طالبان؛در بازی قدرت افغانستان چه نقشی دارد؟
از مدتها قبل کشورهایی چون ایران؛روسیه؛امریک و برخی از کشورهای حوزه خلیج فارس دنبال برقراری روابط با گروهی بوده که عملا نیمی از خاک افغانستان را در اختیار دارد؛لاکن در حکومت کابل و لوی جرگه بدون سهم ماند!
اما طالبان چرا در افغانستان از چنین قدرت و پشتوانه سیاسی نظامی برخوردار بوده که کشورهای مهم با انها وارد تعامل و گفتگو میشوند؟
سوابق گفتگو با طالبان تقریبا به حدود دودهه قبل برمیگردد.
زمانی که امریکا به این کشور حمله نظامی نمود و تقریبا اکثر اگاهان سیاسی پدیده طالب را تمام شده دانستند؛روسها اولین کسانی بوده که در خفا با طالبان وارد منازعات سیاسی و پشتیبانی شدند.
شاید به تشکیل الترناتیوی در مقابل دولت مرکزی کابل که با امریکا بسته بود؛فکر میکردند!
صرف نظر از تحلیل دلیل نوع ارتباط کشورها با طالبان؛اکنون و پس از بیش از دو دهه اشغال سرزمین فغانستان توسط امریکا؛اکثرا قائل به واقعیت قدرتی بنام طالبان بوده که مقابل زورگویی و خوی استکباری ابر قدرت دنیا ایستاد و باعث شد به عنوان یک مولفه قدرت قبول نمایند!
دوره ترامپ؛فراز و نشیب زیادی با طالبان داشت.
زمانی با پرتاب بمب مادر و با بمبارانهای وحشتاک و کشتار زنان و کودکان؛ سعی کردند طالبان را وادار به پذیرش خواسته امریکا کنند.
اما نتیجه نداد و مجبور به گزینش راه تعامل و گفتگو شدند.
بارها در دوحه و ترکیه جلسات امریکا با نمایندگان طالب برگزار شد.
در اخرین نشست تبلیغات زیادی از سوی نماینده امریکا بنام خلیل زاد صورت گرفت و گفته شد ترامپ هم اماده دیدار با نماینده طالبان هست!
اما نتیجه گفتگوها مسیری جز شکست برای امریکایی ها نداشت و حتی خلیل زاد هم از چشم ترامپ افتاد و دیگر ان ادم پر نفوذ و پرکار و متخصص افغانستان در دستگاه دیپلماسی نبود!
پدیده طالبان بعد از یازده سپتامبر تغییر ماهیت داد و به نوعی تبدیل به شعار پنهان و خواسته قلبی اکثر افغانها در اخراج بیگانه و ارتش اشغالگر امریکا و ناتو گشت!
همه سوالها و پیچیدگی ماجرای طالب را شاید در فرهنگ ازادمنشی و نفرت افغانها از سلطه بیگانه بر کشورشان بتوان تحلیل نمود.
ملتی که بارها اشغالگری انگلیس؛روسیه؛و برخی از همسایگان شرقی خودش را با ایستادگی و مقاومت پاسخ داداینبار قصد دارد امریکای جنایتکار را از سرزمین خودش بیرون براند.
در خبرها شنیده شدبین طالبان و نمایندگان برخی کشورهای منطقه در مسکو نشست هایی در حال انجام است.
طرف گفتگو روسها؛ایران و برخی از کشورهای خاورمیانه با سران طالبان بوده تا دورنمایی از سهم گیری در دولت کابل را بررسی کنند.
طالبان بارها اعلام کردند اگر امریکا بدون قید و شرط کشورشان را ترک کنند؛انها نیز با دولت مرکزی اشرف غنی وارد گفتگو و همکاری متقابل به منظور ایجاد ارامش و امنیت در افغانستان هستند.
از نظر طالبان؛این امریکاست که باعث بروز ناامنی و جنگهای داخلی گردید واگر به اشغالگری و بیرون بردن نیروهای ارتش اقدام کنند؛ملت افغان با صلح و صفا کنار هم به سازندگی اقدام خواهند نمود.
شاید پرسیده شود طالبان چگونه در مقابل امریکا ایستاد که اکنون تبدیل به مولفه قدرت بلامنازعه گردید؟
گروه طالبان بعد از اشغالگری امریکا؛تغییر ماهیت دادو میتوان گفت ساختارفعلی و نگرش سیاسی متشکل از اکثر گروهها و جریانات جهادی دوره جنگ با روسهاست.
انچه امریکا به منظور اشغال افغانستان درست نمود؛دیگر ماهیت سازمان سیاسی همکار برای اشغالگری را نداشته و تبدیل به الترناتیوی قدرتمند در مقابل زورگویی استکبار گردید!
طالبان فعلی؛ماهیت طالبان یازده سپتامبر را ندارد و اگر دیده شد بر نیمی از این سرزمین تسلط کامل دارد؛نشان از تعامل و تفاهم و اتحادی است که افغانها
در مبارزه با اشغالگری کشورشان پیش گرفته اند!
شاید به جرات بتوان گفت حتی در سیستم دولت کابل و پلیس و ارتش افغانستان نیز نگرش ضد اشغالگری وجود دارد بطوری که در خفا از عمل طالبان برای بیرون راندن ارتش اشغالگر از کشورشان استقبال و حمایت میکنند.
روحیه ملت افغان؛بیگانه ستیزی بوده و ازاینکه کشورشان توسط یک یا چند کشور خارجی اداره شود؛سازگاری ندارند!
انچه این روزها در باره گفتگو با طالبان مطرح میشود؛شاید حاصل نگرش و تغییر سیاست ناتو هم باشد!
به هرحال دوره های متفاوت جنگ و گریز و مذاکره با طالبان را امریکا تجربه نمود و اکنون به عینه متوجه نارضایتی عامه افغانها گردید.
امریکا چاره ای جز ترک کشور افغانها را ندارد و طالبان نیز بخش عظیمی از مردم بوده و باید در حکومت مرکزی سهم بگیرند!
#طالبان_مولفه_قدرت
#امریکا_باید_از_منطقه_برود
#علی_سبحانی
🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️
🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff