eitaa logo
جام جهان بین
3.1هزار دنبال‌کننده
7.9هزار عکس
5.8هزار ویدیو
19 فایل
بصیرت افزایی و خبر های داغ جهان و ایران🔮 جهت رزرو تبلیغ ( @sadateshonam )
مشاهده در ایتا
دانلود
دعوت رهبر حزب مخالف نتانیاهو به شورش خیابانی 🔹 یاییر گولان رهبر حزب دمکرات ها با انتشار توییتی در واکنش به برکناری یوآو گالانت از سمت وزارت جنگ اسرائیل از همگان خواست به خیابان ها بیایند. کانال ۱۲ اسرائیل نیز می‌گوید: پلیس اورشلیم پس از برکناری وزیر دفاع گالانت، خیابان اطراف محل اقامت نتانیاهو را مسدود کرد. 🔰 🔮 @gamegahanbine 🪩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻جنبش نجباء: نیروهای ما در جولان مستقر شده‌اند 🔹جنبش مقاومت اسلامی نجباء با انتشار ویدئویی به زبان عبری از آمادگی این گروه مقاومت عراقی برای گشودن جبهه جدیدی علیه رژیم صهیونیستی از سمت جولان در جنوب سوریه خبر داد. 🔹در این ویدئو، به طور ضمنی از تشکیل گروه مقاومت «تیپ آزادسازی جولان» خبر داده شده و آمده است: «جولان سمبل نیروهای نظامی ما است که در سوریه مستقر شده‌اند». 🔮 @gamegahanbine 🪩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ♻️ انتقاد نماینده مجلس از شوراهای عالی کشور: اکثر اعضای این شوراها زینت المجالس هستند، در جلسات هیچ چالشی ندارند. ای کاش جلسات شورای انقلاب فرهنگی و شورای فضای مجازی زنده پخش می‌شد. اکثر اعضا در این شوراها ساکت هستند و فقط رای می‌دهند! روز ۱۴ آبان (روز شورای فرهنگ عمومی در تقویم) حمید رسایی به عنوان عضو ناظر مجلس در شورای فرهنگ عمومی استان تهران به برنامه تهران ۲۰ دعوت شد. ✔️حجت‌الاسلام محمد کرباسی 🔮 @gamegahanbine 🪩
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌نماینده تهران در برنامه تهران ۲۰ : این شکل حکمرانی غلط است. ما ورودی‌هایی که سبک زندگی غربی را ترویج می‌کند، آزاد گذاشته‌ایم و در عین حال از فراگیر شدنش می‌نالیم! 🔮 @gamegahanbine 🪩
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توی بیمارستان شماره ی مهسا رو گرفتم، فریده که اصلا به روی خودش نیاورد و منم خیلی اصرار نکردم. پیش خودم گفتم: چون که صد آید نود هم پیش ماست! همین که شماره ی مهسا رو دارم دیگه فریده هم هست. چند روز بعد از اینکه از بیمارستان مرخص شدم به شماره ای که از مهسا گرفته بودم زنگ زدم بار اول هر چی زنگ خورد جواب نداد! و چون من هم از اون آدم هایی نبودم که زود نا امید بشم دوباره گرفتم و تصمیم داشتم تا ده بار هم که شده زنگ بزنم ولی فکر کنم خدا به دل مهسا داد که همون بار دوم گوشی رو برداش و جواب داد. حال و احوالی کردم اول که نشناخت! بعد که خودم رو معرفی کردم ازتن صداش معلوم بود تعجب کرده و انتظار نداشته بعد از بیمارستان به این سرعت بهش زنگ بزنم و از همدیگه خبری داشته باشیم البته حق داشت چون روحیات من رو نمی دونست. بعد از اینکه کمی درد و دل کرد بهش پیشنهاد دادم و گفتم: بیا یه قرار بذاریم بیرون همدیگه رو ببینیم... خیلی آروم گفت: فعلا موقعیت بیرون اومدن رو نداره و خانوادش چون نگرانش هستن نمیذارن تنهایی جایی بره! قرار شد کمی صبر کنیم تا بتونیم همدیگه رو ببینیم من هم موافقت کردم فقط تاکید کردم حتما فریده هم باشه. برعکس همیشه که زمان کند میگذره اما اینار من احساس کردم خیلی زود گذشت و اولین دیدار من و مهسا و فریده توی یه کتابخونه رقم خورد! ما که توی بیمارستان هر سه نفرمون تیپمون به یه شکل بود و لباس بیمارستان باعث شده بود هیچ تفاوتی در نوع تفکر هیچ کدوممون ظاهر نشه و یه جور یه رنگی بهم میداد، اما اینجا حقیقتا فکر نمیکردم با چنین چهره های دلربایی رو به رو بشم! و اونها هم فکر نمیکردن با چنین شکلی من رو ببینن! یه خورده که چه عرض کنم وضعیت ظاهریمون طوری متفاوت بود که فریده بی برو برگشت نگاه خاصی به مهسا کرد و گفت : بفرما مهسا خانم ما قرار بود با کی دوتا بشیم! هر چند که منم اساسی غافلگیر شده بودم اما از اونجایی که معمولا کم نمی آوردم یک نگاه خاص تری به فریده و مهسا کردم و گفتم: دو تا نچ عزیزم سه تا شدیم تا سه هم نشه بازی نمیشه با حالت تمسخر و بدون اینکه نگاه من کنه زد به شونه ی مهسا و گفت: حاجی کلا تو باغ نیست و خیلی شیک جلوی خودم گفت مهسا بیا و بی خیالش شو این دردسر درست می کنه برامون(منظورش از این دقیقا من بودم!) بهم برخورد خیلی هم برخورد ولی به روی خوردم نیاوردم و با حالتی بین خنده و اخم زدم به شونش و گفتم:اولا که اسم باغ رو نیارین که من زخم خورده ی باغم! دوما این همه شما ادعای رفاقت می کنین همین بود! مهسا که هم از تیپم ترسیده بود، هم یه حسی می گفت دوست داره با هم باشیم، دستم رو گرفت و گفت: هدی خانم حقیقتا ما یه کم جا خوردیم به دل نگیر ولی فکر نمی کنم ما با هم بتونیم بسازیم چون ظاهرا تفکرات و اعتقاداتمون باهم فرق می کنه البته من از نوع تیپتون این حرف رو زدما! حالت چهره ام رو طوری نشون دادم که انگار خیلی ناراحت شدم، محکم دستش رو فشار دادم و گفتم: آدما اونطوری که فکر میکنن، می بینن مهسا خانم! یعنی شما الان من رو ندیدی فکر خودت رو دیدی! فریده گفت:یعنی تو با تیپ ما مشکل نداری! یعنی با ما میای صفا سیتی! تیز حرفش رو گرفتم و حالت چهر ام رو عوض کردم و با لبخند گفتم: آفرین این درسته همون اول پیشنهادتون رو بدین، چکار دارین به تیپ و قیافه داداش! من پایه ام اون هم چه پایه ای! دو تاشون مردد شدن! قشنگ میشد تردید رو از چهره هاشون فهمید ... در هر صورت مهسا ذوق کرد با پیش دستی، دستش رو آورد جلو و گفت: بزن قدش که با همیم تا تهش! منم طبق عادتم دستم رو زدم به دستشون و بدون اینکه حواسم باشه با چه تیپی میخوام به چه مسیری برم (به قول خودشون صفا سيتي)با کلی انرژی گفتم:... ادامه دارد.‌.. نویسنده: با ستاره ها راه گم نمیشود👇 🔮 @gamegahanbine 🪩
❌لحظات سخت بی‌پدری اصلاح‌طلبان بزرگترین تحریم ها علیه کشورمان و بزرگترین جنایت ها و کشتارهای جمعی در منطقه در دوران دموکرات ها رخ داده است . اما اصلاحطلبان در ایران همیشه خائنانه از این جماعت خونخوار و وحشی چهره ای مثبت برای جامعه ایرانی ترسیم کرده اند. دو حزب آمریکا در جنایت و توحش فرقی باهم ندارند اما در ایران عده ای باند تبهکار و جنایت کار دموکرات را میپرستند 🔴 🔮 @gamegahanbine 🪩
❌️واکنش رحیم پور ازغدی به انتخابات آمریکا 🛰 🔮 @gamegahanbine 🪩