eitaa logo
گام دوم انقلاب
2.6هزار دنبال‌کننده
188.8هزار عکس
130.7هزار ویدیو
1.5هزار فایل
🇮🇷🇮🇶🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇾🇪 امام خامنه ای: شما افسران جنگ نرم هستید جنگ نرم مرد میخواهد. دیروز نوبت شهدا بود در جنگ سخت.. وامروز نوبت ماست در جنگ نرم ارتباط با مدیر @hgh1345 آیدی تبادل و تبلیغات @hgh1345
مشاهده در ایتا
دانلود
AUD-20220317-WA0002.mp3
5.82M
" زیارت آل یاسین " 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌️ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
زیارت عاشورا - حسین حقیقی.mp3
16.55M
🏴 زیارت عاشورای زیبا 🎙 با صدای: حسین حقیقی ⏰ زمان ۱۱ دقیقه ⚫کانال گام دوم انقلاب ✌ ⚫https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 بسم الله الرحمن الرحیم 🌺 🌺 لا اله الا الله الملک الحق المبین 🌺 🌹سلام بر همراهان عزیز 🌈امروز پنجشنبه 🔷 ۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ 🔷 ۶ شوال ۱۴۴۴ 🔷 ۲۷ آوریل ۲۰۲۳ 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
اے فطرس‌فردوس‌ در ایݩ صُبحِ‌حسینــى از مـا برساݩ ‌محـضرارباب‌سلامـى 🍃 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
❣ 📖 السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا مُحْیِیَ مَعَالِمِ الدِّینِ وَ أَهْلِهِ...✋ 🍃سلام بر تو و نَفَس مسیحایی تو که روح زندگی را در کالبد مرده ی نشانه های دین خدا می دمد تا قلب اهالی ایمان با تپشی عاشقانه زندگی حقیقی را از سر بگیرند. 📚 صحیفه مهدیه،زیارت حضرت صاحب الامر در سرداب مقدس، ص610. 🤲 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 «عقل مردم آخرالزمان» 👤 آیت الله فاطمی‌نیا 🔸 خداوند به مردم یه عقل خاصی داده، با اینکه امامشان را نمی‌بینند ولی اینقدر معتقدند که انگار او را می‌بینند... 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🌷امام حسین عليه السلام: بی گمان شیعیان ما، دلهایشان از هر خیانت، کینه و فریبکاری پاک است. 📗بحار الأنوار ج۶۵ ص۱۵۳
jaaar.com_Kayhan_1402-2-7.pdf
10.49M
بسم الله الرحمن الرحیم تمام صفحات روزنامه کیهان امروز پنجشنبه ۷ اردیبهشت ۱‌۴۰۲ اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌️وضعیت داغون مسیح علینژاد بعد از شکست شورای همبستگی اپوزیسیون ! (فقط گریه نکرد ) ⭕️مجری : مردم سوال میکنن چطور میشه به این شش نفر که نتوانستند در این چند ماه در بین خودشان ، یک مکانیزم دموکراسی تشکیل بدن ، در مورد یک کشور به اون ها اعتماد کرد ؟ 🔺️علینژاد : من شرمندم و خجالت میکشم ! 🔻علینژاد : اطرافیان و نزدیکان پهلوی واژه رد صلاحیت و شورای نگهبان را مثل پتک بر سر افراد شورا زدن و این ما رو زخمی‌کرد ! آن های نازنین بنیادی را تحقیر کردند ! 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴خصوصیات تاثیر گذارترین زن امروز ایران از نظر براندازان 🔻همسری چهل ساله پهلوی 🔻ول گشتن با اموال مردم ایران که توسط مادر شوهر به انها اهدا می‌شود 🔻زن یک بیکار 🔻دوستی وخیانت با سوپراستارهای پورن و انتشار تصاویر آنها در دنیای مجازی عمق اثر گذاری در اثر گذارترین زن جریان زن زندگی آزادی 🤪 ✍عالیه سادات 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
🔴آذری جهرمی برای تخریب پیام‌رسان‌های داخلی تیک سوم رو مطرح کرد. ولی زارع‌پور پیام‌رسان‌های داخلی رو بهم وصل کرد بدون اینکه ذره‌ای اطلاعات مردم به خطر بیفته. بین کسی که قصدش کار نکردنه و کسی که میخواد کار کنه، همینقدر فاصله است. اختلاف سطح سواد تیم جهرمی و زارع‌پور هم عیان شد! 👤 احمد کارآمد 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 | 🔸️تا میتوانید از یاد این شهیدان استفاده کنید... ‎‎‌‌‎‎🌹🍃🌹🍃 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰تذکراتی دارم به روحانیت عزیز 🔹برادران روحانی ما شایسته است، عالم به زمان باشند. 🎙استاد شهید بهشتی 📡|با انتشار این پست، شما نیز تبیین کنید| 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff
گام دوم انقلاب
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۱۸: با همان دستانِ خونی به گندمزار خیس موهایش چنگ زد. سعی
┄┅═🍃🌷🍃═┅┄ 📚 «مثـل بیـروت بـود» ⏪ بخش ۱۹: تکیه زده به مبل و با ذهنی آشفته به بهانه گیری های بچگانه دانیال در طول باند پیچ شدن دست هایش نگاه می کردم. _ آقا دانیال عجله نکنید. به طاها زنگ زدم، گفت می آد و شما رو می رسونه بیمارستان. بابت ماشین هم متأسفم! اون قدر یهویی از ماشین پریدین بیرون که گفتم خدایی نکرده اتفاق وحشتناکی افتاده، از طرفی هم می دونستم که با اون شلوغی حالا حالاها بهتون نمی رسم؛ واسه همین هم نتونستم به اعصابم مسلط باشم و همون جا ولش کردم. طاها گفت می ره کارهاش رو انجام می ده و از خودروگاه درش می آره. نمی دانم چه قدر بهانه ام قانع کننده بود. سرش را به زیر انداخت. ـــ همه تون توی زحمت افتادین. بابت امروز هم ازتون ممنونم. شاید اگه ماشین رو همون جا ول نمی کردین و دیر می رسیدین، من الآن این جا نبودم. چشمان پر سؤال پروین به من دوخته شد. ــــ مگه امروز چی شده؟ صدای زنگ در باز کن بلند شد. طاها بود. بعد از رساندن دانیال به بیمارستان، همراه برادرم راهی خانه شدم. در مسیر مدام اتفاقات از سر گذشته، جلوی چشمانم رژه می رفت و تنها ماندن دانیال کنار خواهرش برایم هزار فکر ترسناک می ساخت. برای دیدن پدر باید تا شب صبوری می‌کردم و این شاید زمان را از کفم می ربود. پس باید به طاها می گفتم؛ اما اگر... اگر... ولی محال بود که آن جغد شوم چیزی از حرف هایم بفهمد. دلشوره داشتم. مدام کلمات را روی زبان مزه می کردم و هی قورتشان می‌دادم. ــــ طاها، امروز یه اتفاقی افتاد. نگاهی سؤالی به تشویشم انداخت. دهان به گفتن گشودم که تلگرام صدایم زد. همان ناشناس بود. ملتهب پیام را گشودم. خشکم زد. عکس هایی از من، طاها و دانیال بود؛ دقایقی قبل در حیاط بیمارستان با دایره ای قرمز به دور سر مرد مو طلایی. وجودم سراسر نبض شد. گوشی ام زنگ خورد؛ باز هم همان شماره ی عجیب. با تردید جواب دادم. این بار کلمه ای کشدار با طعم تهدید در گوشم خواند. ــــ هیییییییس! باورم نمی شد. چه طور امکان داشت؟! او ذهن خوانی می دانست؟! حس امنیت از سلول هایم پرید. طاها همچنان منتظر شنیدن بود و من دیگر شجاعتی برای بیانش نداشتم. مشتی جمله ردیف کردم و از بی حواسی دانیال که ممکن بود منجر به تصادفی وحشتناک شود. آن شب با همه ی شب های عمرم تفاوت داشت. دیگر آرامش حوالی خیالم پر نمی زد. در سکوت خواب زده ی خانه و چسبیده به تخت، تک تک اتفاقات را مرور کردم؛ آن تماس ها، آن عکس‌ها، آن تصادف، آن... نمی‌توانستم آرام بگیرم. دانیال یک پسرِ مو طلایی عادی نبود. حاج اسماعیل یک مردِ پخته ی عادی نبود. طاها یک جوانِ مذهبی عادی نبود. من هم نبودم؛ من دخترِ یک فرمانده و خواهرِ یک سبزپوش بودم از نیروی قدس سپاه، که حتی نامش متفاوت بود. حق داشتم بترسم، به خدا حق داشتم به اندازه ی تمام آدم های زمین بترسم. برای خودم نمی ترسیدم؛ برای جان سه مردی می‌ترسیدم که خار بودند در چشم دشمن. خواب به چشمم نمی‌آمد. افکارم نظم نمی یافت. بی هدف در فضای مجازی پرسه می زدم. باز هم خبری بودار از بازداشت یک خبرنگارِ ساده و فعال مَدنی در فضای سرد مجازی دست به دست می‌شد؛ خبری که طبق معمول و به لطف چند بازیگر، هشتگ آزادی زیرش می خورد. وضعیت فائزه را باز کردم. به لطف قلم رسایی که داشت، در وصف مظلومیت خبرنگار دستگیر شده، شاهنامه ای متأثر کننده سروده بود؛ قصه ای گریه دار از خبرنگاری مظلوم که یک اشتباه نوشتاری، او را به زندان اِوین هُل داد. از این همه جهل حیران مانده بودم. همیشه تفکرات این دختر برایم عجیب بود. یک نویسنده ی جوان که منابع اطلاعاتی اش خلاصه می شدند در برنامه های خاص ماهواره ای، شبکه های خاص مجازی و افراد خاص سیاسی. اصلاً انگار خلق شده بود تا به ساز دیگران برقصد. ⏪ ادامه دارد... ................................. 🌳 🔴کانال گام دوم انقلاب ✌ 🔴https://eitaa.com/joinchat/3861577738C3c3b839fff