی لبخندی زد و گفت: اشکالی نداره عزیزم اصلا میخوای بحث رو بذاریم برای یه وقت دیگه که لیلا هم باشه!
گفتم: اتفاقا فکر خوبیه با هم باشیم بحث جذابتر هست از خانم حسینی خدا حافظی کردم و با سرعت رفتم که به لیلا برسم هنوز به انتهای بوستان نرسیده بودم که لیلا رو دیدم ایستاده ومنتظر ماشین بود اومدم داد بزنم لیلا وایستا با هم بریم اما با صحنه ایی که دیدم خشکم زد!!!
یعنی درست می دیدم لیلا سوار ماشین شد!؟
چطور ممکنه!؟
نه امکان نداره!
لیلاهمچین کاری نمی کنه! نه... نه...
ولی چشمهام درست دیده بود امید بود...
چنان در بهت قرار گرفته بودم که نمی تونستم تکون بخورم...
با دستی که یکدفعه به شونه ام خورد پریدم!
خانم حسینی بود گفت: به دوستت نرسیدی بیا من می رسونمت...
چنان شوکه بودم که اصلا چیزی نگفتم خانم حسینی دستم رو گرفت و به سمت ماشین راه افتادیم...
انگار متوجه تغییر حالت من شده بود!
گفت: چیزی شده نازنین جان!
کمکی از دست من بر میاد؟
با اشاره ی سر گفتم: نه ...
ذهنم آشوب شده بود یعنی کسی که به لیلا زنگ زد امید بوده...
یعنی اینها با هم هماهنگ کرده بودند...
چرا لیلا هول شد ...
چرا امید با ماشینش اومده بود دنبال
لیلا...
و هزار چرای دیگه...
سوار ماشین خانم حسینی شدیم در سکوت کامل...
خانم حسینی که کاملا فهمیده بود چیزی شده سکوت کرد..
بعد از لحظاتی پرسید مسیرت کجاست نارنین جان؟
با بغض گفتم: نمیدونم...
از اول هم نمی دونستم تو چه مسیری دارم میرم...
خسته ام ازمسیرهای پرتکرار غلط...
خسته ام از آدم های چند بعدی....
و بعد هم زدم زیر گریه...
حالم دست خودم نبود...
چطور می تونستم از دوست خودم هم رو دست بخورم!
نویسنده:#سیده_زهرا_بهادر
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
11.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بدون تعارف امشب با خیاطی که یک دست و دو پای خود را در راه دفاع از حرم اهل بیت(ع) تقدیم کرد.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
6.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 برنامهی تلویزیونی «تماشاگه راز»، مستندی درخصوص شهید سید مرتضی آوینی
🔸شنبه تا چهارشنبه (۱۹ تا ۲۳ فروردین ۱۴۰۲)، هر شب از ساعت ۲۱ از شبکه افق سیما
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌷 امام صادق (علیه السلام) :
✍️ روزه دار دو شادى دارد :
1️⃣ يك شادى هنگام گشودن روزه اش.
2️⃣ شادى ديگر هنگام ديدار با پروردگارش.
📚( ميزان الحكمه ، ج6 ، ص394)
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
@Ostad_Shojaeسبک زندگی شاد 43.mp3
زمان:
حجم:
9.59M
🌷🌿🌷
🌿🌷
🌷
#سبک_زندگی_شاد ۴۳
😄مؤمنان حقیقی؛ اهل شوخی اند...
شوخی هایی نمکی اما متین!
سبکیِ روح و نرمشِ نَفْسشان را می توان در لابلای شوخی هایشان، حس کرد!
🌷🌿🌷
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻حکایت خنده دار آسیابان و الاغش
✍ شخصی وارد یک آسیاب گندم شد. دید آسیاب به گردن الاغ بسته شده و الاغ می چرخید و آسیاب کار می کرد و به گردن الاغ هم یک زنگوله آویزان بود.
🔸از آسیابان پرسید: برای چه به گردن الاغ زنگوله بسته اید؟ آسیابان گفت: برای اینکه اگر ایستاد، بدانم کار نمی کند.
🔸 دوباره پرسید: خب اگر الاغ ایستاد و سرش را تکان داد چه؟ آسیابان گفت: خواهشا این پدرسوخته بازی هارا به الاغ یاد نده!
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔻 خواب عجیبی که تعبیر شد!
✍همه شنیده ایم که میرزا رضا کرمانی قاتل ناصرالدین شاه بوده اما این اتفاق به خوابی بر می گردد که حاج سیاح چهار سال قبل (هنگامی که هم سلولی میرزا رضا بود) دید. او در خاطراتش می نویسد: خواب دیدم که سوار اسبی از طرف دروازه قزوین داخل تهران شدم ، در محلی که بعدها کارخانه بلور سازی بنا کردند. منار بسیار بلندی دیدم که مانند کوره آجر پزی پر از هیزم و چیزهای سوختنی است
🔸در این موقع ناصر الدین شاه با کبکبه و دبدبه سلطنتی پیدا شد و یکراست ببالای منار رفت ناگاه میرزا رضا (قاتل ناصرالدین شاه ) در پای منار پیدا شد و کبریتی کشیده آتش زد. شعله ای بسیار مهیب ببالا میرفت. ناگاه نگاه به بالا کردم دیدم شاه است در میان شعله ها سوخته و بزمین افتاد ، پس از آن شخصی را دیدم گفتند این شاه است
🔸نگاه کردم دیدم کلاه نمدی در سر و لباس کهنه کرباسی در بَر و کمربندی ریسمانی در کمر داشت و یک مو بر سر و صورت نداشت و کثافت کچلی تا گردنش را فرا گرفته و گیوه رعیتی در پا داشت. دیدم هنگام عصر است و آفتاب نزدیک بغروب. بناگاه خورشید غروب نمود ستارگان بزرگ در آسمان نمایان شدند که زمین را روشن کردند من بتعجیل اسب راندم بطرف منزلیکه در سر تخت حاجی سقا باشی، داشتم. در این حالت از خواب بیدار شدم
🔸 حالتم مشوش بود. میرزا رضا گفت: چه خبر است متوحشی؟ خوابم را برایش گفتم اما کبریت زننده را کتمان کردم (نگفتم میرزا رضا بود که کبریت زد). میرزا رضا پرسید صورت کبریت زننده را ندیدید؟ آیا من نبودم؟ به دروغ گفتم نه تو نبودی دست خود را بوسیده و گفت: انشاء الله که منم. فردا این خواب به تمام محبوسین بدون ذکر نام میرزا رضا گفته شد
📎: البته چند روز قبل از ترور ناصرالدین شاه، حاج سیاح که از حضور میرزا رضا در حرم حضرت عبدالعظیم با خبر شده بود،به صدر اعظم و بزرگان دربار،نامه ها نوشت و از سوء قصد احتمالی میرزا رضا خبر داد. او تلاش زیادی کرد که مانع این اتفاق شود(چون میدانست درباریان ظالم،به این بهانه چه ظلمها به رعیت خواهند کرد). ولی حکم الهی در صورتی که صادر شود هیچ امری نمی تواند جلوی آن را بگیرد. احدی به نامه ها و سخنان حاج سیاح توجهی نکرد و در سالگرد پنجاهمین سال سلطنت ناصرالدین شاه، خواب حاج سیاح تعبیر شد!
📚منبع: خاطرات حاج سیاح
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴صورتیها و بنفشها دو روی سکه تحریف، تزویر، نفاق و ریا هستند.
مراقب این منافقین جدید در پوسته انقلابی برای زدن انقلاب و انقلابیها باشید.
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
در جنگ جدید که عمق اعتقادات مردم هدف قرار گرفته باید همچون رئیسعلیها به موقع عمل کرد...
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
#اطلاعیه
※ مراسم احیا لیالی قدر
• با سخنرانی : استاد محمد شجاعی
• مناجات خوانی و احیاء:
سید حیدر موسوی/حاج حسن اسکندری
• دعای جوشن کبیر: حسین اناری
• قاری: سید مصطفی حسینی
• شاعر: حافظ ایمانی
• زمان: ۲۰ / ۲۲ / ۲۴ فروردین ماه
• ساعت ۲۳ الی ۲:۳۰ بامداد.
• مکان: ونک، بزرگراه شهید حقانی، خیابان سرو، ضلع جنوبی ایستگاه مترو شهید حقانی، موزه ملی انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، مسجد جامع خرمشهر
پخش زنده تصویری از:
آپارات | سایت منتظر
پخش زنده صوتی:
رادیو منتظر
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff