eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
189.3هزار عکس
131.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴وقتی خدا انقلاب کرد 🔹تقریبا تمام بدنش خالکوبی بود؛ تصویری از رضا خان روی شکم و پس از سقوط رضا پهلوی، تصویری از محمدرضا پهلوی به همراه تاج پادشاهی و دو پرچم شیر و خورشیدنشان بر روی سینه و تصویر دیگری از محمدرضا پهلوی بر روی دست داشت. 🔹عضو هیئت‌رئیسه جمعیت «قیام رستاخیز 28 مرداد»(عنوانی که طرفداران محمدرضا پهلوی برای توصیف کودتای 28 مرداد به کار می‌بردند) بود و به پاس خدماتش در کودتای 28 مرداد از وزارت جنگ شاهنشاهی مدال درجه 2 رستاخیز گرفته بود. اما 11 آبان 1342 وقتی در میدان تیر پادگان حشمتیه تهران، گلوله‌ها تصاویر پدر و پسر پهلوی را روی بدنش سوراخ کردند و به قلبش رسیدند معلوم شد برخلاف جسمش آنچه در قلب و جان «» حک شده نه دودمان پهلوی که خاندان نبوی(ص) بود. 🔹مردی که جایگاهش در نسبت با خاندان پهلوی را کنار گذاشت، به ایمان قلبی‌اش رو کرد و دست آخر حاضر نشد علیه امام خمینی(ره) جمله‌ای بر زبان بیاورد. انقلاب خمینی(ره) شاید اولین جلوه‌های خود را آنجا نشان داد؛ در سفر یک فرد از ناسوت به ملکوت. 🔹15 دی 1357 تنها یک روز از آمدن _هایزر به ایران با هدف ساماندهی ارتش شاهنشاهی برای کودتا می‌گذشت که ویلیام سالیوان سفیر وقت آمریکا در تهران طی اولین جلسه رسمی خود با‌ هایزر ارزیابی ناامیدکننده‌اش را از ارتش ایران بیان کرد و گفت: «ارتش ایران به جایی رسیده است که توان انجام هیچ کاری را ندارد.» 🔹خبری که پذیرشش برای‌هایزر سخت بود اما 4 روز بعد، پس از گفت‌وگو با برخی فرماندهان ارشد ارتش او نیز تقریبا به همین نتیجه رسیده بود.‌هایزر در گزارش 19 دی 1357 خود از اوضاع ارتش ایران نوشت: «این که ارتش یک ضعف عمومی داشت انکارناپذیر بود. ارتش آموزش ندیده بود که فی نفسه مشکلات را حل کند. ارتش به رهبری پر قدرتی متکی بود که در وجود شاه و آمریکا خلاصه شده بود.» 🔹با چنین ارتشی در آن زمان کوچک‌ترین حمله نظامی خارجی می‌توانست فاتحه یکپارچگی ایران را بخواند اما مدتی بعد در اوج هرج و مرج‌های اول انقلاب، وقتی رژیم بعث عراق با چراغ سبز آمریکا به ایران حمله کرد، تاریخ جور دیگری رقم خورد. جنگي که فرماندهان بلندپایه نظامی عراق با توجه به از هم گسیختگی ارتش ایران، مدت زمانش را حداکثر 6 ماه و با پیروزی صدام پیش‌بینی می‌کردند، 96 ماه طول کشيد تا به‌عنوان طولاني‌ترين جنگ قرن بيستم شناخته شود و البته چیزی که صدام هرگز به آن دست نیافت پیروزی در جنگ بود! 🔹انقلاب این بار از جوانان غیرنظامی و جنگ‌ندیده آن روزگار، سربازان و فرماندهانی کارکشته ساخت که محاسبات ارتش بعث صدام و حامیان اروپایی و آمریکایی‌اش را کاملا به هم ریخت. 🔹«نزار الخزرجي» رئيس ‌ستاد مشترک ارتش وقت عراق درباره روزهاي پاياني جنگ و صفوف متراکم رزمندگان ایرانی در جبهه به روزنامه «الحيات» می‌گوید: «اين احتمال وجود داشت که جبهه عراق از هم فرو بپاشد. عراق نمي‌توانست ادامه بدهد، چون درآمدهايمان ته کشيده بود و بدهي‌هايمان وحشتناک شده و تلفات انساني‌مان به نسبت جمعيت کشور بالا رفته بود. در حالي که در طرف مقابل، ايراني‌ها از نظر عددي بر ما برتري داشتند.» 🔹ظاهرا طیب حاج‌رضایی تنها مسافر آن سفر نبود، این سِیری جمعی بود؛ در انقلاب خمینی(ره) یک ملت برای خدا از خود می‌گذشت. 🔹صبح روز 22 بهمن 1357 امیرحسین ربیعی، ارتشبد نظام شاهنشاهی برای فرار از وطن به هر دری می‌زد تا جایی که به اسحاق سگو(مستشار ارتش اسرائیل در ایران) رو زد و گفت: «لطفاً حواستان باشد که مرا هم ببرید.» البته این کار ربیعی در مقایسه با واکنش معاونِ سپهبد ناصر مقدم(رئیس‌وقت ساواک) آبرومندانه‌تر بود. او همان روز به دست و پای گیزی تزفریر(نماینده موساد در ایران) افتاده بود و التماس می‌کرد: «خواهش می‌کنم، اگر راهی برای خروج داری مرا هم با خود ببر.» 🔹امیرحسین ربیعی فرمانده نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی بود. فارغ از هر ابتکار و اعتماد به نفسی، سعی کرده بود همه چیز در نیروهای تحت امرش تقلیدی از نیروی هوایی آمریکا باشد؛ تا جایی که‌ هایزر می‌گوید: «حتی شکل اسکادران‌های هوایی او از شیوه‌های آمریکایی تقلید شده بود.» ✍ادامه دارد...