eitaa logo
رصد
496 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
19 فایل
هویت مجازی برای تبیین،ترویج وتحقق بیانیه گام دوم انقلاب @Qwert123456
مشاهده در ایتا
دانلود
*🇮🇷آیت الله یزدی فقیهی بزرگ و با تجارب در نظام اسلامی و سوابق مبارزاتی فراوان می‌باشند که همواره همراه و رهبری بوده و هستند و از موضع تقویت حوزه دیدگاه‌های خود را با شفافیت و اعلام می‌کنند و در بیان مسائل مورد نیاز با هیچکس تعارف ندارند!* (آیت‌الله کعبی؛ عضو مجلس خبرگان رهبری) و اما برانداز مدعی که امید به استمرار قدرت و نفوذشان در مراکز حساس و نظام در انقلاب به درایت رهبر حکیم و رویش‌های انقلاب اسلامی، هر روز کمتر می‌شود، تمام تلاششان را برای رفع موانع در آینده انجام می‌دهند و جهت تحقق اهداف شومشان تمام مهره‌هایشان را در این شطرنج به کار می‌گیرند و از هیچ اقدام مشروع و نامشروعی در این راستا دریغ نخواهند کرد! آری فریادهای افشاگرانه جریان انقلابی باید خاموش گردد، پس باید به برود؛ نهاد استراتژیک باید تضعیف گردد، پس حفظه الله تعالی باید بشود؛ باید نفوذش در جامعه اسلامی را از دست بدهد، پس باید و مدرسین و معممین جدیدی تأسیس و تنظیم بشوند تا مشروعیت و فتنه‌گران فراهم بشود و نظام اسلامی زیر سوال برود! سید محمد جواد علوی طباطبائی بروجردی، شیخ محمد جواد فاضل لنکرانی، شیخ محسن غرویان، شیخ مهدی هادوی تهرانی، شیخ مرتضی سعید جوادی آملی، سید حسن مصطفوی و امثالهم همگی مهره‌های این در حوزه‌ علمیه هستند! مراقب پیرامون خود باشید؛ تشخیص حق و باطل در زمان غیبت کبرای صاحب الزمان عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف نائب بر حق او، ولی‌امر مسلمین است! @gamedovomvhv
و دوستی خاله خرسه‌ی اصولگراها- قسمت دوم ✅ جوان مؤمن انقلابی و دوقطبی‌های قلابی 🔻مرزبندی و اصلاً از کجا در آمد؟ سخن درباره واقعیت این جریانات است، نه دو مفهوم زیبای اصول‌گرایی و اصلاح‌طلبی. مرور تاریخچه دعواهای سیاسی کشور از مجمع و جامعه گرفته تا چپ و راست، فرصت دیگری می‌طلبد. همچنین مقایسه عمل دو جریان با ادعا و نام‌شان (اصول و اصلاح) بحث دیگری است. 🔻فعلاً می‌خواهیم بپرسیم چرا این دو جریان و رسانه‌هایشان می‌خواهند همه چیز را ذیل این رقیب‌تراشی دوقطبی تفسیر کنند؟ آخر از نظر این دو جریان، ظهور هیچ شخص و جریان دیگری در کشور معنی ندارد جز این که: ▫️یا وابسته به این دو باشد (که البته از نظر ما، هم این گزینه و طبیعتاً بعدی‌ها هیچکدام ذاتاً جرم نیست اما فضلی هم نیست) ▫️یا ویرایشی از این دو باشد (مثل نواصولگرایی) ▫️یا رسماً وسط لحاف بخوابد و هر از گاهی لحاف را از یک سمت بکشد (مثل روحانی و شعار استفاده از معتدلان دو جناح) ▫️یا در خدمت دسته بالا باشد و مثلاً معتدل باشد (مثل لاریجانی) ▫️یا اگر جزو معتدلان این دو طیف نیست (خوب یا بد) جزو افراطیون‌شان محسوب شود ▫️یا اگر جزو افراطیونِ داخل دو طیف نیست، رسماً یک افراطی خطرناک یا فرد بی‌هویت قابل ترحم تلقی شود ▫️و... خلاصه هرچه هست و هرکجا هست باید بر اساس این دو نقطه اصلی (اصولگرایان و اصلاح‌طلبان) مکان‌یابی و فهم شود. هیچ معنای مستقل و هویت پایداری فراتر از این دو نباید معنا یابد! 🔻البته هیچ عیب ندارد که تصور کنیم دو جریان مخالف و متفاوت در فضای کشور وجود دارد، اما به‌ این شرط که این همه شبیه همدیگر نباشند؛ چون: ▫️هر دو اهل تسلیم در برابر غرب هستند (برجام و مدافعان سرسخت اصولگرایش را به یاد بیاورید) هرچند یکی غرب را رسماً قبله آمال بداند و آن دیگری از باب انجام تکلیف به دامن غرب بیفتد! ▫️هر دو دچار اَشرافیت و بی‌توجهی به دردهای عامه مردم‌اند و ایضاً دارای ردپاهای کلان در فسادها و تبعیض‌ها. ▫️هر دو کارگزار یا خدمتگزار برنامه‌های موسوم به توسعه هستند و برای اداره کشور طرحی تحولی مبتنی بر آرمان‌ها ندارند. (مقایسه کنید محتوای اجرایی برنامه‌ها -و نه ادعاهای- مرحوم هاشمی را با روحانی و با قالیباف و مجلس ششم، و نهم و...) ▫️هر دو در بایکوت موضوعات ملی و انقلابی و تقلیل سیاست‌ورزی به رقابت سیاسی بین خودشان مشترکند (مثلاً هرگز دیده‌اید هر یک از این دو جریان درباره اقتصاد مقاومتی موضع یا تحلیلی رسمی داشته باشد؟ یا در حوزه فرهنگ جز مسائلی مثل کنسرت و ورود زنان به ورزشگاه، تئوری و برنامه و چشم‌اندازی قاطع بدهد؟) که صدالبته در این زمینه باز دست مثلاً اصلاحاتی‌ها از حرف‌های آکادمیک پرتر است. ▫️ و... 🔻اما چاره چیست؟ آن اصولگرایی حقیقی که رهبری توصیف کرده چگونه محقق می‌شود؟ چند جواب می‌شود داد: ▫️حفظ دوقطبی قبلی و حذف صورت مسأله! ▫️نفی مطلق جریانات موجود (خوراک مشترک ضدانقلاب و نخبگان انقلابی تنزه‌طلب!). ▫️ایجاد جریان سوم (ایده‌ای که بارها شکست خورده است؛ یا باز به یکی از دو سمت غش کرده و یا نتوانسته در رقابت نابرابر و سنتی این دو جریان، پرچم پرزوری بلند کند. چون خواسته سوم باشد و نه خودش!) ▫️و یا ایجاد ! یعنی جریانی که دنباله و حاشیه نیست.‌ هویت و البته کارنامه مستقل دارد، آن هم نه فقط در سیاست، بلکه در همه عرصه‌ها. جریان اول یعنی جریانی که: فکر و آرمان برآمده از انقلاب (نه گزاره‌ها و مشهورات مبتذل سیاسیون) دارد. اهل نقد صریح (و نه نفی مطلقِ) جریانات موجود سیاسی است. با شجاعت و عملگرایی وارد خدمت در موضوعات اولویت‌دار کشور می‌شود (نه این که به دعواهای صوری یا جدی اصولگرا و اصلاح‌طلب بپردازد) ارتباطات و عملکرد مردمی و نخبگانی گسترده دارد (به سیاستمداران و حزب‌بازی و... دلخوش نیست). 🔻جریان اول یا بخوانید جریان نه لزوماً در عرض جریانات سیاسی، بلکه فراتر از آن‌ها باید در فکر پیگیری مطالبات مردم و انقلاب و البته همزمان تنظیم باد جریانات سیاسی باشد. بله، انقلابی نه بخیل است که اگر کسی بتواند گفتمان سیاسی سومی ایجاد کند، نگران شود، و نه باکی دارد که افرادی خدوم‌ و صادق و انقلابی پیدا شوند که همان اصولگرا یا اصلاح‌طلب خوانده شوند. برای انقلابی، مهم پررنگ شدن آرمان‌هاست و به‌کارگیری همه ظرفیت‌ها برای آرمان‌ها. انقلابی از سیاست و سیاسیون استفاده می‌کند، ابزار سیاسیون نمی‌شود. 🔻 دیدگاه رهبری به کدام یک از چهار گزینه بالا نزدیک‌تر است؟ 🔻 و جریان مستقل جوان مؤمن انقلابی در سیاست چگونه باید پا بگیرد؟... ادامه دارد... 👇 @gamedovomvhv