eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
193.9هزار عکس
134.5هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌸🌿 وقتی خودتان باشید و با آنچه که هستید و آنچه که انجام می‌دهید در جنگ نباشید جذاب و گیرا می‌شوید. وقتی برایتان اهمیت نداشته باشد که مورد تأیید دیگران باشید، دیر یا زود تأیید می شوید و در جمع، دوست داشتنی خواهید بود. شما مورد احترام و تأیید دیگران قرار می‌گیرید چون نیاز به تأیید دیگران را رها می‌کنید. این مسئله چنان ارتعاشی به جهان آفرینش می فرستد که از نتیجه آن شگفت زده می‌شوید. برای هماهنگی با جهان آفرینش، تنها کسی که باید تأیید و خشنودی او برایتان مهم باشد، آفریننده ی شماست. 🌊 آقای روان شناس ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
6.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹🔹👌🏼🔹🔹 🔸 بی عُرضه نباش! 📽 👌🏼 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
✨ هیچ کسی بی برنامه وارد زندگی ات نمی‌شود. هر کسی در زندگی تو نقشی دارد: بعضی مجازات و تاوان، بعضی آزمون و امتحان، بعضی هدیه و ارمغان! ‍‌ ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─ ✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ 💞 خواهر برادری 😍 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بود» ⏪ بخش ۸۵: هیاهوی ترسناک فضا، فریادهای ملتهب مردم و آن بوی مشمئز
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بود» ⏪ بخش ۸۶: با لرزی شدید در چهار ستون بدنم چشم باز کردم. خیس عرق بودم، بی اختیار از شدت سرما می لرزیدم. سنگینی پتو بر شانه هایم حکم کوه داشت. یادم نمی آمد که چه از سر گذرانده بودم. نگاهم تار بود. چندین بار پلک زدم بلکه مسیر تماشایم هموار شود و بالأخره در محدوده ی نگاهم، فضایی نیمه تاریک قرار گرفت که اصلاً آشنا به نظر نمی رسید. عزم برخاستن کردم که جزء به جزء جانم درد را فریاد زد. ناله کنان روی تشک چسبیده به زمین نشستم. از فرط ضعف، چشمانم برای ثانیه ای تاریک شد. سرما امان نمی داد؛ انگار زمستان در اتاق قدم می زد. پتو را حریصانه چسبیدم. نگاهم که بر چادر مچاله ام گوشه ی دیوار نشست، تمام آن مصیبت ها را به خاطر آوردم و آن اتفاقات شوم بر کالبد حافظه ام آوار شدند. وای! فلش! زندگی برادرم در گرو آن فلش بود. دست در جیبم فروبردم. وحشت بر احوالم دوید. خبری از فلش نبود. به سرعت پتو را کنار زدم. تمام جیب ها را زیر رو کردم، اما نشانی از فلش و گوشی وجود نداشت. به حتم، هنگام تصادف از جیبم افتاده بودند. صدای به هم خوردن دندان هایم از فرط ترس و سرما، در سکوت فضا می پیچید. نگاهی مضطرب به اطراف انداختم. اتاقی موکت پوش که چهار پایه ای کوچک کنج دیوارش قرار داشت. این جا کجا بود؟ اصلاً من این جا چه کار می کردم؟! ته مانده ی اتفاقات را در ذهنم مرور کردم؛ راننده و حالا این چهار دیواری. نگاهم به باند دور زانویم افتاد. نو بود. دعا می کردم پای پدر برای حفظ جانم در میان باشد. اما نه... نمی توانستم مثبت فکر کنم. خیالم به خباثت ناشناس می پرید؛ این که باز من را به بازی جدیدی هل داده است. پنجره ای بزرگ روی دیوار پشت سرم قرار داشت. دست به لبه اش گرفتم و دردناک از جایم برخاستم. نمی دانستم شب است یا سحر. پنجره با میله های بلند جوشکاری شده بود. در فضای نیمه تاریک آن طرف پنجره، حیاط خلوتی سرپوشیده قرار داشت که حکایت از خانه ای ویلایی می کرد. با صدایی بی جان فریاد زدم: _ کمک! یک بار... دو بار... سه بار... هیچ پاسخی نیامد. آشوب قلبم هزار برابر شد. در کدام جهنم دره گیر افتاده بودم؟ حسی می گفت که این چهار دیواری از درایت پدر نیست که اگر بود این گونه این جا رها نمی شدم. مضطرب به طرف در رفتم. دستگیره را چندین بار تکان دادم. قفل بود. اشک از چشمانم سرازیر شد. انگار که آتش به جانم افتاده باشد، مشت بر در کوبیدم و فریاد زدم، اما هیچ موجود زنده ای در آن حوالی وجود نداشت. عنان زار زدن از کفم پرید. چون مادران کودک مرده، تکیه زده به در روی زمین لیز خوردم و های های ضجه زدم؛ آن قدر عمیق که ته مانده ی توانم محو شد و جنین شده روی موکت سرد اتاق آرام گرفتم. نمی دانم چه قدر در آن حالت بودم که ناگهان صدایی از بیرون در من را به خود آورد. ضربان قلبم سر به فلک می کشید. کسی پشت در بود. به سرعت از جایم بلند شدم. دندان هایم از فرط درد روی هم ساییده می شد. نگاهی فرز به اطراف انداختم. چهار پایه ی کوچک را از کنار دیوار برداشتم. آشوب اعصاب، اجازه ی درست فکر کردن را نمی داد. چسبیده به دیوار، کنار در پناه گرفتم. صدای نشستن کلید را در قفل شنیدم. سلول به سلولم از وحشت می لرزید. سرما در جانم دوید. کلید چرخید. چهار پایه را بالا آوردم. دستگیره پایین آمد. در باز شد. مردی پا در حریم اتاق گذاشت. هیبت مردانه اش را در چهار چوب دیدم، دستانم نیرو گرفت. چشم بستم و جیغ کشان، چهار پایه را با تمام توان بر سرش کوبیم. آخی بلند گفت و تعادل از کف داد. بی تعلل هلش دادم. نقش زمین شد. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
عشق یعنی تشنه ای خود نيز اگر واگذاری آب را بر تشنه تر «مولوی» ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🍀 آسوده باش! ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید ایرانی عصر عاشورا در کربلا در رکاب حضرت سید الشهدا! ...🌷... /یاد یاران ………………………………… ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
11.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در پاسخ به کسانی که می گویند: هر کسی را با هر شرایطی و به هر نحوی باید به اماکن مذهبی، مساجد و هیئت ها جذب کرد! ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🌸🌿 زندگی، عمر کردن نیست، رشد کردن است. عمر کردن کاری است که از همه ی موجودات زنده برمی‌آید. اما رشد کردن هدف والای انسان است که عده ی معدودی می‌توانند ادعایش را داشته باشند. زندگی بدون رشد کردن بی معناست و رشد کردن، بدون رنج، ناممکن! خدا در قرآن فرمود: «لَقَد خَلَقنَا الإنسانَ فی کَبَد» «ما انسان را در رنج آفریدیم!» از رنج های زندگی ات مرنج و رو برمتاب. با آن ها مبارزه و از آن ها عبور کن که رشد تو در همین است! 🌊 آقای روان شناس ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌿🌿🌹🌿🌿 تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی تا شب نرود صبح پدیدار نباشد آهنگ دراز شب رنجوری مشتاق با آن نتوان گفت که بیدار نباشد مرغان قفس را اَلَمی باشد و شوقی کان مرغ نداند که گرفتار نباشد دل آینه ی صورت غیب است و لیکن شرط است که بر آینه زنگار نباشد آن را که بصارت نبود یوسف صدیق جایی بفروشد که خریدار نباشد «سعدی» ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
5.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌳🍃 🦅 🍃🌲 یک دقیقه پرواز بر بال های عقاب 🌿 ┄┅♦️ گام دوم انقلاب♦️┅┄ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff